• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 4428)
سه شنبه 11/11/1390 - 21:44 -0 تشکر 424431
چه کنیم دلهایمان دستخوش انحراف نگردد ؟؟؟

به نام خدا

سلام

شهادت اقا امام حسن عسگری ع را به اقا صاحب الزمان عج وتمامی شیعیان عالم تسلیت عرض میکنم

 

شخصیت ثقه «احمد بن اسحاق بن سعد اشعری» می گوید: بر امام حسن عسگری ابومحمد - علیه السلام - وارد شدم و من می خواستم که از آن حضرت از خلیفهاش بپرسم. حضرت عسگری ابتدا به سخن کرد و فرمود: «ای احمد بن اسحاق! خداوند متعال از زمان خلقت آدم، زمین را از حجتش خالی نگذاشته تا اینکه ساعت قیامت فرا رسد و به وسیلهی همان حجت از اهل زمین، دفع بلا می شود و باران نازل می گردد، و برکات زمین بیرون می آید».

احمد می پرسد: ای فرزند رسول خدا! مشخصا امام و خلیفهی بعد از تو چه کسی است؟

حضرت عسگری - علیه السلام - با شتاب به اندرون خانه رفت و سپس

برگشت در حالی که بقیه الله فی الارض را با خود به همراه داشت و صورت آن حضرت همچون ماه شب چهارده میدرخشید و در این موقع، عمر آن حضرت سه سال بود، سپس امام حسن عسگری - علیه السلام - می فرماید: «ای احمد بن اسحاق! اگر تو پیش خدا و حجج خدا کرامت و موقعیت نداشتی، این پسرم را به تو نشان نمی دادم، او همنام و هم کنیهی رسول خداست که زمین را از عدل و قسط پر می کند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده باشد.

ای احمد بن اسحاق! مثل او در این امت، مثل خضر و ذی القرنین است، سوگند به خدا!غیبتی خواهد کرد که فقط مردمی بر امامتش باقی میمانند که خداوند ایمان آنان را ثابت کرده باشد و به آنان توفیق دعا برای فرج آن حضرت داده باشد و گرنه هلاک میشوند».

احمد با شتاب گفت: آیا علامتی که اطمینان بیشتر قلبم باشد موجود است؟

حضرت امام منتظر - علیه السلام - به سخن آمد و فرمود:«من بقیه الله در زمینم و منتقم از دشمنان خدایم».

احمد وقتی که این علامت را از حضرت مهدی - علیه السلام - دید به آن اکتفا نمود و قلبش اطمینان بیشتری پیدا کرد و از منزل آن حضرت بیرون رفت در حالی که خوشحال و دلش آرام گرفته بود. و فردای آن روز هم به خانهی امام عسگری - علیه السلام - برگشت و وقتی که خدمت آن حضرت رسید گفت: ای فرزند رسول خدا! به آنچه دیروز برمن منت گذاشتی خیلی خوشحالم و سوالی دارم و آن اینکه سنتی که از خضر و ذی القرنین در امام منتظر هست، چیست؟

امام حسن عسگری - علیه السلام - فرمود:«طولانی شدن غیبت آن حضرت».

احمد، توضیح بیشتری خواست و حضرت فرمود: آری، سوگند به پروردگارم! غیبتش طولانی میشود که اکثر قایلین به آن حضرت، ارتداد پیدا می کنند کسانی که بر ولایت ما باقی میمانند کسانی هستند که خداوند ایمان را در قلب آنان راسخ کرده و مورد تایید خاصی خود قرار داده است. ای احمد بن اسحاق! این امری از امور خدا و سری از اسرار و غیبی از غیب الهی است، پس آنچه را به تو ارائه کردم داشته باش و پنهان دار و از شکرکنندگان باش که اگر چنین کردی در مقام علیین با ما هستی».

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 25/11/1390 - 15:24 - 0 تشکر 431252

SOHA_1990 گفته است :

✿✿✿
یا علی

goolha گفته است :

✿✿✿

[quote=SOHA_1990;373781;416267]

