● وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
استان چهارمحال و بختیاری با توجه به پیوند دیرینهاش با استان لرستان در بر گیرنده یكی از كهن ترین آثار تمدن كهن ایرانی است. حفظ و به كار بستن فرهنگ كهن این خطه از جمله ویژه گی های این سرزمین بوده كه تا به امروز نیز تدوام یافته است.از تاریخ كهن چهار محال بختیاری و حاكمان آن اطلاعات كاملی در دست نیست. از جمله حاكمان این منطقه میتوان از شخصی به نام « فرامرز» كه مذهب زرتشتی داشته و در اواخر دوره ساسانی می زیسته نام برد كه بختیاری ها نیز در معتقدات خود به عهد فرامرز گبر اشاره ها دارند.
در اوایل تسلط خلفای عباسی دو برادر در سرزمین لرستان كه به دو شعبه لر كوچك ( لرستان فعلی ) و لر بزرگ ( بختیاری و كهگیلویه و بویر احمد ) تقسیم می شد، حكومت داشتند. حكومت سرزمین لر بزرگ با « بدر » بود تا این كه بعدها اتابكان فضلوئیه قریب به سیصد سال بر بختیاری حكومت كردند. در زمان یكی از اتابكان فضلوئیه ( اتابك تكله)، مغولان بر بختیاری و كوه های آن دست یافتند، اما این پیروزی دوام چندانی نداشت.
از آغاز سلسله صفوی تاریخ بختیاری ها روشن تر است. در زمان صفویه یكی از تیرههای بختیاری موسوم به « آستریك » كه هم اكنون نیز طایفه كوچكی از بختیاری است به ریاست شخصی به نام « تاجمیر » و با فرمان شاه اسماعیل اول بر بختیاری حكومت میكرد. در همین زمان بختیاری ها به دو بخش « هفت لنگ » و « چهارلنگ » كه در اصل یك تقسیم بندی مالیاتی است، تفكیك شدند.
پس از دودمان تاجمیر شخصی به نام میرجهانگیرخان به حكومت بختیاری ها منصوب شد. در زمان همین شخص تونل معروف به « كاركنان » یا « شاه عباس » در نزدیكی محل تونل فعلی كوهرنگ حفر شد كه به دلایل نامعلومی عملیات حفاری آن ناتمام ماند.
پس از فوت میر جهانگیرخان برادر وی « میر خلیل خان » از ریاست طایفه آستریك خلع شد و طوایف بختیاری و تعدادی از تیره ها در حیطه اقتدار محمد تقی خان چهار لنگ باقی ماندند. طوایف هفت لنگ نیز به ریاست دو دسته خوانین « دوركی » و « بختیاروند » از طوایف عمده هفت لنگ، گردن نهادند.
از اواسط پادشاهی قاجار، حسینقلی خان ( رئیس طایفه دوركی ) با شكست قطعی خوانین بختیاروند ( بهداروند )، همه طوایف هفت لنگ را متحد ساخته و خود را « ایلخان » و برادرانش را « ایل بیگی » نامید و ریاست ایل هفت لنگ و اداره امور كل منطقه بختیاری را به عهده گرفت. ریاست این طایفه تا همین اواخر در بازمانده گان این دودمان موروثی بود. بررسی های تاریخی ایران از اواخر دوره صفویه به بعد نشان می دهد كه ایل بختیاری و در رأس آن خوانین بختیاری به دلیل برخورداری از شرایط ویژه جغرافیایی قلمرو ایلی، سازمان قبیله ایی و نظام ایلی منسجم كه الزاماً اطاعت و فرمان برداری بی قید و شرط گروه های فرودست از رهبران و سركرده گان فرادست را در پی داشت، در بیش تر حوادث و وقایع تاریخی ایران حضوری موثر و فعال داشتند كه برخی از نمونه های آن به شرح زیر اشاره می شود :
۱) سواران بختیاری از زبده تفنگ چیان نادرشاه بودند كه با فتح قندهار، دروازه هند را به روی لشكریان نادر گشودند.
۲) علی مردان خان بختیاری با شكست افاغنه و بازسازی سلطنت انقراض یافته صفوی، خود نیز مدعی سلطنت شد.
۳) محمد تقی خان چهار لنگ علم طغیان بر علیه حكومت قاجار برافراشت و « قلعه تل » مقر خود را در منطقه مالمیر به عنوان مركز حكومت بختیاری انتخاب كرد.
۴) در طول دوره حكومت سلسله های صفوی، افشار، زندیه و قاجار عمده قشون سلاطین سلسله های مزبور از بختیاری ها تشكیل می شد، به طوری كه علی قلی خان سردار اسعد فرزند حسین قلی خان اشاره دارد همواره صد نفر از سواران بختیاری به ریاست چند تن از خان زاده گان بختیاری حفظ نظم تهران، حتی نگهبانی از دربار قاجار را بر عهده داشتند.
سران ایل بختیاری در زمان حكومت قاجاراز قرب و منزلتی فراوان برخوردار بودند و برای خود تشكیلات و مقررات خاصی داشتند. حتی بعضی مواقع خان های ایل به عنوان عامل حكومتی تلقی می شدند. بختیاری ها در طول تاریخ همواره در مناسبات سیاسی ایران نقش مهم و تاثیر گذاری را ایفا كرده اند. منطقه چهارمحال و بختیاری در سال ۱۳۵۲ به عنوان یك استان مستقل درآمد و امروزه در برگیرنده شهرستان ها, شهرها و روستاهای متعددی است.