صیغه یا زنا :
پیامبر اسلام در ضمن حدیثی فرمودند : چگونه باشد حال شما هنگاهی که حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام ببینید ؟ خوب است به دور و بر خود نگاهی بیاندازیم و ببینیم آیا چقدر با چنین زمانه ای فاصله داریم ؟ صیغه یا ازدواج موقّت از حرامهایی است که زمانی حلال بود. ولی الآن عیب آن از هر گناهی بیشتر شده با اینکه نیاز به آن هم بیشتر شده . لازم است برخی از سؤالها را در حول این مسأله جواب دهیم تا معلوم شود خداوند چه خوب قانون گذاری است و چه خوب تدبیر کرده :
1. فرق صیغه با زنا چیست ؟
در جواب گوییم شما بفرمایید فرق صیغه با ازدواج چیست ؟ شرایط ازدواج در صیغه هم هست . اجازه ولیّ زن ، نزدیکی در هنگام طهر، صیغه باید بعد از عدّه باشد تا فرزند احتمالی بی پدر نماند و معلوم شود متعلّق به کیست، صیغه با محارم حرام است ، فرزند حاصل از این زن برای صاحب بستر است مگر اینکه نفی ولد کند ، یک زن نمی تواند زن دو همسر باشد به هیج وجه. تنها فرقی که هست اینکه از آنجایی که بنای زن وشوهر در این ازدواج بر زندگی دائمی مشترک نیست از این رو نفقه آن زن نیز بر مرد واجب نیست و البته مهر او جای نفقه را پر می کند .
2. می گویند با صیغه به مقام زن بی احترامی می شود و از زن بعنوان ابزار و کالای عیش و نوش استفاده می شود.
جواب اینکه : لازم است اندکی توجّه کنیم و تصدیق کنیم که در ازدواج موقّت فقط مرد نیست که به کیف و حال خود می رسد بلکه زن نیز بهره خود را می برد و آن هم لذّتی است حلال(یا أیها الذین آمنوا لا تحرّموا طیّبات ما أحلّ الله لکم(مائده 87)) آیا ما با لذّت طرفین مخالفیم ؟ روشن است این تفکّری متحجّرانه و بس متعصّبانه است. تعجّب از عده ای که هم جنس بازی را افتخار می دانند و عجیب تر کسانی که لذّتهای حلال و ضابطه مند را حرام می دانند.
بعلاوه صیغه حدّ اکثر یک معامله است ، زن که خود را به مرد ارائه می کند (آن هم ضابطه مند) مرد هم حقّ او را می دهد ، علاوه بر اینکه این ارتباط قاعدتاً نوعی علقه و عاطفه نیز ایجاد می کند که باعث می شود طرفین با دید محبّت آمیز به هم نگاه کنند نه با دید رقیب و طرف معامله .
بعلاوه زن در قبول صیغه مجبور نیست ، او با اختیار خود قبول میکند که خود را عرضه کند و حتّی ولیّ او نیز طبق فرض از این کار ممانعت نکرده و خود زن اگر این کار را برای خود آبروریزی حساب کند اقدام به چنین عملی نخواهد کرد . بعلاوه برخی از زنها اگر صیغه نشوند بیشتر هدر می روند و بی شخصیت تر می شوند ، مانند زنی که مطلّقه است و برای او خواستگاری امید نمی رود. یا زن بیوه و زن بینوا و زنی که بخاطر نازا بودن او را طرد کرده اند ...
گذشته از اینها صیغه می تواند مقدّمات یک ازدواج دائمی با همان زن را فراهم کند و چه ازدواجی بهتر از این ازدواج که با شناخت قبلی صحیح باشد. (شاید گفته شود برخورد جنسی بین دو نفر ایجاد رابطه عاطفی می کند که این علقه قدرت تصمیم گیری را کم و پرده ای در مقابل عقل می شود، در جواب می گوییم بلکه گاهی برخورد جنسی این پرده را از کنار می برد، آنچه مشاهده می شود اینست که دیدن و نگاه کردن و حرف زدن عشق به ارمغان می آورد و برخورد جنسی رفته رفته این علاقه را تعدیل می کند و از حرارت آن می کاهد )
3. گویند شیوع صیغه رغبت را برای ازدواج دائمی کم می کند و محبّتی که در آن ازدواج صرف شد از ازدواج اصلی و دائم بعدی کم می کند.
