• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 4003)
دوشنبه 6/3/1387 - 17:17 -0 تشکر 41072
روح زنگ زده شناسی!!

چه بوی خوبی میدی!!

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است

***************************************************

سلام
 
اول از هر چیز باید معذرت بخوام از جناب روح زنگ زده گرامی بابت این مطلب
این مطلب با در نظر گرفتن جنبه بالای شما ثبت شد


دوم خودتان خواستید دوستان که من اینجورکی باشم این ورژن اینجورکی من
هم همینه

هاهاها

سوم دخترهای عزیز تبیانی در این مکان هر بلایی خواستید میتونید سر این روح زنگار زده بیارید


چهارما برید مطلب رو بخونید دیگه بابا چرا منو نیگا میکنید

پنجما این مطالب بعضیهاش در مورد یکی دیگه(سوء تفاهم نشه ها، اوشون! برادر بسیار خوب من هستن)
صدق میکنه
ولی از اوونجایی که ایشون فعلا بهونه دستم نداده هیچی نمیگم


خب دیگه برید چند واقعیت پنهان در مورد روح زنگار زده رو بخونید

آهان آهان ششم
امیدوارم روح زنگار زده چی نشید که غیرت منو به جوش میارید
من امتحان داااااااارم هق هق



 
 موفق باشید

......................... 

 

یلدای عشق


یا علی از تو مدد

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
سه شنبه 28/3/1387 - 17:49 - 0 تشکر 43810

سلام

یلدا جونم نگران نباشی هااااااااا

من اینجام پشتت.....روتو بكن عقب...آهان حالا دیدی

تو فقط بگو من بخندم

من اونقدر می خندم كه....

الان در حال انفجارم....بسه ....می تونم دیگه نخندم؟؟؟

در پناه حق 

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

سه شنبه 28/3/1387 - 18:18 - 0 تشکر 43812

سلااااااااااااااااام

یلدا جووووووووووونم من دارم میخندم عزیز...............

من همیشه گفتم که به هم بخندیم...با هم نخندید...ای بابا هول نکنید دونه دونه بخندید..الان این روح دوباره میره برمودا و پیداش نمیشه ها....

به به روح عزیز...کی برگشتین به سلامتی؟!؟!؟!

..................

اندر احوالات  روح آمدستندی که روزی...

روزی که جناب روح برای استخدام تشریف برده بودن برای مصاحبه....

اقای محترمی که مسئول بوده خیلی متشخص میگیه:

عذر میخوام جناب روح شما با کامپیوتر اشنایی دارید؟؟؟

جناب روح اولش اینجوری میشهو میگه:

تا حدودی....

-خب پس بفرمایید این کامپیوتر رو روشن کنید(در حالیکه به کامپیوتر کنار دستش اشاره میکنه...اونم یه دونه از همین کامپیوتر های معمولی خونگی....)

-چیزه...خب من گفتم تا حدودی...اما نه تا این حد!!!!

..............

همچنین در خاطرات روحی امده است که....

روزیکه جناب روح کامپیوتر خریده بودن...ده روز بعدش کیس رو میزنن زیر بغل و می برن پیش همون نمایندگی که خریده بودند و با عصبانیت میگن:

اقای محترم!!!

این کیس که هنوز هیچی نشده خراب شد!!

-شما نگران نباشید...مشمول گارانتی هست...بفرمایید مشکل از کجاست تا ما رایــــــــــگان تعمیرش کنیم....

روح که از خوشحالی این که نباید پولی بده در روح خود نمی گنجید گفت:

راستش از دیروز تا حالا این جا لیوالنیش بیرون نمیاد!!!

دوستان عزیز.....هیچ جاش خنده دار نبود...اینا بخشی از دفتر خاطرات روح هست...حالا ادامه داره....

اااااااااا

فرشته ی مهربون همش تقصیر یلداست.....من دیگه دروغ نمیگم!!!

فرشته ی مهربووووووون....یلدا منو اغفال کرد!!!!

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

سه شنبه 28/3/1387 - 18:51 - 0 تشکر 43819

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است 

*************************

سلام

واااااای مردم از خنده 

حس غریب جان خیلی جالب بود

فکرشم نمیکردم دیگه تا این حد...الان دیگه واقعا به مظلومیتت پی بردم

راستش من فکر میکردم روح کامپیوتر بلده...آخه آموزش فتوشاپی راه انداخته بود...نچ نچ نچ

واقعا اینجاست که پی به ماهیت واقعی این روح میبریم...

هوووم...

راستی اینو ببین حس جان...

اون روزی که روح زنگ زده از مثلث برمودا اومد با ذوق و شوق رفتم گفتم وااااااای روح زنگار زده

رفته بودی مسافرت چی آوردی از مسافرت؟؟؟؟

میدونی چی گفت؟؟؟گفت:

تشریف...

پنجره ی خیال جان پاشو دختر...تو هنوز داری میخندی؟؟؟پاشو پاشو...پاشو روده معده واست نموند

پاشو ببینم...

بسه خانوم خندیدن هم حدی دااره... 


.........................

