• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادب و هنر > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادب و هنر (بازدید: 12433)
چهارشنبه 22/3/1387 - 14:1 -0 تشکر 42959
خانه هنرمندان تبیان

با یاد دوست 

از کلیه ی دوستان عزیزی که دستی در هنر دارند و فعالیت هنری خاصی انجام می دهند دعوت می شود که در این مبحث به معرفی خود و هنرشان بپردازند.  

برای ما توضیح بدهید که چی شد به این راه کشیده شدید و هنر در هر نوع آن، چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟!

در صورت امکان اطلاعات اولیه ای در خصوص رشته ی هنری خود ثبت کنید.

ممنون می شویم تصویری از کارهای هنری خود درج کنید یا اگر در زمینه ی موسیقی فعالیت دارید قطعه ای از آثارتان را برای ما قرار بدهید، اگر هم از هنرهایی مثل آشپزی بهره مند هستید دعوتمان کنید حضورا خدمت می رسیم ...   

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

چهارشنبه 5/4/1387 - 20:47 - 0 تشکر 45131

آقا محسن منزله خودتونه ...

خوشحالم که در خانه ی خودتون احساس راحتی می کنید ...

البته این هنرمندان نیاز به آسایش دارندا! لذا از همین اول بگویم که از برگزاری هرگونه پارتی و جینگولک بازی و تبدیل خونه به پاتوق جدا خودداری فرمائید ...

که این خانه فقط و فقط میزبان نشست های هنری، فرهنگی و تخصصی خواهد بود! 

راستی ممکنه یه چشمه از این رویاهاتون را به ما هم نشان بدهید؟

قول می دهیم به بشریت چیزی نگوئیم!

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

چهارشنبه 5/4/1387 - 22:28 - 0 تشکر 45147

سلام به اهل خانه

من معذرت می خوام بحث قبلیم طولانی بود و فقط

خواستم طنز باشم .

داشتم به آرشیوم نگاه می کردم که عکسی رو دیدم ، چند

 ماه پیش روی کاغذی که از گوشه ای پیدا کرده بودم

کشیدم ، این عکس یه حس ترس به بچه ها می داد ،

نمی دونم از چند نفر پرسیدم و همه گفتند ما از این عکس

 می ترسیم ، نمی دونم چه قدر در بیان احساس از طریق

چشم و صورت و اجزای آن حرفه ای هستم ولی خیلی

راحت می تونم احساسات رو با چشمها بیان کنم . اصلا

چشم به نظر من خیلی مهمه و احساسات از چشم القا

میشه . یه چیزای ساده ای وجود داره مثلا چشمای درشت

 و یه حالت برجستگی تو روشنی چشم و نگاه به بیننده

می تونه مظلومیت رو نشون بده و خیلی از حالات دیگه که

 من تجربی یاد گرفتم البته بیان بالارو بعد از تجربه ، در

انیمیشن های ژاپنی به وفور میشه دید چشمای بزرگ و یه

 برجستگی و روشنی خاص . انیمیشن های ژاپنی به نظر

من نمونه ی عالی برای طراحی چهره های کارتونی هستند

 و من عاشق طراحی چهره های کارتونی هستم و عاشق

 انیمیشن و حتما فن این کار رو یاد می گیرم و اصلا به نظر

 من انیمیشن خیلی زیباتر از کارگردانی سینماست ، چون

 من هر زاویه ای بخوام می تونم ببندم . اگر من تو سینما

 خالق تصویرم و حرکت رو می آفرینم . در انیمیشن من یک

 سلطه ی کامل بر مخلوقاتم دارم و خدا بودن رو تو

انیمیشن به راحتی میشه حس کرد تو موجودات رو خلق

می کنی و اونها تابع تو هستند این یعنی چیزی که من

دنبالشم خدا بودن و در انیمشن امکانش هست که آدم

لذت خدا بودن رو بچشد .

