• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 1313)
دوشنبه 29/12/1390 - 12:57 -0 تشکر 442035
منم مسافر جنوبم

با نام خدا و سلام

بعد از سالها چشم انتظاری انشاءالله دوم فروردین راهی منطقه جنوبم از این بابت بسیار خوشحالم و می خواهم بهترین بهره را از اونجا ببرم از دوستانی که قبلا رفتن و تجربه دارند می خواهم تجربیاتشون را در اختیارم قرار بدهند تا وقتی برگشتن حداقل استفاده را از اون فضا برده باشم

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

جمعه 11/1/1391 - 18:49 - 0 تشکر 443645

با نام خدا و سلام


ممنون از اینکه به ماسر می زنید و فرصتی به ما می دهید تا در خدمتتون باشیم

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

شنبه 12/1/1391 - 12:56 - 0 تشکر 443763

با نام خدا و سلام


اولین محل زیارتیمون: زیارتگاه علی ابن مهزیار


علی ابن مهزیار اهوازی از یاران امام حسن عسگری (ع)بودکه پس از شهادت آن بزرگوار برای دیدن امام غایب از نظر بیست بار به مکه شرفیاب شد و در آخرین سفر موفق به زیارت چهره دلگشای قائم آل محمد(ص)شد.


اگر دوستان اطلاعات بیشتری دارند بسم الله........


با شماییم فعلا


با ما باشید در ادامه

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

دوشنبه 14/1/1391 - 17:48 - 0 تشکر 444258

با نام خدا و سلام


اما درباره علی ابن مهزیار بیشتر بدانیم


مطلب از وبلاگ تاریخ اسلام:


ـ علی بن مهزیار اهوازی
یكی از شیعیان ممتاز و چهره‌های برجسته میان اصحاب اهل بیت (علیهم السلام) می‌باشد. كسی كه توانست خدمت دو امام بزگوار، یعنی حضرت جواد و حضرت هادی (علیهما السلام) برسد و جزء اصحاب و نزدیكان مخصوص ایشان قرار گیرد. تا آن‌جا كه امام جواد (علیه السلام) به او وكالت تام دادند، و از امام هادی (علیه السلام) نیز در بعضی نواحی وكالت دریافت نموده است.
پدر او در ابتدا نصرانی بوده و بعدا به شریعت مقدس اسلام مشرف شده است. خود علی نیز این چنین بوده و در سایه لطف و عنایت پروردگار متعال به مسیر هدایت راه یافته است.
مرد زهد و تقوی
علی بن مهزیار در پی معاشرت و مصاحبت با خاندان نبوت (علیهم السلام) توانست وجود خود را از شمیم ولایت و امامت خوش بو نماید و از فضائل و كرامات آن بزرگواران بهره مند گردد.
یكی از فضائل و خصوصیات ویژه او، روح عبادت و تقوی بوده، و در همین زمینه روایت شده كه علی بن مهزیار، پیوسته با هر طلوع خورشید، سر به سجده می‌گذاشته، و تا برای هزار برادر مؤمن خود دعا نمی‌كرده، سر بر نمی‌داشته. همین بر اثر سجده‌های طولانی، پیشانیش مانند زانوی شتر، پینه بسته بوده.

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

دوشنبه 14/1/1391 - 17:49 - 0 تشکر 444259

با نام خدا و سلام


علی بن مهزیار نزد  اهل بیت (علیهم السلام)
همان گونه‌ كه بیان شد علی بن مهزیار یكی از راویان و اصحاب مخصوص اهل بیت (علیهم السلام) به شمار رفته است. این مسأله خصوصا از نامه‌های امام جواد (علیه السلام) به او آشكار می‌شود. در یكی از این توقیعات حضرت جواد (علیه السلام) خطاب به او می‌فرمایند: به سبب آن چه كه ذكر نمودی، ما را مسرور ساختی، خداوند تو را در بهشت مسرور نماید. و از تو به خاطر رضایت من راضی شود.
و یا در نامه دیگری كه می‌فرمایند: و اما آن چه از دعا خواسته بودی (طلب دعا كرده بودی) پس معلوم می‌شود كه نمی‌دانی خداوند جایگاه تو را نسبت به ما چگونه قرار داده زیرا بسیار پیش آمده كه در دعاهایم تو را به اسم و نسبت نام بوده‌ام و این كار به سبب كثرت عنایت و محبتی است كه از تو داشتم، و بواسطه شناختی كه به تو داشتم. پس خداوند فضلش را نسبت به تو ادامه دهد.

