• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 15881)
يکشنبه 12/3/1387 - 1:30 -0 تشکر 41719
خبرهای حوزوی...

باسلام

اینجا خبرهای دسته اول حوزه می تونید مشاهده كنید

شمام اگه خبردارید بسم الله....

فقط منبع فراموش نشه

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

دوشنبه 5/12/1387 - 20:15 - 0 تشکر 93086

سلام به دوست خوبم پرواز اخر

وقتی این تایپیک را خوندم باورت نمی شه ،بیشتر از اینکه برای مردم غزه ناراحت شوم برای این عزیزان ناراحت شدم

من اولین باری است که این موضوع را شنیدم و واقعا متاثر شدم

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
چهارشنبه 12/1/1388 - 3:44 - 0 تشکر 102718

سلام

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس:
بودجه حوزه‌های علمیه در سال جدید افزایش یافت
خبرگزاری رسا ـ عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی از افزایش اعتبارات حوزه‌های علمیه در سال 88 خبر داد.

IMAGE633729804594226250.jpg
محمدرضا خباز نماینده مردم کاشمر و بردسکن و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد اظهار داشت: با توجه به اینکه حوزه‌های علمیه ریشه‌ای‌ترین مراکز فرهنگی و دینی کشور هستند و همان قدر که دولت به دانشگاه‌ها توجه می‌کند و اعتبارات ویژه‌ای در اختیارشان قرار می‌دهد باید به حوزه‌های علمیه که محل آموزش و اشاعه دین و اعتقاد مردم است توجه نماید اعتبارات حوزه‌های علمیه در بودجه سال 1388 افزایش یافت.
خباز سهم حوزه‌های علمیه را در بودجه سال 1388 کشور قابل توجه خواند و تصریح کرد: اعتبار این مراکز در بودجه 1388، 40 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته است.

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

دوشنبه 28/2/1388 - 13:44 - 0 تشکر 113863

انا لله و انا الیه راجعون

روح ملکوتی اُسوه عارفان ، عالم ربانی ، فقیه صمدانی و مرجع تقلید شیعیان جهان حضرت آیة الله العظمی محمد تقی بهجت « رحمة الله علیه » به ملکوت اعلی پیوست ، این مصیبت عظمی را به ولی الله الاعظم  « عجل الله تعالی فرجه الشریف »  و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می کنیم . 

مراسم تشییع پیکر مقدس آن عبد صالح ، روز سه شنبه مورخ 29 / 2 / 88 ساعت 10 صبح از میدان جهاد واقع در خیابان باجک ( 19 دی ) به سوی حرم مطهر فاطمه معصومه  « سلام الله علیها » انجام خواهد گرفت .   دفتر معظم له

زندگی نامه وگالری عکس

آیت الله بهجت در نگاه دیگر علما

خدا کند گرمی باطنی و اُنس باطنی به قرآن و دین و مقدمات و لوازم دینداری داشته باشیم و کتاب و عترت، ما را کافی باشد، تا حقّانیّت دین نزد ما یقینی گردد. [در محضر بهجت:1/10]
برخی از مقربین، از شوق لقای بهشت مرده اند؛ زیرا شنیدن آیات رحمت و نعمت و یا عذاب و نقمت، در انسان موحّد تکویناً اثر می گذارد... [در محضر بهجت:1/11]
خدا می داند که صاحبان مقامات معنوی در اوقات خلوت و مناجات، چه حالی دارند؛ و خاموشی فکر، چگونه آنها را در اثر مشاهدۀ انوار الهی می سوزاند ولو در مدت کوتاه! [در محضر بهجت:1/11]
در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین این که: با کسی که حیات و ممات، غنا و فقر و مرض و صحّت و مریض خانه و دکتر و خزانه و ثروت... به دست او است مجالست کنیم، یا با کسی که هیچ ندارد؟[در محضر بهجت:1/13]
ما در عزم به طاعت، عازم به رفاقت و دوستی و همنشینی با غنیّ قادر و دانای کریم هستیم؛ و در عزم بر معصیت، عازم به رفاقت و همنشینی با فقیر عاجز جاهل و لئیم. [در محضر بهجت:1/13]
برای تسهیل طاعت، و اجتناب از معصیت، راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که: طاعت، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزّت ها است. و معصیت، عبارت است از محرومیّت و ناخوشی و نداری و ذلّت... [در محضر بهجت:1/14]
حزن، دعا و توسل، با تسلیم و رضا به قضای الهی منافات ندارد. [در محضر بهجت:1/21]
اگر کسی اهلیّت داشته باشد یعنی طالب معرفت باشد و در طلب، جدیّت و خلوص داشته باشد، در و دیوار به اذن الله معلّمش خواهند بود! [در محضر بهجت:1/22]

دوشنبه 28/2/1388 - 15:19 - 0 تشکر 113908

با سلام

امام (ره) عنایت خاصی به آیت الله بهجت داشتند، نقل چند جریان در این ارتباط، مدعای ما را اثبات می کند:
آیت الله مسعودی می گوید:
« من در ضمن چهار پنج سالی که خدمت امام بودم یادم هست که دو سه مرتبه امام فرمود: فلانی، فردا صبح می خواهیم برویم منزل آقای بهجت. و فردای آن روز بلند می شدیم و می آمدیم منزل ایشان، همین منزلی که اکنون در آن ساکن هستند، و در اولین اتاق ورودی با همین فرشهایی که الان موجود است یکی دو دقیقه می نشستیم، سپس امام اشاره می کردند و من بیرون می رفتم و ایشان حدود نیم ساعت با آقای بهجت به گفتگو می پرداختند بعد امام بیرون می آمدند و می رفتیم. اما اینکه درباره چه مسائلی گفتگو می کردند، نمی دانم خودشان می دانستند و خدا.
همچنین دو سه مرتبه در همان بحبوحه نهضت 41 یا 42 آقای بهجت به من فرمودند که شما به آقای خمینی بگویید فردا صبح ساعت فلان دو رأس گوسفند قربانی کند و من می آمدم به امام اطلاع می دادم، ایشان هم بلا فاصله به من می گفت شما به قصاب ( آقای فرجی که اکنون نیز در قید حیات هست ) بگویید دو رأس گوسفند از طرف ما قربانی کند بعد پولشان را می دهیم.
بار دیگر نیز آقای بهجت به من پیغام داد که به امام بگویم: سه رأس گوسفند قربانی کند، آقا هم بلافاصله دستور داد سه رأس قربانی کنند.
اینها همه مسائلی بود که بین امام و آیت الله بهجت بود و ما فقط ظواهرش را می دیدیم و از باطنش اطلاع نداشتیم.
نیز هنگامی که امام در جماران ساکن بودند آقای بهجت به من فرمودند: یک نامه کوچکی دارم شما این را به آقا برسانید، من نامه را گرفتم توی پاکت گذاشتم و بردم در جماران خدمت امام دادم.
در هر صورت رابطه این دو بزرگوار خیلی تنگاتنگ بود، چندین بار نیز حضرت امام با آقای شیخ حسن صانعی منزل آقای بهجت رفتند؛ زیرا هنگامی که امام قم بودند من و آقای شیخ حسن صانعی همیشه در خدمت امام بودیم.

