• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 14197)
شنبه 14/8/1390 - 12:44 -0 تشکر 383533
▲تفاوت ازدواج های قدیمی و جدید چیست؟▼

  ◘◘◘◘   سلام به همه ی دوستان مجرد و متاهل   ◘◘◘◘

 

♦اونقده در مورد ازدواج و مشکلاتش گفتن که دیگه نیاز به یادآوری نیست میخواستم با هم فرق بین ازدواج های قدیمی و جدید و مدرن رو مقایسه کنیم و ببینیم قبل و بعد از ازدواج تو قدیم چطوری بود و امروزه قبل و بعد ازدواج ها چطورین

◄قدیمیا و بزرگترا فکر کنم بهتر یادشونه و همچینین دوستان هم اگر چیزی شنیدن یا دیدن و میدونن هم در مقایسه بگن ممنون میشیم...البته مجردا به خاطر اینکه هنوز متاهل نشدن حافظه و فکر بهتری دارن:)) ولی متاهل ها هم خلاصه تجربشو دارن:))

دوست داریم مارو مهمون تجارب و یا اطلاعاتتون کنید.....

بسم الله 

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

شنبه 14/8/1390 - 23:44 - 0 تشکر 383874

به نام خدا-سلام
آقا اجازه ؟ما بگیم؟
فرقشون اینه که اونا قدیمی بودن اینا جدید(سول میپرسی تو هم سلطان):دیی

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

يکشنبه 15/8/1390 - 0:3 - 0 تشکر 383878

سلام جناب سلطان
عجب بحث خوبی رو راه انداختین
واقعا دغدغه ی ما جوونا همینه
از نظر من که دلیل همه ی اینا به خانواده یا اقوام بر می گرده اگه خانواده انتظارات رو در دخترا بالا نبرند و چشم تو هم چشمی نکنن مطمئنا دختره راحت تر با این قضیه کنار میاد
این بستگی به این داره که خانواده چطور دختر پسرا رو تربیت کنند تا سطح انتظارات رو بالا نبرند

يکشنبه 15/8/1390 - 0:9 - 0 تشکر 383879

سلام
قدیما در حد تواناییشون از مهمونا پذیرایی می کردند
اصلا اون دوران بیشتر مردم تو فقر و نداری بودند
اون موقع هم که دوغ و اینا رو خودشون درست می کردند!!!!!!!!
اصلا چشم تو هم چشمی تو همه ی دوران وجود داشته .قدیما هم جاری ها چون تو یه خونه زندگی می کردند همین چشم تو هم چشمی رو داشتند

يکشنبه 15/8/1390 - 0:13 - 0 تشکر 383882

samare93 گفته است :
[quote=samare93;707283;383878]سلام جناب سلطان
عجب بحث خوبی رو راه انداختین
واقعا دغدغه ی ما جوونا همینه
از نظر من که دلیل همه ی اینا به خانواده یا اقوام بر می گرده اگه خانواده انتظارات رو در دخترا بالا نبرند و چشم تو هم چشمی نکنن مطمئنا دختره راحت تر با این قضیه کنار میاد
این بستگی به این داره که خانواده چطور دختر پسرا رو تربیت کنند تا سطح انتظارات رو بالا نبرند

سلام

ممنون منت گذاشتین...

دقیقا... ولی بعید میدونم در مورد سطح انتظارات موثر باشن چون خیلی از بچه ها هستن تو سنین جوانی چیزایی میخوان که در وسع خونوادشون نیست و چیزای زیادی میخوان و در صورتی که خانواده اینو نمیخواد...البته شاید اونم به خاطر تربیت بد خانواده باشه...نمیدونم

همون مثل از ماست که برماست...اون بچه هم خانوادشو بدبخت میکنه و هم خودشو و هم اگر ازدواج کنه همسرشو...اوه چی شــــــــــــد!!! 

فرقش با قدیم چیه؟ قدیمیا تربیت خوبی داشتن یعنی؟ 

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

يکشنبه 15/8/1390 - 0:18 - 0 تشکر 383887

سلام

بحث خوبیه

ولی لطفا یه طرفه به قاضی نریم.... چه دخترا چه پسرا.