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

دوشنبه 14/1/1391 - 17:52 - 0 تشکر 444260

با نام خدا و سلام


داستان تشرف علی ابن مهزیار به محضر مولا و صاحب امرمان حضرت ولی عصر(عج) در ادامه..........


با ما باشید

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

دوشنبه 14/1/1391 - 19:45 - 0 تشکر 444272

سلام



ما هم روز اولی که توی جنوب بودیم، بعد از معراج الشهدای شهید محمودوند حرکت کردیم سمت مزار علی بن مهزیار



داستانش رو شنیدم.. ولی نمیدونستم در زمان امام جواد و امام هادی(ع) بودند... جالب شد:)

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 15/1/1391 - 14:41 - 0 تشکر 444366

با نام خدا و سلام



جناب علی بن مهزیار(ره) فرمود:
«
بیست بار با قصد این که شاید به خدمت حضرت صاحب الامر علیه السلام برسم، به حج مشرف شدم؛ اما در هیچ کدام از سفرها موفق نشدم. تا آن که شبی در رختخواب خوابیده بودم، ناگاه صدایی شنیدم که کسی می گفت: ای پسر مهزیار، امسال به حج برو که امام خود را خواهی دید. شادان از خواب بیدار شدم و بقیه شب را به عبادت سپری کردم.
صبحگاهان، چند نفر رفیق راه پیدا کردم، و به اتفاق ایشان مهیای سفر شدم و پس از چندی به قصد حج به راه افتادیم. در مسیر خود وارد کوفه شدیم. جستجوی زیادی برای یافتن گمشده ام نمودم؛ اما خبری نشد؛ لذا با جمع دوستان به عزم انجام حج خارج شدیم و خود را به مدینه رساندیم. چند روزی در مدینه بودیم.


باز من از حال صاحب الزمان علیه السلام جویا شدم؛ ولی مانند گذشته، خبری نیافتم و چشمم به جمال آن بزرگوار منور نگردید. مغموم و محزون شدم و ترسیدم که آرزوی دیدار آن حضرت به دلم بماند. با همین حال به سوی مکه خارج شده و جستجوی بسیاری کردم؛ اما آن جا هم اثری به دست نیامد. حج و عمره ام را ظرف یک هفته انجام دادم و تمام اوقات در پی دیدن مولایم بودم.

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

سه شنبه 15/1/1391 - 14:42 - 0 تشکر 444367

با نام خدا و سلام



روزی متفکرانه در مسجد نشسته بودم. ناگاه در کعبه گشوده شد. مردی لاغر که با دو بُرد (لباسی است) احرام بسته بود، خارج گردید و نشست. دل من با دیدن او آرام شد. به نزدش رفتم. ایشان برای احترام من، برخاست.
مرتبه دیگر او را در طواف دیدم. گفت: اهل کجایی؟
گفتم: اهل عراق.
گفت: کدام عراق؟
گفتم: اهواز.
گفت: ابن خصیب را می شناسی؟ گفتم: آری.
گفت: خدا او را رحمت کند؛ چقدر شبهایش را به تهجد و عبادت می گذرانید و عطایش زیاد و اشک چشم او فراوان بود. بعد گفت: ابن مهزیار را می شناسی؟ گفتم: آری، ابن مهزیار منم.
گفت: حیاک الله بالسلام یا اباالحسن ( خدای تعالی تو را حفظ کند ). سپس با من مصافحه و معانقه نمود و فرمود: یا اباالحسن، کجاست آن امانتی که میان تو و حضرت ابومحمد ( امام حسن عسکری علیه السلام ) بود؟

