عباس احمدی از شاعران كشورمان به مناسبت ایام نوروز(1390) دو شعر طنز سروده و در فروردین 90 به خبرگزاری فارس داده است. این دو شعر به شرح زیر است:
* بهاریه
نوبهار است در آن كوش كه شاغل باشی
نه كه لیسانس بگیری و همش ول باشی
من نگویم كه كنون با كه بگرد و چه بكش
پسرم از تو بعید است كه عاقل باشی!
اغنیا اصل كباب و فقرا بوی كباب
صرفه آن است كه در فكر فلافل باشی
چون نبوده پدرت شخص شخیصی، بالتبع
قسمت این است كه در رتبه نازل باشی
طرح امنیت نگذاشت شوی سرگرم و
لااقل قاطی اوباش و اراذل باشی!
كاش میشد بروی بار دگر سربازی
توی خدمت عقب كسب فضائل باشی
چند سالی تو بگردی پی بابا ننهات
گاه چون هاچ و حنا، گاه تو چون نِل باشی
نشنوم اینكه پیِ جنس مخالف رفتی
یا كه بر جنس موافق متمایل باشی!
دخترم قحط رجال است و همه میترشند
سعی كن صاحب سرمایه و خوشگل باشی
زشتیات گر ژنتیكی ست، مخور غم باید
شاهد معجزه پَن كك و ریمِل باشی
آنقدر عشوه بریزی و بمالی تا كه
همه جا تابلو و نقل محافل باشی
بنشین بر لب جو، منتظر یارانه
بلكه با طرح تحوّل، متحول باشی
روزگاران غریبی است، همه گرگ شدند
نكند تكّه جامانده پازل باشی
* در اندوه قطع پی در پی درختان در شهرها:
دو كاج
در كنار حریم یك اتوبان
توی تهران دو كاج روییدند
مردم البته از گرفتاری
كاجها را به كُل نمیدیدند
روزی از روزهای پاییزی
حكم تعریض آمد از بالا
راه افتاد شخص پیمانكار
شب كه بودند خلق در لالا!
یكی از كاجها به ایشان گفت:
لطف خود را به بنده شامل كن
چند تا سَرو آن طرف تر هست
ما دو را جون مادرت ول كن!
گفت با طعنه مجری پروژه
كاج بیریشه از تو بیزارم
از منابعْ طبیعی استان
بنده شخصاً مجوزم دارم
سرو چون این شنید گفت: این كاج
به سبیل باباش خندیدهست
بنده فامیل حاجیام، ضمناً
ریشههایم پر از مونوكسید است!
مجری طرح دید این طوری
كار تعریض جاده ممكن نیست
گشت عازم مهندس ناظر
تا ببیند كه عیب كار از چیست
شهریاران شبانه با سرعت
راه تكرار بر خطر بستند
سرو و كاج و چنار را یكجا
با لودِر تكه تكه بشكستند