[quote=samare93;707283;400016]
سلامی دوباره به جانباز عزیز صندلی داغ
*** سلام علیکم، تا شهادت راهی باقی نیست.
سری ششم سوالات بنده:
*** ماشاءالله، دقیقا چند سری سوال تدارک دیدین؟!
دست بزن که نداری؟؟؟
*** با اون توصیفات ظاهری که ارائه کردم، این سوال پرسیدن داشت؟! نه که ندارم، دست بزنم کجا بوده؟!
قبل از غذا دستاتو میشوری؟؟؟
*** صد در صد، بعدشم می شورم
از غذای دانشگاه خوشت میاد ؟؟؟
*** یه مدت که تو غربت سراسری می خوندم، همیشه غذای دانشگاه بود، خیلی هم می چسبید (به جز یکی از غذاهاشون، که فکر نمی کنم جز دست اندرکاران دانشگاه، کسی از ماهیت و نام اون غذا آگاه بوده باشه) ولی الان که تو شهر خودم، پیام نور می خونم، خوب غذای دانشگاه نمی خورم که ببینم خوبه یا نه.
تا به حال چند بار به دخترا متلک انداختی ؟؟؟راستشو بگو!!!
*** وای ثمره خانوم، ناسلامتی هم انجمنی هستیم ما، یه تخفیفی، ملاحظه ای.نه والا از این اقدامات خطرناک انجام نمی دم، الانم که زمانه خیلی خراب شده، گاها خواهران عزیز متلک بارمون می کنن.
دخترا هم بهت متلک میندازن؟؟ اگه آره چی گفتن؟؟؟
*** عه؟ پس اینم می خواستین بپرسین؟ من زودتر جواب دادم.آره خوب، به منِ سر به زیر!! هم رحم نکردن.مثلا اردبیل که درس می خوندم، من از صبح تا شب تو دانشگاه بودم، خبر نداشتم چهرۀ شاخص و آشنایی شده باشم، یه بار که داشتم از خودپرداز دانشگاه پول برداشت می کردم، دو تا خواهر دانشجو اومدن تو صف، منو که دیدن، یکی به اون یکی گفته :"اِ ، کلانتر هم که این جاست" و هوای سرد اردبیل (نه چیز دیگه ای) اجازۀ ایستادن و پاسخ دادن بهم نداد.
اگه ببینی توخیابون یه پسره به یه دختره متلک میندازه راست راست تماشا می کنی و خندی یا نه؟؟؟
*** ای بابا، دلتون خوشه ها، تا من شاهد فرآیند متلک اندازی بودم، دختران عزیز نیازی به دفاع و دخالت دیگران نداشتن، کافیه یه پسری یه چیزی بگه، اینقدر با لبخند و صدور جوابیه و ... ادامه می دن موضوعو که طرف مصمم تر هم میشه.یعنی مواردی که من دیدم به نظر نمی اومده دخترا راضی به دخالت کسی باشن.
گاها هم یه متلکایی می گن که آدم هر کاری می کنه نمی تونه جلو خنده شو بگیره.البته تو روشون نمی خندم که بدترش کنن.
اگه یه موتور سواره بیاد کیف یه دختره رو بقاپه و بعدش دختره بگه دزد دزد و بگیریدش میری بگیریش یا این که خودتو قاطی مسئله نمی کنی و در می ری؟؟؟
*** تست فردینه این؟! خوب من هیجانو دوست دارم، حالا درسته دخترا بی پناهترن و دل آدم به حالشون می سوزه ولی مثلا پیرمرد هم باشه، خوب اگه ببینم کمکی از دستم ساخته اس دریغ نمی کنم.ماجرائه دیگه، می چسبه.
اگه یه پیرزن بهت بگه سبد میوه ام رو تا در خونه ام ببر می بری یا این که بهونه در میاری و نمی بریش؟؟؟
*** نه اتفاقا خیلی این مورادو دوست دارم، هر وقت بگن سعی می کنم کمک کنم.
اگه یه گدا تو خیابون ازت درخواشت پول کنه بهش میدی؟؟؟
*** خوشبختانه یا متاسفانه خیلی سستم در این مورد، به کم هم راضی نمی شم، کلا نمی تونم کمک نکنم، مگه جاهای شلوغ که جماعت هی نگاه می کنن، اونجاها یه حسی بهم دست می ده که شاید کمک نکنم.ولی کلا با این نظر که می گن طرف گدا نیست، دروغ می گه، پول چرا می دی بهش، نیستم.به نظرم هر کی ازم درخواست کمک کنه من وظیفه دارم کمکش کنم.البته بگما تو تبریز کم گدا به چشم می خوره.
دست به جیبی؟؟؟
*** فکر کنم آره، اگه شپشای جیبم اجازه بدن، بااطمینان تر جواب می دم.
توجیبات معمولا چه ابزاری وجود داره؟؟؟؟
*** چیز خاصی نیست، یه ضامن داره، یه فیته، چند نخ سیگار، همین.خیلی خوب، شوخی وزیتی (اینو کی می گه همیشه؟!) تو جیبام معمولا گوشی موبایل، کارت ملی، کارت دانشجویی، مقداری وجه نقد، گاها کلید و ...، همینا دیگه.
ابزار قتاله که حمل نمی کنی!!!
*** نه معمولا، مکس پین نیستم که.
راستشو بگو آخرین باری که گریه کردی کی بود؟؟؟
*** ای بابا، ثمره خانوم، چه سوالاییه جلو جمع؟! آخرین بار دیشب بود، مسببش هم خدا خیرشون بده، هللا خانوم بودن، سوالی کردن که اگه بتونی چند نفرو به خوابت دعوت کنی کیا رو دعوت می کنی؟! منم به آخری که رسیدم اشکم دراومد.
آخرین باری که خندیدی کی بود؟؟؟
*** همین الان که سوالای شما رو می خونم.
اگه یه نفر بهت التماس دعا بگه در جوابش چی میگی؟؟؟
*** می گم حتما، خبالت راحت، حاجتت برآورده شده رفت.
نه، می گم چشم، محتاج دعائیم.
تا همین قدر کافیه بقیه رو بعدا میگم!!!
*** کافی نیست بپرسین، بی تعارف می گم.
داغ شدی ؟؟؟
سوختم