• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 2063)
شنبه 9/7/1390 - 13:54 -0 تشکر 371396
ستاد مبازه با فتنه پَ نَ پَ

رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه
(گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها)

به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده ...... گفت : می خوای بری جایی؟ ... گفتم : بله پدر عزیزم
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح)

به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟میگم اگه سختت میشه تو بگیرش من نردبون و میچرخونم

رفتم خونه سالمندان عیادت پدربزرگم,مسئول اونجا میپرسه:شمام اومدین عیادت؟میگم نه خونه سالمندان طلبیده اومدیم زیارت

رفتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی
گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی
گفتـم صـنما تــو عشق را استـادی
گفتا پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو یاد من میدادی
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ و درد زهـــر مــاری

میخوام مسواک بزنم
مامانم می پرسه میخوای مسواک بزنی؟؟
میگم بله مامان جون..
میگه خمیر دندونم روش میزنی؟؟
میگم بله مامان جان..
میگه خاک تو سرت این همه موقعیت پ ن پ درست کردم واست استفاده نکردی
منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون

بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم...اگه شما صلاح بدونین
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)

تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟میگم نون باشه بقیش مهم نیس

به مامانم میگم پول بده!!!میگه اونایی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟؟نکنه همشو خرج کردی؟؟؟
تا اومدم بگم پـَـ ....زد تو دهنم,نذاشت حرف بزنم
من فقط میخواستم بگم پـَـَـس اندازشون کردم

ماه رمضونی 6 صبح رفتم تهران، 9 شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟
میگه گشنته ؟ چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم : بله گشنمه
(ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد کظم غیظ )

نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟
بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم
(واحدپ نه پ)

رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید
فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟
گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید
(ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ‌سازی به جای حاضر جوابی)

رفتم دستتشویی هی دارم در میزنم! میگه هاااان، دستشویی داری؟ پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخریم مهلت ثبت نام جشنواره حساب های قرض الحسنه اس جا نمونی! طرف اومد بیرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدین از این چرت و پرتا بگین
(کمیته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سیار مستقر در توالت عمومی)

تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل
(ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان)

دوشنبه 25/7/1390 - 0:5 - 0 تشکر 375833

سلام
سلطان جون من کی باشم بخوام سرگروه همچین جریانی بشم؟! نوکرتم خودت شروع کردی خودتم مدیرش باش! (تا دیدی مبحث منتقل شده و بو دار شده الفرار؟!) من به عشق توئه که دارم ایده سازی می کنم (به عبارتی چرت و پرت می گم)!
واقعا ممنون از جاده دوستی گل، خیلیییییی همت داری جاده خان، خسته نباشید میگم.
حضور برزخ بزرگوارو ارج می نهیم.
یا علی

دوشنبه 25/7/1390 - 0:38 - 0 تشکر 375842

با رفیقم تو کویر گم شدیم ... تشنگی از یه طرف ... گرما هم از همون طرف ... یهو گوشیم زنگ خورد ... رفیقم له له میزنه ها، با لبخند شیطانی میگه : "گوشیته؟!" ... میگم :"آخه تو این وضع؟!" ... دست بردار نیست :"گوشیته؟!" ... میگم :"میتونه تلفن ثابت باشه؟!" ... میخنده ولی ول کن نیست :"گوشیته؟!" ... موندم چی بگم که یهو یه مار میپیچه دور گردنش و من تنها میشم.
(واحد عذاب ناگهانیِ پافشاران بر لغزش)

دوشنبه 25/7/1390 - 0:59 - 0 تشکر 375844

روز قبل از امتحانه ... آخرِ کلاس اومده میگه :"شب زنگ بزنم جواب نمونه تستا رو بهم میگی؟!" ... میگم :"آره، چرا که نه" ... میگه :"پس شمارتو بهم می دی؟!" ... میگم :"آره، چرا که نه، یادداشت کن : --093674784" ... هنوز 25 آخرشو نگفتم میگه :"ایرانسله؟!" ... حرص داره خفم می کنه :"بله، آخرشم 52 ئه" ... میره که شب بهم زنگ بزنه.
(واحد گمراه کردن مفسدین)

