• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 492)
جمعه 13/5/1391 - 9:40 -0 تشکر 489607
زن در اعصار گوناگون

 

جایگاه زن در ملل باستان

به طور كلى در جامعه‏هاى قبیله‏اى ملل باستان كه روش اجتماعى‏شان قانونى و دینى نبود و فقط آداب و رسوم قومى بر آنها حكومت مى‏كرد، زن ارزشى نداشت و مانند یك حیوان اهلى با او رفتار مى‏شد.
حیوانات اهلى را براى این تربیت و نگهدارى مى‏كردند تا از گوشت، پوست و پشم آنها استفاده نمایند. از این رو نسبت به مسكن و خوراكشان توجه كافى مبذول مى‏داشتند و براى ادامه و بقاى حیاتشان متحمل زحماتى مى‏شدند. این تحمل زحمات از راه دلسوزى نبود، بلكه فقط براى تامین منافع خویش، تن به این كار مى‏دادند و از آنها دفاع مى‏كردند تا كسى نسبت به آنها تعدى نكند و اگر كسى دست تجاوز به سوى آنها دراز مى‏كرد، با عكس‏العمل و انتقام صاحبانشان روبرو مى‏شد. اینها همه به خاطر این بود كه مالكیت خویش را بر آنها حفظ كنند، نه آنكه حقوقى برایشان قایل باشند.

جمعه 13/5/1391 - 9:41 - 0 تشکر 489608

چنین رفتارى را نیز نسبت به زن معمول مى‏داشتند. زن را در جامعه نگهدارى نموده، از وى دفاع مى‏كردند تا بتوانند از او استفاده ببرند و اگر كسى به زنى تجاوز مى‏كرد، به دفاع برمى‏خاستند، نه به خاطر این كه وى عضوى از اعضاى جامعه به شمار مى‏رفت و داراى حقوق و احترام بود، بلكه براى این كه زن زنده بماند تا بازیچه شهوت مردان شود و براى خانواده، غذا تهیه كند به شكار بپردازد و باركشى كند، خدمتكار خانه باشد و در مواقع قحطى و مهمانى از گوشتش تغذیه نمایند.

جمعه 13/5/1391 - 9:41 - 0 تشکر 489609

زن نه تنها در خانه همسر چنین وضعى داشت، بلكه در خانه پدر نیز دچار همین وضع بود، در گزینش شوهر از خود هیچ اراده‏اى نداشت و این پدر بود كه تصمیم مى‏گرفت كه با چه كسى ازدواج كند. در واقع، نوعى معامله میان پدر دختر و همسر آینده صورت مى‏گرفت. زن، چه در خانه پدر و چه در خانه شوهر، تابع صاحبخانه بود و صاحبخانه مى‏توانست او را بفروشد و یا به كسى ببخشد و یا به عنوان خوشگذرانى، تولید بچه و خدمتگزارى به كسى عاریه یا قرض و یا اجاره بدهد و اگر مرتكب گناهى شود، حق داشته باشد او را مجازات كند- اگر چه كشتن باشد- بدون آنكه مسئولیتى داشته باشد.

جمعه 13/5/1391 - 9:42 - 0 تشکر 489610

جایگاه زن در عصر ساسانیان
در عصر ساسانیان، بنابر قوانین متداول از قدیم، زن شخصیت حقوقى نداشت و به عنوان «شخص» محسوب نمى‏گردید، بلكه «شى‏ء» تلقى مى‏شد و صاحب حق به شمار نمى‏رفت.
دختران و زنان بیوه و مطلقه، به هیچ عنوان، قدرت انجام معامله نداشتند. پدر خانواده كه صاحب اختیار همه خانواده بود، در عواید اموال خاص زوجه و غلامان خود تصرف مى‏كرد. 
در پندنامه منسوب به بزرگمهر آمده است كه: «هرگز نباید راز دل خویش را به زنان گفت و با احمقان صحبت كرد.»

جمعه 13/5/1391 - 9:44 - 0 تشکر 489611

جایگاه زن در قرون وسطى
زن در قرون وسطا نه تنها نقش اجتماعى نداشت، بلكه خوار و ذلیل و برده‏وار مى‏زیست و حتى او را عامل فساد و منفور خدا مى‏پنداشتند و اعتقادشان بر این بود كه باعث بیرون راندن آدم از بهشت، زن بود.

جمعه 13/5/1391 - 9:44 - 0 تشکر 489612

در قرون وسطا از كشیشى پرسیدند: آیا مرد نامحرم مى‏تواند به خانه‏اى كه در آن زن هست، وارد شود؟
پاسخ گفت: هرگز؟ هرگز؟ و اگر در آن خانه مردى از محارم زن هم وجود داشته باشد و این مرد نامحرم بر او وارد شود و زن را هم نبیند، باز گناه كرده است.(یعنى اگر مرد نامحرمى به طبقه دوم منزلى وارد شود كه در طبقه اولش زنى باشد، گناه نموده است. مثل اینكه وجود زن، عامل پخش گناه در فضا است).
بسیارى از عیسویان، زن را برزخ میان انسان و حیوان مى‏دانستند و در اینكه داراى روح باشد، تردید داشتند.