به نظرم مهمترین نقش رو خونواده داره... با تربیتش... چون همین تربیت هست که تعیین میکنه قبل از ازدواج تا چه حدی مجازی با طرف مقابلت رابطه داشته باشی برای آشنایی... اصلا بعضی اوقات افرادی به میون میان که نیازی به برقراری ارتباط نیستن ... چون معلومه کاملا چطورن

ازدواج های قدیم رو نمیگم کامل می پسندم...درسته که توشون آمار طلاق خیلی کم بود ولی آمار خوشبختی و رضایتمندی از زندگی هم نبود... آمار طلاق کم بود چون جسارت و جرأت الان نبود... اون موقعها طلاق قباحت داشتش و یه شخص(که عمدتا خانوما بودن) تا پای جون هم میرفت ولی طلاق اصلا و ابدا به میون کشیده نمیشد!

خوبی ازدواج اون موقع ها این بودش که چون تحت نظارت خانواده بود، پیش داوری های قبل از ازدواج هم نبود.. اشتباهات الان نبود... و بدی اش به نظرم این بود که شناخت کافی نداشتن نسبت به هم

یکی دیگه از بدی هاش مرد سالاری صرف بود... من اصلا از این دیدگاه های فمنیسمی و یکسان سازی زن و مرد خوشم نمیاد.. قبولم ندارم.. چون زن و مرد تفاوتهایی دارن که بنابراون نقش ها و وظایفشون در زندگی تعیین میشه.. ولی اینکه مرد یکه تاز باشه و زن فقطِ فقط یه کارگر خونه باشه و غیره، اصلا پسندیده نیست.. روحیه لطیف زن بالاتر از این ارزش داره که زیر پای خشونت مرد له بشه

و اما ازدواج های الان...

بدی اش و خوبیش قاطی هم شده!....

خوبیش اینه که دختر و پسر قبل از ازدواج مجاز به آشنایی هستن ولی بدیش به اون حد افراطیه که دوستان درموردش گفتن دیگه من تکرار نمی کنم...

در مورد توقعات... خب اون موقع امکانات الان نبود، ولی جسارتشم نبود، ولی الان نه تنها امکانات هست، بلکه جسارت و بی ادبی هم هستش و این باعث میشه که دختر و پسر تو روی خونواده اشونم وایسن

در ضمن، پسرا اگه سیاست داشته باشن میتونن این حس توقع رو تو دخترا کم کنن... اونم با محبته.. البته محبت خالصانه...

موفق باشید

یاعلی

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

يکشنبه 15/8/1390 - 1:50 - 0 تشکر 383897

سلام
دوستان گل من که اینجا دخترا و پسرا رو یه اندازه محکوم کردم.به سابقه خرابم در این زمینه نگاه نکنین، اونا شوخیه.
دهکده عزیز، فرمودی آمار طلاق کم بود چون جرأت و جسارت کم بود، الان هم که جرأت و جسارت یکم زیادی زیاد شده، زنه می گه فوتبال کم نگاه کن، مرده میگه پاشو بریم طلاقت بدم.مرده می گه غذات شوره، زنه می گه همینه که هست، نمی خوای طلاقم بده.خوب طلاق چیز پسندیده ای نیست، خیلی هم بیراه نبوده که قباحت داشته.
الان میان مهریه می ذارن قد بودجه یه دانشگاه، مثلا این قراره ضامن زندگی باشه؟! خوب منم جای زنه بودم می گفتم بذا طلاق بگیرم هم از شر مسئولیت راحت میشم هم یه عمر یا پول مهریه ام زندگی می کنم.
بعدشم اون موقع ها یه چیزی نبود که الان هست، آقا این خونه خراب کنه، به نظر من این نباشه خیلی از مشکلات حل میشه، چیو می گم؟ "کلاس" ، الان از به دنیا اومدن بچه تا جشن تولداش تا مدرسه رفتناش تا لوازم واسش خریدناش (چه می کنم با قواعد زبان فارسی) تا خونه و وسایل زندگیمون تا لباس خونه و بیرونمون تا پنهون کردن لهجه مون تا ... همش واسه کلاس گذاشتنه، آخه کجای دین و منطق این کلاس گذاشتن توصیه شده؟ اون موقع همه چی ساده و صمیمی بود، همه خودشون بودن (دیگه دارم از کوره در می رم، فعلا با اجازه تون)
یا علی