سلام.
خب، من برای اینکه راحتتر به معنی نیت خالص برسیم از متضادش استفاده می کنم.
روی به روی «اخلاص»، «ریا» رو استفاده می کنیم. یعنی ریاکاری. هر خصلتی که واسه ی ریا کاری بتونیم بشمریم، یعنی یه خصلت ناپسند و مانع برای اخلاص.
یکیش اینه که ازین که مردم ببینن که داره چه کار خوبی می کنه خوشحاله.
دومیش هم این که وقتی توی خلوت خودشه ناراحته، چون بقیه نیستن که ببینن چه کارخوبی داره میکنه.
سومیش هم میشه گفت همیشه دوست داره بهش بگن بارکلا نمازخون؛ بارکلا دعا خون قران خون و اگه یه روز این تمجیدا رو بردارن اونم رغبتش کم میشه.
از هر سه تای اینا میشه به این رسید که میزان «توجه به عمل صالحش» و «رضایت شخصی از عمل صالحش» و «جدیت و ارداه ی توی انجام عمل صالح» ؛ یه رابطه ی مستقیم ریاضی داره با « نظر مردم » و  « چشم های مردمی که می بینندش » و « تشویق و تمجید مردم».
خب عکس این ماجرا میشه اخلاص یعنی اگه اون سه تا عامل رو از نیت مون برای انجام عمل صالح حذف کنیم، بیشتر به معنی نزدیک میشیم.
با این حرفام، معنا رو به اینجا می رسونم که یکی خاصیت های یه نیت خالص این هست که چه مردم ببینن داره چکار می کنه و چه مردم نبینن توی کیفیت ظاهری باطنی کار فرقی ایجاد نشه و کیفیت عمل صالحش با میزان رضایت خدا رابطه ی مستقیم داشته باشه نه چشم های ناظر مردم.
خاصیت بعدی میزان رضایت و حزن ش راجع به عملی که انجام داده رو هم با میزان انتقاد و تشویق مردم هم تنظیم نکنه، و باز هم میزان رضایت و حزن ش به عمل صالحش، با یه ضریبی از میزان رضایت و غضب خدا تنظیم می شه.
اخریش هم میشه نوشت که میزان اراده اش برای ترک گناه یا عمل صالحش، هیچ ارتباطی به نکوهش مردم نداشته باشه و مهم ترین میزان برای تقویت اراده اش کسب رضای حق باشه و بس.

«و الله بما تعملون بصیر»

به عنوان مثال دخترکی که علی رغم تیکه انداختن رفقای مدرسه اش حجاب رو فقط چون خدا راضیه حفظ میکنه.
تا فعلا.
یا علی

SOHA_1990 گفته است :

✿✿✿

[quote=SOHA_1990;373781;426746]
البته ریا که عزیزمون فرمودن توی اون یکی بحث نظر دادم.

SOHA_1990 گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;431116]

سلام

✿✿✿

[quote=goolha;394803;430984]
قرارشد درباره ریا حرف بزنیماا

به نام خدا

سلام

تشکر

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 20/12/1390 - 18:48 - 0 تشکر 439700

*** انّ الحسد یاءكل الایمان كما تاءكل النّار الحطب ؛ حسد ایمان را مى خورد همان گونه كه آتش هیزم را مى خورد
[اصول كافى ، جلد 2، صفحه 306، حدیث 1 و 2.]