تو این عکس ترسی وجود داره که من خودم انگار اون رو

حس کرده بودم و به نقاشیم منتقل شد البته من در هنگام

 نقاشی چیز زیادی نمی بینم و امکان داره هر چی تو

وجودم باشه به نقاشیم منتقل شه و برای همین فکر می

 کنم من روانم رو نقاشی می کنم . تو کار قبلم که با

کامپیوتر بود واقعا آشفتگی ذهنم رو نشون داده بودم ولی

 همه فکر کردند من دختری رو نشون دادم که نگاه های

آدما روی اونه .

ممکنه فردا روی یه نقاشی با کامپیوتر کار کنم و اگر

تونستم بکشم حتما می ذارم . وقتی غمگین می شم

نقاشی می تونم بکشم و امیدوارم فردا غمگین باشم تا

 بتونم بکشم تا بتونم بنویسم .

این کار رو هم یه روز نشستم کشیدم دفتر کتابام باز بود

 ولی همشون داشتند منو نگاه می کردند به جای اینکه من

 نگاهشون کنم . اسم این نقاشی رو گذاشتم خانم گل ،

 نمی دونم چرا ولی حس کردم خیلی شبیه خانم گله نمی

 دونم ولی اصلا نمی خواستم شبیه باشه چون می

 تونستم شبیه بکشم ، فقط می خواستم به روحیات نزدیک

 باشه نقاشی های من حس و حال رو بیان می کنند در

 واقع باطن رو من می کشم تا ظاهر رو . 

دوست دارم کاریکاتورام رو قرار بدم البته کاریکاتور خیلی

 سخته کشیدنش چون تو کاریکاتور باید اول فکر کرد و بعد

طرح ریخت و بعد کشید . ولی در نقاشی نه به نظر من فی

 البداهه نقاشی کشیده میشه .

ممنونم از شما

پنج شنبه 6/4/1387 - 0:17 - 0 تشکر 45169

سلام 

معرفی هنرمندان در هر نقطه و مکانی کار خوبیه ولی باید هدف ازمعرفی  اونها و نحوه بهره برداری مادی و معنوی مشخص بشه

یا علی

پنج شنبه 6/4/1387 - 19:17 - 0 تشکر 45362

اول یه عکس از هنرمندی های حقیر ببینید:

این عکس همون رومیزی هست که گفتم بر اساس الگوهای سوزن دوزی گلدوزی کردم

خدمت جناب مهدی 313 عرض کنم که هدف ما از ایجاد این تاپیک این هست که دوستان ما که همگی جوان هستند به معرفی توانمندی های خود در حوزه های مختلف هنری بپردازند، همان طور که مشاهده می کنید پیرامون علایق و آثار دوستان بحث می شود، عزیزان این فرصت را دارند که کارهایشان را که ممکن هست در فضای حقیقی کمتر کسی ببیند و راجع به آنها نظر بدهد از طریق این تاپیک در معرض دید بازدیدکنندگان انجمن قرار بدهند. در مورد آثارشان و مواردی که مد نظرشون هست صحبت کنند ...
علاوه بر این زمینه ی آشنایی افراد با هنرهای مختلف و متدهایی که وجود دارد فراهم می شود.
به نظر من این کمترین کاری هست که انجمن فرهنگ و هنر در راستای اهداف و وظایفش برای اعضای انجمن ها می تواند انجام بدهد.
منظورتون را از «بهره برداری مادی و معنوی» متوجه نمی شم ...
و اما اثر ترسناک محسن خسرو ...
آقا محسن! این اثر بیشتر حس اندوه را به من القا می کنه ...
احساس می کنم این دختر غمگین هست و آنقدر گریه کرده که زیر چشمهایش کبود شده!
در مورد خالق بودن هنرمند انیمیشن با شما موافقم ...
من این توانایی را برای نویسندگان رمان هم قائل هستم ...
امیدوارم شاد باشید و بتونید نقاشی بکشید و بتونید بنویسید.
من هم واقعا نمی دونم چرا این دختر خانم خانم گله ...
اون هم با فرم مدرسه
اما روی هم رفته طرح جالبیه ...
همین جا بگویم که من به شدت با این بسته ی ......(چی اسمش را گذاشتید؟) من می گویم بسته ی فرهنگی در صندلی داغ موافقم و به عنوان مدیر انجمن فرهنگ و هنر ازش حمایت می کنم.
نظرم این هست که حتی کاریکاتور دوستانی را که حضورا ندیدید بر حسب تصویری که از اونها در ذهن دارید بکشید ...
کاریکاتور هنر ارزشمندی هست و منتظر آثار کاریکاتور شما هستیم.