آیت الله بهجت هم به امام عنایت خاصی داشتند.
یکی از شاگردان امام قدس سره در خاطره ای می گوید: « پس از آزادی حضرت امام از زندان و ورودشان به قم در سال 1341 هـ.ش. مردم در تمام محله های قم جشن گرفتند و منزل هر روز آکنده از جمعیت بود، در آن زمان حضرت آیت الله العظمی بهجت نیز از کسانی بود که هر روز به منزل امام تشریف می آوردند و مدتی بر در یکی از حجرات بیت ایشان می ایستادند وقتی به ایشان پیشنهاد شد که شایسته نیست بیرون اتاق بایستید، لااقل در داخل اطاق بنشینید. ایشان در جواب فرمود: من بر خود واجب می دانم که جهت تعظیم این شخصیت ارزنده به اینجا آمده و دقایقی بایستم و سپس باز گردم. »

آیت الله مصباح نیز در این باره می گوید:
« مرحوم آقا مصطفی(ره) از پدرشان مرحوم امام (ره) نقل می کرد:
آقا معتقدند جناب آقای بهجت دارای مقامات معنوی بسیار ممتازی هستند.

از جمله مطالبی که از پدرشان درباره آقای بهجت نقل می کردند این بود که: ایشان دارای موت اختیاری هستند، یعنی قدرت این را دارند که هر وقت بخواهند روح خویش را از بدن به اصطلاح خلع کنند و بعد مراجعت کنند. این یکی از مقامات بلندی است که بزرگان در مسیر سیروسلوک عرفانی ممکن است به آن برسند، و همینطور مقامات معنوی دیگری در معارف توحیدی که زبان بنده یارای بحث درباره این زمینه ها را ندارد. »

هم او در جای دیگر می گوید:
« مرحوم حاج آقا مصطفی از قول امام نقل می کردند: وقتی امام (که ارتباط نزدیکی با مرحوم آقای بروجردی داشتند ) دیده بودند که زندگی آقای بهجت خیلی ساده است، برای کمک به زندگی ایشان یک وجهی از مرحوم آقای بروجردی گرفته بودند، وقتی آورده بودند برای آقای بهجت ایشان قبول نکرده بودند و امام هم مصلحت نمی دیدند آن وجه را برگردانند، به هر حال با یک چاره اندیشی حضرت امام فرموده بودند ( این طور که نقل کردند ): من از مال خودم به شما می بخشم، و شما اجازه بدهید من این را دیگر بر نگردانم. تا اینکه به این صورت ایشان به عنوان هبه از ملک شخصی حضرت امام قبول کردند. »
باز آیت الله یزدی در مورد عنایت ویژه حضرت امام به ایشان می گویند:
« در یکی از شرفیابی های خبرگان رهبری به خدمت حضرت امام راحل رحمه الله، از ایشان رهنمودی برای مسائل اخلاقی خواسته شد، حضرت امام، خبرگان را به حضرت آیت الله العظمی بهجت حواله دادند. و در جواب اظهار خبرگان که ایشان کسی را نمی پذیرد، فرمودند: آنقدر اصرار کنید تا بپذیرد. »

با تشكر

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


دوشنبه 28/2/1388 - 15:45 - 0 تشکر 113921

با سلام

در پی رحلت ملكوتی آیت‌الله محمد تقی بهجت، ضمن عرض تسلیت این ضایعه گرانبار، زندگینامه آن عالم روحانی را مرور می‌كنیم.

ولادت

آیت الله العظمی محمد بهجت فومنی در اواخر سال 1334 ه.ق. در خانواده ای دیندار و تقوا پیشه، در شهر مذهبی فومن واقع دراستان گیلان، چشم به جهان گشود. هنوز 16 ماه از عمرش نگذشته بود كه مادرش را از دست داد و از اوان كودكی طعم تلخ یتیمی را چشید.

درباره نام آیت الله بهجت خاطره ای شیرین از یكی از نزدیكان آقا نقل شده است كه ذكر آن در اینجا جالب می‌نماید، و آن اینكه:
پدر آیت الله بهجت در سن 16-17 سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری می افتد و حالش بد می شود به گونه ای كه امید زنده ماندن او از بین می رود وی می گفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم كه گفت:« با ایشان كاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمد تقی است. »

تا اینكه با آن حالت خوابش می برد و مادرش كه در بالین او نشسته بود گمان می كند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار می شود و حالش رو به بهبودی می رود و بالاخره كاملاً شفا می یابد.
چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج می گیرد و سخنی را كه در حال بیماری به او گفته شده بود كاملاً از یاد می برد.
بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی می گذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی فرزند سومین را خدا به او می دهد، اسمش را « محمد حسین» می گذارد، و هنگامی كه خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت می كند به یاد آن سخن كه در دوران بیماری اش شنیده بود می افتد، و وی را « محمد تقی » نام می نهد، ولی وی در كودكی در حوض آب می افتد و از دنیا می رود، تا اینكه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره « محمد تقی » نام می گذارد، و بدینسان نام آیت الله بهجت مشخص می گردد.

