• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 45702)
يکشنبه 22/5/1391 - 22:25 -0 تشکر 507354
صندلی داغ samare93

سلام به همه دوستان
طاعات و عباداتتون قبول باشه
امیدوارم ماه رمضون متفاوتی داشته باشید


پرونده المپیک 2012 بسته شد تا الان ایران در رده هفدهم قرار گرفته
امشب میخوایم رنکینگ انجمن صندلی داغ رو بالا ببریم.
خلاصه میخوایم روی المپیک رو کم کنیم!حتما می پرسید چطوری؟

میخوایم امشب 22 مرداد یک صندلی داغ ویژه برگزار کنیم ویژه ویژه .... با حضور کاربر عزیز و دوست داشتنی samare93
پس بیایید  یک شب به یاد ماندنی رو در کنار دوستان تبیانی خودمون تجربه کنیم.
شاید یک روز خود ما نیز خاطره شدیم.


****************

توجه شما را به اطلاعیه ای که هم اکنون به دستم رسید جلب میکنم:
 قابل توجه یه عده از دوستان، ما (دخترای گل انجمن) از طرفداران اکید ثمره جون هستیم و هرگونه جنبش های زیر زمینی علیه این شخصیت محبوب را محکوم میکنیم!
 
----------------------
 
صرفا جهت دسترسی آسان به سوالات و پاسخ ها ....
 
لینک سوالات : 
 
1   2   3   4   5   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15    16    17    18    19    20     21     22    23    24    25    26    27    28  
 
 
ترول ها :
 
1   2   3    4    5
 

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
پنج شنبه 23/6/1391 - 10:30 - 0 تشکر 559376

لیلای او گفته است :

وای دستت درد نکنه فوق العاده بود انتظار چنین جواب پر و پیمونی نداشتم...گل کاشتی:)
کتاب "آزادی معنوی" ایشون رو هم اگه نخوندی پیشنهاد میکنم بسی پر فایده بوده برام:)
ممنون از حسن سلیقت:)
دستتو بوس بوس

samare93 گفته است :


کتاب آزادی بندگی هدف زندگی از شهید مطهری...

یه حدیثی هست از امام صادق (ع) خطاب به فضیل ...مضمونش اینه:(یا فضیل! العبودیهُ جوهرهٌ کنهها الربوبیه)

یعنی ای فضیل عبودیت گوهریست که ظاهرش عبودیت است و نهایت و باطنش ربوبیت...--->ربوبیت در اینجا به معنای خداوندگاریست .نه خدایی. زمیان خداوندگاری و خدایی فرق یاده ...خداوندگاری یعنی صاحب اختیار بودن...
در کل پس عبودیت خاصیتش این هست که هر چه انسان راه بندگی رو بیشتر طی کنه بر تصاحب و قدرت خداوندگاریش افزوده میشه
اولین درجه ی ربوبیت هم تسلطبر نفسه...اینه که انسان مالک نفس خودش باشه ....مشکل ماها همینه که اختیار خودمونو نداریم مثلا میگن : آقا من عصبانی شدم یه چیزی گفتم...عصبانی شدم، یعنی آدمی هستم مالک نفس خودم نیستم...

دومین درجه ربوبیت(بالاتر از اولی) : مالک خاطرات نفس خود بودنه....
یعنی بتونیم ذهن خودمونو کنترل کنیم...مثلا میگن موقع نماز حضور قلب داشته باشیم .نماز بدون حضور قلب قبول نیست...صحیح است ولی قبول نیستش نگیم نمیشه! که اتفاقا شدنیه اون هم با عبودیت که حدیثش ذکر شد...

ربوبیت درجات بالای دیگه ای هم داره یه یکی دیگش مسجاب الدعوه شدنه...یعنی می تونیم در بدن خودمون اثر بذاریم و کرامت کنیم

بالاتر از این هم اینه که میتونیم در جهان تصرف کنیم این همون چیزیه که به پیامبران گذشته مثلا حضرت عیسی داده شده که کور مادر زاد رو شفادادن و ... البته به اذن خدا!
و بالاترییییین درجه هم که خیلی نادره در آیه ی (و احی الموتی باذن الله) به اذن خدا مردگان را زنده کرد...


