• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 3302)
پنج شنبه 15/10/1390 - 22:12 -0 تشکر 412674
چكار كنیم تا بعداز ظهور به درد بخوریم؟

بنام خدا
با سلام

امام صادق (علیه السلام)فرمود : (اگر امام زمانم را درک میکردم ، تمام عمرم خدمتگذار ایشان بودم)

آیا ما خودمونو طوری تربیت كرده ایم تا در ظهور آن حضرت به درد او بخوریم؟

آیا تا به حال فكر كرده اید اگر امام زمان در زمان ظهور كنه آیا آمادگی اون داریم كه در خدمتش باشیم؟

آیا تا به حال فكر كرده اید شاید شما یار سیصدوسیزدهم  حضرت باشید؟ و شاید امر ظهور معلق شماست؟

آیا تا به حال فكر كرده اید با دعا در تعجیل در ظهور كار بزرگی از ما برمی آید؟

آیا تا به حال فكر كرده اید كه شاید در ركاب حضرتش به شهادت برسیم ؟

آیا تا به حال فكر كرده اید شاید ما یكی از عوامل تاخیر در ظهور باشیم؟

آیا تا به حال فكر کرده‌اید که شاید قرار است عده ای مدینه فاضله حضرت مهدی را نبینند؟

آیا تا به حال فكر كرده اید كه می تونیم توبه حقیقی كنیم و از سرداران سپاه آخر الزمان باشیم؟

آیا تا به حال فكر كرده اید كه ائمه علیها السلام از ما انتظار دارند؟

آیا تا به حال فكر كرده اید همه اولیا و انبیا دوست داشتند که به جای ما بودند و خدمت حضرت صاحب الزمان را میکردند؟
آیا تا به حال فكر كرده اید
هیچ فکر کرده‌اید که اگر ظهور حضرت مهدی(عج) ،‌در دوران حیات ما اتقاق بیافتد ،‌چه بار عظیمی بر گرده‌مان سنگینی میکند؟
اصلا میدانید که مهدی چقدرمنتظر است تا ما به او برگردیم؟ و این نه از روی نیاز او به ماست؟ و این از روی محبت او به ماست؟

پس سعی کنیم به سمت تهذیب و خودسازی قدم برداریم و مطمئنن در این مسیر امام زمانمان را هم درک کرده و در راه خدمت به ایشان کم نمیگذاریم ان شاءالله ... 

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 20/10/1390 - 20:2 - 0 تشکر 415150

SOHA_1990 گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;414415]سلام.
برای انجام هر عمل صالحی به نظرم اولین چیزی که توش گیر می کنیم، نیّت هست.
به این منظور که عمل صالحی که انجام می دیم حتی اگه انجامشم بدیم به دلیل لنگیدن نیّت خالص ما به دردمون نمی خوره.
مرحله ی اول به نظرم اتیش زدن به نیت هاست و نیت ها رو خالص کنیم. بعضی از سر ترس عذاب عبادت می کنن و بعضی و برای بهشت ولی بعضی از سر شوق و عشق به خداست که توی یه حدیث خوندم این نوع سوم عبادت ازادگان هست.
البته منظورم از عبادت نماز و دعا نیست، هرکاری که برای خدا باشه.
شاید توفیق خیلی از اعمال ازمون گرفته شده چون نیّت می لنگه.
اما راجع به این یقین و عمل صالح انجام دادن یه چیزی به نظرم رسیده، ادمی که مرده و فرصت دوباره بهش دادن، با فرض اینکه یادش نرفته چی دیده، خیلی مراعات میکنه، ترساتر می میشه و گناه جلوش بی ارزش میشه، چون بعد اون دیدن یقین پیدا می کنه که اون طرف حقه!
با این حساب من فکر میکنم چیزی که جلوی عمل ما سنگ میندازه، همین یقین ضعیف به اون طرف ماجراست. اگه زدم جاده خاکی بهم یاد بدین.
یا علی.