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

جمعه 7/4/1387 - 1:5 - 0 تشکر 45425

سلام

کار گلدوزیتون خیلی قشنگه شقایق خانم. بسیار پر حوصله و زیباست.

من هم مدتیه که سنتور می زنم. البته تازه شروع کردم ولی چون علاقه زیاد بهش دارم زود دارم پیشرفت می کنم. اینم یکی از کارام هستش که اون اوایل زدم. دیگه ببخشید چون امکان ضبط محدوده با موبایل ضبط کردم که هوا داره.

http://www.zshare.net/download/142609733848c25f

آهنگ اول رو اسمشو نمی دونم ولی آهنگ دوم یه ترانه مازندرانیه به نام جونی جونی که در دستگاه شور زده شده.

این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت

هر کجا وقت خوش افتاد، همانجاست بهشت

دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود

گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت

جمعه 7/4/1387 - 2:33 - 0 تشکر 45433

احسنت آقا رسول

و ممنون که علی رغم ذیق وقت افتخار دادید و اثر زیباتون را برای ما قرار دادید.

یاد دوران مدرسه افتادم ...

اون موقع ها توی گروه سرود مدرسه تک خوان بودم

پسر خانم ناظممان می اومد سنتور می زد و ما هم یه سرودی بود در مورد نماز می خواندیم ...

البته قبل آن هم توی یکی از کنسرت های مرحوم استاد اسدالله ملک شرکت کرده بودم و همه ی این عوامل موجب  شد که از بچگی به سنتور علاقه خاصی داشته باشم ... نوای سنتور برای من یادآور روزهای زیبای گذشته است.

راستی وقفه ی چند ثانیه ای که در اثرتون وجود داره به چه دلیل هست؟

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

جمعه 7/4/1387 - 8:5 - 0 تشکر 45435

سلام

خواهش می کنم شقایق خانم. واقعن ساز عجیبیه. از اون موقعی که شروع کردم خیلی از نظر درونی بهتر شدم. مثل اینکه شما هم به این ساز علاقه دارید. حالا بعدن میام و میگم که چرا این ساز رو انتخاب کردم.

اون وقفه چند ثانیه ای هم بذارید به پای همون امکانات ضعیف ضبط. اینا دو تا ، دو تا آهنگ مجزا هستند.

این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت

هر کجا وقت خوش افتاد، همانجاست بهشت

دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود

گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت

جمعه 7/4/1387 - 14:23 - 0 تشکر 45488

من گلدوزی رو زیاد نمیشناسم و تا حالا کار نکردم و علاقه ای هم ندارم به گلدوزی ، اما فکر می کنم شما از یک طرح تکراری استفاده کردید و به نظرم میشه طرحهایی زیبا تر و نو و بدیع رو با گلدوزی نشون داد این خیلی کلیشه شده .

این هنر خیلی جای پیشرفت داره و به نظر من اگر خلاقیت در کار بیشتر می شد بهتر بود . ( خیلی کار بزرگی کردم نه ؟؟؟ به مدیر انتقاد کردم ، منو ببخشید . نه نه منو از خونم بیرون نکنید به خدا دفعه ی اولم بود . نه نزن آخ نزن . باشه دیگه انتقاد نمی کنم )

در اینجا چند تا دیگه از اثرهامو می خوام بذارم ، اگر اینها رو بذارم فکر کنم دیگه اثری نداشته باشم برای پرده برداری و باید دست به کار بشم برای خلق آثار جدید . ( البته بگم که من اثراتم رو گم کردم )

نویسنده ای که روی ذهنم تاثیر گذاشت . نمی دونم تاثیر مثبت بود یا منفی ولی دوستش دارم از تنها کتابش که هیچ چی نفهمیدم کتاب توپ مرواری بودش که هیچ وقت نفهمیدم منظورش چیه !!!