البته خیلی مفصل بود منم سعی کردم خیلی خلاصش کنم!

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;559216][quote=samare93;707283;555885][quote=لیلای او;399461;516770]یه سوال راحت دیگه:


در مورد یکی از کتابهایی که خوندی و خیلی خوشت اومده و یا چیزهای خاصی برای گفتن درموردش بنظرت میرسه هر چه میخواهد دل تنگت بگو:)

خواهش میکنم :) باشه حتما می خونمش:) قربونت :)

پنج شنبه 23/6/1391 - 10:34 - 0 تشکر 559377

لیلای او گفته است :

د نه دددد!
نانو رنده یعنی دیگه از این ریز تر نمیتونستم بشم! شدت خنده رو می رسونه! تو رنده شدن برعکسه دیگه!! هوم؟؟؟؟؟
دیی دووو
samare93 گفته است :


میگمااا! به عنوان یه شیمیدان! عرض می کنم! منظورتون همون گیگا رنده نیست؟!! آخــــــه، نانو مقیاس خیلی ریزیهههه!بههله! یه لحظه! 

لیلای او گفته است :

سلام.این بار دیگه نانو رنده شدم!!!



soltan_azdad گفته است :


سلام
سر یه نخ سیگار؟؟ حالا  چرا سیگار؟؟؟همشهری شما منو دیدی بقیه الان فکر میکنن یه پشت موی بلند چی  داداشی و یه  زخم  چاقو  رو  گونه و یه زنجیر  دور دست با شلوار خمره  ای و پیرهن سفید که دکمه بالاش بازه  تصور میکنن که سر کوچه   به دیوار تکیه میدن و یه پاشونو  خم  میکنن میچسبونن به دیوار که  شرط بندی کوچیکشون قورت دادن یه جای هندونست..دوستان غیر اینه بگین غیر  اینه؟؟؟:))
samare93 گفته است :
[quote=لیلای او;399461;559217][quote=samare93;707283;555709][quote=لیلای او;399461;553109][quote=soltan_azdad;507077;552702][quote=samare93;707283;527689][quote=لیلای او;399461;518118]ثمره؟؟؟
جانم!
یه سوال ویژه:
بفرمایید!!!!!!!!!!
طنز کلامیِ جناب جاده و جناب سلطان و جناب شاهین رو با هم مقایسه و تحلیل کن!


دست کم 5 خط باید باشه!




هه هه ثمره الان تو منگه گیر میکنه...افتاد تو هچل:)



میگم منو نیگااااااااا!!!

خب خب! این که کاری ندارهههه!
جناب جاده طنزشون همراه با ادا اصوله! یعنی  ازین شکلکا میذاره آمیخته با یه ریزه احساسات لطیف ! و یکم چرب زبونی وووووو دیگه کدخدای مملکت طنز شدن!!! در نوع کدخدا بودنش می پسندم! :)

سلطان خان هم که طنزش مردونه و کوچه بازاریه ...  ازین مدلیهاست که مثلا دونفر تو کوچه سر نخ سیگار دعوا میوفتن! :)) خب دیگه واضح توضیح دادم! در کل در نوع سلطان مملکت تبیان بودنش قابل تحسینه!

شاهین خان هم دیگه زیادی شاعرانه! هستش کلی عواطف و احساسات  توش ریخت
ه  همیشه از ناحیه ی ضعف خودش میاد ضعف دیگران رو نشون میده!!!  و تو عمق حرفش که بریم می فهمیم اووووووه عجب ناقلاییه طرف !  :)) ولوم صداش هم همیش در خلال حرف زدنا پایینه! در نوع شاهینیش  جالبه!