دوشنبه 25/7/1390 - 1:8 - 0 تشکر 375845

داریم فوتسال بازی می کنیم پنالتی میشه ... دروازه بانشون وا میسته تو دروازه ... منم بعد کلی سنگ کاغذ قیچی با هم تیمی هام میرم پشت توپ ... پامو تا پس کلم آوردم بالا که شوت کنم، دروازه بان میگه :"تو ضربه رو میزنی؟!" ... اخلاق ورزشی یادم میره و خیلی اتفاقی توپو می کارم زیر چشمش.
(تیم فوتبال مبارزه با پَ نَ پَ)

دوشنبه 25/7/1390 - 1:47 - 0 تشکر 375848

بعد از سالها یه لپ تاپ sony خریدم ... پسرخالم دیده، تا پیچ و مهره های توشو چک کرده، میگه :"سونیه؟!" ... اصلا دلم نمی یومد ولی لپ تاپو از پنجره ول کردم رو هوا :"دیگه نیست!"
(واحد مبارزه با پَ نَ پَ به هر قیمتی)

دوشنبه 25/7/1390 - 2:2 - 0 تشکر 375850

مبارزه با پَ نَ پَ به جبهه ها کشیده شده، رفتیم خط مقدم، انبار مهماتشونو شناسایی کردیم، کل محافظا رو به تیربار بستیم، رسیدیم دم در، از تو یکی داد میزنه :"مسلحین؟!" ، تو دلم میگم:"بابا رو تو برم، آخه تو این وضعیت؟!" به همه دستور دور شدن می دمو با یه نارنجک میپرم تو انبار.
(واحد استشهادی مبارزه با پَ نَ پَ)

دوشنبه 25/7/1390 - 2:15 - 0 تشکر 375852

سال 1400 شمسیه ... هر خودباخته ی پَ نَ پَ رو اسیر می کنیم، چند تا از خودی هارو آلوده می کنه ... دیگه شورشو درآوردن ... نیروهامون خودشونو باختن که یهو خبر می یارن طرحمون تو مجلس تصویب شده ... :"حروف «پ» و «ن» از الفبای فارسی حذف شد" ... پیروزی چقدر شیرینه.
(ستاد خلع سلاح پَ نَ پَ)

دوشنبه 25/7/1390 - 11:20 - 0 تشکر 375941

جاده دوستی گفته است :
[quote=جاده دوستی;70338;375365]

shahinf

"این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!"

زندگانی ساده بود و با نمک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
از زمین، از آسمان یا از فلک؟
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
می رود سوی سیا هر لحظه شک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
دست مریزاد، ای BBC، ای کلک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
پاتک ویرانگری شد قبلِ تک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
پاسخ هر پرسشی، تنها و تک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
بدتر است از فحش، حتی از کتک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
می کشد بر روح گویا ناخنک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
کظم غیظ و صبرمان را شد محک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
می کشد در زندگانی ها سرک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
می خزد در هر سرایی کم کَمک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
نه، موثر نیست پیف پاف و اَتک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
مرکزش را نیست باید کرد و هک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
مژدگانی می دهم چیپس و پفک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید
ای فرهنگستان کجایی؟ کو اَلک؟
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!
ای جوانان، ای کهنسالان، کمک
این پَ نَ پَ از کجا آمد پدید؟!

تقدیم به هم قطار عزیزم و همه تبیانی های گل
یا علی

سلام شاهین خان جان

آفرین به این استعداد

به نظرم این ابتکار شما جواب دندان شکنی به جبهه پ نه پ بود.

 

جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی

 

http://img.tebyan.net/Big/1391/09/fbc019f9a0b44c799f5f3ee58ba495e3.jpg 

 

دوشنبه 25/7/1390 - 14:41 - 0 تشکر 375987

سلام
ممنونم جاده جان.من کوچیک شمام.خوشحالم که خوشتون اومده.
یا علی

دوشنبه 25/7/1390 - 15:35 - 0 تشکر 376020

سلام
این بهترین پستی بود که بعد از دو سری اول پ ن پ خوندم،
دمتون گرم
در ضمن اختصاصی به جاده دوستی : خیییییلی دمت گرم!!!!

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.