یلدای عشق


یا علی از تو مدد

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
پنج شنبه 30/3/1387 - 6:1 - 0 تشکر 44053

آی روح زنگ زده آخ ببخشید از دهنم در رفت روح زنگار زده کجایی که یونس بفریادت رسید کجایی

اول بزار یکم دشتی برا تو و خودم بخونم تا یکم گریه کنیم . ای دل... / بابا بزار بخونم هنو هیچ نشده داری مثل یه بچه که شیر می خواد گریه می کنی ؟

روح میگه : یه مشکلی برام پیش اومده فقط خودت میتونی حلش کنی ؟ یونس : بابا تا باشه از این کارا بابا نکنه عاشق شدی . روح: نه بابا موضوع این حرفا نیست یونس : پس چیه ؟ روح : (با گریه بچگونه که مامانشونو می خوان) چندا دختر تو تبیان حالم گرفتن ؟ یونس : چطور مگه چه کار کردی ؟ روح : هر وقت میام بهم می گن روح زنگزده یونس : ای روح من تو رو می شناسم . من تورو بزرگت کردم حتما یه کاری کردی ؟ روح : بابا مگه سوار آسانسور . کامپیوتر کاری داشتن فقط یکم استرس داشتم .یونس : یادمه زمان تیرکمون شاه یه روحی بود درست عین تو که هی مردم بهش می گفتن زنگ زده بنده خدا 2 نفر بودن به اسم یلدای عشق و حس غریب که هی بهش طعنه می زدند آی آی آی . من نشستم نقشه کشیدم که این روح رو چطور از حالت ناراحتی درش بیارم .

یه دفعه کلم مثله ایکی اوسان شروع کرد به فکر کردن . یه دفعه یه چی اومد تو ذهنم که وقتی انجامش دادم دیگه این روح جون گرفت . حالا اگه می خوای انجامش میدم چون فکر خیلی خوبیه فقط یلدای عشق و روح زنگارزده موافقت کنند .

http://rahpoyvesal.blogfa.com
دوشنبه 31/4/1387 - 15:29 - 0 تشکر 48680

یلداخانوم گل گلاب

به نظرمن برادرتون جناب روح می خواستن درصد جنبه ی شمارو بسنجن ودربیارن  حرف هایی كه توی خونه زده می شه رو كی به بیرون درز می ده!!!!!!!   یه نظردیگه هم دارم اونم اینه كه جناب روح شما چقدر باجنبه این!!!!!!!یلداخانوم مگه امتحان نداشتیییییی؟ برو به درست برس یه موقع تجدید می شیا(بگوخدانكنه)                       panah60

و او تنها پناه  همه ي ماست...
سه شنبه 7/8/1387 - 21:1 - 0 تشکر 67972

به نام او که آرام قلب من است

سلام

چقدر دلم برای انجمن چند وقت پیش تنگ شده... که هر چقدر همه با هم شوخی میکردن و میگفتن ومیخندیدن و ... هیچ وقت حدو ومرزها شکسته نمیشد

کدورت پیش نمیومد... باوجود اینکه جو صمیمی بود احترام ها خیلی بیشتر بود... صبح تا شب همه جا دعوا نبود... همه در عین صمیمیت با هم بحث میکردن ...

چقدر خوب بود اون موقع ها... 

دلم تنگ شده واسه اونروزا...حس غریب جون؟

چقدر میخندیدیم اون روزا...

دلم واسه خنده تنگ شده... 

هووم

دلتون دریایی

شب و روزتون رویایی

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
چهارشنبه 8/8/1387 - 16:45 - 0 تشکر 68094

سلام...........

نگو انه جااااااااااااااااااااان......

خیلییی خیلییییییییییییییییییییییییییییییییی جای تاسف داره......

اون حس غریبی که همه ی تبیان داشت و همه رو جذب خودش میکرد.....نیست!!!

اینجا رو غبار گرفته.....یه دود، همه جاشو خاکستری کرده...

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

دوشنبه 13/8/1387 - 16:45 - 0 تشکر 68593

آنه ! وقتی از پشت پنجره ی تنهاییه نگاهت ، برادرت را مسخره میکردی ، روزهایت چگونه گذشت ؟

وقتی به عذاب وجدان دچار شدی و ماریا و متیو به دادت نرسیدند ، زندگیت چگونه گذشت ؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ما که فعلا از طرف جانشین طنز طرد شدیم . اما به احترام دوستان که به مباحث ما نظر میدن ، ما هم یه نظر میدیم که نامردی نشه .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

روح زنگار زده ! افسوس مخور به روزهای بازیچه شدن . روزهای روشنی در انتظار توست . کدام چاقو دیدی که دسته ی خود ببرید ؟ چرا به خواهر خود این گمان باشد ؟

هیچی  !  باز آهن ربا  چسبید به مغزم . دوباره باید برنامه نویسی کنم . ارور ! ارور !

دینگ ! دینگ ! ارور ! هم اکنون ری استارت شد . نوار مغزم : >>>

^^^ـــــ^ـــ^ـ^ــــــــ^^^^ـــــــ^ـ7ـ^ـ^ـ^ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

دوشنبه 13/8/1387 - 18:17 - 0 تشکر 68614

به نام او که آرام قلب من است

سلام

دوست گرامی اینجا که ثبت مطلب و ... نیست که اگه کسی به مبحثت سر زد تو هم

سر بزنی و جواب بدی و اگر نه.....

من خوشحال میشم اگر دوستان از مباحثم استقبال کنن اما اینجوری هم نیستم

که تو مباحث کسی شرکت کنم که اونم جواب بده

دلتون دریایی

شب و روزتون رویایی

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.