هر سه  رو گفتم حالا د فراااااار!!!!:))





اوهوووووووووووم! بهههله ! از این نگاه کاملا دوروستهههه:) دی دوو!!!;)

پنج شنبه 23/6/1391 - 10:40 - 0 تشکر 559380

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;559227]













وای مرسیییی لیلا جووون ...چه خوشگلههه:)

پنج شنبه 23/6/1391 - 10:45 - 0 تشکر 559382

modir_e_movafagh گفته است :

منظورت اینه دیگه  البته فعلا عینکشو برداشته :))
samare93 گفته است :

اون جوونه عینکی مو پرپشت که دندوناش بامزست!!!:)) دیدم که میییگم!!!:))

soltan_azdad گفته است :

چه ذهنییییی!!!از من همش آدم حسابی توش تصور شده:))
الان  این صور خیالیتونه؟ یا دارین برگه های عکس برگردون رو بُر میزنید؟
الان همه دوستان وایسین یه جا هرکی قیافه منو دید تو  این ذهن  ایشون با  انگشت این دکمه ◘ رو فشار بده  تا امتیاز بگیره:))
جایزشم اینه  که  میتونه تاپیک بعدی خانم لیلای او تو  طنز رو اون بزنه:))
لیلای او گفته است :

سلام.این بار دیگه نانو رنده شدم!!!

راستشو بخواید قربان این هست ولی غیر اینم هست! یعنی شما رو تیپ کت شلواری/لوطی/استاد یونی/به قول خودتون چی داداشی/بچه سوسول/بابا کرمی/نخبه مظلوم/نخبه زرررنگ/سلطان سنجر/ سلطان تیپ شبان/سلطانی با شنل نقره ای!/سلطان کراکی/بچه مایه دار/بچه کارگری/بچه ناقلای بابل/سوپر استار بابل/و...همه اینا با هم میتونم تصور کنم!!!!! مشکل از تخیل من نیست..مشکل از اضدادیت شماست:))
بگذریم که اون اول اولااا جنسیت شما نیز در معرض توهم حااااد بود!
صور خیالیه منو میگید یه چیزی تو همین مایه هاست!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

دیییییی دوووووووو



soltan_azdad گفته است :


سلام
سر یه نخ سیگار؟؟ حالا  چرا سیگار؟؟؟همشهری شما منو دیدی بقیه الان فکر میکنن یه پشت موی بلند چی  داداشی و یه  زخم  چاقو  رو  گونه و یه زنجیر  دور دست با شلوار خمره  ای و پیرهن سفید که دکمه بالاش بازه  تصور میکنن که سر کوچه   به دیوار تکیه میدن و یه پاشونو  خم  میکنن میچسبونن به دیوار که  شرط بندی کوچیکشون قورت دادن یه جای هندونست..دوستان غیر اینه بگین غیر  اینه؟؟؟:))
samare93 گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;559329][quote=samare93;707283;555730][quote=soltan_azdad;507077;553571][quote=لیلای او;399461;553109][quote=soltan_azdad;507077;552702][quote=samare93;707283;527689][quote=لیلای او;399461;518118]ثمره؟؟؟
جانم!
یه سوال ویژه:
بفرمایید!!!!!!!!!!
طنز کلامیِ جناب جاده و جناب سلطان و جناب شاهین رو با هم مقایسه و تحلیل کن!


دست کم 5 خط باید باشه!




هه هه ثمره الان تو منگه گیر میکنه...افتاد تو هچل:)



میگم منو نیگااااااااا!!!

خب خب! این که کاری ندارهههه!
جناب جاده طنزشون همراه با ادا اصوله! یعنی  ازین شکلکا میذاره آمیخته با یه ریزه احساسات لطیف ! و یکم چرب زبونی وووووو دیگه کدخدای مملکت طنز شدن!!! در نوع کدخدا بودنش می پسندم! :)

سلطان خان هم که طنزش مردونه و کوچه بازاریه ...  ازین مدلیهاست که مثلا دونفر تو کوچه سر نخ سیگار دعوا میوفتن! :)) خب دیگه واضح توضیح دادم! در کل در نوع سلطان مملکت تبیان بودنش قابل تحسینه!

شاهین خان هم دیگه زیادی شاعرانه! هستش کلی عواطف و احساسات  توش ریخت
ه  همیشه از ناحیه ی ضعف خودش میاد ضعف دیگران رو نشون میده!!!  و تو عمق حرفش که بریم می فهمیم اووووووه عجب ناقلاییه طرف !  :)) ولوم صداش هم همیش در خلال حرف زدنا پایینه! در نوع شاهینیش  جالبه!