يکشنبه 15/8/1390 - 9:25 - 0 تشکر 383927

soltan_azdad گفته است :
[quote=soltan_azdad;507077;383668]سلام مجدد

حرف حق جواب نداره
خداییش منم خیلی وقته تلویزیون نمیبینم ولی چون وقت ندارم و گزینه ی دیگه ای هم ندارم ولی قبول کنید که تو مسئله ی ازدواج بیشترین سهم رو خانواده ها و خود جوونا دارن چه بسا که تو خواستگاری از یه دختر پسره قبول میکنه ولی مادر پسره الکی سنگ میندازه و حتی ازین طرف ببینیم دخترا هم خییییلی پر توقع شدن...

یه مشکل بزرگ دیگه هم هست که در بین دخترا اینقدر جدی نیست شایدم من اطلاع ندارم اینکه پسرا در یک موضوع کاملا با هم اشتراک دارن اینکه میگن زن بگیریم خیلی از زندگیمون عقب می افتیم به واسطه این حرفایی که رد و بدل میشه یک دلایل واسه اثبات این حرفا هم بوجود اومده و واقعا ازدواج رو مانع بزرگ موفقیت میدونن شرمنده شما خود منم همینم:) انصافا خوبی های ازدواج به بدی هاش نمی ارزه:)

با سلام مجدد

درمورد خواستگاری واینا اول این كه تو این دوران وقدیم یه چیزی تغییر نكرده اونم نظر مادر آقا پسر یه جورایی خودشو همه كاره ومالك زندگی دو جوون میدونن آخه مادر محترم اونی كه زندگی میكنه جوون توه اونی كه میخواد كسیو اونه 

مادرای محترم میان به قیافه ،رفتار،منش،اصلا به شخصیت دختر خانم توهین میكنن ومیرن ومتاسفانه به خودشون حقم میدن یه جورایی تو آخرت گردن این جور مادرای كحترم گیره واسه رضایت گرفتن از دخترا

پی همچن مادرای محترمی به تن منم خورده متاسفانه

حالا بگذریم

تو این جنبه چه دوران قدیم وچه جدید یكسانن

خب میدونید جناب سلطان این مختص شما آقایون نیست ما دخترا هم به همین نتیجه میرسیم كه مانع موفقیت ازدواجه كه یه تفكر بچگانه هست چون توقعات رو متعادل درنطر نمیگیریم من توقع دارم درس بخونم اونم با شرایط ویژه ،شرایط خاص خودم خیلی كم اتفاق میفته كه شخصی موافق با شرایط من وجود داشته باشه اما اگه همون شرایط رو منطقی واعتقادی بكنم میبینم گزینه هایی متعدد به وجود میاد كه كاملا هم مناسب هستن پس نباید مانع پیشرفت رو ازدواج معنا كرد چون اگه اینجوری بود تو آموزه های دینی اینقد به تعدل وازدواج سفارش نمیشد

حالا یه چیزی كسی كه زندگیش تامین بشه واقعا هدف گذاری براش معنا میگیره

فرض كنید یه دختر خانم یه سری هدف های خاصی داره كه همه مزابق فطرت وخواسته اسلام هم هست اما هیچ هدف وزمانی برا ازدواج نمیتونه در نطر داشته باشه چون این هدف گذاری محدودش میكنه پس زمان این گزینه رو آزاد میزاره ولی از بد حادثه به قول خودش درست زمانی این موضوع براش پیش میاد كه داره به یه موفقیتی میرسه كه نمیشه نادیده اش گرفت ولی خیلی از دختر خانم ها تو این موقعیت نمیتونن تصمیم درست بگیرن ویك از این دو گزینه رو فدای دیگزی میكنن وبعدا از كرده خودشون پشیمون میشن

در باره موفقیت ورمزوراز موفقیت دیگه كه از انبیا واولیا ودانشمندا كه نمیخوایم موفق بشیم ؟یعنی اصلا كسی هست كه از انبیا موفق تر باشه ؟؟كدومشون ازدواج رو مانع موفقیت میدونن؟؟؟واقعا چیزی كه مانع موفقیت ماها هست توقعات وهدف های نامعقول ماست نه كار مناسب فطرت وویژگی ذاتی مون

پس این تعریف زندگیه كه تو دید اینجور خانم ها وآقایون متفاوته نه محدودیت ازدواج....