✿✿✿
سلام.
حسد و رفتار جنون آمیزی مثل حسادت هم می تونه حجابی باشه بین معرفت آدم و حقیقت، که از بیماری های اخلاقی هست که
ادمایی دچارش میشن که به قول امروزیا میگن قشر تحصیل کرده و عالم و ...! چون جاهل نیستن، باید یجور دیگه گوهر ایمان رو دزدید ازشون.
«حسد» یعنی همون کار که حسود می کنه، یعنی ارزوی یه ادم حسود برای از زوال همه ی داشته ها و نعمتهایی که بقیه مردم دارن و اون نداره؛ مثلا دیدی میگن فلانی چشم نداره پیشرفتت رفیقش ببینه، مورد مصرفش همینجاست، طرف حسوده. حالا این حسادت هیچ تضمینی نداره که اگه نعمتی که خدا به «رضا» داده بعد اینکه از بین رفت برسه به این حسوده ها! نه صرفا جهت خنکی جیگر [مشابه غیبت کردن].
ادمای حسود و مقدار حسودی ادما هم فرق داره، حسودی که فقط ارزوی زوال نعمت بقیه رو داره با ادمی که هم ارزو می کنه و هم تلاش عملی و کلی کار فرهنگی برای این حسادتش میکنه با هم فرق دارن دیگه، منظور از کار فرهنگی اینه بره پشت سر رفیقش غیبت کنه و تهمت بزنه که از چشم مردم بندازدش.
✿✿✿
بعد این سه تا گل می خوایم بگیم چرا اصلا حسود میشیم یهو!
اگه با یکی دشمنی داشته باشیم و اونم دستش درد نکنه در اوج محبوبیت و قدرت و ... باشه حسودی می کنیم دیگه.
اگه عشق ریاست باشیم هم ممکنه توی یه گروه کوچیک هم به سرپرست که همه بدبختیا هم با اونه حسودی کنیم، یا حتی اگه رفیقت رو بذارن استاد حل تمرین درس منطقی و تو رو نذارن.
اگه حس خودبزرگ بینی و تکبر داشته باشیم، هرکی رو که فکر کنیم از ما بهتره بهش در سطح دیوانگی حسادت می کنیم، اینکه خیلی بده و ادمیزاده دیگه.
برعکسش هم می تونیم بگیم ها! ادمایی که حس خودکم بینی دارن! هرکی رو می بینن فکر می کنن اومده تحقیرش کنن و حس زیبای حسادت فعال میشه و زیر لب میگه الهی به زمین گرم بخوری!!! خدا نکنه.
یه وقت هم هست طرف قبل اینکه یه حسود حرفه ای باشه، یه خسیس سوپرحرفه ای هست که فکر میکنه اگه فلانی به این همه رسیده لابد دیگه هیچی واسه من نمونده, وووای وای.
...
اما بگذریم از همه ی اگر های بالا، ادم حسود بنده ی خوبی هم نیست، و مشکل اساسی در تعریفش از توحید هست. یه جورای  اعتقاداتشون، توی توحید افعالی لنگ میزنه. یعنی شک داره به حکمت و قدرت و رحمت پروردگار.
✿✿✿
چندتا کد هم بدیم برای شناسایی حسودای دور برمون و یا میزان حسودی خودمون.

۞ «یكفیك من الحاسد اءنّه یغتمّ فى وقت سرورك»
۩ «براى شناخت حسود همین بس كه او غمگین شود در حالى كه تو شادمان هستى»
 [سفینة البحار، مادّه حسد (این احتمال در تفسیر روایت نیز داده شده كه این مجازات براى حسود بس كه او غمگین مى شود در حالى كه تو شادمان هستى ).]

۞ «ان تصبك حسنة تسؤ هم و ان تصبك مصیبة یقولوا قد اءخذنا اءمرنا من قبل و یتولّوا و هم فرحون»
۩  «هرگاه نیكى به تو رسد آنها را ناراحت مى كند و اگر مصیبتى به تو رسد مى گویند: ما قبلا چنین پیش بینى مطلبى را مى كردیم و تصمیم لازم را گرفتیم و بازمى گردند در حالى كه خوشحالند»
[آیه 50 سوره توبه]

کلا انگار به معکوس کننده وصلشون کردن هرچی تو خوشتری اون ناراحتره و برعکسش.

✿✿✿
اگه بشه بقیه هم داره.
یا علی

شنبه 20/12/1390 - 19:58 - 0 تشکر 439717

به نام خدا
سلام
تشکر از جناب سها
1- نشانه حسود
امام صادق علیه السلام:

قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: وَلِلحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَغتابُ إِذا غابَ وَیَتَمَلَّقُ إِذا شَهِدَ وَیَشمَتُ بِالمُصیبَةِ؛

لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غیبت مى كند، روبه رو تملّق مى گوید و از گرفتارى دیگران شاد مى شود.

(خصال، ص 121)

2- ماهیت حسادت
امام على علیه السلام:

اَلحَسَدُ عَیبٌ فاضِحٌ وَشُحٌّ فادِحٌ لایَشفى صاحِبَهُ إِلاّ بُلوغُ آمالِهِ فیمَن یَحسِدُهُ؛

حسادت عیبى رسوا و بخلى سهمگین است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گیرد.

(غررالحكم، ج2، ص164، ح2205)

3- ویژگی های حسود
امام على علیه السلام:

اَلحَسودُ سَریعُ الوَثبَةِ، بَطى ءُ العَطفَةِ؛

حسود زود خشمگین مى شود و دیر كینه از دلش مى رود.

(بحارالأنوار، ج73، ص256، ح29)

4- نتیجه حسادت
امام على علیه السلام:

اَلحَسَدُ لایَجلِبُ إِلاّ مَضَرَّةً وَغَیظا یوهِنُ قَلبَكَ وَیَمرِضُ جِسمَكَ؛

حسادت نتیجه اى جز زیان و ناراحتى كه دلت را سست و تنت را بیمار مى گرداند به بار نمى آورد.

