استقلال احساسی و رفتاری*
شبی با دوستم از کنار یک دکه روزنامه فروشی رد میشدیم، دوستم روزنامه ای خرید و مودبانه از صاحب دکه تشکر کرد ولی صاحب دکه هیچ پاسخی به تشکر او نداد!
همانطور که دور می شدیم من گفتم: چه مرد ترش رو و عبوسی
دوستم شانه هایش را با بی اعتنایی بالا انداخت و گفت: او هر شب همین طور است
پرسیدم: پس چرا همیشه به او احترام میگذاری و مودب هستی؟
دوستم گفت: چرا به او اجازه دهم برای رفتار من تصمیم بگیرد!!!؟؟؟