نتهای معلق
اشاره: شب و تصویری آرامش بخش كه نوید یك رویداد هنری را میدهد محتوای پوستر بیست و هفتمین جشنواره موسیقی فجر است اما در آسمان این شب به جای ستاره، نتهای معلقی قرار گرفتهاند و نشان از هیاهویی پنهان دارند كه در عمق آرامش به گوش همگان میرسند. موسیقی فجر روح مخاطبانش را نوازش خواهد داد و جلوه این آرامش را میتوان به وضوح در پوستر جشنواره بیست و هفتم موسیقی فجر دید؛ پوستری كه توسط كیانوش غریبپور طراحی شده است.
غریبپور كه از سال ۶۸ فعالیت خود را در زمینه تصویرگری و طراحی گرافیك آغاز كرده و در كارنامه خود دبیری دومین نمایشگاه سرونقرهای (تصویرگری)، عضویت در هیأت بنیانگذار و دبیری دائمی جشنواره تصویرگری شاهكارهای ادبی ایران، مدیریت هنری نشرافق و كانون فرهنگی هنری نی داوود و عضویت هیأت مدیره انجمن طراحان پوستر تئاتر و انجمن تصویرگران ایران را دارد از سال ۷۳ تمركز خود را به حوزه گرافیك بخصوص كتاب و آلبومهای موسیقی
معطوف كرده است
او تاكنون جلد آلبومهای موسیقی زیادی تهیه و برای بعضی رویدادهای موسیقی ازجمله نمایشگاههای موسیقی و آثار شنیداری و بیست و سومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر، پوسترهای متفاوتی طراحی كرده است.
غریبپور امسال طراحی صحنه و پوستر بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر را نیز عهدهدار بوده است.
پوستر جشنواره بیست و هفتم موسیقی فجر بر چه اساسی شكل گرفت؟
موسیقی، انتزاعیترین بخش هنر است كه مابهازای تصویری برای آن نداریم. منظورم اجراهای موسیقی نیست، بلكه دقیقا به ماهیت انتزاعی موسیقی اشاره میكنم. وقتی با یك رویداد بزرگ مواجهایم كه فقط یك یا چند ژانر از موسیقی را در بر نمیگیرد، ظرفیت استفاده از تركیب مشخصی از سازها و عناصر یادآور موسیقی كمتر میشود. یعنی وقتی میخواهیم برای جشنواره فجر طراحی كنیم كه ژانرهای مختلفی را شامل میشود باید به كلیت موسیقی اشاره كنیم. من در طراحی پوستر جشنواره موسیقی فجر امسال چند مساله را در نظر گرفتم. یكی فراگیر بودن و حضور همه ژانرهای موسیقی در جشنواره و دیگری، مخاطبان آن بود كه میتواند از هر قشری از جمله هنرمندان، مسوولان، جامعه گرافیك و مردم باشد.
از بین 3 تا 4 اتودی كه برای پوستر زده بودم با همفكری دوستانم 2 مورد را برگزیدم و البته تردید داشتم هر دو برای عموم مناسب باشد. بر این اساس پوستری كه با دست آزاد طراحی كرده بودم و به نوعی آزاد و رها بود به عنوان پوستر بخش بینالملل برگزیده شد. در واقع در این طرح دست من برای طراحی عنصر تصویری پوستر با همان شتابی حركت كرده كه دست رهبر اركستر حركت میكند. سعی كردم نوعی اتفاق پردازش نشده و سرزنده را بازسازی كنم. بخش تصویری پوستر شبیهسازی انتهای دسته ویولن، المان بالای پوپیتر وهورن است، بدون اینكه خواسته باشم بهوضوح چیزی را نشان بدهم. المانهای موسیقی و گل است كه فضای شادابتری دارد و به اجزای اركستر سمفونیك و موسیقی غربی اشاره میكند.