(بحارالأنوار، ج73، ص256، ح29)

5- حسد ابزار شیطان
امام صادق علیه السلام:

یَقولُ إِبلیسُ لِجُنودِهِ: أَلقوا بَینَهُمُ الحَسَدَ وَالبَغىَ، فَإِنَّهُما یَعدِ لانِ عِندَ اللّه الشِّركَ؛

شیطان به سپاهیانش مى گوید: میان مردم حسد و تجاوزگرى بیاندازید چون این دو، نزد خدا برابر با شرك است.

(كافى، ج2، ص327، ح2)

6- نصیحت پذیری و حسود؟
امام صادق علیه السلام:

اَلنَّصیحَةُ مِنَ الحاسِدِ مُحالٌ؛

نصیحت و خیرخواهى از حسود محال است.

(خصال، ص 269)

7- تلازم نعمت و حسد
پیامبر صلى الله علیه و آله:

اِستَعینوا عَلى قَضاءِ حَوائِجِكُم بِالكِتمانِ، فَإِنَّ كُلَّ ذى نِعمَةٍ مَحسودٌ؛

در برآوردن نیازهاى خود از پنهان كارى كمك بگیرید، زیرا هر صاحب نعمتى مورد حسد واقع مى شود.

(شرح نهج البلاغه، ج1، ص316)

8- آثار حسادت
پیامبر صلى الله علیه و آله:

إِیّاكُم وَالحَسَدُ، فَإِنَّهُ یَكُلُ الحَسَناتِ كَما تَكُلُ النّارُ الحَطَبَ؛

از حسادت بپرهیزید، زیرا حسد نیكى ها را مى خورد چنان كه آتش هیزم را مى خورد.

(جامع الأخبار، ص 451)

9- حسادت و عدالت
امام على علیه السلام:

لِلّهِ دَرُّ الحَسَدِ ما اَعدَلَهُ! بَداَ بِصاحِبِهِ فَقَتلَهُ؛

آفرین بر حسادت! چه عدالت پیشه است! پیش از همه صاحب خود را مى كشد.

(شرح نهج البلاغه، ج1، ص316)

10- مومن و حسادت ؟
امام صادق علیه السلام:

سِتَّةٌ لاتَكونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَالنَّكَهُ وَالحَسَدُ وَاللَّجاجَةُ وَالكَذِبُ وَالبَغىُ؛

شش (صفت) در مؤمن نیست: سخت گیرى، بى خیرى، حسادت، لجاجت، دروغگویى و تجاوز.

(تحف العقول، ص 377)

11- تاثیر حسد بر بدن
امام على علیه السلام:

اَلحَسَدُ یُضنِى الجَسَدَ ؛

حسد، بدن را فرسوده و علیل مى كند.

(غررالحكم، ح 943)

12- حسد ریشه چاپلوسی
امام على علیه السلام:

اَلثَّناءُ بِاَكثَرَ مِنَ الستِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقصیرُ عَنِ الستِحقاقِ عِىٌّ اَو حَسَدٌ؛

تعریف بیش از استحقاق، چاپلوسى و كمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و یا حسد است.

(نهج البلاغه، حكمت 347)

13- تفاوت غبطه و حسادت
امام صادق علیه السلام:

إِنَّ المُؤمِنَ یَغبِطُ وَ لایَحسُدُ وَ المُنافِقُ یَحسُدُ وَ لایَغبِطُ؛

مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.

(غبطه آن است كه آرزو كنى آنچه دیگرى دارد، داشته باشى بدون اینكه آرزوى نابودى نعمت دیگرى را داشته باشى و حسد آن است كه بخواهى نعمتى را كه دیگرى دارد، نداشته باشد).

(كافى، ج2، ص307، ح7)

14- حسد نورزی به تو غبطه می خورند
پیامبر صلى الله علیه و آله:

رَأى موسى علیه السلام رَجُلاً عِندَ العَرشِ فَغَبَطَهُ بِمَكانِهِ فَسَأَلَ عَنهُ فَقالَ: كانَ لایَحسُدُ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّه مِن فَضلِهِ؛

حضرت موسى علیه السلام مردى را نزد عرش دید و به جایگاه او غبطه خورد و در مورد او سؤال كرد. به او گفته شد كه او به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است حسد نمى برد.

(روضة الواعظین، ص 424)

15- حسد انگیزه ای برای گناه
امام على علیه السلام:

اَلحِرصُ وَالكِبرُ وَالحَسَدُ دَواعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِى الذُّنوبِ؛

حرص و تكبّر و حسادت، انگیزه هاى فرورفتن در گناهانند.

