منش عملى سید در امور سیاسى و اجتماعى
سیره مستمر سید در امور اجتماعى و سیاسى، به دست آوردن آگاهى دقیق و كامل از جوانب، آثار و تبعات حوادث و رویدادها بود . او آنگاه در انتخاب صحیحترین راه مىاندیشید و پختهترین نوع برخورد را بر مىگزید . در اتخاذ تصمیم و برخورد با جریانات و جناحهاى گوناگون، از اقدامات شتابزده و احساساتى سخت پرهیز داشت و اگر كسانى - مغرضانه یا سادهلوحانه - سید را در قبال حوادثى كه بر جوامع اسلامى و تشیع مىگذشت، عنصرى بىتفاوت و كناره گیر! شمردهاند، سختبه خطا رفتهاند . نامهاى كه مرحوم سید، در ایام تحصن علماى تهران در قم، در صدر مشروطه، به دو تن از علماى تهران (مرحوم حاج میرزا ابوتراب شهیدى و حاج شیخ روح الله قزوینى) نوشته، به وضوح نشانگر اهتمام وى به اصلاح امور جامعه اسلامى و در عین حال متانت و احتیاط اوست .
سید هرجا كه احساس تكلیف شرعى مىكرد وارد عمل مىشد و با جو سازى و توهین و تهدید مخالفین، صحنه را خالى نمىكرد و در عین حال، نسبتبه آنچه كه مربوط به شخص او بود، سعه صدر و گذشتبسیار نشان مىداد; چنانكه در گرماگرم مشروطه اول، وقتى جمعى در مقام توهین و تهدید او برآمدند و پخش این خبر موجب تحریك شدید احساسات دینى عشایر دجله و فرات شد و منتهى به ورود مسلحانه آنان به نجف و تعقیب توطئه چینان گردید و حكومت عثمانى از سید حمایت مىكرد و ... با این حال، سید از انبوه هواداران مسلح خویش مصرانه خواست كه از تعقیب اشخاص باز ایستند .
او كه از شاگردان برجسته میرزاى شیرازى بود، درس سیاست را همراه درس فقه واصول، از ایشان آموخت و همانند دیگر شاگردان میرزا (چون شیخ فضل الله نورى) معرفت و زیركى خاصى از استاد خود به ارث برد . اهم مؤلفههاى منش و عملكرد سیاسى سید عبارتند از:
1 . دفاع از كیان اسلامى: یكى از اصولى كه سید در اعلامیههایش شدیدا مراقبت مىكرد، فرق نگذاشتن میان كشورهاى اسلامى بود; چرا كه وقتى اشغالگران روسى شمال ایران و متجاوزان انگلیسى جنوب آن را تصرف مىكنند و سید به عنوان مرجع تقلید مىخواهد حكم جهاد بدهد و با اینكه كشور ایران زادگاه اوست و طبعا هر كسى به زادگاه خود تعلق خاطر ویژه دارد، با این حال مىبینیم كه سید در فتواى جهاد، ابتدا اسم كشور لیبى را مىبرد و حمله ایتالیا به آن كشور اسلامى را جلوتر از اشغال ایران ذكر كرده و مقلدان خود مىخواهد كه سرزمینهاى اسلامى را از دست كفار نجات دهند . این امر نشان از توجه زیاد سید به اصل رعایت امت اسلامى دارد . . شاید سید در این فتوا مىخواهد به پیروانش گوشزد كند كه در توجه به مشكلات مسلمانان نباید آنها را از هم جدا كرد .
2 . بیگانه ستیزى: در مكتب سید بیگانه ستیزى اهمیتى ویژه دارد و روى همین منش و عملكرد سیاسى اوست كه در اعلامیههایش از حمله كشورهاى استعمارگر، با نام «تهاجم صلیبىها» یاد مىكند . و در حقیقتبا این جمله مىخواهد به همگان بفهماند كه روى آورى جهان غرب به سوى كشورهاى اسلامى، ادامه همان جنگهاى صلیبى است كه چهره عوض كرده است و این بار، از در حیله و تزویر وارد شدهاند!
بیگانه ستیزى سید، تنها به بعد نظامى خلاصه نمىشود، بلكه بعد اقتصادى را نیز شامل مىشود و این نشان از عمق تفكر آن بزرگوار دارد . بر همین اساس، مىبینیم كه در راستاى حكم جهاد نظامى، حكم جهاد اقتصادى و تحریم كالاهاى اقتصادى را نیز صادر مىكند
3 . ترجیح ندادن مصلحت ظاهرى به احكام دینى: یا به تعبیر دیگر، در مكتب سید، هدف وسیله را توجیه نمىكند بلكه براى هدف عالى باید وسایل عالى نیز یافت و از هر وسیلهاى نمىتوان استفاده كرد .
