آخرین سرباز امام حسین علیه السلامدهم رجب سال 60 قمری است. خانه امام حسین (ع) دو باره نور باران می شود و از پنجره کوچک آن، آسمان مدینه روشن می گردد. برای حسین (ع) دسته گلی زیبا فرو فرستاده بودند. اشک شوق و برق شادی او بر صورت نوزاد می نشیند و گلبرگ رخش را با شبنم صبحگاهی، با طراوت تر می سازد. خدا به حسین (ع) پسری دیگر عطا فرمود که نیازمند و غنی بر نامش دخیل بسته اند و قنداقه زیبایش را قبله نیازهای خود ساخته اند. نامش را علی نهاد. مانند دو پسر دیگرش و عشقی بیکرانه از محبت پدر و مولای خویش علی (ع) را به تصویر کشید. نامش را علی نهاد و فرمود که اگر خدا هزار پسر به او دهد، همه را علی نام خواهد نهاد. آری، او هم علی بود که شکوه و نامت، بلندتر از آسمان بود و زیباتر از صبح و روشن تر از باران. عبدالله رضیع (شیرخوراه) یا علی اصغر، فرزند سیدالشهداء، امام حسین (ع)، مادرش نیز، رباب، دختر امرء القیس بن عَدِیّ.
آغوش مهربان پدر تو را در خود جای می دهد و چشمان او بر تو می گرید. تو مولود کربلایی. تو شش ماهه عاشورایی. تو آمده بودی که فقط در قافله عشاق بمانی. تو آمده بودی که همسفر کربلا شوی. تو آمده بودی که حج را ناتمام بنهی. میلاد تو شادی را غریبانه کنار می زند و اشک را در چشمان همه جاری می سازد. آخر، تو از زندگی، فقط تشنگی و عطش و شهادت را دریافتی. تو آمده بودی که به شهادت آبرو دهی. تو کوچکترین قربانی هستی؛ اما با همه کوچکی، حماسه ات بی هماورد بود و نام تو در ردیف اول عشقبازان عاشورا حک شد. سلام بر نام بلندت که زمزمه مستان است، ای علی اصغر (ع).
على اصغر«ع»
بأی ذنب قتلت ؟؟!!
یكى از فرزندان امام حسین«ع» كه شیر خوار بود و از تشنگى، روز عاشورا بى تــــــــــاب شـــــده بود. امام ،خطاب به دشمن فرمود:از یاران و فرزندانم،كسى جز این كودك نمانده است.نمى بینید كه چگونه از تشنگى بى تاب است؟ در«نفس المهموم» آمده است كه فرمود:«ان لم ترحمونى فارحموا هذا الطفل» « اگر به من رحم نمی کنید , به این طفل رحم کنید» . امام در حال گفتگو بود كه تیرى از كمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم على اصغر را درید. امام حسین«ع» خون گلوى او را گرفت و به آسمان پاشید. در كتابهاى مقتل،هم از«على اصغر»یاد شده،هم از طفل رضیع(كودك شیرخوار – عبد الله الرضیع) و در اینكه دو كودك بوده یا هر دو یكى است،اختلاف است.
علی اصغر به خاطر بچگی عملاً نقشی در قیام نداشتند, اما از نظر روحی و روانی و عاطفی نقش به سزایی داشتند. با شهادتش مردمی که هنوز یک جو از شرافت و بزرگواری در نهادشان بود, فهمیدند که دشمن بسیار قسی القلب , بی عاطفه و بی رحم است که حتی به طفل شیرخواره رحم نکرده است .
در زیارت ناحیه مقدسه،درباره این كودك شهید،آمده است:«السلام على عبد الله بن الحسین،الطفل الرضیع،المرمى الصریع،المتشحط دما،المصعد دمه فى السماء،المذبوح بالسهم فى حجر ابیه،لعن الله رامیه حرملة بن كاهل الأسدى وذویه».(2) و در یكى از زیارتنامههاى عاشورا آمده است:«و على ولدك على الأصغر الذى فجعت به»از این كودك،با عنوانهاى شیرخواره،شش ماهه،باب الحوایج،طفل رضیع و ... یاد مىشود و قنداقه و گهواره از مفاهیمى است كه در ارتباط با او آورده مىشود.
طفل شش ماهه تبسم نكند،پس چه كند
آنكه بر مرگ زند خنده،على اصغر توست
«على اصغر،یعنى درخشانترین چهره كربلا،بزرگترین سند مظلومیت و معتبرترین زاویه شهادت ...چشم تاریخ،هیچ وزنهاى را در تاریخ شهادت،به چنین سنگینى ندیده است.»على اصغر را«باب الحوائج»مىدانند،گر چه طفل رضیع و كودك كوچك است، اما مقامش نزد خدا والاست.
در گلخانه شهادت را
مىگشاید كلید كوچك مابزرگ انسانهاى خود ساخته و پاك به دیگران هم، پاكى و ایمان مىآموزد. صداقت و فداكارى ایثارگران در راه خدا الهام بخش تعهد و فداكارى است. حماسههاى جهاد و شهادت مردان بزرگ اسلام، مجاهد ساز و شهید پرور است. عظمت انسانى چهرههاى پرفروغ تاریخ خونبار ما اسوه همه كسانى است كه در زندگى به هدفهایى والاتر از خوردن و خوابیدن اعتقاد دارند و ارزشهاى متعالى را مىجویند. انسانهاى نمونه از نظر ایمان، اخلاق، شهامت، جوانمردى و استقامت، همیشه زینت تاریخ بوده و هستند.