• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
دانش و فن آوری (بازدید: 4225)
پنج شنبه 31/6/1390 - 23:58 -0 تشکر 369017
اتاق ژن

 سلام.

برای شروع تاریخچه ای از علم ژنتیک رو براتون مینویسم: 

 

دانش زیست شناسی یکی از قدیمی ترین علومی بوده که بشر به آن توجه داشته است. شواهد بسیار زیادی که طی کاوشهای باستان شناسی بدست آمده حکایت از آن دارد که انسانهای پیشین به دانش زیست شناسی توجه داشته اند و در این میان اصلاح نژاد دامها و پرورش گیاهان با باردهی بیشتر از دانش گذشتگان در مورد علم ژنتیک خبر می دهد.

اما از حدود یک قرن پیش دانش زیست شناسی وارد مرحله جدیدی شد که بعدا آن را ژنتیک نامیده اند و این امر انقلابی در علم زیست شناسی به وجود آورد.

در قرن هجدهم ، عده ای از پژوهشگران بر آن شدند که نحوه انتقال صفات ارثی را از نسلی به نسل دیگر بررسی کنند؛ این بررسی ها به نتیجه قابل ملاحضه ای ختم نشد. دو دلیل مهم آن عبارت بودند از آگاهی نداشتن به ریاضیات و دلیل دوم انتخاب صفاتی بود که برای پژوهش های اولیه ژنتیک مناسب نبودند.

اولین کسی که توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را شناسایی کند، کشیشی اتریشی به نام گریگور مندل بود که در سال ۱۸۶۵ این قوانین را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی بود، ارائه کرد.

این در حالی بودکه جامعه علمی آن دوران به دیدگاه ها و کشفیات او اهمیت چندانی نداد و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. و به نظر می رسید ، پرونده این دانش رو به بسته شدن است. در سال ۱۹۰۰ میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل ، توسط درویس ، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.

جایگاه ژنها

در سال ۱۹۵۳ با کشف ساختمان جایگاه ژنها (DNA) از سوی جیمز واتسن و فرانسیس کریک ، رشته ای جدید در علم زیست شناسی به وجود آمد که زیست شناسی ملکولی نام گرفت . با حدود گذشت یک قرن از کشفیات مندل در خلال سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۳ در رشته زیست شناسی ملکولی و ژنتیک که اولی به بررسی ساختمان و مکانیسم عمل ژنها و دومی به بررسی بیماری های ژنتیک و پیدا کردن درمانی برای آنها می پرداخت ، ادغام شدند و رشته ای به نام مهندسی ژنتیک را به وجود آوردند که طی اندک زمانی توانست رشته های مختلفی اعم از پزشکی ، صنعت و کشاورزی را تحت الشعاع خود قرار دهد و دیدگاه های مختلف عصر حاضر را به خود اختصاص دهد.

اساس مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی انتقال یک یا تعدادی از ژنهای یک ارگانیسم به درون خزانه ژنتیکی یک ارگانیسم دیگر است. به این ترتیب ارگانیسم جدید واجد ژنهایی خواهد شد که در گذشته فاقد آن بوده و اینک وادار می شود که در شرایط محیطی مناسب اقدام به بیان آن ژن نماید که محصول آن می تواند منجر به بروز صفت خاص و یا تولید فراورده ای شود.

مهندسی ژنتیک

مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی در چند سال اخیر توانسته منشأ خدمات ارزنده ای برای نوع بشر باشد. از مهمترین دستاوردهای این دانش می توان تأثیر آن را حیطه های مختلف از جمله صلاح نژادی حیوانات و گیاهان با هدف تولید فراورده های بیشتر، تهیه داروها و هورمون ها با درجه خلوص بالا و صرف هزینه های پایین ، درمان بیماری های ژنتیکی با ایجاد تغییرات در سلول تخم و موار متعدد دیگر اشاره کرد.

تشخیص قبل از بارداری بیماری های ژنتیکی ، تشخیص صحت رابطه فرزند با پدر و مادر و همچنین تکنیک شناسایی مجرمان از روی بقایای باقی مانده از بدن ، مو و یا خون آنها از جمله توانایی های دیگر ژنتیک مولکولی است.

