چکیده:
هر چند اصل بر تساوی حقوق بشر است، اما بعضی اقشار، همچون زنان و کودکان، نیازمند حمایت های بیشتر هستند . مواردی همچون پرداخت نفقه، محاسبه مهریه به نرخ روز، اجرت المثل، کارهای زن در خانه و امثال آنها حمایت از زن نیست، بلکه در این حمایت ها هم نگرش مردسالارانه حاکم است .
هر چند اصل بر تساوی حقوق بشر است، اما بعضی اقشار نیازمند حمایت های بیشتر هستند . این مسئله در منشور حقوق بشر هم اتفاق افتاده . مثلا کارگران یا کودکان، طبیعی است که به خاطر شرایطشان نیازمند توجه خاص و حمایت هستند . زنان به مناسبت وظایف دوگانه ای که در اجتماع و خانه دارند نیازمند حمایت های ویژه ای هستند . اگر قرار باشد از زنی به خاطر وظایف دوگانه اش حمایت کنیم، بهتر است که خدمات اجتماعی رایگانی را در اختیارش قرار بدهیم، به جای اینکه مرد را موظف به پرداخت نفقه اش کنیم و بگوییم مرد بالاجبار باید برود کار کند و مخارج همسرش را بپردازد . «نفقه » را من حمایت از زن نمی دانم، ولی راه اندازی مهدکودک های متناسب را یک حمایت می دانم . نوع نگرش ها باید تفاوت کند .
به نظر من اینکه زن می تواند به بچه اش شیر ندهد و اگر شیر داد می تواند تقاضای مزد کند یک قانون حمایتی نیست . در این قانون معنای دیگری نهفته که تو به عنوان مادر این فرزند، حقی نسبت به او نداری بلکه نسبت تو با او نسبت یک کارگر، یک دایه است که وظایفی را انجام می دهد و علی القاعده باید مزدی دریافت کند . یا وقتی موقع طلاق در مقابل کارهایی که زن در خانه انجام داده صحبت از اجرت المثل می شود، ممکن است در زمانی خاص مشکل عده ای از زن ها را حل کند ولی در درازمدت راه گشا نیست; چرا که به زن القا می کند نقش تو در خانه نقش خدمت کاری بیش نیست! من به عنوان یک زن، همسر و شریک یک مرد هستم، اگر آشپزی می کنم به امید دستمزد نیست، این توهین به زن است و یا مثلا «محاسبه مهریه به نرخ روز» قانون دیگری است که برای حمایت از زن ها وضع شده، درحالی که ما می گوییم مگر مهریه بهای یک انسان است که با نرخ تورم بالا و پایین برود؟