كربلایی محمود بهجت، پدر آیت الله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به كسب و كار، به رتق و فتق امور مردم می پرداخت و اسناد مهم و قباله ها به گواهی ایشان می رسید. وی اهل ادب و از ذوق سرشاری برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثی اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام شعر می سرود، مرثیه های جانگدازی كه اكنون پس از نیم قرن هنوز زبانزد مداحان آن سامان است.
باری آیت الله بهجت در كودكی تحت تربیت پدری چنین كه دلسوخته اهل بیت علیهم السلام به ویژه سید الشهداء علیه السلام بود، و نیز با شركت در مجالس حسینی و بهره مندی از انوار آن بار آمد. از همان كودكی از بازیهای كودكانه پرهیز می كرد و آثار نبوغ و انوار ایمان در چهره اش نمایان بود، و عشق فوق العاده به كسب علم و دانش در رفتارش جلوه گر.

تحصیلات
تحصیلات ابتدایی را در مكتب خانه فومن به پایان برد، و پس از آن در همان شهر به تحصیل علوم دینی ‌پرداخت.
به هر حال، روح كمال جو و جان تشنه او تاب نیآ ورد و پس از طی دوران مقدماتی تحصیلات دینی در شهر فومن، به سال 1348 ه.ق. هنگامی كه تقریباً 14 سال از عمر شریفش می گذشت به عراق مشرّف شد و در كربلای معلّی اقامت‌ گزید.
بنا به گفته یكی از شاگردان نزدیك ایشان، معظّم له خود به مناسبتی فرمودند:
« بیش از یك سال از اقامتم در كربلا گذشته بود كه مكلّف شدم. »
آری، دست تربیت حضرت ربّ سبحانه هماره بندگان شایسته را از اوان كودكی و نوجوانی تحت نظر جهان بین خود گرفته و فیوضاتش را شامل حال آنان گردانیده و پیوسته می پاید، تا در بزرگی مشعل راهبری راه پویان طریق الی الله را به دستشان بسپارد.
بدین سان، آیت الله بهجت حدود چهار سال در كربلای معلّی می ماند و از فیوضات سید الشهداء علیه السلام استفاده نموده و به تهذیب نفس می پردازد و در طی این مدت بخش معظمی از كتابهای فقه و اصول را در محضر استادان بزرگ آن دیار مطهّر می‌خواند.

در سال 1352ه.ق. برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مشرّف می گردد و قسمتهای پایانی سطح را در محضر آیات عظام از آن جمله مرحوم آیت الله آقا شیخ مرتضی طالقانی به پایان می رساند. با این همه، همّت او تنها مصروف علوم دینی نبوده، بلكه عشق به كمالات والای انسانی هماره جان ناآرام او را به جستجوی مردان الهی و اولیاء برجسته وا می داشته ‌است.
یكی از شاگردان آیت الله بهجت می گوید: در سالهای متمادی كه در درس ایشان شركت می جویم هرگز نشنیده ام كه جز در موارد نادر درباره خود مطلبی فرموده باشد. از جمله سخنانی كه از زبان مباركش درباره خود فرمود، این است كه در ضمن سخنی به مناسبت تجلیل از مقام معنوی استاد خود حضرت آیت الله نائینی(ره) فرمود:
« من در ایام نوجانی در نماز جماعت ایشان شركت می نمودم، و از حالات ایشان چیزهایی را درك می كردم. »

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


دوشنبه 28/2/1388 - 15:50 - 0 تشکر 113928

استادان بر جسته فقه و اصول
آیت الله بهجت پس از اتمام دوره سطح، و درك محضر استادان بزرگی چون آیات عظام: آقا سید ابوالحسن اصفهانی(ره)، آقا ضیاء عراقی(ره)، و میرزای نائینی(ره)، به حوزه گرانقدر و پر محتوای آیتِ حقّ حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (ره)، معروف به غروی وارد شد و در محضر آن علامه كبیر به تكمیل نظریات فقهی و اصولی خویش پرداخت، و به یاری استعداد درخشان و تأییدات الهی از تفكرات عمیق و ظریف و دقیق مرحوم علامه كمپانی، كه دارای فكری سریع و جوّال و متحرك و همراه با تیز بینی بوده، بهره ها برد.
آیت الله محمد تقی مصباح درباره استفاده آیت الله بهجت از استادان خود می گوید:
« در فقه بیشتر از مرحوم آقا شیخ محمد كاظم شیرازی- كه شاگردان مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی و از استادان بسیار برجسته نجف اشرف بود- استفاده كرده، و در اصول از مرحوم آقای نائینی، و سپس بیشتر از مرحوم آقا شیخ محمد حسین غروی اصفهانی فایده برده بودند، هم مدّت استفاده شان از مرحوم اصفهانی بیشتر بود و هم استفاده های جنبی دیگر. »


سیر و سلوك وعرفان
آیت الله بهجت، در ضمن تحصیل و پیش از دوران بلوغ، به تهذیب نفس و استكما ل معنوی همّت گمارده، و در كربلا در تفحّص استاد و مربی اخلاقی بر آمده و به وجود آقای قاضی كه در نجف بوده پی می برد. و پس از مشرف شدن به نجف اشرف از استاد برجسته خویش آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی (غروی ) استفاده های اخلاقی می نماید.

آیت الله مصباح در این باره می گوید:
« پیدا بود كه از نظر رفتار هم خیلی تحت تأثیر مرحوم آقا شیخ محمد حسین اصفهانی بودند، چون گاهی مطالبی را از ایشان با اعجابی خاص نقل می كردند، و بعد نمونه هایش را ما در رفتار خود ایشان می دیدیم. پیدا بود كه این استاد در شكل گرفتن شخصیت معنوی ایشان تأثیر بسزایی داشته است. »

همچنین در درسهای اخلاقی آقا سید عبدالغفار در نجف اشرف شركت جسته و از آن استفاده می نموده، تا اینكه در سلك شاگردان حضرت آیت الله سید علی قاضی(ره) در آمده و در صدد كسب معرفت از ایشان بر می آید، و در سن 18 سالگی به محضر پر فیض عارف كامل حضرت آیت الله سید علی آقای قاضی بار می یابد، و مورد ملاطفت و عنایات ویژه آن استاد معظّم قرار می گیرد و در عنفوان جوانی چندان مراحل عرفان را سپری می كند كه غبطه دیگران را بر می انگیزد.

