چرا یا رب در این دنیا امامم را نمی بینم
به جرم معصیت آیا امامم را نمی بینممگر بی صاحبم آخر كه وقتی می شوم مضطر
میان غصه و غمها امامم را نمی بینمخوشا روشن ضمیرانی كه می بینند مولا را
من تاریك و نا بینا امامم را نمی بینمدلم می خواست یك لحظه جمال دوست می دیدم
ز دستم رفت ساعتها امامم را نمی بینممتمام روزها كوته تمام شب بود یلدا
ولیكن در شب یلدا امامم را نمی بینم دو روز عمر یك روزش به حسرت رفت از دستم
مبادا باز تا فردا امامم را نمی بینممرا گویند می آیدچو دل سوزد به یاد او
چو شمعی سوختم شبها امامم را نمی بینمچرا گویند می آید میان خواب شیرینت
منم عمری به خواب اما امامم را نمی بینممرا گویند می آید پی اعمال حج اما
نه در كعبه نه در صحرا امامم را نمی بینم مرا گویند می آید چو قرآن می كنی بر سر
نه در مسجد نه در احیا امامم را نمی بینمگمانم جز دم محشر نبینم چهره او را
ممات آمد پی محیا امامم را نمی بینم
نبینم گر ظهورش را نبینم گر كه رجعت را
بگو تا كی خداوندا امامم را نمی بینم
من هم با یلدا موافقم.این جور مواقع به نظر من یه لحظه چشاتو ببند و بیاد او بیفت.
اونوقت نا خود اگاه از ته دل متوجه می شی كه هواتو داره.انرژی كه اونجا می گیری قطعا از انرژی منفیه خیلی بیشتره.این طور نیست؟...
وقت عاشقی تون به خیر.التماس دعا.....