گفتم: موجود است و دست به جیب خود برده، انگشتری که بر آن، دو نام مقدس محمد و علی علیهما السلام نقش شده بود، بیرون آوردم. همین که آن را خواند، آن قدر گریه کرد که لباس احرامش از اشک چشمش تر شد و گفت: خدا تو را رحمت کند یا ابا محمد؛ زیرا که بهترین امت بودی. پروردگارت تو را به امامت شرف داده و تاج علم و معرفت بر سر نهاده بود. ما هم به سوی تو خواهیم آمد.
بعد از آن به من گفت: چه می خواهی و در طلب چه کسی هستی، یا ابا الحسن؟
گفتم: امام محجوب از عالم را.
گفت: او محجوب از شما نیست؛ لکن اعمال بد شماست او را پوشانیده است. برخیز به منزل خود برو و آماده باش. وقتی که ستاره جوزا غروب کرد و ستاره های آسمان درخشان شد، آن جا من در انتظار تو، میان رکن و مقام ایستاده ام.


در ادامه با ماباشید

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

چهارشنبه 16/1/1391 - 1:6 - 0 تشکر 444438

سلام


بچه های ماهم امسال رفتن جنوب این امامزاده مهزیار رفتن. حیف من نرفتم:(

          کربلای جبهه ها یادش به خیر       سرزمین نینوا یادش به خیر               

 

       "شادی روح امام و شهدا صلوات"          

 

                                               

 
 
چهارشنبه 16/1/1391 - 19:42 - 0 تشکر 444538

با نام خدا و سلام



ابن مهزیار می گوید: با این سخن روحم آرام شد و یقین کردم که خدای تعالی به من تفضل فرموده است؛ لذا به منزل رفته و منتظر وعده ملاقات بودم، تا آن که وقت معین رسید. از منزل خارج و بر حیوان خود سوار شدم؛ ناگاه متوجه شدم آن شخص مرا صدا می زند: یا ابا الحسن بیا. به طرف او رفتم.

سلام کرد و گفت: ای برادر، روانه شو. و خودش به راه افتاد. در مسیر، گاهی بیابان را طی می کرد و گاه از کوه بالا می رفت. بالاخره به کوه طائف رسیدیم. در آن جا گفت: یا ابا الحسن، پیاده شو نماز شب بخوانیم.
پیاده شدیم و نماز شب و بعد هم نماز صبح را خواندیم.
باز گفت: روانه شو ای برادر، دوباره سوار شدیم و راههای پست و بلندی را طی نمودیم، تا آن که به گردنه ای رسیدیم. از گردنه بالا رفتیم؛ در آن طرف، بیابانی پهناور دیده می شد. چشم گشودم و خیمه ای از مو دیدم که غرق نور است و نور آن تلألویی داشت.


آن مرد به من گفت: نگاه کن. چه می بینی؟
گفتم: خیمه ای از مو که نورش تمام آسمان و صحرا را روشن کرده است.
گفت: منتهای تمام آرزوها در آن خیمه است. چشم تو روشن باد.
وقتی از گردنه خارج شدیم، گفت: پیاده شو که این جا هر چموشی رام می شود. از مرکب پیاده شدیم.
گفت: مهار حیوان را رها کن. گفتم: آن را به چه کسی بسپارم؟
گفت: این جا حرمی است که داخل آن نمی شود، جز ولیّ خدا.
مهار حیوان را رها کردیم و روانه شدیم، تا نزدیک خیمه نورانی رسیدیم.
گفت: توقف کن، تا اجازه بگیرم. داخل شد و بعد از زمانی کوتاه بیرون آمد و گفت: خوشا به حالت که به تو اجازه دادند.

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.