در نگاهی دیگر دورنمای دانش ژنتیک و بیوتکنولوژی بسیار زیبا جلوه می کند. تولید اعضای بدن از قلب گرفته تا چشم و دست و پا به صورت مجزا از طریق مهندسی ژنتیک و ارایه آنها به بانکهای اعضای بدن با هدف کمک به نیازمندان پیوند عضو ، یکی از این موارد است.

به این ترتیب مشکل دفع پیوند حل خواهد شد و مخصوصاً در صورتی که عضو پیوندی از دارای خزانه ژنتیک همان فرد باشد هیچ آنتی ژن بیگانه ای نمیتواند عامل دفع عضو باشد. درمان بسیاری از بیماری های ژنتیکی مخصوصاً در دوره جنینی قابل درمان خواهد بود. هویت افراد از روی کارتهای شناسایی که بر پایه وراثت و ژنتیک آنها عمل می کند ممکن خواهد شد و مجرمان با گذاشتن کوچکترین اثر بیولوژیکی از خود مثل یک تار مو بسرعت شناسایی خواهند شد.

دنیای آینده در تسخیر دانش ژنتیک خواهد بود و برای این علم نمیتوان پایانی قائل شد. اگر چه به نظر می رسد مثل هر دانش دیگری، این علم هم می تواند ابزاری برای ارضاء حس قدرت طلبی بسیاری از سیاستمداران باشد و تا کنون شاهد جنجالهای بسیاری زیادی هم در این مورد بوده ایم. یکی از مهمترین موارد آن تولید گیاهان تراریخت و کلونینگ و همسانه سازی انسان بوده است.

گریگور مندل

گریگوری مندل که او را پدر ژنتیک می دانند در روستای برنو که اکنون جزوی از کشور چک است در خانواده ای تنگ دست و آلمانی زبان متولد شد. پدر مندل، یک کشاورز بود که حداقل سه روز در هفته برای مالک زمین در شرایطی بسیار سخت و طاقت فرسا کار می کرد تا بالاخره روزی مالک یک زمین زراعی شد.

مندل هم به پرورش درختان میوه علاقه زیادی داشت و باغ میوه کوچک خود را با پیوندهایی بهبود می بخشید که کشیش شهر، پدر «شریبر»، در اختیارش می گذاشت. یوهان جوان که پس از راهب شدن گرگور مندل نام گرفت، در این کار به پدرش کمک می کرد. و به تدریج با باغبانی و پرورش گل آشنا شد.

پدر شریبر در مدرسه دهکده تدریس می کرد. کودکان در آن مدرسه نه تنها خواندن و نوشتن می آموختند، بلکه با تاریخ طبیعی و علوم نیز آشنا می شدند. مندل هم که شاگرد ممتازی بود ، درس را در همان مدرسه شرع کرد.
پدر مندل که مرد فقیری بود ، با وجود امکانات بسیار اندک، هر آنچه در توان داشت، به کار گرفت تا پسرش آینده بهتری داشته باشد. یوهان، تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و برای رفتن به دبیرستان آماده شد. هر چند که رفتن به دبرستان برای خانواده یوهان بسیار سخت بود و والدین او نمی توانستند از نظر مالی کمک زیادی به او بکنند. به همین دلیل هم ، یوهان مجبور بود برای تأمین نیازهای مالی خود کار کند.

با وجود این، او با موفقیت به تحصیل ادامه داد تا این که در شانزده سالگی پدر مندل در یک تصادف به شدت صدمه دید و مجبور شد کار در مزرعه را رها کند. به این ترتیب، یوهان باید کلیه مخارج تحصیل خود را به تنهایی فراهم می کرد. او به خاطر کار زیاد و سوء تغذیه، مریض شد.

با وجود این، دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند و خود را برای رفتن به دانشگاه آماده کرد. از آن جا که یوهان سرگرم تحصیل بود و نمی توانست در کار مزرعه به پدر کمک کند، آنتوان مندل ، پدر یوهان تصمیم گرفت سرپرستی مزرعه را به دامادش واگذار کند. داماد نیز متعهد شد که هنگام ورود یوهان به صومعه، مبلغی را به او بپردازد. تقریباً بلافاصله پس از این که قرارداد امضا شد، خواهر مندل سهم جهیزیه اش را به برادرش داد تا تحصیلات خود را تکمیل کند. و در انتهای آن سال، تمام بودجه خانواده به اتمام رسید.