جواب اینکه : دقّت کنیم چه کسی می خواهد دست به ازدواج موقّت بزند؟ کسی که ازدواج خود را نزدیک می بیند یا کسی که ازدواج دائم او دور است . کسی که ازدواج خود را نزدیک می بیند اصالتاً اقدام به صیغه نمی کند زیرا یک دلخوشی و امیدواری برای صبر کردن و تحمّل کردن دارد و آن اینکه ازدواجش نزدیک است ، اما کسی که به هر دلیل ازدواج او نزدیک نیست (توان ازدواج دائم ندارد یا اجازه آن را نداد یا زن خوب پیدا نمی کند یا اصلاً زن نمی خواهد یا هنوز سنّ او برای تشکیل خانواده کم است) چنین جوانی از دو حالت خارج نیست : یا برای ارضا و خالی کردن نیروی جوانی خود دست به گناه می زند که از چندین جهت از صیغه بدتر است (زیرا محدودیّت ندارد ، ضرر های جسمی فراوان دارد ، با ترس و دلهره است ، غایتاً او را ارضاء نمی کند و از همه بدتر اینکه گناه است و او را از معنویّت دور می کند) و یا اگر با تقوی باشد، این فشار افکار مشوّش ، ذهن او را منزوی و او را گوشه گیر و گرفته حال می کند و باعث می شود جوانی او با هزار مشغله ذهنی و غم و ناراحتی سپری شود ، چنین شخصی آسیب پذیر بار می آید و در معرض هر خطر روحی و جسمی هست و بلکه در معرض گناه و فنای أبدی و جهنّم است از این روست که در روایات داریم هر کس ازدواج کند نیمی از دین خود را بیمه کرده است .
دور نرویم این سؤال را شما پاسخ بدهید : در این زمانه با این همه محرّکها و با این ازدواجهای دیر هنگام چند نفر از جوانها توانسته اند خود را کنترل کنند ؟ الآن آمار صیغه در قم بیشتر است یا زنا در تهران ، فرهنگ غرب و بنیان خانوادگی آنها چه شکلی دارد؟ چرا؟ آیا صیغه مضرتر است یا زنا ؟ باید تذکّر داد که یکی از جهات تشریع صیغه همین مصونیّت از زنا است چنان که امیر المومنین فرمودند : اگر خلیفه دوّم صیغه را تحریم نمی کرد کسی جز انسان شقی و بدبخت دست به زنا نمی زد .
بعلاوه از حکمتهایی که برای صیغه می توان در نظر داشت اینست که : اگر در جایی بخاطر کمکاری زن ، مرد ارضاء نشد آیا مرد حقّ ندارد برای جبران این بی مهری به زن خود کمی بی مهری کند و زنی دیگر را شریک زندگی خود قرار دهد ؟ یا زنی که توان ندارد مرد را ارضاء کند آیا مرد مجبور است تحمّل کند و به این عنوان که شاید زن دلگیر شود از حق مسلّم خود کوتاه بیاید؟ خوب است کمی هم زنها به مردها حقّ بدهند. خوب است کم کم مؤسسه ای بعنوان حمایت از حقوق مردان تأسیس شود . الآن خیلی جاها هست که چند زن برای یک مرد عادی است . این حساسیّت زنهای این زمانه عمده اش بخاطر این تبلیغات غربیها و فیلمهای ضد اسلامی است . بعلاوه زنی که مبنای فکرش عاطفه است محرّکی برای مطیع بودن از شوهر ندارد مگر همین دستاویز که اگر من شوهرم را راضی نکنم او به فکر زنی دیگر می افتد .
سؤالی دیگر داریم که طالب جوابیم : اینهمه آمار طلاق در این دوره زمانه بخاطر چیست . مگر جز بخاطر اینست که زنا و دختر بازی زیاد شده . شما که صیغه را قبول نمی کنید برای این 90 درصد بچه هایی که در همان سنّ 10 تا 12 سالگی در گناه فرو می روند چه برنامه ای دارید ؟
4. سؤال دیگر اینکه فرزند حاصل از صیغه چه تکلیفی دارد ؟ آیا با معضل کمبود عاطفه مواجه نخواهد شد ؟
جواب اینکه : طرح این سؤال به اصل صیغه ضرری نخواهد داشت زیرا بچه دار شدن از ضروریات ازدواج موقّت نیست ، بلکه زن و مرد به مصالحه می توانند با هم کنار بیایند و این مشکل را حلّ یا پیشگیری کنند . البته باید گفت : فرزند حاصل از صیغه فرزندی شرعی و قانونی است و بی تکلیف نیست بلکه حدّ اکثر مانند فرزندی است که والدین او از هم طلاق گرفته باشند. حال خوب است سری به فرهنگ غرب بزنیم و ببینیم وضعیّت فرزندان در آنجا چگونه است ؟ به گزارش سازمان ملل در اروپا از هر سه فرزند یکی بی پدر و حرام زاده است ، فرزندانی از هر جهت بی تکلیف .
اینجا معلوم می شود کسانی که به صیغه خورده گیری می کنند و آن را تضعیف می کنند به دنبال چه هستند . یا مغرض به هویّت شیعه اند یا بدنبال طرفدار جمع کردن اند و یا اینکه بی فکر و کج اندیش اند . باید تأیید کنید که هر کس هرقدر از راه خدا و اهل بیت دور شد و هر قدر در مقابل آنها ایستاد همانقدر عقلش ناقص شد .
منبع