من بارها در طراحی این پوستر به نتیجه رسیدم كه ممكن است نوعی آشناییزدایی با فرهنگ غالب را تجربه كنم و واكنشهای تندی را باعث شوم. تردید كردم كه ممكن است پوستر چندان رسمی نباشد و به حوزه آرت نزدیكتر باشد. برای همین در پوستر اصلی سعی كردم كمی با روحیه جدیتری با كار مواجه شوم تا برای یك رویداد رسمی با یك برگزاركننده رسمی مناسب باشد. در طراحی پوستر اصلی، بیشترین هدف من این بود كه فضای موسیقی را بازسازی كنم، طوری كه مخاطب در مواجهه با آن موسیقی بشنود و به یك فضای بیبعد و مكان برسد. در واقع همه چیز در پوستراز جمله نوشتهها ارزش تصویری دارند و همه در كنار نتهای موسیقی، پراكنده و در یك فضای آزاد هستند و سعی كردم باعث انتقال یك آرامش به مخاطب بشوم. به هر حال اینها حاصل زیباییشناسی من هستند.
برای اولین بار است كه جشنواره موسیقی فجر دارای 2 پوستر است. علت چیست؟ آیا این جشنواره قابلیت این را داشته كه پوسترهای بیشتری داشته باشد؟
همه جشنوارههای معتبر دنیا و همینطور جشنواره فیلم فجر دارای چندین پوستر برای بخشهای مختلف خود هستند و این اتفاق موسیقایی نیز به اندازهای مهم است كه میتواند در هر بخش پوستر مخصوص به خود داشته باشد. من هم دوست داشتم برای بخش بانوان و دیگر بخشها نیز پوسترهای جداگانه طراحی كنم، اما متاسفانه این امر محقق نشد.
برخی معتقدند پوستر امسال به نوعی سیاه است و جشن بودن جشنواره را بهواسطه عدم رنگبندی نشان نمیدهد؟
من در طراحی به اتمسفر موسیقی و جریان جدی جشنواره فكر میكردم و الزاما جشنواره را به این شكل نمیبینم كه باید رنگارنگ باشد. فكر میكنم برخوردهای متنوعی از آن صورت میگیرد و من پوسترم را برای این رویداد غمگین و سیاه نمیبینم. شاید این به دریافتهای سنتی و كندی زبان تصویر در میان ملت ما مربوط باشد. تلقیهای ما معمولا تابعی از فرهنگ ماست كه متأسفانه در بخش تصویری خیلی فقیر است.شما دقت كنید در گزارههای كلامی، همیشه شاهد دگرگونی معنی هستیم. گاهی یك گزاره كلامی كه در یك دوره تاریخ معنی مثبت میداده، امروز معنی منفی دارد یا برعكس. اما چون زبان تصویر، زبان تجربه نشدهای است، من و همكارانم همیشه باید موضوع را بپذیرم كه قرمز یعنی اشقیا، سیاه یعنی عزا، آبی یعنی آسمان، صورتی یعنی دختر بچه. اگر این زمینه تیره نبود من نمیتوانستم درخششهای نقاط سفید و اتمسفر نور را نشان بدهم. ستارهها در روز هم هستند، ولی شب دیده میشوند. بهتر است این تیرگی را اینطور ببینیم.من در روند طراحی، سفارشدهنده را عضو تیم طراحی میدانم، این عضو محترم و اینبار بسیار دقیق، چنین دیدگاهی را به من منتقل نكرد. چون این دوستان، پوستر برای رویدادهای موسیقی كم ندیدهاند، پس تجربه تصویری بیشتری دارند. اگر چنین دریافتی از كار من بود و به من منتقل میشد، قطعا مقاومت نمیكردم.
طراحی روی جلد آلبومهای موسیقی شما چقدر با فضای اثر همسوست و موسیقی آن اثر چه تاثیری در روند كار شما دارد؟
تا جایی كه بتوانم از جنس موسیقیای كه در آن آلبوم وجود دارد برای طراحی استفاده میكنم. من همیشه به عنوان یك طراح مخالف این هستم كه تصویر خواننده روی جلد قرار گیرد.
