• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 3937)
پنج شنبه 6/4/1387 - 11:12 -0 تشکر 45262
فرهنگنامه جبهه

توی این تاپیک می خواهیم ببینیم رزمندگان چه اصطلاحاتی بین خودشون داشتند ...

اینم چند تا از اونا ...

آب گرمکن، آب سردکن:

به دستگاههای آب سردکن در عقبه گردان یا لشکر در جبهه جنوب می گفتند که از فرط گرمی هوا، خصوصا با وجود عطش بچه ها، یا به علت نبودن برق و استفاده مکرر رزمندگان از آن، واقعا چیزی از آب گرمکن کم نداشت.

اتوبوس بهشت:

خمپاره، گلوله توپ و تانک و ... به اعتبار این که بچه ها نوعاً به وسیله آمدن و اصابت آن ها، به فیض شهادت می رسند و به تبع آن به بهشت خشنودی حق تعالی راه می یابند.

پدر بزرگ تیربار:

کاتیوشا، چهلچله، خمسه خمسه.

تلفن خدا 24434:

مقصود نمازهای یومیه است که به ترتیب: صبح: دو رکعت، ظهر: چهار رکعت، عصر: چهار رکعت، مغرب: سه رکعت و نماز عشاء، چهار رکعت هستند.

یعنی خط ارتباط بنده با خدا برای مکالمه و عرض حاجات، نماز است.

شب پرواز:

شب عملیات، شب های قدر.

طرح چماقی:

برنامه نشدنی، کار بی حساب و کیلویی. به کسی که چنین طرح هایی می دهد و خیلی جدی، دیگران را هم به آن توصیه می کند، بچه ها به شوخی می گویند: زود برو داخل چادر تا ماهواره های دشمن نگیرندت که کار جنگ لنگ بماند.

کبریتی برگشتن:

به شهادت رسیدن و با تابوت آمدن، افقی برگشتن.

نارنجک دستی:

غذای تخم مرغ و سیب زمینی.

به جهت سخت بودن خوردن و سنگین بودن هضمش، به آن نارنجک دستی گفته می شد، به نحوی که به قول خودشان بدون « سمبه روان » یعنی آب، پایین نمی رفت.

هوای میگی:

 آسمان روشن و صاف و بدون مه که برای آمدن میگ های دشمن مناسب بوده است.

یا علی

 

 

خدایا ریشه ی شادی های مرا در غم دیگران قرار مده... 

 

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:34 - 0 تشکر 47171

ایستگاه كسی را گرفتن

وقتی كسی فرد مخاطب را روی وضعیت موردنظر خود نگه می‌داشت، و به اصطلاح پشت جبهه‌ای‌ها آن فرد را سر كار می‌گذاشت، این عبارت و عبارت «فركانسش را گرفته‌اند» به كار برده می‌شد، كه هر دو از اصطلاحات بچه‌های مخابرات بود. هم‌چنین وقتی دو نفر با هم گفت‌وگو می‌كردند و شخص ثالثی به ناگاه وارد مباحثه‌ی آن‌ها می‌شد، به شوخی رو به وی كرده می‌گفتند: «ازفركانس ما بیا بیرون».

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:36 - 0 تشکر 47172

صدام جاروبرقیه

صبح روز عملیات والفجر10 در منطقه حلبچه همه حسابی خسته بودند، روحیه‌ مناسبی در چهره بچه‌ها دیده نمی‌شد از طرفی حدود 100اسیر عراقی را پشت خط برای انتقال به پشت جبهه به صف کرده بودیم برای اینکه انبساط خاطری در بچه‌ها پیدا شود و روحیه‌های گرفته آنها از آن حالت خارج شود جلوی اسیران عراقی ایستادم و شروع به شعار دادن کردم.

 بیچاره‌ها هنوز، لب باز نکرده از ترس شروع به شعار دادن می‌کردند مشتم را بالا بردم و فریاد زدم:«صدام جاروبرقیه» فرمانده گروهان برادر قربانی هم کنارم ایستاده بود و باز برای اینکه فضای خموده را به نشاط تبدیل کنم فریاد زدم:«الموت لقربانی» اسیران عراقی شعارم را جواب می‌دادند بچه‌های خط همه از خنده روده بر شده بودندو قربانی هم دستش را تکان می‌داد که یعنی شعار ندهیم او می‌گفت قربانی من هستم «انا قربانی» و اسیران عراقی هم که متوجه شوخی من شده بودند رو به برادر قربانی کردند و دستان خود را تکان می‌دادند و می‌گفتند:«لا موت لا موت» یعنی ما اشتباه کردیم.

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:38 - 0 تشکر 47173

آفتاب نیمه شب 

وقتی بی خوابی می افتاد سرمان،دلمان نمی آمد كه بگذاریم دیگران راحت بخوابند،خصوصا دوستان نزدیك.به هر بهانه ای بود بالا سرشان می رفتیم و آنها را از جا بلند می كردیم، رفیقی داشتیم،خیلی آدم رك و بی رودربایستی بود....

