• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 2078)
شنبه 21/5/1391 - 14:52 -0 تشکر 503844
مقدمه ای بر روانشناسی معلولین

تمامی افرادی كه به دلیل فقدان یكی از ملزمات زندگی متعارف اجتماعی به گونه ای متفاوت از سایرین زندگی می كنند معلولند. ازز این رو پررداختن به روانشناسی معلول از اهمیت بالایی برخوردار است

همانطور كه تفاوت دیدگاه های افراد بشر كه زاییده تفاوتهای وجودی و شخصیتی آنهاست موجب پیدایش شاخه های گوناگون در علم شد ، نیاز علم برای شناسایی هز چه بیشتر انسانها به این گسترش و تنوع روز افزون گرایش های علمی ما ، كمك شایانی كرده است.

در توضیح این دو گزاره باید توجه داشت ، به طور مثال علم پزشكی پیشرفت خود را مدیون دو امر اساسی است. یكی نگرش متفاوت متخصصین به فیزیولوژی بدن انسان و دیگر نیاز به شناسایی بیماریهای گوناگون و بررسی مشكلاتی كه افراد مبتلا باآن دست به گریبان هستند.

به عبارت صحیح تر می توان گفت هر چه بر مصادیق قابل شناسایی در دایره معرفتی یك علم افزوده شود خود این مصادیق به وسعت و پیچیدگی آن علم كمك می كند.

شنبه 21/5/1391 - 14:54 - 0 تشکر 503847

یكی از علوم بسیار كاربردی در جهان معاصر كه سهم بسزایی در پیشبرد اهداف جوامع دارد روانشناسی است ، زیرا پیشرفت اجتماعی مرهون تعامل و هم آوایی افراد جامعه است كه این تعامل و هم آوایی وقتی حاصل می شود كه افراد بتوانند یكدیگر را بشناسند و از تواناییها و نقاط ضعف یكدیگر مطلع باشند. علت ظهور گرایش های متعدد در روانشناسی امروز همین نكته اساسی است. در جوامع توسعه نیافته وجود عواملی چون كمبود امكانات پزشكی ، جنگ ، سوءتغذیه ،مشكلات اقتصادی و عدم آگاهی زنان از بهداشت باروری موجب می شود افرادی با ناتواناییها ، كاستیها و مشكلاتی در جامعه حضور یابند كه به دلیل نداشتن ویژگیهای افراد سالم معلول نامیده شوند.


این تعریف ما را بر آن میدارد تا تعاریف كهنه و سنتی از معلولیت را باطل قلمداد كنیم. در این تعاریف معلول كسی است كه از نظر فیزیكی وجه تمایزی با سایر افراد داشته باشد امامعلولیت در دنیای معاصر تنهانقض عضو یا اختلالات فیزیكی نیست ، بلكه در تعریف جامع تر معلول به افرادی گفته می شود كه به دلیل كمبودها و نابسامانیهای اجتماعی به نحوی از سایر افراد متمایز شوند. نگاه دقیق به این تعریف درصد شایان توجهی از افراد جامعه را نشان می دهد كه محرومیتهای اجتماعی ، معلولیت برای آنها به ارمغان آورده است.


گفتار واضح تر آن است كه بگوییم تمامی افرادی كه به دلیل فقدان یكی از ملزومات زندگی متعارف اجتماعی به گونه ای متفاوت از سایرین زندگی می كنند معلولند. از این رو پرداختن به روانشناسی معلول از اهمیت بالایی برخوردار است.


برای بررسی دقیق تر می توانیم به یك تقسیم بندی كلی در این تعریف دست بزنیم .


1. معلول جسمی و حركتی


2. معلول ذهنی


3. معلول اجتماعی


در تجزیه و تحلیل این تقسیم بندی علاوه بر آسیب شناسی اجتماعی كه ما را به كشف علل این معلولیتها و تاثیر آنها بر سایر افراد جامعه رهنمون می سازد این امكان را برایمان فراهم می آورد كه با شناخت دنیای روانی و مشكلات هر یك از افراد مشخصی در گروههای یاد شده نحوه ارتباط صحیح تر با آنها را فرا بگیریم.