(نهج البلاغه، حكمت 371)

16- به چه حسد نمی برند؟
امام حسن عسکری علیه السلام:

التَّواضُعُ نِعمَةٌ لایُحسَدُ عَلیها؛

تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند.

(تحف العقول، ص489)

17- محبت اثر دوری از حسادت
امام صادق علیه السلام:

اِنَّ صاحِبَ الدّینِ فَكَّرَ فَـعَـلَـتهُ السَّكینَةُ وَ استَـكانَ فَـتَواضَعَ وَ قَنِعَ فَاستَغنى وَ رَضىَ بِما اُعطىَ وَ انفَرَدَ فَكُفىَ الخوانَ وَ رَفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّا وَ خَلَعَ الدُّنیا فَتَحامَى الشُّرورَ وَ اطَّرَحَ الحَسَدَ فَظَهَرتِ المَحَبَّةُ وَ لَم یُخِفِ النّاسَ فَـلَـم یَخَفهُم وَ لَم یُذنِب اِلَیهِم فَسَلِمَ مِنهُم وَ سَخَت نَفسُهُ عَن كُلِّ شَى‏ءٍ ففازَ وَ استَكمَلَ الفَضلَ وَ اَبصَرَ العافیَةَ فَاَمِنَ النَّدامَةَ؛

آدم دین‏دار چون مى‏اندیشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى‏كند متواضع است. چون قناعت مى‏كند، بى‏نیاز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهایى را برگزیده از دوستان بى‏نیاز است. چون هوا و هوس را رها كرده آزاد است. چون دنیا را فرو گذارده از بدى‏ها و گزندهاى آن در امان است. چون حسادت را دور افكنده محبتش آشكار است.مردم را نمى‏ترساند پس از آنان نمى‏هراسد و به آنان تجاوز نمى‏كند پس از گزندشان در امان است. به هیچ چیز دل نمى‏بندد پس به رستگارى و كمال فضیلت دست مى‏یابد و عافیت را به دیده بصیرت مى‏نگرد پس كارش به پشیمانى نمى‏كِشد.

(امالى مفید، ص 52، ح 14)

18- حسود بسیار دور از پیامبر
پیامبر صلى الله علیه و آله:

اَلا اُخبِرُكُم بِاَبعَدِكُم مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى یا رَسولَ اللّه‏ِ. قالَ: اَلفاحِشُ المُتَفَحِّشُ البَذى‏ءُ، اَلبَخِیلُ، اَلمُختَالُ، اَلحَقودُ، اَلحَسُودُ، اَلقاسِى القَلبِ، اَلبَعِیدُ مِن كُلِّ خَیرٍ یُرجى، غَیرُ المَمونِ مِن كُلِّ شَرٍّ یُتَّقى؛

آیا شما را از كم شباهت‏ترینتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض كردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخیل، متكبر، كینه توز، حسود، سنگدل، كسى كه هیچ امیدى به خیرش و امانى از شرش نیست.

(كافى، ج 2، ص 291، ح 9)

19- حسد ریشه چیست؟
امام صادق علیه السلام:

اِیّـاکُـم اَن یَحسُـدَ بَعضُکـُم بَعضـاً فَـاِنَّ الکُفـرَ اَصلُه الحَسَـد؛

از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.

(تحف العقول ، ص 315)

20- حسد ریشه کفر
امام صادق علیه السلام:

اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛
ریشه های کفر سه چیز است:حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.

(جهاد النفس، ح 550)

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

يکشنبه 21/12/1390 - 14:49 - 0 تشکر 439975

سلام.
ممنون از صاحبخونه که احادیث رو نوشتن، تا حدودی تمام حرفایی که میشد بزنم رو بین حدیثا میشد پیدا کرد.
ولی منم می نویسم دیگه.
ادم حسود گرفتاریهای خودشو داره، بیشتر اینکه بقیه از دستش در عذاب باشن خودش، از دست خودش معذب هست.

اثرات حسادت رو دونه دونه میشماریم با کمک خوبای عالم:
 ١نداشتن ارامش
حضرت امیرمؤ منان على علیه السّلام : «اءسوء النّاس عیشا الحسود!» «بدترین مردم از نظر (آرامش در) زندگى حسود است»
تصنیف غررالحكم ، صفحه 300 و 301؛ شرح غررالحكم ، 2931.
«الحسد لایجلب الّا مضرّة و غیظا، یوهن قلبك ، و یمرض جسمك» | «حسد جز زیان و خشم چیزى در وجود انسان ایجاد نمى كند، حسد سبب مى شود كه قلب انسان ناتوان و جسم او بیمار گردد»
بحارالانوار، جلد 70، صفحه 256.

