ببینید چگونه تناسبى هست میان آهنگهاى مختلف این آیات و محتواهایى كه هست.مثلا آنچه كه در سوره «و الطور» خواندیم، با شدت خیلى فوق العاده اى است:
و الطور و كتاب مسطور فى رق منشور و البیت المعمور و السقف المرفوع و البحر المسجور ان عذاب ربك لواقع ما له من دافع .
سوره اقتربت الساعة و انشق القمر هم همین طور است ولى با روح خاصى.
همه این سوره یك روح دارد كه عرض مى كنم.حتى در این سوره چند داستان آمده ولى صورتى كه این داستانها در این سوره دارند با صورتى كه همین داستانها در سوره هاى دیگر قرآن دارند فرق مى كند. یعنى در آنجاها به جزئیات هم تا حدى پرداخته شده و در اینجا قطعه هاى مختصرى آورده شده تا حدى كه به آن روح كمك كند.
حال روح این سوره چیست؟روح این سوره مطلبى است كه كلى آن در قرآن به این صورت بیان شده: لئن شكرتم لازیدنكم و لئن كفرتم ان عذابى لشدید.
اگر بشر در مقابل نعمتها و انعامهاى الهى حالت سپاسگزارى و حق شناسى و قدردانى داشته باشد، سنت الهى بر این است كه آن نعمتها و انعامها را افزایش بدهد، و اگر به جاى آنكه عكس العمل سپاسگزارانه داشته باشد و قدرشناس و حق شناس آن نعمتها باشد، كفران و ناسپاسى و قدرناشناسى و حق ناشناسى كند نه تنها موجب زوال آن نعمت است بلكه موجب پیدایش یك نقمت هم به جاى آن هست.
آن شعر مى گوید:
شكر نعمت، نعمتت افزون كند
كفر نعمت از كفت بیرون كند
ولى قرآن بالاتر از این را مى گوید، نمى گوید كفر نعمت فقط از كفت بیرون كند، مى گوید كفر نعمت، نعمت را از كفت بیرون كند و به جاى آن یك نقمت بیاورد.این یك اصل كلى است كه در زندگى انسان، چه زندگى فردى چه زندگى اجتماعى، دنیوى و اخروى جارى است.
نعمتها متفاوت است.قهرا وقتى كه نعمتها متفاوت باشد شكرها و كفر نعمتها متفاوت مى شود و عكس العمل هاى الهى یعنى افزون كردن در یك جا و زایل كردن نعمت و بالاتر نقمت به جاى آن آوردن هم متفاوت مى شود، تا نعمت چگونه نعمتى باشد.
یك وقت خدا به انسان نعمت سلامتى بدن داده، نعمت وسعت رزق داده، همه اینها نعمت است و اقتضاى شكر و سپاس دارد.ولى یك وقت نعمت الهى نعمتى است فوق العاده با ارزش، نعمتى است كه حیات معنوى جاودانى انسان بستگى به آن دارد.اگر كفرى در این زمینه ها رخ بدهد عقوبتى كه انسان به آن دچار مى شود صد درجه شدیدتر است.
تعبیرى مى كنند، تعبیر درستى است، مى گویند خداوند غیور است.پیغمبر اكرم درباره سعد بن عباده خزرجى فرمود: «ان سعدا لغیور» سعد آدم غیورى است «و انا اغیر من سعد» و من از او غیورترم «و الله اغیر منى ».
سعد كه غیور بود غیرت او غیرت ناموسى به معنى ناموس انسانى یعنى نسبت به همسر خودش بود.در داستانى بود كه آیه نازل شد كه اگر كسى بیاید شهادت بدهد به اینكه زنش زنا كرده است تنها شهادت او كافى نیست و شاهد دیگرى باید باشد.گفت:یا رسول الله!اگر ما دیدیم زنمان زنا مى كند برویم شاهد بیاوریم؟من كه تاب تحمل چنین چیزى را ندارم.پیغمبر فرمود حكم الهى این است، در عین حال فرمود سعد آدم غیورى است.بعد فرمود:من از او غیورترم.غیرت پیغمبر در مقابل نوامیسى است كه خود پیغمبر دارد.نوامیس پیغمبر همان احكام الهى است.خدا كه از پیغمبر غیورتر است در مقابل نوامیس عام عالم است، نوامیس لقت به طور كلى كه شامل شریعت هم مى شود، یعنى قوانین و اصول خلقت كه خداى متعال قرار داده باید محترم باشد.
اگر انسان بر ضد نوامیسى كه خدا قرار داده عمل كند هتك ناموس الهى كرده است.وقتى انسان هتك ناموس الهى بكند، چنانكه هر غیورى وقتى كه ناموسش هتك مى شود عكس العمل شدید نشان مى دهد خدا هم عكس العمل شدید نشان مى دهد.این مقدمه را دانستیم.
اگر براى كسى وسایل هدایت و در واقع وسایل حیات جاودانى فراهم بشود و او این نعمت را حق ناشناسى و ناسپاسى كند، خودخواهى و خودپرستى و جاه و مقام و امثال اینها مانع بشود كه از آن بهره ببرد و حقیقت كه اینچنین به او رو آورده و دستش را به طرف او دراز كرده و مى خواهد او را براى همیشه نجات بدهد و حیات ابدى به وى بدهد، او به جاى اینكه دست حقیقت را بفشارد شمشیرش را بالا ببرد و این دست را قطع كند كه تو چرا آمده اى به سوى من، قطعا اینچنین هتك ناموس الهى از طرف خداى متعال عقوبت و عذابى بسیار شدید دارد.
پیغمبران كارخانه معجزه سازى نیاورده اند كه هر كسى بیاید اقتراح كند، مثل معركه گیرها، پیشنهاد كند این قدر مى دهم كه فلان نمایش را بدهى.
صحبت نمایش نیست، صحبت این است كه معجزه هاى پیغمبران آیتها و دلیلهاى خداست یعنى دست حقیقت است كه دراز شده و مى خواهد انسان را بگیرد براى اینكه او ایمان بیاورد و سر به جاده حقیقت بگذارد.حال اگر كسى معجزه یك پیغمبر را ببیند و مع ذلك جحود بورزد و مبارزه كند اینجاست كه عذاب الهى نازل مى شود.
عذابهاى الهى كه خداوند بر امتها نازل كرده است همه همان و لئن كفرتم ان عذابى لشدید است.كفران ورزیدید:نعمت خدا به سوى شما آمد، دست هدایت به سوى شما دراز شد و به جاى اینكه از او استفاده كنید آن دست را با شمشیرتان زدید.
++++++++++++++++++++++++++++++++++
تا اینجا شد:
1- روح سوره قمر این است که اگر نعمت خدا رو کفران کنید عذاب خداوند شدید است.
2- خداوند و پیامبر بسیار غیرتمند هستند و غیرت ایشان وقتی است که نسبت به نوامیس عالم یعنی احکام الهی تعرضی صورت گیرد.
3- وقتی نعمتی از نعمتهای الهی مورد ناسپاسی و کفران قرار گیرد، بسته به بزرگی و اهمیت آن نعمت، نقمتی نازل می شود.
=========================
با ما همراه باشید.