در باره توقع خانم ها وآقایون هم یه سری حرف دارم 

هیچ كدوم كم نمیارن واقعا هم همینجوره 

اگه خانمی قصد داره زندگی ساده ومناسب خودش رو داشته باشه متاسفانه آقا مخالفه دلیلش هم خواستن جهاز های عجیب وغریب هست واقعا اولین كسایی كه در باره چشم وهم چشمی بحث میكنن مادرای همین آقایون محترم هست

واین وسط چون دختر خانم هم میخواد یه جوری تلافی كنه خواست های عجیب قریب از طرف مقابلش داره ولی هست متاسفانه

ببینید مشكل اصلی خانواده وجامعه در راستای همه خانواده از 18سالگی به فرزندان خودش باید اجازه بده كه واسه خودشون مسولیت داشته باشن واز همون سن باید به عنوان مشاور كنارشون باشه ولی الان متاسفانه اینجوری نیس

خانواده تا زمانی كه خودش صلاح میدونه به عنوان یه پناه گاه برا جووناش هست واجازه رویارویی مستقیم با مشكلات رو به جونش نمیده البته موضوع بحث من خانواده های سالمه ها (خانواده هایی كه از هر لحاظ به فكر فرزندانشون هستن)ولی خب دلسوزی بیجا

از یه طرف دیگه هم جامعه واقعا هیچ مكانی یا هیچ مسولیتی از این جوونا نمیخواد یه جوون تا 26-29سالگی مالك هیچ مسولیت وكاری تو جامعه نیست انگار وجود خارجی نداره انگار این جامعه از این جونا توقع داره كه فقط باید درس بخونه آخه درس بی عمل؟؟؟!!!!

هنوز بحث من ونگاه من رو حس مسولیت واسه جوناس تا حس مسولیت نكنه یه جوونی هرچی مقدمات واسه ازدواج داشته باشه بازم شكست خواهد خورد

یه مثالی هم بگم در باره سخت ترین شرایط :یه دختر كه با مسایل خانه داری آشنا نیست سخت ترین شرایط براش اومدن یه مهمون سرزده هست واقعا الان از یه دختر18-20سال بخوایم كه تا دوساعت تمام خونه رومرتب منه كه مهمون داره فقز تو این دوساعت دور خودش میگرده چون این مسولیت رو آشنا نیست هرچند من خودم هم موافق این نیستم كه مهمون سرزده بیاد یا اینجور چیزا رو باید فقط دختر خانم ها بدونن اما با این موافقم كه كار تو خونه به زن آرامش میده ولی خب كسی كه بلد نباشه چه آرامشی خواهد داشت؟؟؟دو ساعت تموم میشه هیچ كاری نمیتونه بكنه

اما همین زمان كافیه واسه تدارك یه ناهار با سالادومرتب كردن خونه حتی درست كردن یه دسر 

ولی برنامه ریزی میخواد ونظم كه الانه كمتر بهش توجه میشه 

همین دختر خانم وقتی این مشكل براش پیش میاد یا كار هاشو نصفه انجام میده یا انقد درگیر میشه كه نمیتونه مناسب مهمون باهاش برخورد كنه"به زبون خودمون::اوین پاك ساخلا ناقافل دن گوناخ گلر::"این موضوع الان فقط از زبون مادر بزرگا به گوش میرسه تقریبا مادرا دیگه این موضوع رو به دختراشون یا آوری نمیكنن چون تا وقتی كه ازدواج نكرده ازش انتطار دارن درس بخونه كه كاملا مناسبه اما یه زمان هایی رو هم باید براشون درس زندگی رو باید گفت كه الانه كمتر بهش میرسیم 