در چنان شرایطی، تنها امید خانواده، کشیش شدن یوهان بود! مندل امیدوار بود به عنوان کشیش، شغلی همچون معلمی در مدرسه پیدا کند و در اوقات فراغت به مطالعات علمی بپردازد. مندل در صومعه ای مشغول فعالیت شد که دارای یک زیست شناس، یک ستاره شناس، یک فیلسوف و یک آهنگساز بود. طبق یک حکم سلطنتی، آنان مسئولیت تدریس مسائل دینی، فلسفی و ریاضیات را بر عهده داشتند. در واقع صومعه بک دانشگاه کوچک بود.

این دانشگاه کوچک برای تکمیل گروه کوچک استادانش به شاگرد جوانی نیاز داشت که مایل به پیوستن به صومعه باشد. ازاین رو، مندل به توصیه استاد فیزیکش که مندل را در رشته فیزیک بهترین می دانست، به صومعه پیوست. چند سال بعد، مندل در یکی از یادداشتهایش چنین نوشت: «این قدم، تغییری اساسی در زندگی ام به وجود آورد. احساس می کنم به نقطه ای از زندگی رسیده ام که دیگر به مبارزه تلخ برای زنده ماندن نیازی ندارم.» او دیگر نگران به دست آوردن لقمه نانی نبود و سرانجام می توانست از نظر مالی به خانواده اش کمک کند و بخشش سخاوتمندانه خواهرش را با تأمین مخارج تحصیل پسرانش جبران نماید.

مندل به عنوان کشیش ناحیه و کشیش بیمارستان به کار مشغول شد. اما کار در بیمارستان برای مندل مناسب نبود و مجاورت با انواع بیماریها او را بیمار کرد. به همین جهت، او برای تدریس به یکی از دبیرستان های ناحیه اعزام شد. این شغل برای مندل بسیار مناسب بود. او ریاضیات و ادبیات روم و یونان باستان تدریس می کرد و بین دانش آموزان و اعضای دبیرستان، شهرت و محبوبیت زیادی داشت.

مندل با کمک های صومعه توانست در دانشگاه وین تحصیل کند. او در کلاس های فیزیک تجربی آموخت که چگونه می توان به کمک مشاهده و تجربه، فرضیه ها را آزمایش کرد و به قوانین عمومی دست یافت. او به مطالعه آمار و احتمالات پرداخت و با نظریه اتمی در شیمی آشنا شد. همچنین در کلاس های زیست شناسی و فیزیولوژی گیاهی شرکت کرد تا دانش خود را در این زمینه تکمیل کند.

در زمان مندل نظریه توارث آمیخته نظریه ای ببود افراد آن را پذبرفه بودند بر این اساس ، صفات فرزندان همیشه حد واسطی از صفات والدین است و طبق نظر لامارک محیط بر وراثت تاثیر می گذارد و ممکن است باعث تغییر صفات منتقل شده از والدین به فرزندان شود. مندل هم که مطالعاتی در این مورد انجام داده بود بر روی اصول وراثت کار کرد و در نهایت نظریه لامارک را را رد کرد.

مندل در سال ۱۸۵۶، مطالعات معروفش را روی گیاه نخود فرنگی آغاز کرد و پس از هفت سال موفق به کشف اصول اولیه وراثت شد. تمام فضایی که او برای انجام آزمایشاتش در اختیار داشت، قطعه کوچکی از باغ صومعه بود که ۳۵ متر طول و هفت متر عرض داشت. او با این که به طور تمام وقت تدریس می کرد، هر گاه فرصتی می یافت، به کار و آزمایش در باغچه اش می پرداخت. نتایج آزمایش های او در سال ۱۸۶۵ منتشر شد.

مندل گیاه نخود را انتخاب کرد و از طریق دگر لقاحی در نخود سعی کرد که نخود هایی با صفات متقابل را با یکدگر آمیزش دهد و گیاهانی با صفات جدید را به وجود آورد. هر چند که هیچ گاه گیاهی با صفات جدید به وجود نیامد ، اما آزمایشات او به شناسایی اصول مهمی از وراثت ختم شد.

