• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 7664)
دوشنبه 21/9/1390 - 17:11 -0 تشکر 400105
"اصلاح شعر"

اگر شعری دارید که فکر می کنید در بعضی از بیت های آن مشکل وزنی وجود دارد ، شعر خود را در این مبحث قرار دهید تا بنده حقیر و سایر دوستان شعر شما را همراه با نکات آموزشی اصلاح کنیم. ( موفق باشید  )

[ هر کسی از ظن خود شد یار من                 از درون من نجست اسرار من ]

دوشنبه 5/10/1390 - 18:17 - 0 تشکر 406665

برزخ گفته است :

سلام

استاد رهای عزیز

من  این تاپیک رو امروز دقیقتر ددیم تا رسبدم به شکسته نفسی شما...قبلاهم گفتم من نه خودم رو شاعر میدونم ونه تخصص ادبی دارم ولی در مورد این شعر شما سوالی برام پیش اومده .به احتمال زیاد بنده اشتباه می کنم امبوارم با توضیحتون منو از اشتباه در بیارید..

در مورد قافیه ها فکر می کنم "آهسته"با بقیه قافیه ها همخونی نداره

behroozraha گفته است :
[quote=برزخ;29918;406657]

[quote=behroozraha;558041;400712]جلیل جان اجازه بده من این عزلم را برای تقطیع و رفع اشکال اینجا بیارم
ممنونم میشم راهنمایی ام کنید.
(وابسته شب)
یاد فردا می كنم من در سكوت خسته شب
عقده دل می گشایم در حصار بسته شب

چشمه ای سـازم به پای یاد او تا صبح روشن
همنوایی می كنم من با دل بشكسته شب

این دل بی طاقت امشب با امید پر گشادن
می نشیند چون كبـوتر بر سر گلدسته شب

تا سحرگه در هوایش دیده بر هم كی گذارم
می ربایـد خواب چشمم ناله آهسته شب

تا فلق می گسترانم فرش دل را زیر پایش
چونكه آید ز انتهای كوچه پیوسته شب

شد (رها) در انتظار نغمه شاد سحرگه
گرچه شد این قلب عاشق دائماَ وابسته شب

بهروز ((رها))

ممنونم استاد برزخ

از حسن توجه تان سپاسگزارم

منتظر میمونیم تا جلیل جان پاسخ بدهند

سه شنبه 6/10/1390 - 21:58 - 0 تشکر 407241

استاد شرمنده نکنید دیگه. حالا بخاطر اینکه بی ادبی نباشه من نظر خودمو میگم.

احتمالا منظور جناب برزخ گرامی اینه که واژه های :
خسته - بسته - بشكسته - گلدسته - پیوسته - وابسته ==> همگی در هجای آخر برابر ــَـ سته هستند

ولی واژه ی آهسته در هجای آخر خود برابر ــِـ سته هست و با سایر قافیه ها از لحاظ ظاهری متفاوت است

البته از نظر وزن شعر هیچ مشکلی پیش نمیاد چون ارزش وزنی فتحه و کسره با هم برابر است.

[ هر کسی از ظن خود شد یار من                 از درون من نجست اسرار من ]

سه شنبه 6/10/1390 - 22:6 - 0 تشکر 407250

behroozraha گفته است :
[quote=behroozraha;558041;406514]ایران ====> ء ی ر ا ن ====> صامت + مصوت بلند + صامت + مصوت بلند + صامت
جلیل جان اینو یه خورده توضییح بده.
چرا (ای) را به صورت (ا) و (ی) هجی می کنیم
آیا (ای) به تنهایی نمیتونه یک مصوت بلند باشه؟

استاد اگه فکر می کنید جایی دارم اشتباه میگم حتما گوشزد کنید ، چون از اینکه به کسی آموزش غلط بدم ، بیم دارم.

من (ای) رو بصورت (ا) و (ی) هجی نکردم.

از اونجایی که یه قاعده به ما میگه هیچ واژه ای با مصوت شروع نمیشه من اول هجی کردن صامت که همون همزه هست رو  قرار دادم

درسته ؟

[ هر کسی از ظن خود شد یار من                 از درون من نجست اسرار من ]

سه شنبه 6/10/1390 - 22:10 - 0 تشکر 407253

متشکرم عزیز
استفاده کردم
مطلبی در پاسخ بعدی میارم لطفا بفرمائید آیا میتونه پاسخ مناسبی برای پرسش برزخ جان باشه؟

سه شنبه 6/10/1390 - 22:12 - 0 تشکر 407256

حرف دخیل: دخیل حرف متحركی است كه بین حرف «روی» و الف تاسیس می‌آید. مانند حرف «ی» در حكایت و شكایت یا حرف «و» در طراوت و حلاوت.

