2- گردآفرید
سهراب به تحریک افراسیاب به ایران حمله کرده و فرمانده ارتش ایران را از میان میبرد گردآفرید خواهر کژدم زن شجاع و دلیریست که در جنگآوری مشهور و بی پروا است و به قول فردوسی هرگز در جهان مردی نظیر او دیده نشده است. گردآفرید هنگامی که میفهمد هژیر فرمانده سپاه ایران به دست سهراب منکوب شده است بدون هیچگونه تردیدی سلاح نبرد را میپوشد.
چو آگاه شد خواهر کژدهم که سالار آن انجمن گشت گم
غمین گشت و برزد خروشی به درد برآورد از دل یکی باد سرد
که بدنام آن دخت گرد آفرید زمانه زما در جهان ناورید
چنان ننگش آمد زکار هژیر که شد لاله رنگش به کردار قبر
بپوشید درع سواران به جنگ نکرد اندر آن کار جای درنگ
نهان کرد گیسو به زیر زره برافکند بند زره را گره
گردآفرید از دژ پایین میآید و مانند شیری سوار بر باد پای میشود و مانند پهلوانی در مقابل سپاه دشمن قرار میگیرد و مانند رعد میغرد و مبارز میخواهد و میگوید کدام یک از شجاعان و جنگجویان و فرماندهان کار کشته که خود را در جنگجوئی و دلاوری همانند نهنگ میداند، پیش میآید که با من جنگ آزماید.
فرود آمد از دژ به کردار شیر کمر بر میان باد پائی به زیر
به پیش سپاه اندر آمد چو گرد چو رعد خروشان یکی دید گرد
که گردان کدامند و نام آوران دلیران کار آزموده سران
که بر من یکی آزمون را به جنگ بگردد به سان دلاور نهنگ