حیاى مثبت
البته همهجا حیا و خجالت سرچشمه خلاف و گناه نیست. در مواردى هم انسان بهخاطر حیا دست به كار زشت نمىزند كه این حیا برخاسته از عقل و حیاى مثبت است.
اگر در حدیث مىخوانیم كه : «الحیاء مفتاح كل خیر»(716) ؛ «حیا كلید همه خوبیهاست»، مراد همین نوع حیاء است.
اگر در حدیث مىخوانیم كه : «الحیاء یَصُد عن فعل القبیح»(717) ؛ «حیا انسان را از كار زشت باز مىدارد»، مراد همین نوع حیاست.
اگر در حدیث مىخوانیم كه : «على قدر الحیاء تكون العفة»(718)؛ «هرچه حیا بیشتر باشد، عفت بیشتر است» ، مراد همین نوع حیاست.
حیا بقدرى اهمیت دارد كه در حدیث آمده است : «لا ایمان لمن لا حیاء له»(719) ؛ «اگر حیا نباشد، دین نیست.»
انسان باحیا، عیب خود را از مردم پنهان مىكند و به گناه اقرار نمىكند.
به هر حال، حیا و موارد آن یك بحث روانى و اجتماعى است كه تفصیل آن ما را از هدفى كه در پیش داریم، باز مىدارد.
شخصى از من پرسید: «من گرفتار خجالت هستم. داروى آن چیست؟»
گفتم: «بهترین دارو، تمرین است؛ براى مثال كسى كه از سخنرانى خجالت مىكشد، اگر در منزل اذان بگوید، كمكم خجالتش از بین مىرود.»
حضرت امیر علیهالسلام مىفرماید: از هر كارى وحشت دارید، خود را در آن بیندازید.(720)
در اینجا لازم است به پدران، مادران و اولیاى مدارس تذكر دهم كه هرگاه كودكى خواست از خود ابراز وجود كند، او را سركوب نكنید و به او میدان بدهید؛ حتى اگر كار ناقصى انجام داد، روحیه او را نشكنید؛ زیرا سرچشمه بسیارى از خجالتها، ناشى از تحقیرهاى زمان كودكى است؛ همانگونه كه ریشه بسیارى از جرأتها، تشویقهاى دوران كودكى است.