٢از بین برنده ی ایمان و حسنات
حضرت امیرمؤ منان على علیه السّلام : «لاتحاسدوا فاءنّ الحسد یاءكل الایمان كما تاءكل النّار الحطب» | «نسبت به یكدیگر حسد نورزید، چرا كه حسد ایمان را مى خورد همان گونه كه آتش ‍ هیزم را مى خورد»
تصنیف غررالحكم ، صفحه 300؛ شرح غررالحكم ، 10376.
امام صادق علیه السّلام : «آفة الدّین الحسد و العُجب و الفخر» | «آفت دین و ایمان ، حسد و خودبرتربینى و فخرفروشى است»
اصول كافى ، جلد 2، صفحه 307.

٣مانع درک حقیقت و کسب معرفت
حضرت امیرمؤ منان على علیه السّلام : «الحسد حبس الرّوح» | «حسد روح انسان را زندانى مى كند و از درك حقایق بازمى دارد»
شرح غررالحكم ، حدیث 371

٤از دست دادن دوستان و انزوا
  حضرت امیرمؤ منان على علیه السّلام : «الحسود لا خلّة له» | «حسود، دوستى ندارد»
شرح غررالحكم ، 885.

٥مانع  رسیدن موفقیت
حضرت امام على علیه السّلام : «الحسود لایسود» | «حسود هرگز به سیادت و بزرگى نمى رسد»
غررالحكم ، حدیث 1017.

٦الوده شدن به گناهان بزرگ دیگر
حضرت امیرمؤ منان على علیه السّلام : «الحسود كثیر الحسرات ، و متضاعف السیّئات» | «حسود بسیار حسرت و اندوه دارد و گناهانش پیوسته افزوده مى شود»
تصنیف غررالحكم ، صفحه 301؛ شرح غررالحكم ، 1520.

٧ضرر و بدبختی رسیدن به خود انسان حسود
حضرت  امام صادق علیه السّلام : «الحاسد مضرّ بنفسه قبل اءن یضرّ بالمحسود، كابلیس ‍ اورث بحسده بنفسه اللّعنة ، و لآدم علیه السّلام الاجتباء و الهدى ...» | «حسود پیش از آنكه مى تواند به ((محسود)) ضرر برساند به خویشتن زیان مى رساند، مانند ابلیس كه با حسدش لعنت براى خود آفرید و براى آدم برگزیدگى و هدایت ...»
بحارالانوار، جلد 70، صفحه 255.

دوشنبه 22/12/1390 - 13:9 - 0 تشکر 440250

سلام
بخش  اخر  حرف هام رو بنویسم و ...
تا اینجا مفهوم دست و پا شکسته ای از حسد رو نوشتم، نشونه هایی رو نوشتم که بفهیم ایا حسودیم یا رفیقمون حسوده؟ بعدش بدبختی هایی بعد از حسادت گردنمون رو می گیره رو نوشتم و الان وقته راه کار هست که این بخشش سخته و رفقا هم یه مددی برسونن.
اولین کاری که به نظر می رسه راضی کردن ارداه برای ترک این بیماری هست، معمولا اراده رو نفس کنترل می کنه، ولی وقتی به عقل خودمون «علم» بدیم که اثار و بدبختی های حسد چه تاثیر بر دنیا و اخرت انسان داره، شاید یه وقت دیدی اراده رای به عقل نصیحت گر داد و راضی شد تا اقدام عملی کنه، اگه اهل دنیا باشیم و زیاد اخرت رو نخوایم، بازهم به خاطر ارامش روحی توی دنیا می شه راضی کرد اراده رو، و اگه هم نه هم دنیا و هم اخرت مد نظر ادم باشه که کار راحت تره.
پس می شه بنویسم که قدم اولش اینه به خودمون حالی کنیم که «حسود بودن» هیچ نفعی که نداره هیچ بلکه همه ی خاصیتش ضرر هست. اشکال بیماری اخلاق این هست که برای دمانش فقط یه نفر می تونه درمانش کنه اونم خود شخصه و مثل مرضهای جسمی نیست که بری دکتر قرصشو بخوری.
حضرت علی علیه السلام : «احترسوا من سورة الجمد و الحقد و الغضب و الحسد و اءعدّوا لكلّ شى ء من ذلك عدّة تجاهدون بها من الفكر فى العاقبة و منع الرّذیلة و طلب الفضیلة خود را از شدّت بخل و كینه و غضب و حسد در امان دارید و براى مبارزه با هر یك از این امور وسیله اى آماده سازید، از جمله تفكّر در عواقب سوء این صفات رذیله و راه درمان و طلب فضیلت از این طریق »