البته در برخی كارها به واسطه نشانههای چهره شناسی این اتفاق رخ داده، به عنوان مثال در آلبوم فرهاد عكس این خواننده بهواسطه خاص بودنش روی جلد آمد، ولی من سعی دارم بیشتر به حال و هوای آن موسیقی بپردازم و تا جایی كه ممكن است از اتمسفر كار استفاده كنم و هیچوقت به لایههای اولیه اسم آلبوم بسنده نمیكنم و تا جایی كه بتوانم به لایههای عمیقتر موضوع میروم.
تكرار در كارهای شما به ندرت دیده میشود، در حالی كه امضای شخصی شما بخوبی در این طراحیها مشهود است. چگونه به این امضا رسیدهاید؟
من هیچ اصراری ندارم كه كارهای متنوعی داشته باشم یا سبك كارم واحد باشد. البته شاید به عنوان طراح دغدغه داشتن امضا را در یك پروسه زمانی دوست داشتم، اما به مرور زمان این دغدغه را از خودم گرفتم و به دلایل مختلف نخواستم برای خود شیوه و سبكی خاص انتخاب كنم، چراكه برای من موضوع و مخاطب اصل است و به عنوان یك طراح دوست دارم كار مهم و ماندگار انجام دهم. بهنظرم اگر آن دغدغه میماند در حد یك فرمالیست باقی میماندم. فرمالیسم را به عنوان وجه منفی یا اهانت به كار نمیبرم. منظورم غلبه كردن فرم بر من و بر مضمون است. طوری كه من اسیر خودم شوم و اسیر چهرههای كه برای كارهایم ساختهام. من فرمهای زیادی را شخصا تجربه میكنم كه هنوز موضوعی به من سفارش داده نشده كه بتوانم آن تجربهها را نشان بدهم. اگر فرمالیست بودم، حتما تا حالا این كار كرده بودم. یكی از آن فضاها، همین پوسترهاست.
من به عنوان طراح گرافیك موظف هستم به موضوع، محتوا و مخاطب متعهد بمانم و به همین دلیل گاهی اوقات برای یك كار سراغ عكاسی، گاهی تجربههای نوشتاری و سایر موضوعات میروم و زمانی هم با دست آزاد طراحی میكنم.
پوسترهای جشنوارههای موسیقی، تئاتر و فیلم فجر از ابتدا تا امروز كه تقریبا 3 دهه را پشت سر گذاشتنهاند، چه روندی طی كردهاند؟
نمیتوان گفت پسرفت یا پیشرفت داشته، چرا كه یك روند منظم نداشتهاند، مثلا پوسترها در یك سال واقعا خوب درخشیدهاند و در سال بعد به شیوه عجیبی سقوط كردهاند كه البته یك دلیل عمده این اتفاق به تغییر مدیریت و نداشتن دیدگاههای هنرمندانه مدیران برمیگردد.
در هر دوره مدیر به یك طراح كار را سفارش داده و هر بار نیز به دنبال یك استراتژی مدیریتی جدیدی بوده و متاسفانه یك تفكر واحد سازمان یافته كه مدیریت هنری هوشیار را پرورش دهد، وجود نداشته است. گاهی مدیران فكر میكنند پوستر بیانیه مدیریتی آنهاست نه یك رسانه عمومی. وقتی طراح نتواند نقش خودش را در ساخت این رسانه انجام بدهد، طبیعتا شاهد اثر خوبی نخواهیم بود.
در واقع، یكی از ضعفهای ما نبود یك مدیر هنری در كنار مدیران بالا رتبه است و این باعث عدمسفارش به طراحان صاحب سبك شده است. البته در دورههایی دیده شده بر حسب اتفاق و شانس یك مدیر خوب در كنار طراح بوده و یك پوستر مناسب شكل گرفته است. منبع جام جم