آزمایشگاه مندل همان باغچه کلیسا بود و او آزمایشات خود را از سال ۱۸۵۶ تا ۱۸۶۳ بر روی گیاه نخود انجام داد و با کمک دانش ریاضی احتمالات موفق شد نسبت های بیان صفات که به دو دسته غالب و مغلوب تقسیم بندی کرده بود را کشف کند که بعدها به قوانین وراثت مندل معروف شد. از آنجا که در آن زمان بسیاری از افراد با نفوذ همچنان نظریات داروین و لامارک را صحیح می پنداشتند حاضر به پذیرش نظریات او نشدند. و مندل در حالی که هنوز نتایج آزمایشات او در محفل علمی معتبری مطرح نشده بود درگذشت و این در حالی بود که حتی گروهی از فلاسفه علم اعتقاد داشتند که مندل به صورت غیر آگاهانه به نتایجی دست پیدا کرده و حتی میخواستند لقبی را که بعداً به عنوان پدر علم ژنتیک برای او انتخواب کردند را منکر شوند.

مندل تا سال ۱۹۰۰ همچنان ناشناخته ماند تا این که در این سالها سه دانشجو به صورت جداگانه کارهای مندل را دنبال کردند و قوانین او را به تأیید رساندند. مندل قوانین حقیقی وراثت را کشف کرد، اما محیط فرهنگی اش مانع از آن شد که ارزش کارهایش شناخته شود. کشف مجدد قوانین مندل تنها هنگامی ممکن شد که سلسله ای از تهاجم های غیرمستقیم علمی تصورات قدیمی را از اعتبار ساقط کرد. پژوهش های مندل بر روی حدود ۲۸۰۰۰ بوته نخود و در مدت ۷ سال دنبال شد.

تا بعد

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

چهارشنبه 20/7/1390 - 14:15 - 0 تشکر 373892

با سلام./
سعی میکنم تو بحث فوق شرکت کنم . به مباحث خوبی بپردازیم/
با تشکر

زندگی چیدن سیبی است باید چید و رفت / زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت

زندگی رودی است جاری که هرکه آمد شادمان / کوزه ای پر کرد و رفت . . .

پورتال بندری های خونگرم

پنج شنبه 21/7/1390 - 18:38 - 0 تشکر 374155

خیلی خوشحالم از مبحثی که شکل گرفته از اینکه تا الان نتونستم پیگیر این مطلب باشم پوزش می خوام.
اما از این به بعد پیگیر مطالب خواهم بود.

 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

چهارشنبه 27/7/1390 - 10:20 - 0 تشکر 376956

azarkhanom گفته است :
[quote=azarkhanom;705102;373689]سلام
خسته نباشین
میخاستم یه کتاب ژنتیکی بهم معرفی کنین
کتاب ژنتیک تامپسون رو بهم معرفی کردن
البته نمیدونم درست نوشتم یانه
سطحش رو هم نمیدونم
خیلی نمیخام تخصصی باشه
از مبحث ژنتیک بیولوژی سولومون و کمپل پیچیده تر و بالاتر

سلام azarkhanomعزیز دوست من کتاب تامپسون در مبحث ژنتیک انسانی هست.وکتاب خوبیه و همینطور رفرنس کارشناسی ارشد هم هست.اما کتابهایی که شما معرفی کردین یعنی بیولوژی سولومون و کمپل کتای ژنتیکی نیستند و زیستی هستند یعنی زیست سلولی و و این مباحث!و نمیشه باهم مقایسه کرد.

اما اینکه یه کتاب میخواین که تخصصی بحث کرده باشه باید بگین توی چه گرایشی میخواین مثلا ژنتیک پزشکی یا انسانی یا...

اما من چندتا همینطور چندتا بهتون معرفی میکنم

اگه مولکولی بخواین:Genes

نویسنده:لوین

انسانی:

Emery

Strachan

که البته فکر میکنم Emeryبهتر باشه.

امیدوارم که تونستم باشم بهتون جوابی بدم که بدرد بخور باشه و ببخشید که دیر امدم و جواب دادم.موفق باشید.

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

چهارشنبه 27/7/1390 - 10:26 - 0 تشکر 376959

djalimusic گفته است :
[quote=djalimusic;388842;373892]با سلام./
سعی میکنم تو بحث فوق شرکت کنم . به مباحث خوبی بپردازیم/
با تشکر

سلام djalimusicعزیز ممنون پس منتظرتون هستیم.

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

چهارشنبه 27/7/1390 - 10:28 - 0 تشکر 376961

ملك الشعرا گفته است :
[quote=ملك الشعرا;119644;374155]خیلی خوشحالم از مبحثی که شکل گرفته از اینکه تا الان نتونستم پیگیر این مطلب باشم پوزش می خوام.
اما از این به بعد پیگیر مطالب خواهم بود.