آیه الله مصباح می گوید:
« ایشان از مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی مستقیماً در جهت اخلاقی و معنوی بهره برده و سالها شاگردی ایشان را كرده بودند. آیت الله قاضی از كسانی بودند كه مُمَحَّضِ در تربیت افراد از جهات معنوی و عرفانی بودند، مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد تقی آملی و مرحوم آقا شیخ علی محمد بروجردی و عده زیادی از بزرگان و حتی مراجع در جنبه های اخلاقی و عرفانی از وجود آقای قاضی بهره برده بودند. آیت الله بهجت از اشخاص دیگری نیز گهگاه نكاتی نقل می كردند مثل مرحوم آیت الله آقا شیخ مرتضی طالقانی و دیگران...

خود آقای بهجت نقل می كردند: شخصی در آن زمان در صدد بر آمده بود كه ببیند چه كسانی سحر ماه مبارك رمضان در حرم حضرت امیر علیه السلام در قنوت نماز وترشان دعای ابو حمزه ثمالی می خوانند، آن طور كه خاطرم هست اگر اشتباه نكنم كسانی را كه مقید بودند این عمل را هر شب در حرم حضرت امیر علیه السلام انجام بدهند شمرده بود و بیش از هفتاد نفر شده بودند.

به هر حال، بزرگانی كه تقید به جهات عبادی و معنوی داشتند در آن عصرها زیاد بودند. متأسفانه در عصر ما كمتر این نمونه ها را مشاهده می كنیم. البته علم غیب نداریم، شاید آن كسانی كه پیشتر در حرمها این عبادتها را انجام می دادند حالا در خانه هایشان انجام می دهند، ولی می شود اطمینان پیدا كرد كه تقید به اعمال عبادی و معنوی سیر نزولی داشته و این بسیار جای تأسف است. »

یكی دیگر از شاگردان آقا ( حجّة الاسلام و المسلمین آقای تهرانی ) جریان فوق را به صورت ذیل از حضرت آیت الله بهجت نقل میكند:

« شخصی در آن زمان شنیده بود كه در گذشته هفتاد نفر در حرم حضرت امیر علیه السلام در قنوت نماز وترشان دعای ابو حمزه ثمالی را می خواندند، آن شخص تصمیم گرفته بود ببیند در زمان خودش چند نفر این كار را انجام می دهند، رفته بود و شمارش كرده و دیده بود تعداد افراد نسبت به زمان سابق تقلیل پیدا كرده و مجموعاً پنجاه نفر (آن طور كه بنده «تهرانی» به یاد دارم) در حرم ( اعّم از نزدیك ضریح مطهّر، و رواقهای اطراف) دعای ابوحمزه را در دعای نماز وتر خود قرائت می كنند. »


فلسفه

آیت الله بهجت، اشارات ابن سینا و اسفار ملا صدرا را نزد مرحوم آیت الله سید حسن بادكوبه ای فرا گرفته است.

مرجعیت
با اینكه ایشان فقیهی شناخته شده اند و بیش از سی سال است كه اشتغال به تدریس خارج فقه واصول دارند، ولی هماره از پذیرش مرجعیت سرباز زده اند.
آقای مصباح درباره علت پذیرش مرجعیت از سوی ایشان و نیز پیرامون عدم تغییر وضعیت آیت الله بهجت بعد از مرجعیت می گوید:
« بعد از مرجعیت منزل آایت الله بهجت هیچ تغییری نكرده است، ملاقات و پذیرایی از بازدید كنندگان در منزل امكان ندارد لذا در اعیاد و ایام سوگواری، در مسجد فاطمیه از ملاقات كنندگان پذیرایی می شود. اصولاً قبول مرجعیت ایشان به نظر من یكی از كرامات ایشان است، یعنی شرایط زندگی ایشان آن هم در سن هشتاد سالگی به هیچ وجه ایجاب نمی كرد كه زیر بار چنین مسؤلیتی برود، و كسانی كه با ایشان آشنایی داشتند هیچ وقت حدس نمی زدند كه امكان داشته باشد آقا یك وقتی حاضر بشوند پرچم مرجعیت را به دوش بكشند و مسولیتش را قبول بكنند. و بدون شك جز احساس یك وظیفه متعین چیزی باعث نشد كه ایشان این مسؤلیت را بپذیرند. و باید گفت كه رفتار ایشان در این زمان با این وارستگی و پارسایی، حجت را بر دیگران تمام می كند كه می شود در عین مرجعیت با سادگی زندگی كرد، بدون اینكه تغییری در لباس، خوراك، مسكن، خانه و شرایط زندگی پیش بیاید. »

تا اینكه بعد از فوت مرحوم آقای سید احمد خوانساری(ره) جلد اول و دوم كتاب «ذخیره العباد» (جامع المسائل كنونی) را به قلم خود تصحیح و در اختیار خواص گذاشتند، و پیش از فوت مرجع عالیقدر حضرت آیه الله العظمی اراكی(ره) اجازه نشر رساله عملیه خویش را دادند، سرانجام وقتی جامعه مدرسین با انتشار اطلاعیه ای هفت نفر از آن جمله حضرت آیه الله العظمی بهجت را به عنوان مرجع تقلید معرفی كرد و عده ای از علمای دیگر از جمله آیت الله مشكینی و آیت الله جوادی آملی و ... مرجعیت ایشان را اعلام كردند، به دنبال در خواستهای مصرانه و مكرر راضی شدند تا رساله عملیه ایشان در تیراژ وسیع به چاپ برسد، با این حال از نوشتن نام خویش بر روی جلد كتاب دریغ ورزیدند.

در همین ارتباط یكی از مرتبطین ایشان می گوید: ایشان پیش از در گذشت آیت الله العظمی اراكی چون مطلع شدند جامعه مدرسین نظر به معرفی ایشان را دارند پیغام دادند كه راضی نیستم اسمی از بنده برده شود.