هر سه  رو گفتم حالا د فراااااار!!!!:))





عهههههههه! نه بابا موهاش این قدر جینگول نیست! یکم صافه!!! :))

پنج شنبه 23/6/1391 - 10:46 - 0 تشکر 559383

modir_e_movafagh گفته است :

آفرین خیلی قشنگه خطت
به به به جمله ای که لیلی گفته و تو انتخابش کردی :)
samare93 گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;559331][quote=samare93;707283;555823]سلام
اهممم اهممم!!! اینم از دست خط حقیر...:)
(سوال لیلا جون بوداااا!!)








مرسی عزیزم:) بهههله! به به!!:))

پنج شنبه 23/6/1391 - 10:49 - 0 تشکر 559385

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;559333]بچه ها ببخشید که زیاد وقت نمیکنم بیام .. الانم به خاطر اینکه گفتین صندلی داره تموم میشه خودمو رسوندم یه جایی که نت داشته باشن .. 

.........


اینم یه ترول دیگه ..


امید که خوشتون بیاد و لبخندی بزنید .


واااای مدیر جون چیکاااار کردییی! مردم از خندههههه! خیلی ایول داشت کارت!!!!:)) دمت گرم آجیییی:)

پنج شنبه 23/6/1391 - 10:56 - 0 تشکر 559386

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;559355]
سلام مخلوط به دوست و دشمن:)

به همگی خسته نباشید میگم خصوصا به مونامی ثمر گلم....دستت عزیز:)

(سوال آخرم اختیاری..ملالی به بی جوابی نیست:))

خب دیگه بچه ها اگه همدیگه رو ندیدیم(!)  حلالیت بطلبم و خداحافظی بکنم!

ثمرهرهاهانیهعطیهراضیهنفسطلائیهسبحانشاهینپیمانسلطان!

 دیی(به وحدت وجود رسوندمتون!)


الدعا!

الوداع!


سلام وای نمی دونی هللا این جملت چقدر به دلم نشست! یعنی چه باری از دوشم برداشت! خیلی ممنون عزیزم:)
ایشالا که صندلی داغ خودت اساسی جبران می کنییییم:))
بابا نگی میرم نمیاماااا! ایشالا که همیشه ببینیمت:) قربونت ...بوووس

منم خسته نباشید میگم به همه ! و این که این یه ماهی ما و صندلیمونو تحمل کردن! امید که صندلی داغشون اساسی جبران بشه! :))

پنج شنبه 23/6/1391 - 15:42 - 0 تشکر 559446

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;559355]
سلام مخلوط به دوست و دشمن:)

به همگی خسته نباشید میگم خصوصا به مونامی ثمر گلم....دستت عزیز:)
(سوال آخرم اختیاری..ملالی به بی جوابی نیست:))

خب دیگه بچه ها اگه همدیگه رو ندیدیم(!)  حلالیت بطلبم و خداحافظی بکنم!

ثمرهرهاهانیهعطیهراضیهنفسطلائیهسبحانشاهینپیمانسلطان!


 دیی(به وحدت وجود رسوندمتون!)


الدعا!

الوداع!


سلام لیلا جان
عههههه کجا به سلامتی؟؟؟ نروو تو که میدونی من بی تو .... !!! اشتباه شد:)))
باشه دیگه اگه ندیدمت( این جمله رو که به هرکی میگم بعدش 7 8 بار می بینمش دقیقا!!!) ....
پس خدانگهدار...ولی بازم بیاااااا تا وقتی تموم میشه ...
عجب وحدت وجودی !!!

فی امان الله ....

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
پنج شنبه 23/6/1391 - 15:49 - 0 تشکر 559453




شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
جمعه 24/6/1391 - 12:59 - 0 تشکر 559613

سلام مد یر موفق  جان!!

خوبه باز زیاد وقت نمیکنی   بیایی و وقتی میایی ترول میسازی  مارو کن فیکون میکنی:))

اصلا   یه قانونه  میگه برای ازار سلطان همیشه وقت  هست///هیچ وقت دیر  نیست!!

من  الان  دچار  بحران هویت شدم!!  یه جا ژاپنی  یه جا هندی  یه جا اروپایی...ایرانی...خارجی... سادیسمی... خلاصه کمپوت ترشی جاتم  کردین:))

دانکش...دانکش:))

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.