جمعه 13/5/1391 - 9:45 - 0 تشکر 489615

در سال 586 میلادى، مجلس بزرگى براى حل این مسئله كه آیا زن داراى روح است یا نه در اروپا بر پا شد. پس از بحث فراوان، سرانجام قبول كردند كه زن داخل در نوع آدم است. «سن توماس داكن» مى‏گوید: «خداوند اگر ببیند مردى به زنى دل ببندد و عاشق او شود- حتى اگر آن زن، همسرش باشد- خشمگین مى‏شود، زیرا جز عشق خداوند نباید در قلبش جاى بگیرد. مسیح علیه‏السلام بدون همسر زیست و كسانى كه مى‏خواهند مسیحایى بشوند، نباید زن بگیرند. به همین سبب، برادران مسیحى و پدران روحانى و خواهران مسیحى در سراسر عمر ازدواج نمى‏كنند، زیرا ازدواج، خدا را به خشم مى‏آورد و فقط باید با خداى ما، عیسى مسیح، پیوند داشت، زیرا دو عشق در یك قلب جاى نمى‏گیرد. فقط آنهایى مى‏توانند حامل روح‏القدس باشند كه مجرد زیست كنند.»

جمعه 13/5/1391 - 9:46 - 0 تشکر 489616

زن در اندیشه قرون وسطایى، منفور، عاجز و محروم از مالكیت است. وقتى انسان با املاك و اموال شخصى خود به خانه شوهر رفت، حق مالكیت از او سلب مى‏شود. مالكیت، خود به خود به شوهر انتقال مى‏یابد، زیرا زن، صاحب شخصیتى نیست. حتى امروز آثارى از آن در زن اروپایى به چشم مى‏خورد. زن در اروپا و سایر ممالك جهان به قدرى بى‏ارزش بود كه در هیچ اجتماعى او را به حساب نمى‏آوردند. علما و فلاسفه به مجادله مى‏پرداختند كه آیا زن اساساً روح دارد یا به كلى فاقد روح است؟ در صورتى كه روح داشته باشد، آیا روحش روح انسانى است یا حیوانى؟ و بر فرض داشتن روح انسانى، آیا وضع اجتماعى و انسانى او نسبت به مرد، وضع بردگى است یا كمى بالاتر از آن؟ زن گاهى وسیله شهوترانى و گاهى مانند چهارپایان در كار خوردن و آشامیدن و باردارى و زایمان و... بود. «لیكى» در كتاب «تاریخ اخلاق در اروپا» مى‏گوید: «در آن روزگار (قرون وسطا) مردها از سایه زنان مى‏گریختند و نزدیكى و همنشینى با ایشان را گناه مى‏پنداشتند و عقیده داشتند كه برخورد با ایشان در كوچه و خیابان و سخن گفتن با ایشان- اگر چه مادران، همسران و یا خواهران باشند- اعمال و ریاضتهاى روحى شخصى را تباه مى‏سازد.»

جمعه 13/5/1391 - 9:46 - 0 تشکر 489617

استاد ابوالاعلى مودودى در كتاب «الحجاب» مى‏گوید: «از جمله نظریات اولى و اساسى در این باره، این بود كه زن، سرچشمه معاصى و اصل گناه و فجور است و براى مرد، درى از درهاى جهنم است، از آن جهت كه منشا تحریك و وادار كردن او به ارتكاب گناهان است و چشمه‏هاى مصایب انسان از وجود او برجوشیده است و از این جهت، پشیمانى و شرمندگى براى او كافى است كه زن است و او را همى سزد كه از حسن و جمال خود شرم كند، زیرا این حسن و جمال، یكى از سلاحهاى شیطان است كه هیچ سلاحى به آن نمى‏رسد و سزاى اوست كه كفاره بپردازد و هیچ‏گاه پرداختن كفاره را ترك نكند، زیرا هم اوست كه انواع بلایا و بدبختى‏ها را براى زمین و ساكنان آن به ارمغان آورده است.»

جمعه 13/5/1391 - 9:47 - 0 تشکر 489618

«ترتولیان»، یكى از پیشوایان مسیحى، در مقام بیان نظر مسیحیت درباره زن مى‏گوید: «بى‏گمان زن مدخل شیطان به درون نفس انسان است و مرد را به سوى شجره ممنوعه مى‏راند و شكننده قانون خدا و زشت كننده صورت خدا (مرد) است.» «كراى سوستام»، یكى از بزرگان مسیحیت، درباره زن مى‏گوید: «او شرى است كه از آن گریزى نیست. او وسوسه‏اى جبلى و آفتى دلپذیر و خطرى براى خانه و خانواده و معشوقه‏اى عاشق‏كش و مارى خوش خط و خال است.»

جمعه 13/5/1391 - 9:48 - 0 تشکر 489620


جایگاه زن در نظام سلطنتى
زن در كشورهایى نظیر ایران، مصر، چین و هند كه داراى نظام پیشرفته و حكومت سلطنتى بودند و نیز در جوامعى مانند كلده و روم كه داراى تمدن بوده، در سایه قانون مى‏زیستند، داراى آزادى كامل نبود. هرچند از مالكیت محروم نبود، ولى زیر نظر رئیس خانواده كه پدر یا برادر و یا شوهر بود، زندگى مى‏كرد و بزرگ خانواده بر وى حكومت مطلق مى‏كرد و مى‏توانست زن تیره‏بخت را به عقد هر فردى كه مى‏خواهد درآورد و یا به اجاره و عاریه واگذار كند.


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.