و بعد از فوت مرحوم اراكی و پیام جامعه مدرسین و اطلاع از انتشار اسمشان فرمودند: « فتاوای بنده را در اختیار كسی قرار ندهید. از ایشان توضیح خواسته شد فرمودند: صبر كنید، همه رساله خود را نشر دهند، بعدها اگر كسی ماند و از دیگران تقلید نكرد و فقط خواست از ما تقلید كند آن وقت فتاوی را منتشر كنید » چندین ماه پس از این رخداد رساله ایشان توسط بعضی از اهل لبنان به چاپ رسید


هجرت
ایشان بعد از تكمیل دروس، در سال 1363 ه.ق. موافق با 1324 ه.ش. به ایران مراجعت كرده و چند ماهی در موطن خود فومن اقامت گزید و بعداً در حالی كه آماده بازگشت به حوزه علمیه نجف اشرف بود، قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام و اطّلاع یافتن از وضعیت حوزه قم را كرد، ولی در طول چند ماهی كه در قم توقف كرده بود، خبر رحلت استادان بزرگ نجف، یكی پس از دیگری شنیده می شد، لذا ایشان تصمیم گرفت كه در شهر مقدس قم اقامت ‌كند.
در قم از محضر آیت الله العضمی حجت كوه كمره ای استفاده كرده و در بین شاگردان آن فقید سعید درخشید. چند ماهی از اقامت حضرت آیه الله العظمی بروجردی در قم نگذشته بود كه آیت الله بهجت وارد قم شد، و همچون حضرات آیات عظام امام خمینی، گلپایگانی و ... به درس فقید سعید مرحوم بروجردی حاضر شد.

آیت الله مصباح در این باره می گوید:
« آیت الله بهجت از همان زمانی كه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) در قم درس شروع كرده بودند از شاگردان برجسته واز مُستَشكِلین معروف و مبرّز درس ایشان بودند. معمولاً استادانی كه درس خارج می گویند، در میان شاگردانشان یكی دو سه نفر هستند كه ضمن اینكه بیش از همه مطالب را ضبط می كنند احیاناً اشكالاتی به نظرشان می رسد كه مطرح و پی گیری می كنند تا مسائل كاملاً حل شود، اینان از دیگران دقیق ترند، و اشكالاتشان علمی تر و نیاز به غور و بررسی بیشتری دارد، و ایشان در آن زمان چنین موقعیتی را در درس مرحوم آیت الله بروجردی داشتند. »

تدریس
آیت الله بهجت در همان ایام كه در درس آیات عظام اصفهانی، غروی و شیرازی حضور می یافت، ضمن تهذیب نفس و تعلم، به تعلیم هم می پرداخت و سطوح عالیه را در نجف اشرف تدریس می كرد. پس از هجرت به قم نیز پیوسته این روال را ادامه می دادند. در رابطه با تدریس خارج فقه توسط ایشان نیز در مجموع می توا ن گفت كه ایشان بیش از چهل سال است كه به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال دارند و به واسطه شهرت گریزی غالباً در منزل تدریس كرده است، و فضلای گرانقدری سالیان دراز از محضر پر فیض ایشان بهره برده اند.


شیوه تدریس

آیت الله مصباح در مورد روش تدریس ایشان می گوید:
« ایشان در بیان مطالب سعی می كردند ابتدا مسأله را از روی كتاب شیخ انصاری قدس سره مطرح كنند، و بعد هر كجا مطلب قابل توجهی از دیگران مخصوصاً از صاحب جواهر قدس سره در طهارت، و از مرحوم حاج آقا رضا همدانی و دیگران مطالب برجسته ای داشتند آن را نقل می كردند، و بعد هر جا خود ایشان نظر خاصی داشتند آن را بیان می كردند. این شیوه از یك طرف باعث این می شد كه انسان از نظر استادان بزرگ در یك موضوع آگاه بشود و در عین حال صرفه جویی در وقت می شد. استادان دیگر هم برای تدریس شیوه های جالبی داشتند كه شاید برای مبتدی مفیدتر بود كه هر مطلب را از هر استاد جداگانه طرح می كردند، ولی خوب این باعث می شد كه وقت بیشتری گرفته بشود و احیاناً مطالبی تكرار بشود.
در ضمن تدریس، در میان نكته هایی كه از خود ایشان ما استفاده می كردیم و طبعاً بعضی از این نكته ها چیزهایی بود كه ایشان از استادانشان شفاهاً دریافت كرده بودند، به مطالب بسیار ارزنده و عمیق و دارای دقتهای كم نظیری بر می خوردیم. »

آیت الله مسعودی كه خود سالها از درس آیت الله العظمی بهجت بهره برده اند درباره ویژگی تدریس ایشان می گوید:
« سبك درس ایشان سبك خاصی است. معمولاً آقایان مراجع و بزرگان در درس خارج یك مسأله ای را مطرح می كنند و اقوال دیگران را یكی یكی ذكر می كنند، سپس یكی را نقد می كنند و دیگری را تأیید، و سرانجام یكی از آن نظرات را می پذیرند، یا نظریه دیگری را انتخاب می كنند. ولی ایشان بر خلاف همه، نقل اقوال نمی كنند بلكه ابتدا مسأله را مطرح می كنند و بعد روند استدلالش را بیان می كنند. اگر شاگرد آراء علماء را دیده و مطالعه كرده باشد، می فهمد كه دلیلی را كه استاد ذكر می كند چه كسی گفته است، و اشكال یا تأییدی را كه می كند می فهمد به سخن چه كسی اشكال یا قول چه كسی را تأیید می كند. لذا هر كس بخواهد در درس ایشان شركت كند باید مبانی و نظرات آقایان دیگر را دیده باشد. »

آیت الله محمد حسین احمدی فقیه یزدی درباره شیوه درس ایشان می گوید:
« نوعاً ایشان چند مسئله اصلی یا فرعی را كه عنوان می فرمودند بعد از توجه به ظرافتهای حدیث و روایت و یا آیه شریفه ای كه دلالت بر موضوع بحث داشت، مقایسه ای بین موضوع بحث و سایر بحثهای مشابه می نمودند و دقت عقلی و فكری خاصی در تعادل آن دو انجام می دادند، آنگاه نتیجه می گرفتند كه انصافاً نتیجه علمی و جدید بود. و حقیقتاً مطلبی را كه ذكر می كردند ناشی از اوج و عظمت دید و فكرشان بود كه از ائمه علیهم السلام و اسلام گرفته بود و اجتهاد صحیح نیز هم این گونه بحث و تجزیه و تحلیل كردن است. »