یك شب حوالی اذان صبح رفتم به بالینش،شانه اش را چند بار تكان دادم و آهسته به نحوی كه دیگران متوجه نشوند گفتم:هی هی، بلند شو آفتاب زد. آقا چشمت روز بد نبیند،یك مرتبه پتو را كنار زد، و با صدای بلند گفت:مرد حسابی بگذار بخوابم، به من چه كه آفتاب می زند، شاید آفتاب بخواهد نیمه شب در بیاید،من هم باید نیمه شب بلند بشوم. عجب گیری افتادیم ها !!!

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:50 - 0 تشکر 47174

یاعلی

 کنایه از این که خودت بلند شو آب بردار بخور. وقتی کسی بنا داشت دیگران را اذیت کند و به شوخی «یا حسین» می‌گفت و آب می‌خواست، در پاسخش به جای آب دادن، به او می‌گفتند:«یا علی»

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:52 - 0 تشکر 47175

پولدار شدن

شهید شدن، کنایه‌ای است از کمک دولت به خانواده‌ی رزمنده پس از شهادت که می‌گفتند:« به زودی پدرت پولدار می‌شود.»

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:53 - 0 تشکر 47176

آبگرمکن نفتی

موشک ساخت ایران. کنایه از موشکهای 9 متری و 12 متری است که در جنگ شهرها و برای زدن تأسیسات نظامی و اقتصادی دشمن استفاده می‌شد و اشاره دارد به خوش هیکلی! درست مثل آبگرمکن نفتی در مقایسه با نوع گازی و کم حجم آن، این موشکها را بچه‌ها با راکتهای گرد و جمع و کوچولوی دشمن می‌سنجیدند و نتیجتاً به چنین تعبیر طنز آمیزی می‌رسیدند

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:54 - 0 تشکر 47177

صافی

کسی که مانند پارچه صافی که با آن مایعات را صاف می‌کنند و رسوبات آن را می‌گیرند، تمام بدنش از شدت جراحت و کثرت تیر و ترکشی که خورده، سوراخ سوراخ است، درست مثل «آبکش» که تعبیر دیگری است برای افاده همین معنا...


به بیان دیگر آن که ترکشهای کوچک «ترکش رهایی بخش»، «ترکش نخودی»، «ترکش طلایی»، دیگر در او تأثیر نمی‌کند. گویی از بدن او عبور می‌کنند، بی آنکه او مثل صافی به روی خود بیاورد و آنها را به چیزی بگیرد. «خشاب» و «جاخشابی» و «کلکسیون تیر و ترکش» و بسیاری از اصطلاحات دیگر در مجموعه کتب اصطلاحات و تعبیرات فرهنگ جبهه به همین منظور به کار می‌روند.

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:55 - 0 تشکر 47179

 عموزنجیرباف

تفاوت بازی عمو زنجیر باف با آنچه در پشت جبهه و شهر و روستاها رایج است، در مضمون و محتوای آن است اینکه در پاسخ عمو زنجیر باف، زنجیر منو بافتی، به جای بابا اومده، گفته می‌شد، "امام اومده" و در جواب چی چی آورده، به جای نخود و کشمش، همه با هم پاسخ می‌دادند "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" و به همین ترتیب بقیه قسمتهای گفت‌وگو تا آخر بازی تغییر می‌کرد.

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 8:56 - 0 تشکر 47180

گردو بازی

از جمله اقلام اهدائی گردو بود که بچه‌ها با آن گردو بازی راه می‌انداختند. گردو بازی مثل تیله بازی به چند روش معمول بود. گذاشتن گردو به صورت افقی  و از فاصله چندمتری با گردوی دیگری با دست و از روی زمین( دو انگشتی) شوت زدن و در صورت برخورد، تصاحب همه گردوهای توافقی دیگر و گاهی  به صورت ایستاده و پرتابی و سایر روشها.

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 19/4/1387 - 9:9 - 0 تشکر 47181

لیوان پر و خالی

دو نفر از جا بلند می‌شدند. قرار بازی  این بود که هریک هرکاری می‌کرد دیگری نیز همان کار را بکند. اولی یک لیوان آب بر می‌داشت، ‌دومی همین کار را می‌کرد. اولی شروع می کرد که به نوشیدن آب، ‌دومی در حالی که چشمش به دست و دهان اولی بود، لیوان آب را نزدیک دهان خود می‌برد و به همان نسبت و سرعت آب را در دهان نگه‌داشته و ننوشیده بود، ‌آن را به داخل لیوان برمی‌گرداند و دومی که دیگر آبی در بساط نداشت،‌ هاج و واج او را تماشا می‌کرد. اولی آب ذخیره شده را می پاشید به او و دومی کنف می شد و بازی خاتمه می‌یافت.

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.