ممنون ملک الشعرا عزیز ما منتظر حضور سبز شما هستیم.

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

چهارشنبه 27/7/1390 - 14:14 - 0 تشکر 377056

mitra_mvm گفته است :

سلام azarkhanomعزیز دوست من کتاب تامپسون در مبحث ژنتیک انسانی هست.وکتاب خوبیه و همینطور رفرنس کارشناسی ارشد هم هست.اما کتابهایی که شما معرفی کردین یعنی بیولوژی سولومون و کمپل کتای ژنتیکی نیستند و زیستی هستند یعنی زیست سلولی و و این مباحث!و نمیشه باهم مقایسه کرد.

اما اینکه یه کتاب میخواین که تخصصی بحث کرده باشه باید بگین توی چه گرایشی میخواین مثلا ژنتیک پزشکی یا انسانی یا...

اما من چندتا همینطور چندتا بهتون معرفی میکنم

اگه مولکولی بخواین:Genes

نویسنده:لوین

انسانی:

Emery

Strachan

که البته فکر میکنم Emeryبهتر باشه.

امیدوارم که تونستم باشم بهتون جوابی بدم که بدرد بخور باشه و ببخشید که دیر امدم و جواب دادم.موفق باشید.

azarkhanom گفته است :
[quote=mitra_mvm;699606;376956]

[quote=azarkhanom;705102;373689]سلام
خسته نباشین
میخاستم یه کتاب ژنتیکی بهم معرفی کنین
کتاب ژنتیک تامپسون رو بهم معرفی کردن
البته نمیدونم درست نوشتم یانه
سطحش رو هم نمیدونم
خیلی نمیخام تخصصی باشه
از مبحث ژنتیک بیولوژی سولومون و کمپل پیچیده تر و بالاتر

کمپل و سولومون رو همه جلد هاشو خوندم

یک سری مباحث وراثتی و .. . داره.

میخاستم یکمی از اونها فراتر باشه

ژنتیک امری رو یکم خوندم.کتاب جالبیه

ممنون 

 

 

دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود  

 

 

 

 

 

 

يکشنبه 15/8/1390 - 15:8 - 0 تشکر 384056

بسیاری از ژن ها ی تنظیم کننده آهن با بروز سرطان سینه در ارتباط هستند

پژوهشگران علوم پزشکی  ۱۶ ژن را کشف کردند که همگی در سوخت و ساز آهن نقش دارند و می تواند نسبت به شیوه های استاندارد ، پیش بینی بهتری در مورد خطر بروز سرطان سینه ارایه کنند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، این کشف  دانشمندان را یک گام به پیش بینی بهتر این که کدام بیماران بیشترین شانس را برای زنده ماندن دارند، نزدیک تر می کند.

شایعترین محل بروز سرطان در زنان مربوط به پستان می باشد به طوری که اولین عامل مرگ ناشی از سرطان در آمریکا همین سرطان است.

مرگ ناشی از این نوع سرطان در سنین ۴۰ تا ۴۴ سالگی بیشتر از مرگهای ناشی از علل دیگر است. در ایالت متحده از هر ۹ زن یک نفر در طول عمرش دچار سرطان سینه می شود و ۳۱ این زنان در اثر این بیماری می میرند؛ یعنی سالانه بیش از ۴۴ هزار نفر از زنان در آمریکا در اثر این نوع سرطان می میرند.

به دلیل همین آمار مرگ و میر بالاست که در مورد روشهای تشخیصی و درمانی این بیماری مطالعات دقیق تری صورت گرفته است. تشخیص سریع و زودهنگام سرطان سینه به طور چشمگیری از میزان مرگ و میر آن کاسته است.

محققان ۶۱ ژن دخیل در تنظیم آهن را بررسی کردند تا ببینند چه تعداد از آنها با پیش بینی سرطان سینه مرتبط هستند و دریافتند تقریبا نیمی از آنها چنین نقشی دارند.

‘فرانک تورتی’ مدیر مرکز منسجم سرطان و مجری این طرح گفت: ژنهای فروپورتین و هپسیدین فقط در تنظیم آهن نقش ندارند بلکه در سرطان سینه نیز موثرهستند.

بسیاری از ژنهای تنظیم کننده آهن با بروز سرطان سینه مرتبط هستند. این ۱۶ ژن کشف شده ارزشمندترین اطلاعات را به پزشکان می دهند.