موعظه در درس
حجة السلام والمسلمین قدس، امام جمعه كلاچای كه خود سالها در درس ایشان حضور داشته است می گوید:
« روال آیت الله العظمی بهجت این بود كه پیش از شروعِ درس، حدود ده دقیقه موعظه می كرد، ولی نه به عنوان موعظه بلكه به عنوان حكایت حال بزرگان گذشته. و معلوم بود كه منظور اصلی آیت الله مصباح یزدی كه سالها در درس خارج فقه ایشان شركت می كردند (15سال)، علاوه بر استفاده علمی، استفاده از روحیه ملكوتی آقا بوده است. »
آیت الله مصباح در این باره می گوید:
« آیت الله بهجت گاهی داستانی را یا حدیثی را نقل می كردند كه برای ما تعجب آور بود ایشان چه اصراری دارند كه بر مطالب معلوم و روشن تكیه می كنند، از جمله مطلبی كه ایشان در تذكّرات پیش از درس اصرار می كردند امامت امیر المؤمنین علیه السلام بود، ما تعجب می كردیم كه ما مگر در آن حضرت شك داریم كه ایشان این قدر اصرار دارند كه دلائل امامت حضرت علی علیه السلام را برای ما بیان كنند. یك خورده ته دلمان گله مند بودیم كه چرا به جای این مطالب یك چیز هایی كه بیشتر حاجت ماست ( در امور اخلاقی و معنوی ) مطالبی را نمی گویند. اما بعد از این كه به پنجاه- شصت سالگی رسیدیم، در بسیاری از مباحث دیدیم كه آن نكته هایی كه ایشان چهل سال پیشتر در درسشان درباره امامت علی علیه السلام می فرمودند به دردمان می خورد. گویا ایشان آن روز می دید كه یك مسائلی بناست در آینده مورد غفلت و تشكیك قرار بگیرد.

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


دوشنبه 28/2/1388 - 15:53 - 0 تشکر 113933

شاید اگر توجه های ایشان نبود ما انگیزه ای نداشتیم درباره این مسائل مطالعه ای داشته باشیم، حتی از نكته هایی كه ایشان چهل سال پیش بیان می كردند امروز بنده در نوشته هایم در مورد مسائل اعتقادی یا جاهای دیگر استفاده كرده‌ام. »

جایگاه علمی
گواهی استادان و هم دوره ایها و نیز شاگردان برجسته كه بخشی از آن در ذیل می آید نمایانگر دقت نظر و نبوغ برجستگی علمی ایشان است:
از آن جمله گویند:
روزی ایشان در درس كفایه یكی از شاگردانِ مرحوم آخوند خراسانی به نحوه تقریر مطالب آخوند خراسانی توسط استاد اعتراض می كند، ولی با توجه به اینكه از همه طلاب شركت كننده در درس كم سنّ و سال تر بوده در جلسه بعدی پیش از حضور استاد مورد اعتراض و انتقاد شدید شاگردان دیگر قرار می گیرد، ولی در آن هنگام ناگهان استاد وارد می شود و متوجه اعتراض شاگردان به ایشان می گردد. سپس خطاب به آنان می فرماید: « با آقای بهجت كاری نداشته باشید. » همه ساكت می شوند آنگاه استاد ادامه می دهد: « دیشب كه تقریرات درس مرحوم آخوند را مطالعه می كردم متوجه شدم كه حقّ با ایشان است » و پس از این سخن، از جدیت و نبوغ آیت الله بهجت تمجید می نماید.
یكی از دانشمندان نجف می گوید:
« ایشان در درس، به مرحوم آیت الله غروی امان نمی داد، و پیوسته بحثها را مورد نقد قرار می داد. »

مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری نیز می گوید:
« ایشان با اظهار نظرهای دقیق و اشكالات مهمّ، چنان نظر استاد را جلب كرده بود كه چند روزی مجلسِ درس از حالت درس خارج شده بود، آن ایرادها برای ما هم مفید بود؛ ولی آقای بهجت برای گریز از شهرت دیگر به انتقاد نپرداختند و اگر ادامه می دادند معلوم می شد اگر بالاتر از دیگران نباشند بی شك كمتر از آنان نیستند. »

مرحوم علامه محمد تقی جعفری می گوید:
« آن هنگام كه در خدمت آقا شیخ كاظم شیرازی مكاسب می خواندیم، آیت الله بهجت نیز كه اینك در قم اقامت دارند، در درس ایشان شركت می نمودند، خوب یادم هست كه وقتی ایشان اشكال می كردند آقا شیخ كاظم با تمام قوا متوجه می شد، یعنی خیلی دقیق و عمیق به اشكالات آقای بهجت توجه می كرد، و همان موقع ایشان در نجف به فضل و عرفان شناخته شده بود. »

آیت الله سید محمد حسین طهرانی در كتاب انوارالملكوت می نویسد:
« آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی، وصیّ سید علی آقای قاضی می فرمودند: آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت در فقه و اصول به درس مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی حاضر می شدند و چون به حجره خود در مدرسه مرحوم سیّد باز می گشتند بعضی از طلابی كه در درس برای آنها اشكالاتی باقی مانده بود به حجره ایشان می رفتند و اشكالشان را رفع می نمودند. و چه بسا ایشان در حجره خواب بودند و در حال خواب از ایشان می پرسیدند و ایشان هم مانند بیداری جواب می دادند جواب كافی وشافی، و چون از خواب بر می خاستند و از قضایا و پرسشهای در حال خواب با ایشان سخن به میان می آمد ابداً اطلاع نداشتند و می گفتند: هیچ به نظرم نمی رسد و از آنچه می گویید در خاطرم چیزی نیست. »
آیت الله مشكینی می گوید:
« ایشان از جهت علمی ( هم در فقه و هم در اصول ) در یك مرتبه خیلی بالایی در میان فقهای شیعه قرار دارند. »

حجة السلام و المسلمین امجد می گوید:
« ایشان در علمیت در افق اعلی است. فقیهی است بسیار بزرگ، و معتقدم كه باید مجتهدین پای درسشان باشند تا نكته بگیرند و بفهمند، و حق این است كه درس خارج را باید امثال آیت الله بهجت بگویند نه آنهایی كه به نقل اقوال بسنده می كنند. »