شنبه 21/5/1391 - 14:55 - 0 تشکر 503848

معلول جسمی و حركتی



اولین گروه از معلولین كه به روانشناسی آنها می پردازیم معلولین جسمی و حركتی هستند. دراین گروه نقص عضو یا اعضایی در بدن آنها موجب می شود كه حركاتی ناهمگون با سایر افراد از خودشان نشان دهند. به همین خاطر از سایرین متمایز می شوند. نقص دست و پا و یا حواس در این گونه افراد موجب تنوع مشكلات این قشر می شود. اگر بخواهیم به تحلیل دقیق تر مشكلات معلولین جسمی حركتی بپردازیم باید تقسیم بندی جزیی تری در این گروه قائل باشیم.


الف ـ معلول حسی


ب ـ معلول حركتی


می دانیم كه حواس درانسان نقش دستگاههای ورودی اطلاعات را برای او ایفا می كنند كه انسان می تواند توسط اطلاعات داده شده به درك موقعیت خویش بپردازد وتصمیم عملیاتی بگیرد یا به اصطلاح از خود واكنش نشان دهد.


در نظر داشته باشیم كه معلولین حسی از این موهبت محرومند به همین جهت در بسیاری از موارد در جامعه دچار مشكل می شوند. این مشكلات در جوامع توسعه نیافته به شكل جدی تری بروز می كند چون در جوامع پیشرفته سیستم های شهرسازی و همچنین امكانات شهری از قبیل مترو ، پارك ، سینما و با مدد تكنولوژی روز تا حد زیادی مشكلات معلولین حسی را مرتفع ساخته است.


اما در جوامعی مانند جامعه ما كه حتی افراد عادی در آن نمی توانند آن طور كه باید و شاید راحت زندگی كنند معلولین به خصوص معلولین حسی اغلب ناچار می شوند از جامعه دوری گزینند و خانه نشین شوند. آنچه كه در گوشه نشینی مزید بر علت شده رفتار ترحم آمیز و ناآگاهانه سایر شهروندان با معلولین است. باید توجه داشت كه مشكل گوشه نشینی خود عامل بسیاری از مشكلات روحی از قبیل افسردگی در معلولین است.


معلولین حسی گاه به دلیل كندی در یادگیری كه از نقص حواس آنها ناشی می شود با افراد كم توان ذهنی اشتباه گرفته می شوند كه این مساله نیز به ناكارآمد بودن ابزار سنجش توانایی كودك در سنین پیش دبستانی در جوامع توسعه نیافته باز میگردد.


چنین تشخیص های ناصحیح گاه موجب می شود معلول حسی یك عمر ازنعمت آموزش محروم باشد.

شنبه 21/5/1391 - 14:56 - 0 تشکر 503850

دنیای روانی معلولین حسی



محیط اطراف همه انسانها به وسیله سه پارامتر تصویر ، صوت و لمس اشیا و اجسام قابل درك است. مهمترین نكته ای كه در روانشناسی معلولین حسی باید به آن توجه كرد این است كه بدانیم آنها همواره در درك محیط اطراف خود از یكی از این سه فاكتور محروم هستند. این شناخت ما را كمك میكند كه بتوانیم در برخورد با معلول حسی موفق تر باشیم.


معلول حسی پیوسته این دغدغه را دارد كه به دلیل نقص یكی از ورودیهای اطلاعاتی خود اطلاعات ناقصی را از محیط دریافت كند ، لذا این تكلیف بر اطرافیان او واجب می شود كه محیط اطراف را به گونه ای در ذهن او القا كنند كه نقص حسی موجب آزار و تشدید احساس كمبود او نشود. در حقیقت اطرافیان یك معلول حسی بایستی نقش حس معلول او را ایفا كنند.


پیش از این در بررسی معلولیت حركتی گفته شد معلولیت مجموع شرایطی است كه موجب می شود شخص نتواند همچون سایر افراد جامعه زندگی كند. به عبارتی دیگر معلولیت بنا بر نوع خود منجر به ظهور ناهنجاری در فرد می شود. بر اساس این تعریف معلولیت حركتی را ناهنجاری حركتی فرد به خاطر نداشتن شرایط و لوازم ارائه رفتار عادی در نظر می گیریم.


باید توجه داشت كه تنوع معلولیت های حركتی از معلولیتهای حسی بسیار بیشتر است ، لذا مشكلات این گروه از معلولین نیز افزونتر است.


