ایام عزیزی پیش رو داریم ، ایام فاطمیه.
همون ایامی که از داغش دل مولامون علی(ع) آتیش گرفت ، ایامی که دل شیعه رو خون می کنه.
یاد اون روزهای غم بار داره کم کم زنده می شه . توی روضه ی مادرم زهرا (س) عشق غریبی موج می زنه . عشق علی و زهرا.
مگه علی (ع) غیر از زهرا (س) کسی رو هم داشت؟
فکر کن با علی چه کار کردن که وقتی میخواست درد دل کنه راه بیابون پیش می گفت ، به سوی چاه می رفت و آروم آروم اشک می ریخت و زمزمه می کرد
بذارید سخت ترین لحظه برای مرد رو بگم .
مردی که توی کاشانش همسر مهربونی داره ، همیشه با عشق و امید پاشو توی خونه میذاره چون یار و هم دلی با محبت در انتظارشه . خانومش شمع و چراغ خونشه ، اگه یه روز بیاد و آفتاب خونشو لب بوم ببینه یعنی ببینه که روشنایی خونش خاموش شده چه حالی بهش دست می ده؟
عده ای از اصحاب نشسته بودن کنار هم سخن به این جا رسید که چه لحظه ای برای مرد از همه اوقات سخت تره ، هر کس چیزی گفت .
نگاه کردن دیدن آقامون علی(ع) اشک در چشماشون حلقه زده ، گفتن آقا شما نظر بدین چه وقتی برای شوهر دردآورترین لحظاته؟
آقا یه نگاهی به جمع کرد و فرمود : بدانید سخت ترین لحظات برای مرد اینه که ببینه همسر او را کتک می زنن ، در مقابل چشمانش بانوی خانه اش را می زنن اما از دست او کاری بر نیاید.
قنفذ به حضرت زهرا کتک می زد اما دست علی رو بسته بودن . حضرت فریاد می زد:
زهرامو نزنید ، عشقمو نزنید.
صلی الله علیک یا فاطمة الزهرا