تشویق بزرگان به شركت در درس ایشان

آیت الله مصباح می گوید:
« اولین چیزی كه ما را جذب كرد آن جاذبه معنوی و روحانی ایشان بود. ولی تدریجاً متوجه شدیم كه ایشان از لحاظ مقامات علمی و فقاهت هم در درجه بسیار عالی قرار دارد. این بود كه سعی كردیم خدمت ایشان درسی داشته باشیم تا وسیله ای باشد هم از معلومات ایشان بهره ای ببریم، و هم بهانه ای باشد كه هر روز خدمت ایشان برسیم و از كمالات روحی و معنوی آقا بهره مند شویم. كتاب طهارت را در خدمت ایشان شروع كردیم، ابتدا در یكی از حجرات مدرسه فیضیه چند نفر از دوستان شركت می كردند، و بعد از گذشت یك سال، یكی دو سالی هم در حجره ای در مدرسه خان (مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی) خدمت ایشان درس داشتیم، و بعدها كه ضعف مزاج ایشان بیشتر شد از آن به بعد در منزل، خدمتشان می رفتیم كه یك دوره طهارت را خدمت ایشان خواندیم، و بعد یك دوره هم مكاسب و خیارات را كه تقریباً حدود 15 سال ادامه پیدا كرد. ما در درس ایشان استفاده هایی می بردیم كه در بسیاری از درسها كمتر یافت می شد. »

شهید بزرگوار استاد مطهری(ره) نیز به درس ایشان عنایت خاصّی داشتند. آیت الله محمد حسین احمدی یزدی در این رابطه می گوید:
« آیت الله شهید مطهری درباره درس آیت الله بهجت به ما خیلی سفارش می كرد و می فرمود: حتماً در درس ایشان شركت كنید مخصوصاً در اصول، چون آقای بهجت درس آقا شیخ محمد حسین اصفهانی را دیده حتماً در درس ایشان شركت كنید.»

استاد خسرو شاهی می گوید:
« بنده در درس فقه خارج خیارات آیت الله العظمی شیخ مرتضی حائری شركت می كردم. ایشان اواخر عمر مریض بودند و درسشان تعطیل شد. یك روز وقتی كه آیت الله حایری از حرم بیرون می آمدند، به خدمتشان رفتم و پس از سلام عرض كردم: ان شاء الله درس را شروع می فرمایید؟
فرمودند: نه. بعد فرمودند:
« شما كه جوان هستید من یك ضابطه ای را در اختیار شما قرار بدهم، و آن اینكه درس كسانی شركت بكنید كه فقط نقل اقوال نكنند، بلكه اقوال را بررسی كرده و نكاتی را در درس بیان كنند كه در فعلیت رساندن ملكه اجتهاد خیلی سودمند باشد. چون درسی برای شما مفید است كه این ملكه اجتهاد را از قوه به فعلیت برساند، و تنها به نقل اقوال كفایت نكند. »
من همان جا به ایشان عرض كردم: جناب عالی كسی را با اسم برای ما معرفی بفرمایید. فرمودند: « من از اسم بردن معذورم. » عرض كردم: من در درس آیت الله العظمی بهجت شركت می كنم. ایشان اظهار رضایت نمود و تبسم كردند و فرمودند: « درس ایشان از نظر دقت و محتوا همین قاعده و ضابطه ای را كه به شما گفتم دارد، خوب است كه در درس ایشان شركت می كنید. درس ایشان از هر جهت سازنده است هم از جهت علمی هم از جهت اخلاقی، این درس را ادامه بدهید. »
تألیفات

حضرت آیت الله بهجت دارای تألیفات متعددی در فقه و اصول هستند كه خود برای چاپ اكثر آنها اقدام نكرده اند، و گاه به كسانی كه می خواهند آنها را حتی با غیر وجوه شرعیه چاپ كنند، اجازه نمی دهند و می فرمایند: هنوز بسیاری از كتابهای علمای بزرگ سالهاست كه به گونه خطی مانده است، آنها را چاپ كنید نوبت اینها دیر نشده است.

فهرست عمده تألیفات ایشان كه برخی نیز با اصرار و پشتكاری برخی از شاگردانشان به چاپ رسیده، عبارتند از:


الف) كتابهای چاپ شده:
دو كتاب فوق توسط برخی از فضلا بر اساس فتاوی ایشان تألیف و پس از تأیید آقا به چاپ رسیده است.
این كتاب در بردارنده نظرات فقهی ایشان در اكثر ابواب فقه است كه در متن وسیله النجاه آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(ره) گنجانده شده و نهایتاً جلد نخست آن با تأیید ایشان به چاپ رسیده است.
این كتاب مجموعه حواشی ایشان بر كتاب « ذخیره العباد» استادش آیت الله العظمی محمد حسین غروی اصفهانی، و نیز تكمیل آن تا آخر فقه می باشد، كه قسمتهایی از آن ابتدا با نام « ذخیره العباد» با حروفچینی نه چندان زیبا و در تعداد نسخه اندك در اختیار برخی از شاگردان و خواصّ ایشان قرار گرفت، و بعداً جلد اول از این مجموعه كه قرار است در پنج مجلد به چاپ برسد، به خاطر كثرت فروع فقهی كه توسط حضرت آیت الله بهجت بر اصل كتاب افزوده شده و جامعیت آن « جامعُ المسائل » نام گرفته و به همت برخی از شاگردان ایشان به چاپ رسید.

ب) تألیفات آماده چاپ و نشر:


آیت الله بهجت در این كتاب با سبكی ویژه و تلخیص مطالب به ترتیب مباحث
« جواهر الكلام» به بیان نظریات نو و ابتكاری خویش پرداخته اند.


این كتاب تقریبا " به ترتیب « كفایه الاصول» نگارش یافته است، و بارها توسط ایشان مورد مداقّه و تجدید نظر قرار گرفته، و نظریاتی نو در بسیاری از مباحث اصول را در بردارد.

این كتاب در بردارنده نظرات ایشان درباره مناسك حجّ می باشد.

ج) تألیفاتی كه هنوز اقدام به چاپ آنها نشده است:

كه به ترتیب مكاسب شیخ انصاری(ره) از اول تا انجام، و پس از اتمام آن ادامه مباحثی كه در مكاسب مطرح نشده بر اساس متن « شرائع الاسلام » نگارش یافته است، ایشان در این دوره از مباحث فقهی نظرات جدیدی را ارائه داده اند.

در این كتاب نیز آیت الله بهجت بسان دوره « كتاب الصلوة » به ترتیب مباحث
« جواهر الكلام» با تلخیص و نو آوری نظرات خویش را مطرح نموده اند.

همچنین ایشان در تألیف سفینة البحار با مرحوم حاج شیخ عباس قمی (ره) همكاری داشته اند، و قسمت زیادی از سفینة البحار خطی، به خط ایشان نوشته شده است.