هوالودود

سلامٌ علیکم

همینطوره

مخلَص که نیس هیچ مخلِص هم نی...!

به عینه میبینیم خاصه ما که در جامعه مذهبی زندگی میکنیم

بکار بردن الفاظ مذهبی

بکار بردن اسم اماممون , حرفای این مدلی بیشتر برای موجه نشان دادن کارمون و خودمون هست

یکی ازین راه پول درمیاره

یکی به این طریق مزدوج میشه

یکی از همین راه به نون و نوایی میرسه و الی آخر...

گاهی هم آدم انقد ازین افراد میبینه , به خودشم مشکوک میشه , یا شرمش میشه حرفایی شبیه اونا بزنه

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
سه شنبه 20/10/1390 - 21:7 - 0 تشکر 415204

سلام
بله متاسفانه قسم خوردن اونم به نام امامها شده یه عادت یه عادت برای قشر مذهبی من که به عینه دیدم که قسم دروغ می خورن خیلی وضعیت بدی شده اگه ما هر کاری که انجام میدیم با قصد و نیت و قرب الهی باشه می تونیم بعد از ظهورم آقا درک کنیم من خودم و میگم بعضی مواقع شده به خودم میام که این چه نمازهاییه که من می خونم همش از رویه عادت شده اصلا با اخلاص نیست از خودم خجالت می کشم بعد که می خوام دعا کنم که خدا فرج و نزدیک کنه به خودم میگم آخه با این وضع نماز خوندن من و با این گناهایی که مرتکب میشه حالا آقا هم ظهور آیا من با این رفتارم می تونم درکشون کنم خیلی سخته همش می گم خدایا اول به راه راست هدایتم کن و بعد ظهور آقامون و برسون چون دیدن آقا مهم نیست مهم اینه که بتونی درکشون کنیم

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

سه شنبه 20/10/1390 - 21:48 - 0 تشکر 415216

سلام.
یکم راجع به خصوصیتهای یه نیت خالص بگیم، شاید راهشم پیدا شد.
منظور به اینکه ویژگی های یه نیت خالص رو بشمریم، بعد رفقا تشریف بیارن راه ارایه بدن حالا نظر شخصی و تجربه ی شخصی، یا هم استناد به احادیث و قران، یا هم تلفیقش؛ اینجور دیگه مجبور نیستیم یه مقاله ی 200 خطی رو بخونیم.
مطالب خورد خورد به ذهن می رسه راحتتره.
یا علی

سه شنبه 20/10/1390 - 23:54 - 0 تشکر 415292

سلام
مرسی یاس کبود اومدی
استفاده کردیم از صحبتت
التماس دعا

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
چهارشنبه 21/10/1390 - 0:47 - 0 تشکر 415317

هوالودود
سلامٌ علیکم
 یه موردی که الانه به ذهن من میاد اینه:
 شیطون هر کسی رو از راه خودش وسوسه میکنه
مثلا یکی رو با حجاب
یکی رو با مال حرام 
و...
ولی یه مومن رو که کار خوب میکنه چجوری؟
اینطوری که اون فردو نسبت به کارش مغرور کنه
مثلا طرف یه کمک میکنه به نیازمندی
بارها از ذهنش میگذره که عجب کار خوبی کردما
فک نکنم کسی اینکارو
یا هی برا دیگران از خوبیش بگه
اوهوم
غرور
چیزی که خالص بودن کارو خراب میکنه

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
چهارشنبه 21/10/1390 - 8:33 - 0 تشکر 415334

بنام خدا

سلام

با تشكر از شما دوستان گرامی

یه مورد دیگه استمرار ومداومت بر انجام كار نیك می باشد....