الان نمی دونم سمتشون چیه ولی سال 85 وزیر امور خارجه بودند و من هم عشق سیاست برای همین عکسشون رو کشیدم . تاریخ عکس روی خود عکس گذاشته شده سال هزارو سیصد و هشتاد و پنج ، ای خدا یعنی دو سال پیش وقتی پانزده سالم بود ( چیه چی می گی ؟ کی گفته من هجده سالمه ، هر کی گفته برا خودش گفته !!! ببین اصلا به شما چه ، چیه ، خونه ی هنرمندان مال بابامه !!! آقای فردوسی پور شما چی میگه ؟ شما چرا این قدر گیر میده !!! )، چه قدر بده ، من نمی خوام بزرگ باشم با اینکه یه روزی تو سن شانزده به یه معلم زبانی گفتم خانم قوامی من دوست دارم بیست و پنج سالم باشه ولی هیچ وقت بهش نگفتم دوست دارم هم سن شما باشم . چه روزایی بود ...

یه روزی تو روزنامه ی جام جم دیدمش ، نوشته بود کتاب فکر کنم اسمش سنگ قبر من یه چیزی تو این مایه ها بود انتشار شده . تو کتاب تمامی روابطش را با همسرش سیمین دانشور شرح داده بود ، من فکر کنم کتاب رو تهیه کرده بودم ولی فقط یه قسمتش رو خوندم که از بچه دار نشدنش و بیماریش نوشته بود .

و اما این عکس که دماغش غیر واقعیه البته من در کشیدن بینی مشکل دارم و امیدوارم برطرف شه ، الان کمتر شده ولی قبلنا اصلا نمی تونستم بینی بکشم ، فکر کنم این مشکل از بینی خودم باشه که زیاد استاندارد نیست ، عکسهای بچگیم رو نگاه می کنم به این مسئله بیشتر پی می برم .

این عکس رو از کتاب سایه ی عمر کشیدم ، تنها کتاب منتشر شده از آثار پراکنده ی رهی .

تار و پود و هستیم بر باد رفت اما نرفت

دیوانگی ها از سرم ، عاشقی ها از دلم

این رو به زور حفض کردم از ایشون راستی یادتون باشه اول به دام آرم تو را ... وانگه گرفتارت شوم . این بیتشم اشتیاق منو در دوست داشتنشون بیشتر کرد و کلا

شاعریست که شعراش گرمی حافظ رو با زبانی ساده تر به خواننده القا می کند .

خوب دیگه بریم آهان راستی رسول نتونستم دانلود کنم وایستا هر وقت سرعتم زیاد شد دانلودش می کنم نظرمو می گم خوشحالم هنرمندی

خدانگهدار همگی

چهارشنبه 12/4/1387 - 14:27 - 0 تشکر 46177

سلام

به بابا چقدره هنرمند داشتیم توی تبیان خبر نداشتیم

خوشحالم که  دوستای هنرمندی مث شما ها دارم

اقا رسول این چقدر سخت دانلود میشه خیلی مستاقم بشنوم

شقایق جون فوق العاده بود واقعا حوصله میخواد بچه بودم یه ذره گلدوزی میکردم ولی حوصلم سر میرفت همیشه گذاشتمش کنار کارت خیلی قشنگه

واسه  ما هم میدوزی؟ حساب میکنیمااقا محسن کار شما هم عالیه  خیلی قشنگن من از اون دختره که ترسیده خوشم اومده

منم هنرمندارو خیلی دوست دارم

قربونتون

عسل

یا حق

چهارشنبه 12/4/1387 - 17:19 - 0 تشکر 46212

.:: سلام ::.

محسن خسرو عزیز خوشحال میشم با شما و هنرتون بیشتر آشنا بشم.

خیلی جالب نقاشی میکشید... (خانم گله رو میگم)

به قول خودتون عمقی بود.

واقعاً هنرمندانه ست.

امیدوارم موفق باشید.

**********

راستی میتونیم تو زمینه هایی که تخصص نداریم هم آثارمون رو قرار بدیم؟

مثلاً عکاسی

.:: در پناه حق ::.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.