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

يکشنبه 15/8/1390 - 9:33 - 0 تشکر 383932

سلام مجدد خانم مهرانه

الان که شما میدونی و پدر و مادر ها هم که میدونن حالا اونایی که یکم بیشتر معتقد هستن که بنا به سفارشای دینی بیشتر هم میدونن ولی خداییش هیچ اقدامی نمیکنن...شایدم به خاطر اینه که هنوز تو بچه هاشون اون بلوغ رو ندیدن...خوب اینم برمیگرده به خودشون و نوع تربیتشون
بدتر از اون اینه که هرکسی که ازدواج میکنه قسم آیه و پیغمبر میده زن نگیری نمیدونم فلان نکنی...همشون آه و ناله میکنن...
نمیدونم...شاید ازدواج واسه پولدارا شده چون واقعا به خاطر هزینه های زیاد نمیشه اینکارو کرد

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

يکشنبه 15/8/1390 - 9:35 - 0 تشکر 383933

کسی عکسی از ازدواج قدیمی نداره؟
من تو اینترنت پیدا نکردم ولی تو اون کارت دعوتی که صفحه اول گذاشتم جالبه بخونید چون اون موقع هم سر مختلط بودن عروسی بحث بود:))

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

يکشنبه 15/8/1390 - 10:26 - 0 تشکر 383953

soltan_azdad گفته است :
[quote=soltan_azdad;507077;383932]سلام مجدد خانم مهرانه

الان که شما میدونی و پدر و مادر ها هم که میدونن حالا اونایی که یکم بیشتر معتقد هستن که بنا به سفارشای دینی بیشتر هم میدونن ولی خداییش هیچ اقدامی نمیکنن...شایدم به خاطر اینه که هنوز تو بچه هاشون اون بلوغ رو ندیدن...خوب اینم برمیگرده به خودشون و نوع تربیتشون
بدتر از اون اینه که هرکسی که ازدواج میکنه قسم آیه و پیغمبر میده زن نگیری نمیدونم فلان نکنی...همشون آه و ناله میکنن...
نمیدونم...شاید ازدواج واسه پولدارا شده چون واقعا به خاطر هزینه های زیاد نمیشه اینکارو کرد

ببینید جناب سلطان

اینجا بحث هستش

سر اینه كه یه خانواده نمیتونه در مقابل یه اجتماع باایسته؟میتونه؟

به قول خودتون ما میدونیم وحتی از نظرمون هم تو هر جمعی دفاع میكنیم وقتی یه جامعه با این حرفا مشكل داره دیگه جای بحث نمیمونه همین دیشب بود تو صحبتی كه بین خودم وخواهرم بود داشتیم یه سری از همین توقعات رو بررسی میكردیم 

 میگفت كه به خانواده نمیتونه به تنهایی جلو یه اجتماع وخواست های اون واسته فكر كنین یه دختر 18ساله به این موضوع پی میبره حالا تو این اجتماع چی كنیم؟؟

واقعا یه چیزایی خیلی عوض شده تقصیر كدوم فرهنگه كه تو اجتماع ما رخنه كرده من نمیدونم ولی این فرهنگ اجتماع ما فرهنگ اسلامی نیست

ببینید ما خودمون هم خسته شدیم از این فرهنگ غریب اما بی دلیل ادامه میدیم

راستی اگه این جور خانواده ها اقدامی هم میكنن كاملا تو خودشون میشه هم حس مسولیت پذیری هم همه آموزه ها همش تو خودشون اتفاق میفته

در مورد قسم و آیه ایی كه میخورن هم میشه بحث كرد تا وقتی كه از دواج نباشه ومسولیت درك نشه همه این سفارشات حرف های بی عمل هست 

هیچ كدوم این اشخاص نه به اندازه حضرت محمد اعتبار دارن نه اندازه ایشون راست گو هستن ایشون فرمودن با ازدواج به آرامش میرسن وتو قرآن هم اومده پس واقعیت داره حالا این شخصیت هایی كه قسم وآیه میخونن به تعریف درست آرامش نرسیدن

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.