تكرار حرف دخیل مثل حرف تأسیس واجب نیست و جزو مستحبات است و اما اگر شاعری رعایت كند،ضمن آنکه به عموم خوانندگان اشعارش لطف کرده است به زیبایی قافیه و در مجموع شعر افزوده است. اما حركت حرف دخیل لازم و واجب است، مگر آنكه حرف «روی» متحرك شود. یعنی چی؟ یعنی اینكه «شاعر» با «باور» قافیه نمی‌شود. به خاطر اینكه حركت حرف دخیل در این دو كلمه متفاوت است. در شاعر حركت حرف دخیل كسره است و در باور فتحه، در صورتی كه اگر حركت حرف دخیل در قافیه یک شعر فتحه باشد همه باید فتحه باشد، اگر ضمه است همه باید ضمه باشد. مگر آنكه حرف روی متحرك باشد.

حرف دخیل قافیه یك حركت بر آن روا

فتحه اگر بود یكی، ضمه و كسره نابه جا

لیكن اگر «روی» آن در حركت شود بدان

فتحه یكی، ضمه یكی، كسره برای هر كجا

"مگر آنكه حرف «روی» متحرك باشد" یعنی چی؟ یعنی اختیارات شاعری در قافیه. همانگونه كه در عروض، شاعر اختیاراتی دارد و مثلاً می‌تواند در جایی، هجای كوتاه و بلند را جابه جا كند، در قافیه هم اختیاراتی دارد. مثل همین قافیه كردن شاعر با باور. یا ظاهر با یاور و چادر... و همان طور كه گفته شد، زمانی مجاز به این كار هستیم كه حرف «روی» متحرك شود. یعنی حرفی به آن افزوده گردد. مثلاً به جای باور بگوییم باوری. به جای شاعر بگوییم شاعری. كه در اینجا حرف روی «ر»، متحرك شده است. مثال از حضرت مولانا:

در تو نهان چهار جو هیچ نبینیش كه كو

همچو صفات و ذات هو هست نهان و «ظاهری»

جنگ میان بندگان كینه میان زندگان

او فكند به هر زمان اینت ظریف «یاوری»

جوشش شوق از كجا جنبش ذوق از كجا

لذت عمر در كمین رحم به زیر «چادری»

حالا كه صحبت از اختیارات شاعری در قافیه شد و توانستیم بامتحرك كردن حرف «روی» حرف دخیل را با اعراب مختلف از قبیل ضمه، فتحه و كسره به كار ببریم، بد نیست همین جا به مطلبی كه مشابهت بسیاری با موضوع مورد بحث ما دارد، اشاره كنم. البته می‌بایستی این موضوع را در قسمت حركات قافیه مورد بررسی قرار می‌دادیم، اما به دلیل مشابهت با موضوع همین جا، جای طرح آن است.

طبیعی است كه «دل» با «مفصل» و با «تناول» قافیه نیستند. اما اگر حرف «روی» یعنی «ل» متحرك شود، می‌تواند این كلمات با هم قافیه شوند. همچنانكه شیخ اجل سعدی چنین كرده است:

دنیا نیرزد آنكه پریشان كنی دلی

زنهار بدمكن كه نكردست عاقلی

آن پنجة كمانكش و انگشت خوشنویس

هر بندی اوفتاده به جایی و مفصلی

درویش و پادشه نشنیدم كه كرده‌اند

بیرون ازین دو لقمه روزی تناولی...

در آخر این نکته را هم بگویم با این که با این روش ما در واقع قافیه سازی کرده ایم و گرچه ایرادی در کار نیست اما این نوع قافیه ها دلچسب ومحکم نیستند.

سه شنبه 6/10/1390 - 22:15 - 0 تشکر 407262

behroozraha گفته است :
[quote=behroozraha;558041;406514]ایران ====> ء ی ر ا ن ====> صامت + مصوت بلند + صامت + مصوت بلند + صامت
جلیل جان اینو یه خورده توضییح بده.
چرا (ای) را به صورت (ا) و (ی) هجی می کنیم
آیا (ای) به تنهایی نمیتونه یک مصوت بلند باشه؟

استاد جلیل

این پرسش من هم بی پاسخ ماند.

سه شنبه 6/10/1390 - 22:43 - 0 تشکر 407285

behroozraha گفته است :

استاد جلیل

این پرسش من هم بی پاسخ ماند.

behroozraha گفته است :
[quote=behroozraha;558041;407262]

[quote=behroozraha;558041;406514]ایران ====> ء ی ر ا ن ====> صامت + مصوت بلند + صامت + مصوت بلند + صامت
جلیل جان اینو یه خورده توضییح بده.
چرا (ای) را به صورت (ا) و (ی) هجی می کنیم
آیا (ای) به تنهایی نمیتونه یک مصوت بلند باشه؟

آقا ما بگیم!!!