محققان در این گروه ۱۶ ژنی موسوم به ‘نشان ژن تنظیم کننده آهن’ دریافتند چندین جفت موسوم به ‘دوتایی ها’ با همکاری یکدیگر آهن را در سلول تنظیم می کنند.

فروپورتین و هپسیدین ژن دوتایی اصلی که این دانشمندان یافتند خروج آهن از سلول را کنترل می کنند.اکنون آنها دریافتند یک جفت ژنی دیگر که واردات آهن را به سلول کنترل می کنند موسوم به گیرنده ترسفرین و HFE نیز اهمیت بسزایی در بروز سرطان سینه دارند.

شناخت این که چگونه تغییرات در این روابط، پیش بینی سرطان سینه را تحت تاثیر قرار می دهد موضوعی است که این پژوهشگران قصد دارند در آینده بر روی آن تحقیق کنند.

لازم به ذکر است  مردان نیز می توانند حامل ژن سرطان سینه باشند.

تیم تحقیقاتی “مری دیلی” از مرکز سرطان “فاکس چیز” در فیلادلفیا در تازه ترین تحقیقات خود نشان دادند که خطر ابتلا به سرطان سینه در مردانی که حامل ژن این سرطان هستند در حدود ۷ برابر نسبت به مردان عادی است.

این دانشمند در این خصوص اظهار داشت: “بیشتر مردم تصور می کنند که سرطانهای تخمدان و سینه مخصوص زنان هستند. این در حالی است که ژنهای این سرطانها می توانند از طرف خانواده پدری هم به ارث برسند.”

این دانشمندان پس از مشاهده چند مورد سرطان سینه در مردان مطالعاتی را در این زمینه آغاز و آزمایشاتی را روی پدران، پسران و برادران زنان حامل ژن سرطان سینه انجام دادند.

سرطان سینه یکی از شایع ترین سرطانها در بین زنان آمریکایی است. به طوری که بیش از ۱۷۸ هزار مورد جدید و بیش از ۴۰ هزار مرگ ناشی از این سرطان در سال جاری در آمریکا به ثبت رسیده است.

این درحالی است که مردان نیز از بیماری متاثر می شوند. به طوری که در سال ۲۰۰۷ در حدود ۲ هزار و ۳۰ مورد سرطان سینه در بین مردان برآورد شده است که این رقم برابر با حدود یک درصد از تمام موارد سرطانهای سینه در آمریکا است. از میان این مردان در حدود ۴۵۰ مورد مبتلا به نوع وخیم سرطان هستند.

دو ژن BRCA-1 و BRCA-2 عامل ژنتیکی ابتلا به سرطان سینه هستند. در مردان این ژنها خطر نرمال ابتلا به سرطان پروستات را دو برابر، خطر ابتلا به سرطان پانکراس را سه برابر و خطر ابتلا به سرطان سینه را ۷ برابر می کنند.

عوامل زیر ممکن است خطر ابتلا زنان  به سرطان پستان را  افزایش دهد :

سن :
خطر ابتلا به سرطان با افزایش سن زنان بالا می رود بیشتر موارد سر طان ، در زنان بالای ۵۰ سال رخ می دهد .

نژاد و قومیت :
اگر چه زنان سفید پوست بیشتر به سرطان پستان مبتلا می شوند ولی مرگ ومیر ناشی از سرطان پستان در زنان سیاه پوست بیشتر رخ می دهد. دلایل اختلاف بقا نامشخص است و احتمالا به فاکتورهای بیولوژیکی و اجتماعی اقتصادی مربوط می شوند.

تاریخچه فردی :
زنانی که سرطان پستان در یک سینه دارند شانس ابتلا به سرطان پستان ثانویه در پستان متقابل،  بین ۱ تا ۲% است .