گروهی از معلولیتها مانند معلولیت دست ، پا و قطع نخاع در جامعه شناخته شده تر هستند. با این همه به نظر می رسد این قشر از معلولین نیز مانند معلولین حسی از امكانات بسیار محدودی در جامعه بر خوردارند.


جدا از بحث شهر سازی نامطلوب كه تردد معلولین حركتی را بسیار دشوار ساخته است ، مشكلاتی مانند محرومیت از تحصیل مطلوب ، اشتغال و بهره گیری از امكانات عمومی شهر نیز سر فصلهای مهمی در فهرست مشكلات این گروه است.


غیر از معلولینی كه تنها یكی از اعضایشان دچار مشكل است افرادی نیز مانند آسیب دیدگان مغزی cp وجود دارند كه به علت نارسایی سلولهای حركتی در مغز تمام حركاتشان دچار اشكال و ناهنجاری است. متاسفانه ناهماهنگی شدید حركتی آسیب دیدگان مغزی در بسیاری از موارد از سوی جامعه منجر به كم توان ذهنی شناخته شدن ، می شود ، باز گو كردن مشكلات این قشر از معلولان توسط فردی كه خود با این مشكل رو به روست نه تنها كار دشواری نیست بلكه فرصت خوبی برای نوشتن درد دلهای خود است. دردهایی كه ناشی از عدم آگاهی جامعه از چگونگی رفتار با معلول بخصوص معلول آسیب دیده مغزی است.


آسیب دیده مغزی تمام كانالهای ارتباطی اش با دیگران دچار اختلال است. گفتاری نامفهوم دارد و به علت مشكل حركتی دست ، از نوشتن واضح و دقیق سخن خود نیز عاجز است. كودكان كوچه و خیابان با وحشت از او گریخته ، یا او را به تمسخر میگیرند و افراد دیگر با ترحم به او مینگرند و گاه هنگام راه رفتن در كف دستش پول میگذارند.


فرهنگ ارتباط با این معلولیت در جامعه ما بسیار نادرست است. همانطور كه گفتیم تشخیص غلط این بیماری و اشتباه گوفتن آن با كم توانی ذهنی گاه ممكن است كه آسیب دیده مغزی را یك عمر از تحصیل محروم و او را در خانه حبس كند. هر چند تحصیل این نوع افراد نیز در جوامع توسعه نیافته بسیار دشوار است. مدارس استثنایی به علت ناكافی بودن تجهیزات غالبا از رساندن این افراد به سطوح عالی عاجزند یا خود فرد به علت كمی امكانات ناچار به انصراف از تحصیل می شود. مدارس عادی نیز نمی توانند به این معلولین سرویس آموزشی مناسب بدهند.


این در حالی است كه امروزه جوامع اروپایی سیاست عادی سازی را پیش گرفته و این امكان را فراهم آورده اند كه معلولین جسمی حركتی نیز در مدارس عادی تحصیل كنند. این امر باعث می شود كه این گونه افراد در روند تطبیق خویش با محیط و سایر دانش آموزان به پیشرفتهای جسمی دست یابند.


با این اوصاف میتوان دنیای روانی فرد آسیب دیده مغزی را شناخت. تواناییها و ناتواناییهای او برای افراد جامعه حتی خانواده اش شناخته شده نیست. زیرا برنامه های روانی ، استقلال نسبی را برای او به ارمغان آورده كه این نسبیت به وضوح بر همگان واضح نیست. نكته قابل توجهی كه باید افراد جامعه آن را مد نظر قرار دهند آن است كه معلولیت جسمی حركتی به كمك برنامه های درمانی قابل بهبود است. اما از آنجایی كه این بیماری یك نوع بیماری مغزی است در روند درمان فشار قابل توجهی به مغز وارد می آورد ، از این رو امداد روانی فرد آسیب دیده مغزی از اهمیت بالایی برخوردار است و داشتن آرامش و انگیزه در درمان این بیماری بسیار موثر است. آرامش به معلول آسیب دیده مغزی این امكان را می دهد كه بتواند فرماندهی مغزی خود را قدرتمند ساخته و آسان تر به اعضای خود فرمان دهد. همچنین انگیزه و داشتن ذهنیتی زیبا از آینده اجتماعی خود به او كمك می كند تا دشواریهای درمانی خود را با تحمل بیشتری پشت سر گذارد.


سید محسن حسینی طاها

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.