او در هیچیك از جنبشهاى مشروطه مشروعه و جنبش علماى شیعه بر ضد سلطه انگلستان در عراق و دیگر سرزمینهاى اسلامى، هیچگاه تقید خود به این سنت را از دست نداد و تحت تاثیر جوسازىها و تهدیدهاى دشمن قرار نگرفت .
از همین رو است كه ایشان حاضر نشد، ولو در لواى مشروطه، به حكومت پادشاهى (یا هر حكومتى كه غیر شرعى باشد; مثل دموكراسى غربى) مشروعیتببخشد و آنها را تایید كند و براى همین بود كه بارها مورد تهدید جانى قرار گرفت و جوابش همواره یكى بود و آن اینكه:
«جان فدا كردن نزد من آسان تر از امضا كردن این مشروطه است!»
4 . تلاش در رسیدگى به ضعیفان: سید اصل رسیدگى به مستضعفان را از جد خود مولاى متقیان، على علیه السلام آموخته بود . براى همین، در تمامى مناقشاتى كه به حیات اجتماعى مردم مربوط مىشد، حضورى جدى داشت . این سیاست و منش، در بیشتر اعلامیههاى او، كه در دفاع از جنبش تحریم یا جنبش مشروطه و یا در رهبرى مبارزات شیعیان عراق و حتى زمانى كه طوایف عرب (مثل دو طایفه «شمرت» و «زكرت) به جان هم مىافتادند) صادر مىكرد، باز او بود كه تلاش مىكرد حافظ منافع مسلمانان باشد .
دغدغه اصلى سید معیشت مردم بود و هرگاه بزرگان مملكتى به حضورش مىآمدند، نخستین و مهمترین چیزى كه از آنان طلب مىكرد، مدارا با مردم بود .
نویسنده «لمعات اجتماعیه من تاریخ العراق الحدیث» به خوبى این اوضاع و اهتمام علما در حل آنها، به ویژه نقش سید را شرح داده است . مرحوم یزدى در تاریخ 24 محرم سال 1336ه . ق . در نامهاى به یكى از تجار نجف مىنویسد:
«در اوضاع نابسامان، فقراى مشاهد مقدسه و خانواده آنها در وضعى هستند كه توانایى تامین غذا و قوت روزانه خود را - به جهت نداشتن پول و امكانات - ندارند و هرصبح صداى ضجه درماندگان و ایتام، دل انسان را به درد مىآورد! بر تو واجب است كه تجار نجف و اشراف واعیان را جمع كنى و با تهیه پول، غذا و اطعام براى فقرا و مساكین تهیه نمایى» .
همچنین سلیم الحسنى مىنویسد:
«سید محمد كاظم یزدى در حمایت از اوضاع ادارى شهر، نقش به سزایى داشت . وى تمام تلاش خود را براى از میان برداشتن مشكلاتى كه این شهر با آن روبرو بود، به كار بست . هنگامى كه در پى تحولات جنگ و سقوط بغداد به دست انگلیس، اوضاع اقتصادى رو به وخامت نهاد، نجف از جمله مناطقى بود كه از این بحران زیان دید و زیر فشار سنگین آن، كمر خم كرد . از این رو سید تلاش كرد تا از نابسامانى اوضاع و بروز سختیها در زندگى مردم بكاهد . او با این كار از تاجران خواروبار و مواد غذایى، در برخى از مناطق عراق، خواستبا سرمایه داران نجف همكارى كنند و به آنان مواد غذایى بفروشند .»
5 . حضور فعال در صحنه سیاست: در نهضت مشروطه و در مبارزه با استعمار انگلیس، سید فعال و مستمر در صحنه سیاسى حضور داشت و حتى وقتى مشروطه چیان سكولار، تهدید به قتلش كردند، ایشان فرمود: «من سالهاست آماده شهادتم» . یعنى در راه مبارزه با مشروطه غربى، نه تنها گوشه گیرى نكرد، بلكه حاضر بود همه چیز خود را فدا كند و یا آنگاه كه اشغالگران روسى با همكارى محمد علىشاه وارد ایران شدند، سید همراه با مرحوم آخوند و سایر فعالان مشروطه، «حكم به جهاد داد و یا وقتى كه عراق در خطر اشغال در آمد، نه تنها اعلام جهاد كرد بلكه فرزندان خود را به جبهه فرستاد .