عوامل ژنتیکی :
جهش ژن های ۱ یا ۲(BRCA1 یا BRCA2) افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان را منجر می گردند. برای شناسایی جهش ژن ها از آزمایش خون (آزمایش ژنتیکی ) استفاده می شود. این آزمایشات فقط برای افرادی که مشاوره ژنتیکی انجام داده اند توصیه می گردد. مردان خانواده ممکن است حامل ژن های جهش یافته باشند . سرطان پستان در اعضای مرد خانواده  بطور مشخصی خطر وجود ژن سرطان پستان را افزایش می دهد . محققین تخمین زده اند که سرطان های پستان با منشاء ارثی، فقط ۵ تا ۱۰ درصد از تمام سرطان های پستان را تشکیل می دهد . بعلاوه BRCA1 و BRCA2 ، ژنهای دیگری نیز وجود دارند که کمتر در ابتلای سرطان پستان نقش دارند. اگر زنان متوجه جهش ژنی شوند می توانند خطر ابتلا به سرطان پستان و تخمدان را کاهش دهند . برای اطلاعات بیشتر ژنتیک سرطان پستان را مطالعه کنید.

تاریخچه فردی سرطان تخمدان :
سوابق سرطان تخمدان خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می‌دهد . ژن جهش یافته سرطان پستان مانند BRCA1  و BRCA2 بطور وسیعی خطر ابتلا به سرطانهای پستان و تخمدان را افزایش می دهد.

مصرف استروژن و پروژسترون:
استروژن و پروژسترون هورمون هایی هستند که درزنان رشد مشخصه های ثانویه جنسی (مانند رشد سینه) وبارداری را کنترل می کنند. تولید این دو هورمون در زمان یائسگی درزنان کاهش می یابد . مصرف طولانی مدت این هورمون ها،  خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می دهد.

· زنانی که اولین قاعدگی آنان قبل از ۱۱ یا ۱۲ سالگی باشد و یا زنانی که یائسگی آنان بعد از ۵۵ سالگی باشد بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان می باشند. زیرا سلولهای پستان برای مدت طولانی تری در معرض استروژن و پروژسترون قرار گرفته اند .
· زنانی که اولین بارداری آنها بعد از سن ۳۵ سالگی و یا زنانی که هرگز بارداری کامل تجربه نکرده اند خطر ابتلا به سرطان پستان در آنها بالاتر است . احتمالا بارداری،  زنان را در مقابل سرطان پستان محافظت می کند زیراسلولهای پستانی درفاز نهایی بلوغ تکمیل می گردند.
·برداشتن تخمدان که منبعی برای تولید استروژن و پروژسترون است ، بطور واضحی خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش می دهد. این عمل جراحی برداشتن تخمدان[۱] نامیده می شود . بعضی از زنانی که بطور ارثی جهش ژنی دارند به منظور کاهش خطر ابتلا به سرطان تخمدان و پستان این عمل جراحی را انجام می دهند .
درمان های هورمونی جایگزین پس از یائسگی:
مصرف اخیر (پنج سال گذشته ) و مصرف طولانی مدت (چندین سال یا بیشتر)هورمون پس از یائسگی، خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می دهد . در حقیقت سرطان پستان با کاهش مصرف داروها کاهش یافته است .
قرص های ضد بارداری:
ارتباط واضحی بین مصرف این قرص ها و ابتلا به سرطان پستان وجود ندارد.

رشد غیر معمول پستان :
غیرطبیعی بودن (اما نه سرطانی بودن) سلولها در بیوپسی پستان  خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می دهد .
LCIS :
همانطور که در بررسی اجمالی سرطان پستان توضیح داده شد این بیماری توسط سلولهای غیر طبیعی در لوب ها یا غدد پستان بروز می کند . LCIS خطر ابتلا به سرطان پستان تهاجمی را افزایش می دهد . بهترین روش کنترل این بیماری مراجعه به پزشک مراجعه است .
سبک زندگی:
مطالعات نشان می دهند که سبک های مختلف زندگی ممکن است در ابتلا به سرطان پستان نقش داشته باشد.
•مطالعات اخیر نشان می دهد که زنان یائسه ایی که چاق هستند خطر ابتلا به سرطان پستان در آنها افزایش می یابد.
•ورزش سطح هورمون را کاهش داده و متابولیسم را تغییر می دهد و منجر به افزایش سیستم ایمنی می گردد. افزایش فعالیت های فیزیکی، خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش می دهد.
• مصرف الکل خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می دهد.
پرتونگاری :

دوز زیاد پرتونگاری ( مانند اشعه ایکس و برنزه کردن ) ممکن است خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش دهد. میزان پرتودریافتی در ماموگرافی در طی یک سال، خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش نمی دهد و فواید انجام این روش بیشتر از خطرات احتمالی آن است.