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

پنج شنبه 22/10/1390 - 19:37 - 0 تشکر 416267

سلام.
راجع به غرور حرفی ندارم، ولی غرور از نشانه های نیت خالص نبود.
خب، من برای اینکه راحتتر به معنی نیت خالص برسیم از متضادش استفاده می کنم.
روی به روی «اخلاص»، «ریا» رو استفاده می کنیم. یعنی ریاکاری. هر خصلتی که واسه ی ریا کاری بتونیم بشمریم، یعنی یه خصلت ناپسند و مانع برای اخلاص.
یکیش اینه که ازین که مردم ببینن که داره چه کار خوبی می کنه خوشحاله.
دومیش هم این که وقتی توی خلوت خودشه ناراحته، چون بقیه نیستن که ببینن چه کارخوبی داره میکنه.
سومیش هم میشه گفت همیشه دوست داره بهش بگن بارکلا نمازخون؛ بارکلا دعا خون قران خون و اگه یه روز این تمجیدا رو بردارن اونم رغبتش کم میشه.
از هر سه تای اینا میشه به این رسید که میزان «توجه به عمل صالحش» و «رضایت شخصی از عمل صالحش» و «جدیت و ارداه ی توی انجام عمل صالح» ؛ یه رابطه ی مستقیم ریاضی داره با « نظر مردم » و  « چشم های مردمی که می بینندش » و « تشویق و تمجید مردم».
خب عکس این ماجرا میشه اخلاص یعنی اگه اون سه تا عامل رو از نیت مون برای انجام عمل صالح حذف کنیم، بیشتر به معنی نزدیک میشیم.
با این حرفام، معنا رو به اینجا می رسونم که یکی خاصیت های یه نیت خالص این هست که چه مردم ببینن داره چکار می کنه و چه مردم نبینن توی کیفیت ظاهری باطنی کار فرقی ایجاد نشه و کیفیت عمل صالحش با میزان رضایت خدا رابطه ی مستقیم داشته باشه نه چشم های ناظر مردم.
خاصیت بعدی میزان رضایت و حزن ش راجع به عملی که انجام داده رو هم با میزان انتقاد و تشویق مردم هم تنظیم نکنه، و باز هم میزان رضایت و حزن ش به عمل صالحش، با یه ضریبی از میزان رضایت و غضب خدا تنظیم می شه.
اخریش هم میشه نوشت که میزان اراده اش برای ترک گناه یا عمل صالحش، هیچ ارتباطی به نکوهش مردم نداشته باشه و مهم ترین میزان برای تقویت اراده اش کسب رضای حق باشه و بس.

«و الله بما تعملون بصیر»

به عنوان مثال دخترکی که علی رغم تیکه انداختن رفقای مدرسه اش حجاب رو فقط چون خدا راضیه حفظ میکنه.
تا فعلا.
یا علی

