[quote=mehraneh64;679351;392754]سلام
رسیدیم به قسمت اصلی بحث...
جناب سلطان دستتون درد نكنه بحث اصلی تفاوت ازدواج های قدیم وجدید تو همین قسمت هست
میدونید از همون ابتدای خلقت هم جنس مخالف بوده همیشه وتو هر شرایطی هم این دو جنس با هم ارتباط داشتن اصن این نوع ارتباط لازمه زندگی هست نوعی انگیزه واسه ادامه دادن وكلا داشتن یه موقعیت
تو هر موقعیت تو جنگ وصلح تو هر شرایطی این ارتباط بوده كه امید وسلامت روانی رو برا دو طرف به وجود میاره كه به خاطر هم سختی هارو تحمل كنن وبرا هم زندگی رو بسازن...
پس تو اصل ارتباز هیچ حرفی نیست
اما نوع ارتباط .....
=========
نوع ارتباط متفاوت شده
تو دوران مادر بزرگا یا حتی مادرامون حضور زن تو جامعه كمرنگ بود وكلا زن موجودی بود خونه نشین ومنزوی واگه شادیی هم داشت فقط محدود بود به مكان داخل خونه وهمین باعث میشد كه استعدادهای بلقوه هرز بره وكلا از درگ توانایی علمی وكلا توانایی زنان اصلا بهره ایی نبریم
تا این كه به مرور به وسیله همین مامانا این حصر شكسته شد عامل اصلی هم همون انزوای درون خانواده بود كه این رو الزام كرد
نه اسلام با اصل علم مخالفه نه شریعت نه حتی جامعه بشری همیشه تو قران وسفارش اولیا به اتحصیل علم ودانش سفارش شده وهیچ جنسیتی مطرح نبوده حتی بزرگای علمی دخترای خودشون رو تشویق به درس میكردن
همین حضور یك باره زن تو محیط جوان دانشگاهی ونگاههای خاصه بعضی جوان ها شروع كننده روابط میشه
خب با شروع روابط باید حدود رعایت بشه یعنی شرایط نباید تصمیم گیرنده باشه بلكه موقعیت رو باید سنجید
نمیدونم جوونای امروزی فرق بین شرایط وموقعیت رو نمیدونن ومتاسفانه رابطه ها از نوع معمول خودش خارج میشه
وقتی یه رابطه ازنوع معمول خودش خارج شد به اجبار یا اختیار شرایط خاصی رو به وجود میارن تا ارتباط بهتر وراحت تر بشه
خب نفس انسانم كه سیری ناپذیر وسركش همین روابط باعث میشه ذهنیت كاذبی به وجود بیاره كه من باید قبل ازدواج به طرف مقابلم ابراز علاقه كنم یا باید بشناسمش یا .... انقد این باید ها تو ذهن خودش تكرار میكنه كه به عنوان باور بهش میرسه
وبرا ازدواج شروع به برقراری رابطه میكنه و....
متاسفانه خیلیا این نوع رابطه رو مناسب هم میدونن وبا افتخار حرامی رو كه حلال كردن بیان میكنن وبه داشتن رابطه میبالن
این روابط با یك نفر وبا یك شرایط یكسان كه نیست
تو موقعیت های متفاوت شروع به بیان خواسته شون میكنن ودر آن واحد با افراد متعددی رابطه برقرار میكنن
واین ارتباط های متعدد با افراد متعدد خب دیدگاه متفاوتی به مساله به وجود میاد
با این شرایط هم خانم هم آقا با موقعیت های متفاوت وشرایط متفاوت با هم ارتباط برقرار میكنن وبه بیان شرایط زندگیشون میپردازن و... بعد مدتی كه شرایط یكی از این دو شخص با هم مناسب بود بدون درنطر گرفتن اشخاص دیگه وارتباط های دیگه برا شروع زندگی اقدام میكنن
اما فطرت انسان جدای نفسش انسان رو به پاكی وارتباط پاك سوق میده واسه همین بعد شروع زندگی اولین ذهنیتی كه تو طرفین اتفاق میفته تشكیك ودودلی هست كه آیا این شخص با چه كسایی وتا چه حدی ارتباط داشته و...
این ذهنیت ها از گرمی رابطه كم میكنه واین سردی ها وكم تعهدی ها عامل اصلی میشه واسه جدایی
حالا این وسط بعضی از دخترا یا آقایونی كه رابطه های محدود تر وخاص تر داشتن وفقط وفقط نگهدارنه یك راتباط بودن وضع مناسب تری دارن
حالا باز حرف هست
كلا سر این موضوع نوع ارتباط
فعلا
موفق موید باشین
سلام
ممنون از مهرانه خانم گرامی
والا در مورد این دوستی هایی که گفتین یه مشکل دیگه هم هست
اینکه به خاطر دلبستگی به همدیگه سراغ ازدواج میرن که این مواقع به خاطر اینکه هنوزم دوست دارن نظر شخص مقابل رو جلب کنن همه چیشونو خوب جلوه میدن
و جدای اینکارشون طرف مقابلشونم حکایت این ضرب المثل میشه : اگر در دیده ی مجنون نشینی به غیر خوبی لیلی نبینی
و همین هم کلا آینده زندگی رو خراب کینه به نظر من
و بعد از ازدواج هم اون دو دلی و تشکیکی که گفتین رو به بار میاره ولی از طرفی هم سن ازدواجا بسیار بالا رفته
انسان هم فطرتش اینه باید در کنار جفتش باشه متاسفانه مثل قدیما و دوران اسلان نیست که در 9 سالگی و 15 سالگی ازدواج کنن....چون نه آدماش آدمای قدیمن مثل قدیما این بلوغ رو دارن نه شرایط جامعه مناسبه و میشه گفت بهانه ی خوبیه ولی توجیح نمیکنه