وقتی اراده همراه شد باید عمل کنیم، وقتی حسادت می کنیم به طور موازی باید تفکر کنیم به این حقیقت که باید در برابر خدا تسلیم باشیم، و خدا به کسی ظلم نمی کنه و پایه های توحیدمون رو استوار کنیم و تمرین کنیم که باید به انچه خدا برای ما در نظر گرفته راضی باشیم، و بعد عملی که قراره انجام بدیم رو تغییر بدیم، یعنی دقیقا همون وقتی که از روی حسد می خوایم غیبت کنیم از خوبی ها و حسن رفقیمون تعریف کنیم و جای کار فرهنگی مخرب کار فرهنگی سازنده به نفع دوستمون انجام بدیم و به جای اتیش سوزوندن براش بهش کمک کنیم، تا کم کم حسادت مون به حد غبطه برسه و اگر خدا بخواد هم به نصح برسیم.
۞ پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم : « اذا حسدت فلاتبغ ؛ هنگامى كه نسبت به كسى حسد پیدا كردى بر طبق آن عمل نكن و بر او ستمى روا مدار »
۞ حضرت امیرمؤ منان علی علیه السلام : « انّ المؤ من لایستعمل حسده ؛ مؤ من حسد خود را به كار نمى گیرد »
۞ حضرت امیرمؤ منان علی علیه السلام : « من رضى بحاله لم یعتوره الحسد؛ كسى كه به آنچه دارد راضى باشد حسد دامان او را نمى گیرد »

یا علی

دوشنبه 22/12/1390 - 15:0 - 0 تشکر 440274

به نام خدا
سلام
تشکر فراوان بخاطر مطالب خوب مهمان خانه یا بهتر بگم صاحبخانه

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 24/12/1390 - 2:57 - 0 تشکر 440752

سلام؛
امشب می خوام یه مطلبی بنویسم که در  خلال جستجو برای قرار عاشقی این هفته بهش برخوردم، مقاله ی طول و درازی بود که کلی ایده و نظر جدید به ذهنم رسید، فعلا راجع اونی که به ذهنم رسید بهتر هست اینجا بگم صحبت می کنم.
ما تا اینجا دور همی با رفقا، به این رسیدیم که گناه خودش یه تاثیری روی دل یا قلب انسان که محل درک و اعتقادات انسان و جایگاه محبت انسان به خدا ست، میذاره و برای هر گناه و بداخلاقی که معرفی کردیم و نوع اثر رو نوشتیم.
امشب برام مهم نیست چه گناهی باشه، گناه صغیره باشه یا کبیره اش هم مهم نیست، مطلب مهم تر این هست که «اصرار به گناه» در فرد وجود داشته باشه.
از عواملی که حتی گناهای صغیره رو تبدیل به گناهای کبیره می کنه یکیش همین اصرار و استمرار در گناه هست.
اما معنی «اصرار به گناه» چی هست؟
امام باقر علیه السلام می فرماید که : «اصرار بر گناه این است که انسان گناه کند و استغفار نکند و تصمیم بر توبه و بازگشت نگیرد».
البته من راجع به این یکم مبهم شدم که اگه ادم از گناه توبه کنه ولی بازهم توبه بشکنه دوباره گناه کنه دوباره ... اینهم میشه اصرار یا نه ؟ ...
به هرحال.
تاثیر اول همونی هست که عرض کردم، در کنار کوچک شمردن و کیف کردن از گناه  ، اصرار برگناه(با همون تعریف حضرت امام باقر ع)؛ باعث میشه گناه صغیره ای که انجام میدیم هم بره قاطی کبیره ها.(1.تبدیل گناهای کوچولو به گناهان بزرگ)
تاثیر بعدی میشه بگیم به واسطه ی حالت تمرینی که برای گناه خاص و مورد علاقه ادم داره، «قبح» گناه در نظر میشکنه.(2.قبح شکنی از گناه)
همین که یاد استغفار نمی افته، و گناه میکنه، دیگه اصلا شاید هیچ وقت به فکر تقوا هم نیافته ادم.(3.دامن زدن به بی تقوایی)
کم کم کار به جایی می رسه که در بعضی از اعتقادات، ادم دچار شک می شه، و حتی اگه با دلایل روشن هم به سراغ قلبش و عقلش برن هم، نمی تونه حق رو بپذیره، چون توانایی درک نداره قلب مریض.(4.عدم پذیرش حق)
چون بی تقوایی میاره، طبق اون ایه «یاایها الذین آمنو ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا» ؛ دیگه قدرت تشخیص حق از باطل هم درش تضعیف میشه، و ممکنه جایی که باید از حق دفاع کنه به نفع باطل تلاش کنه، پس ثمره ی شوم بعدی میشه نوشت که عدم تشخیص حق و باطل.(5.متحیر در تشخیص حق و باطل)
....
راه درمانش رو منم نمی دونم، به گمونم ما بنده ی عاداتیم، و ترک عادتم سخته، وای به روز ادمی که به گناهش عادت کنه و هیچ عذاب وجدانیم نگیرتش.
یه استاد اخلاق می داشتیم طبابت مون رو به عهده می گرفت خوب بود.
یا علی