شاگردان

با توجه به اینكه ایشان به خاطر شهرت گریزی عمدتاً در منزل خود تدریس می كردند، با وجود این افراد بسیاری از محضر آن جناب استفاده كرده و می كنند. كه برخی از آنان خود صاحب رساله و فتوی می باشند، اینك نام بعضی دیگر از آنان را با حذف القاب ذكر می كنیم:

منبع:
كتاب به سوی محبوب
كتاب برگی از دفتر آفتاب
1. رساله توضیح المسائل ( فارسی و عربی ) 2. عبدالمجید رشید پور. 3. سید مهدی روحانی. 4. علی پهلوانی تهرانی. 5. مختار امینیان. 6. محمدهادی فقهی. 7. هادی قدس. 8. محمود امجد. 9. محمد ایمانی. 10. محمد حسن احمدی فقیه یزدی. 11. محمد حسین احمدی فقیه یزدی. 12- مسعودی خمینی 13- سید رضا خسروشاهی. 14- اسماعیل عابدی. 15- حسن لاهوتی 16- عزیز علیاری 17- سید محمد مؤمنی 18- حسین مفیدی 19- محمد كریم پارسا 20- جواد محمد زاده تهرانی 21- سید صابر مازندرانی 22- شهید نمازی شیراز 23- مهدی هادوی 2. مناسك حجّ 3. وسیله النجاة 4. جامع المسائل 2. جلد اول از دوره اصول 3. تعلیقه بر مناسك شیخ انصاری 2. حاشیه بر مكاسب شیخ انصاری 3. دوره طهارت 4. بقیه مجلّدات دوره كتاب الصلوة 1. جلد اول از كتاب صلوة 1. بقیه مجلّدات دوره اصول 1. محمد تقی مصباح یزدی.

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


سه شنبه 29/2/1388 - 20:20 - 0 تشکر 114396

پیکر عالم ربانی آیت الله العظمی بهجت در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.

پیکر پاک آن مرجع عالیقدر پس از اقامه نماز آیت الله جوادی آملی در مسجد بالاسر حرم، به خاک سپرده شد.

همچنین  امشب مراسم بزرگداشت حضرت آیت الله بهجت از طرف مقام معظم رهبری در مسجد اعظم قم برگزار می‌ شود.

مجلس بزرگداشت دیگری هم از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و شورای مدیریت حوزه علمیه قم ، فردا در مسجد اعظم قم برپا خواهد شد.  

حضرت آیت الله العظمی بهجت عصر روز یکشنبه پس از 96 سال عمر پربرکت دعوت حق را لبیک گفت .

سه شنبه 29/2/1388 - 20:22 - 0 تشکر 114397

پنجشنبه؛ بزرگداشت آیت الله بهجت در حسینیه امام خمینی

در پی ارتحال عالم ربانی، فقیه عالیقدر و عارف روشن ضمیر، حضرت آیت الله شیخ محمدتقی بهجت (قدس الله نفسه الزکیه) مراسم بزرگداشتی روز پنجشنبه 31 اردیبهشت از جانب حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی از ساعت 10 تا 12 در حسینیه امام خمینی (ره) دفتر مقام معظم رهبری برگزار خواهد شد.

 مجلس ترحیم برای حضور بانوان نیز در این حسینیه منعقد خواهد بود.

سه شنبه 29/2/1388 - 20:23 - 0 تشکر 114398

رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب گفت : آیت الله العظمی بهجت درتمام عمرخود جز به خدا ، دین ، پاکی و طهارت کسی را دعوت نکرد .

به گزارش واحد مرکزی خبرحجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی امروز درحاشیه مراسم تشییع آیت الله العظمی بهجت گفت : آن عالم ربانی علاوه بر کسب مقامات علمی درحوزه دارای مقام عرفانی بود که نمونه ای مثل ایشان نداشتیم.

رییس جمهور از آیت الله بهجت به عنوان سنبل پیوستن به خدا نام برد.

احمدی نژاد که برای شرکت در مراسم تشییع و تدفین آیت الله العظمی بهجت به قم آمده بود در حاشیه زیارت حرم کریمه اهل بیت گفت : آن عالم ربانی سنبل پیوستن به خدا و دلداده اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود و زندگی سراسر نور و روشنی همراه با معنویت داشت.

وی افزود:در سوگ آن عالم ربانی که پرورش یافته اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود دهها میلیون عاشق امروز عزادارند.

احمدی نژاد گفت : علمای ناب و ربانی جلوه ای از هدایت الهی و رحمت هستند.

رئیس قوه قضائیه در حاشیه مراسم تشییع و تدفین آیت الله العظمی بهجت گفت : همگان آیت الله بهجت را به عرفان ، تقوا ، زهد ، وارستگی و عالم به عمل می شناسند .

آیت الله هاشمی شاهرودی وی با تاکید براینکه آن عالم ربانی عمرپربرکت خود را در تحصیل علم و کمالات و سیر و سلوک گـذرانـد افـزود : آیت الله بهجت استـادان بـزرگی را درک کرد و خداوند توفیقات زیادی در عرفان ، سلوک و معارف خاص الهی به ایشان داد .

هاشمی شاهرودی با بیـان اینکه آیت الله بهجت استوانه ای برای حوزه های علمیه و مسلمانـان بـود افـزود : ایشان در کمک به انقلاب نقش موثر و ارتباط خوبی با امام و مبارزان انقلابی داشتند .

رئیس قوه قضائیه افزود : در دوران دفاع مقدس آیت الله بهجت در روحیه دادن به رزمندگان نقش مهمی ایفا کرد.

رئیس مجلس شورای اسلامی ارتحـال آیت الله العظمی بهجت را ضـایعه ای برای حوزه های علمیه و مردم ایران خواند .

 لاریجانی درحاشیه مراسم تشییع آیت الله بهجت گفت: تحقیق وتتبع عمیق درفقه و اصول ، سیر و سلوک عرفانی و تواضع و فروتنی این عالم ربانی برجسته از ویژگی هایی است که ایشان را از دیگران متمایز کرده بود .

وی گفت: آیت الله العظمی بهجت معتقد بود کـه انسان باید طوری زندگی کند که ازخودش راضی باشد و خود نیز با مراقبت نفس به این مرتبه والا دست یافت .

رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد : امتزاج این ویژگی هـا بـاعث شـده بـود که ایشان شخصیتی منحصربفرد داشته باشد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.