گروه اندیشه: عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی اظهار كرد: یكی از مصادیق بارز این كلام امام صادق(ع) كه «علینا بالقاء الاصول و علیكم بالتفریع»، به حوزه فهم و تفسیر قرآن مربوط میشود و ایشان همچون ائمه دیگر، در موارد متعدد اصول و معیارهای كلی تفسیر و تأویل صحیح قرآن را بیان فرمودهاند. حجتالاسلام و المسلمین سیدعلی سجادیزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی مشهد، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایكنا)، به ارائه سخنانی درباره شخصیت علمی و فرهنگی امام صادق(ع)، جایگاه امام(ع) در جوامع حدیثی اهل سنت، جایگاه قرآن و سنت پیامبر(ص) در كلام ایشان و نقش امام(ع) در تربیت شاگرد و نیز مقابله ایشان با كجفهمیها و برداشتهای غلط در فهم و تفسیر قرآن پرداخت. وی در بخشی از سخنان خود در پاسخ به این سؤال كه درستی یا نادرستی انتساب تفسیر منسوب به امام صادق(ع) كه در مجموعه حقایق التفسیر ابوعبدالرحمن سلمی درج شده است، تا چه میزان است؟ عنوان كرد: آیاتی از قرآن توسط امام صادق(ع) برای افراد مختلف تفسیر شده و احادیث تفسیری چندی از امام(ع)، از تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم» گرفته تا تفسیر حروف مقطعه یا آیات دیگر رسیده است. سجادیزاده عنوان كرد: برای پی بردن به صحت یا نادرستی این مطلب، باید به معیارهایی توجه كنیم كه خود ائمه(ع) و از جمله امام صادق(ع) در اختیارمان قرار دادهاند. امام صادق(ع) در قالب یك قاعده كلی میفرمایند: «علینا بالقاء الاصول و علیكم بالتفریع؛ ما باید اصول و معیارها را به شما القاء كنیم و شما خود تفریع كنید»؛ این بیان معیارها اختصاص به مباحث فقه ندارد و ائمه(ع) در حوزههای مختلف این معیارها را در اختیار ما قرار دادهاند. وی با اشاره به یكی از موارد بیان معیار از سوی امام صادق(ع) در فهم قرآن خاطرنشان كرد: امام صادق(ع) درباره برخی از آیات خطاب به پیامبر(ص) كه گاهی ظاهر آن توبیخ است، (برای نمونه در آیهای نسبت به پیامبر(ص) كه بزرگترین و باظرفیتترین دلها از آن اوست، گفته میشود كه شك نداشته باشد)، میفرماید: این تعبیرات از قبیل «ایاك اعنی و اسمعی یا جارة» است و به تعبیر فارسی «به در میگوید تا دیوار بشنود»! این محقق و پژوهشگر در تشریح این مطلب گفت: قرآن هیچ جای شك و شبههای ندارد: «ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ»؛ و انسانهای باپروا با اندكی فكر و تأمل درباره شخصیت و موقعیت پیامبر(ص) به عنوان شخصی امّی كه مدرسه و مكتبی نرفت و در عین كتابی از جانب خداوند برای مردم آورده كه به لحاظ قوانین پیشرفته، اعجاز علوم مختلف، معانی و بیان و... معجزه بینظیر و جاودان او محسوب میشود. وی ادامه داد: از همان زمان نزول قرآن بحث مبارزه و تحدی مطرح بود و قرآن خود تصریح كرده كه اگر كسی شك در قرآن دارد، مثل آن را بیاورد. در زمان پیامبر(ص) و نیز در زمان امام صادق(ع) و حتی در زمان ما، عدهای تسلیم نشده و در صدد مبارزه با قرآن برآمدند، اما نتوانستند و جز رسوایی نصیب معارضه كنندگان نشد. در زمان امام صادق(ع) نیز چند تن میخواستند با قرآن معارضه كنند و سپس خودشان اظهار عجز كردند و امام(ع) با استفاده از خود قرآن بدیشان فرمود: «قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا»(إسراء/88). امام