پنج شنبه 22/10/1390 - 20:44 - 0 تشکر 416299

سلام دوباره.
خب، یکم دیگه بنویسم و برم.
تا اینجا نظرم رو با ریا توضیح دارم، اینکه اول رفتم سراغ ریا واسه این بود که لباس اعتقادات خودم رو اول اگه از عین نجاست ریا پاک نکنم نمیشه بعدا بهش عطر ایمان و یقین زد و رفت سمت خونه ی خوبان عالم.
وقتی از همه ی نمرات زیر صفری که اعمالمون به واسطه ی ریا میگرفت، تازه داریم صفر میگیریم(با حذف دست و پا شکسته ی ریا از نیتمون ) می خوام نظرم رو ادامه بدم با این رویه که چه جوری میشه 1 یا 2 گرفت؟(قبول یک و دوی من هم با تبصره ی عاشورا)
خب اولین کاری که به نظرم میرسه اینه که باید نخستین کلمه های توحیدی که وقتی نوزاد بودم تو گوشم خوندن رو باید جدی تر بگیرم. منظورم «
لااله الا الله» هست. این کلمه واکسنی هست که درمان خیلی از بیماری های اخلاقی معرفتی من هست ولی فعلا من برای ریا و اخلاصم نیازش دارم، خب کلمه دو بخش داره، اول میگیم «لا اله» یعنی اهای ریاکار، دنیازده اولیش راه خلاص شدن اینه که طمع رو از غیر همه ی «اله» های خودساخته ی دیگه بردار و همه ی نیت هات و حتی کارهات برای رضای هیچ کسی نباشه «الا الله». یعنی توحیدم رو درست کنم، چون میگن از همون دری که ریا وارد میشه شرک هم توجیبش میاد توی قلبت. پس شد محاکمه ی نفس به جرم «شرک» احتمالی به واسطه ی «ریا» و متر کردن اعمال و نیّاتم با این کلمه «لا اله الا الله».
قدم دوم فهمیدن هست که به میزان علم و اگاهی و یقین من ربط داره، اگر هم نمی فهمم خدا برام از اسمون فرستاده این راز رو که : «
یا أَیُّهَا اَلنَّاسُ أَنْتُمُ اَلْفُقَراءُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَللَّهُ هُوَ اَلْغَنِیُ‏»؛ خب تکلیف معلوم شد. وقتی فقیری، نه تنها تو! همه چه رییس و وکیل، اعمالت رو برای رضای فقرای دوروبرت که انجام نمیدی دیگه چون چیزی ندارن که بهت به عنوان دستخوش بدن! عقلم باید اینجا به این یقین برسونتم که به صاحب همه ی این فقرا عرضه کنم اعمالم رو و قبل مردنم به یقین برسم که ...
سومین مرحله ای که تو ذهنمه اینه که به حرف حضرت مولا(ع) گوش بدم و از این ارزوها کم کنم، چون ارزوها دل رو به دنیا گره میده و توی خلوت بجای ورق زدن دفترچه اعمالم می شینم و به دفترنقاشی ِ ارزوهام سرگرم میشم و حتی شاید یکی دوتا نقاشی دیگه هم کشیدم و این خودش بوی خوش گل محمدی رو از عطر ایمانم میگیره، و دوباره ...
فعلا همینا رو می تونم بگم.
تا فعلا یا حق

پنج شنبه 22/10/1390 - 22:56 - 0 تشکر 416352

به نام خدا
سلام

حاج همت میگه: "برای اینکه لطف و رحمت خدا شامل حالمون بشه باید اخلاص داشته باشیم و برای این که اخلاص داشته باشیم هم باید از همه چیزمون بگذریم.... همه چیزمون برا خدا باشه... قلم برمیداریم برا رضای خدا باشه... حرف می زنیم برای رضای خدا باشه" و همین طور میگن...

تو این گذشتنه هم خیلی حرف هست... مثلا وقتی همزمان با یکی وارد یه هیئت یا حالا هرجا میشیم، واسه نشستن تو یه جای خوب باهاش مسابقه ندیم...

یا مثلا از حقمون برا رضای خدا بگذریم... آها، یه حدیثی داریم که ""خدا از داد و جدل بدش میاد حتی اگه به حق باشه""(نقل یه مضمون) مثلا من سر ِ مسایل کوچیک و جزیی شاید با داداشام دعوام شه... درصورتی که امتحان کردم، هربار از حقم گذشتم و سکوت کردم، ماجرا به نفع من تموم شد... این یه مثال ساده و کوچیک و شاید خنده دار بود... ولی میشه تعمیمش داد و بزرگترش رو به یادمون بیاریم

یه جمله ای هم از شهید آوینی.... میگن که """ کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید، تفاوتش شاید همین قدر باشد که حسین(ع) در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا!"""

به هرحال ، به نظرم پاکی نیت تمرین می خواد و مراقبت... همون چهار مرحلهه.... "مشارطه" ، "مراقبه" ، "محاسبه" ، "معاقبه"....


نیتامون پاک انشاءالله!
یاحق

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 23/10/1390 - 13:42 - 0 تشکر 416459


بنام خدا
سلام
SOHA_1990 گرامی باتشكر از بحثهای خوبتون استفاده می كنیم....

dehkade2010 گرامی استفاده كردیم ممنون جالب بود....

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.