هیچوقت یک هجا نمی تونه با مصوت شروع بشه. برای همین میگیم کلمه ای مثلا آب که ظاهرا با مصوت شروع شده رو باید این جوری هجی کرد

همزه(به عوان یک صامت)+ ا(به عنوان یک مصوت) + ب(به عنوان یک صامت)

ایران هم همینطور

چهارشنبه 7/10/1390 - 8:57 - 0 تشکر 407346

behroozraha گفته است :
[quote=behroozraha;558041;407256]حرف دخیل: دخیل حرف متحركی است كه بین حرف «روی» و الف تاسیس می‌آید. مانند حرف «ی» در حكایت و شكایت یا حرف «و» در طراوت و حلاوت.

تكرار حرف دخیل مثل حرف تأسیس واجب نیست و جزو مستحبات است و اما اگر شاعری رعایت كند،ضمن آنکه به عموم خوانندگان اشعارش لطف کرده است به زیبایی قافیه و در مجموع شعر افزوده است. اما حركت حرف دخیل لازم و واجب است، مگر آنكه حرف «روی» متحرك شود. یعنی چی؟ یعنی اینكه «شاعر» با «باور» قافیه نمی‌شود. به خاطر اینكه حركت حرف دخیل در این دو كلمه متفاوت است. در شاعر حركت حرف دخیل كسره است و در باور فتحه، در صورتی كه اگر حركت حرف دخیل در قافیه یک شعر فتحه باشد همه باید فتحه باشد، اگر ضمه است همه باید ضمه باشد. مگر آنكه حرف روی متحرك باشد.

حرف دخیل قافیه یك حركت بر آن روا

فتحه اگر بود یكی، ضمه و كسره نابه جا

لیكن اگر «روی» آن در حركت شود بدان

فتحه یكی، ضمه یكی، كسره برای هر كجا

"مگر آنكه حرف «روی» متحرك باشد" یعنی چی؟ یعنی اختیارات شاعری در قافیه. همانگونه كه در عروض، شاعر اختیاراتی دارد و مثلاً می‌تواند در جایی، هجای كوتاه و بلند را جابه جا كند، در قافیه هم اختیاراتی دارد. مثل همین قافیه كردن شاعر با باور. یا ظاهر با یاور و چادر... و همان طور كه گفته شد، زمانی مجاز به این كار هستیم كه حرف «روی» متحرك شود. یعنی حرفی به آن افزوده گردد. مثلاً به جای باور بگوییم باوری. به جای شاعر بگوییم شاعری. كه در اینجا حرف روی «ر»، متحرك شده است. مثال از حضرت مولانا:

در تو نهان چهار جو هیچ نبینیش كه كو

همچو صفات و ذات هو هست نهان و «ظاهری»

جنگ میان بندگان كینه میان زندگان

او فكند به هر زمان اینت ظریف «یاوری»

جوشش شوق از كجا جنبش ذوق از كجا

لذت عمر در كمین رحم به زیر «چادری»

حالا كه صحبت از اختیارات شاعری در قافیه شد و توانستیم بامتحرك كردن حرف «روی» حرف دخیل را با اعراب مختلف از قبیل ضمه، فتحه و كسره به كار ببریم، بد نیست همین جا به مطلبی كه مشابهت بسیاری با موضوع مورد بحث ما دارد، اشاره كنم. البته می‌بایستی این موضوع را در قسمت حركات قافیه مورد بررسی قرار می‌دادیم، اما به دلیل مشابهت با موضوع همین جا، جای طرح آن است.

طبیعی است كه «دل» با «مفصل» و با «تناول» قافیه نیستند. اما اگر حرف «روی» یعنی «ل» متحرك شود، می‌تواند این كلمات با هم قافیه شوند. همچنانكه شیخ اجل سعدی چنین كرده است:

دنیا نیرزد آنكه پریشان كنی دلی

زنهار بدمكن كه نكردست عاقلی

آن پنجة كمانكش و انگشت خوشنویس

هر بندی اوفتاده به جایی و مفصلی

درویش و پادشه نشنیدم كه كرده‌اند

بیرون ازین دو لقمه روزی تناولی...

در آخر این نکته را هم بگویم با این که با این روش ما در واقع قافیه سازی کرده ایم و گرچه ایرادی در کار نیست اما این نوع قافیه ها دلچسب ومحکم نیستند.

سلام

ممنون از تو ضیحاتتون

                          این نیز بگذرد.....
چهارشنبه 7/10/1390 - 11:30 - 0 تشکر 407430

استاد رها گرامی و سبحان جان

من که پاسخ پرسش استاد رو داده بودم !!!!!

[ هر کسی از ظن خود شد یار من                 از درون من نجست اسرار من ]

چهارشنبه 7/10/1390 - 11:35 - 0 تشکر 407431

توضیحاتـتون رو هم مطالعه کردم ، متشکرم

[ هر کسی از ظن خود شد یار من                 از درون من نجست اسرار من ]

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.