صادق(ع) درباره برخی از آیات خطاب به پیامبر(ص) كه گاهی ظاهر آن توبیخ است، میفرماید: این تعبیرات از قبیل «ایاك اعنی و اسمعی یا جارة» است و به تعبیر فارسی «به در میگوید تا دیوار بشنود» | این محقق و پژوهشگر ادامه داد: با توجه به این كه امام صادق(ع) خودشان در فهم و تفسیر قرآن معیار بودند، در تفسیر عرفانی منسوب به ایشان، این مطالب ذوقی و عرفانی اگر در قالب معیار درمیآید و با ظاهر و باطن قرآن معارضت ندارد، پذیرفتنی است. همچنانكه امام باقر(ع) فرمود: ظهره تنزیله و بطنه تأویله (ظاهر قرآن نزول آن و باطن قرآن تأویل آن است). وی در ادامه به یكی از مصادیق معیار آوردن ائمه(ع) برای تأویل قرآن اشاره كرد و گفت: برای نمونه ظاهر آیه «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»(نحل/43) درباره این مطلب است كه به مشركین میگوید: ای مشركین نادان! اگر شما نسبت به نزول وحی و قرآن شك دارید، از اهل ذكر (علمای یهود و نصاری) بپرسید. این معنا برای ظاهر قرآن و تنزیل آن است؛ اما در احادیث، بطن و تأویل این آیه نیز بیان شده كه مراد از اهل ذكر، ائمه اطهار(ع) هستند. سجادیزاده در بخش دیگری از سخنان خود گفت: از این آیه این معیار به دست میآید كه قرآن با اشاره به مواجهه مشركین (به عنوان جاهلان به وحی و نادانان) و علمای اهل كتاب (به عنوان كسانی كه با مقوله وحی آشنا بودند) در این آیه میخواهد بگوید كه شما به عنوان جاهل وقتی مطلبی را نمیدانید، باید به عالم مراجعه كنید و در تاریخ و فرهنگ اسلامی، كسانی كه هیچگاه به مراجعهكنندگان «نمیدانم» نگفتهاند، ائمه اطهار(ع) هستند. از همین روی ائمه(ع) فرمودهاند كه مراد از ذكر در این آیه قرآن است و ما اهلالذكر هستیم. وی خاطرنشان كرد: بنابراین تأویل و تفسیر عرفانی قرآن، اگر با معیارهایی كه خود ائمه(ع) دادهاند، همخوانی دارد، میتواند منتسب به امام(ع) باشد و اگر به امام هم منتسب نكنیم، لااقل همین قدر میتوانیم بگوییم كه صحیح است. اما اگر تأویل معیار نداشت و صرفاً برداشتی ذوقی و شخصی بود و در قالب معیار نمیگنجید، این مطلب را به فردی كه چنین برداشتی كرده، باید نسبت بدهیم. مدرس جامعةالمصطفی(ص)العالمیة مشهد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به شخصیت حدیثی امام صادق(ع) بیان كرد: امام صادق(ع) مانند ائمه پیش و بعد از خود، به دو منبع تأكید فراوان دارند كه یكی از آنان اهتمام به امر قرآن و دیگری سنت پیامبر(ص) است. در زمینه سنت یكی از چیزهایی كه از پدرانشان به میراث رسیده و در اختیارشان بود، كتاب علی(ع) بود. وی افزود: آنگونه كه راویان حدیث شیعه عنوان كردهاند، كتاب علی(ع) مجموعهای از فرمایشات پیامبر(ص) بوده كه ایشان املاء كرده و امیرالمؤمنین(ع) با دستخط خود نگاشتهاند؛ این كتاب به عنوان یكی از میراث نبوت و امامت در اختیار امام صادق(ع) بوده و امام آن را به برخی از افراد از اصحاب خودشان (چه از شیعیان امامی و چه به افرادی از مذاهب دیگر) به عنوان فصلالخطاب نهایی نشان داده بودند. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی در توضیح این مطلب اضافه كرد: یكی از مواریثی كه در اختیار امام صادق(ع) بوده، همین كتاب علی(ع) است كه گاه امام(ع) تصریح میكنند كه در كتاب علی(ع) چنین و چنان آمده و گاهی نیز از آن كتاب نقل میكنند، اما به این امر تصریح نمیكنند. |