چهارشنبه 24/12/1390 - 13:14 - 0 تشکر 440800

SOHA_1990 گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;440752]

سلام؛
امام باقر علیه السلام می فرماید که : «اصرار بر گناه این است که انسان گناه کند و استغفار نکند و تصمیم بر توبه و بازگشت نگیرد».
البته من راجع به این یکم مبهم شدم که اگه ادم از گناه توبه کنه ولی بازهم توبه بشکنه دوباره گناه کنه دوباره ... اینهم میشه اصرار یا نه ؟ ...

سلام

 تشکر فراوان به خاطر مطالب خوبتان

بنظر من که اصراره, اگر اصرار نداشت که توبه نمی شکست

 آدمی خیلی راحت به رفتارهایی عادت میکنه چه خوب چه بد, برای همین گاهی نمیتونه ترکشون کنه, گویی مریض میشه!

جالبه بدونید , بعضیاشون ریشه ژنتیکی , یا روانی و یا محیطی و خانوادگی داره ...

خدا کنه خوبی ها برای آدمی ملکه شود و اونم در نه در ظاهر

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
چهارشنبه 24/12/1390 - 14:36 - 0 تشکر 440812

jtayebe گفته است :

پیامبر اکرم (ص) : «اصرار بر گناه ندارد کسی که استغفار می کند، اگرچه در روز هفتاد بار یک گناه را انجام بدهد.»

انوار التنزیل، ج1، ص 182

[quote=jtayebe;393644;440800]

خدا کنه خوبی ها برای آدمی ملکه شود و اونم در نه در ظاهر

jtayebe گفته است :
[quote=jtayebe;393644;440800]

سلام

 تشکر فراوان به خاطر مطالب خوبتان

بنظر من که اصراره, اگر اصرار نداشت که توبه نمی شکست

 آدمی خیلی راحت به رفتارهایی عادت میکنه چه خوب چه بد, برای همین گاهی نمیتونه ترکشون کنه, گویی مریض میشه!

جالبه بدونید , بعضیاشون ریشه ژنتیکی , یا روانی و یا محیطی و خانوادگی داره ...

 انشالله.
شما دعا کن حتما می شه

چهارشنبه 24/12/1390 - 18:3 - 0 تشکر 440851

SOHA_1990 گفته است :

پیامبر اکرم (ص) : «اصرار بر گناه ندارد کسی که استغفار می کند، اگرچه در روز هفتاد بار یک گناه را انجام بدهد.»

انوار التنزیل، ج1، ص 182

jtayebe گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;440812]

[quote=jtayebe;393644;440800]

سلام

 تشکر فراوان به خاطر مطالب خوبتان

بنظر من که اصراره, اگر اصرار نداشت که توبه نمی شکست

 آدمی خیلی راحت به رفتارهایی عادت میکنه چه خوب چه بد, برای همین گاهی نمیتونه ترکشون کنه, گویی مریض میشه!

جالبه بدونید , بعضیاشون ریشه ژنتیکی , یا روانی و یا محیطی و خانوادگی داره ...

درست.

ولی بنظرتون این حدیث در رابطه با "تشویق به توبه" نیست؟

 (اما اونی که در نظر من بود, اصراربصورت عادت هست, نمیدونم بقیشو اهل کلام و فن باید تشخیص بدن)

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.