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

پنج شنبه 19/8/1390 - 9:50 - 0 تشکر 385745

ناتوان سازی پروتئین فورتیلین ، شیوه جدید و موثر در درمان سرطان است

پژوهشگران علوم پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه تگزاس می گویند که آنان توانسته اند دانشندان با ناتوان سازی پروتئینی موسوم به فورتیلین که محرک رشد مهارناپذیر سلول است، شیوه نوینی را برای نابودی سلول های سرطانی ارائه داده اند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، فورتیلین با خنثی سازی(حذف) پروتئین p53 که در واقع سرکوبگر سرطان است رشد سلول های سرطانی را تحریک می کند.

پیش از این محققان دریافته بودند که پروتئین p53 تنها سلولهای سرطانی را نابود کرده و به سلولهای سالم صدمه‌ای وارد نمی‌آورد.

پروتئین P53 یک سرکوبگر تومور کاملاً شناخته‌شده است که نقشی اساسی در شروع آپوپتوز دارد. مقدار پروتئین P53 هنگام مواجه سلول با استرس‌های ژنوتوکسیک افزایش می‌یابد و به‌علت نقش محافظ آن به‌عنوان «گارد ژنوم» معرفی شده است.

اشکال جهش‌یافته پروتئین p53 غالباً عملکرد فوق را از دست می‌دهند و این موضوع سبب شده تا جهشP53 شایع‌ترین تغیر ژنتیکی سرطان‌های انسان باشد. از سوی دیگر جهش‌های P53 با پاسخ‌دهی ضعیف به مداخلات درمانی مثل کموتراپی و رادیوتراپی همراه بوده و مطالعات اخیر حاکی از تأثیر احتمالاً مفید و ارزشمند ژن‌درمانی با هدف P53 به عنوان یک درمان مکمل در این سرطان‌ها بوده است.

این یافته ها راه را برای درمان گستره ای از تومورهای سرطانی وتصلب شرایین هموار می سازد.

سرطان اصطلاحی برای اطلاق به گروهی از بیماری‌ها است که در آن سلول‌های غیرطبیعی بدون کنترل تقسیم می‌شوند و می‌توانند به سایر بافت‌ها تهاجم کنند.

سلول‌های سرطانی همچنین می‌توانند از طریق خون و دستگاه لنفاوی بهسایر نقاط بدن گسترش پیدا کنند.

سرطان یک بیماری منفرد نیست، بلکه بسیاری از بیماری‌ها را شامل می‌شود. بیش از ۱۰۰ نوع متفاوت سرطان وجود دارد.

‘کن فوجیس" مدیر بخش قلب و عروق دانشکده پزشکی دانشگاه تگزاس و مجری این تحقیقات می گوید: پروتئین p53 در واقع یک مهره دفاعی مهم و حیاتی علیه سرطان است چرا که می تواند ژنهای القاء کننده فرایند مرگ سلول را فعال کند.

این پژوهشگران از مدل های حیوانی استفاده کردند تا نشان دهند فوتیلین، پروتئین p53 را از فعال سازی ژنهایی مانندBAX و Noxa که زمینه ساز مرگ سلول هستند، بازمی دارد. از این رو، سلول هایی که باید کشته شوند امکان گسترش و رشد می یابند.

وقتی که سلول های سالم و طبیعی به سلول های سرطانی تبدیل می شوند،واکنش زیستی طبیعی بدن ما، فعال سازی پروتئین p53 است که سلول های آسیب دیده را از بین می برد.

به گفته این محققان این فرایند توضیح می دهد چرا اکثر افراد می توانند در عمر خود اصلا به سرطان مبتلا نشوند.

نتایج این تحقیقات در نشریه شیمی زیست شناختی منتشر شده است.

سالانه بیش از ۱۰ میلیون نفر در جهان به سرطان مبتلا شده که ۶ میلیون نفر آنها می میرند ، پیش بینی می شود که تعداد ابتلا به سرطان تا سال ۲۰۱۵ میلادی به ۱۵ میلیون نفر در سال برسد، هم اکنون سرطان در کشورهای پیشرفته دوّمین علّت مرگ و میر و در کشورهای جهان سوّم سوّمین علّت مرگ و میر می¬باشد.

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

دوشنبه 23/8/1390 - 15:47 - 0 تشکر 387711

مامنتظر ادامه هستیم هیچ جا نمیریم همین جا هستیم (:

 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.