تبیان، دستیار زندگی

سلام

امروز چیزایی از چند نفر شنیدم که خیلی ناراحت شدم در رابطه با ارتباط های دختر و پسر در این روزها ، ارتباط هایی که حدود 80 درصدش به ارتباط ها نامشروع ختم  میشه و مشکلاتی که این ارتباط ها به دنبال داره که متاسفانه اغلب این دختر و پسرها در سن نوجوانی به سر میبرند.

هدفم از ایجاد این تاپیک این بود که نظر دوستان و برای پیشگیری از این ارتباط ها در همان ابتدای بلوغ بدونم و با هم یه تبادل نظری داشته باشیم تا ببینیم چگونه می تونیم فرزدانمون و بصورتی تربیت کنیم که درگیر اینجور ارتباط ها نشوند.

منتظر نظرات دوستان هستم. 

سلام تو یه كتاب یه داستان خوندم كه مختصر می گم
در زمانهای قدیم یه روز زن و شوهری سر این كه كدومشون پاكتره بحث مكنن زن میگه من پاك و خوبم كه تو خوبی مردمیگه نه پاكی تو از منه بحثشون بالا میگیره زن میگه پس من فردا میرم تو شهر میگردم صبح خانم شال و كلاه میكنه و آخر شب با خستگی از راه میرسه مرد خنده ای می كنه و میگه چی شد هیچ كس حتی نگاه هم بهت نكرد درسته زن سرش رو تكون میده مرد میگه فقط یه جوون چند قدمی پشت سرت اومد و گوشه چادرت رو كشید بعد هم پشیمون شد و رفت زن حیرت زده پرسید كه تو دنبالم بودی مرد گفت نه توی جوونی تنها خطای من همین بودكه گوشه چادر زنی رو كشیدم و بلافاصله پشیمون شدم
البته این داستانه ‚ من تو یه كتاب قدیمی خوندم نمی دونم چقد صحت داره

در این دوران به خاطر یک سری مسایل که بیشترش رو هم خودمون ایجاد کردیم باعث شده که شاهد این مسایل باشیم

کاهش سن بلوغ.سن جوونی به 14سال رسیده.خوب این خودش یک سری شرایط رو ایجاب میکنه
کاهش توجه خانواده ها به فرزندان
افزایش گوشی های موبایل
الان بچه 7ساله موبایل داره.اینترنت استفاده میکنه

عدم توجه خانواده ها به پوشش و لباس فرزندان

همه این ها باعث میشن که نوجوان ها بیشتر به سمت این رابطه ها کشیده بشن و با اطلاعات کم و سادگی خودشون باعث میشن که دوستی هاشون به روابط نامشروع ختم بشه

این ها همه برای جامعه ای مثل ایران به عنوان یک زنگ خطر محسوب میشه که ما هیچوقت بطور اساسی باهاش برخورد نمیکنیم

سلام
باتشكر ازحیات طیبه
ممنون كه لطف دارین البته یه جورایی واقعیاتی كه به چشم خودم دیدم وبعد بادرك خودم تفسیرشون كردم روگفتم نمیدونم چقد درست باشه ومنطقی
خب من وشما(نوعی) هستیم كه اعضای جامعه رو تعریف میكنم وبه جامعه وفرهنگ ها وقوانینش عمل میكنیم پس چرا عمل كردن به قوانین برامون سخته؟؟
نمیدونم وقتی به این رابطه ها فكر میكنم واین كه ممكنه من هم تو همچین موقعیت قرار بگیرم وموردامتحان باشم نمیدونم عكس العملم چه خواهد بود اما همیشه باید به یادخدا باشیم وتوكل كنیم به اراده ولطف خدا
شاید همه این بحث ها واقعیات جامعه باشه ولی این واقعیات بارفتارهای اعضای جامعه شكل میگیره
خیلی مواقع به این فكر میكنم باپیشرفت علم ما كه باید به بزرگی خدا وحقانیتش بیشتر معترف باشیم وبیشتر به دستورات ونواحی واوامرخدا پایبند باشم پس چرا بیشتر اقشار باسواد وتحصیل كرده هم گرفتار همچین اتفاقاتی میشن؟؟
پس علم ودانش كه انقد دراسلام دربارش سفارش شده كی كاربرد داره اگه باعث نشه درست عبادت خدا كنیم
اینبار به اقشار تحصیل كرده وموفق جامعه نگاه كردم وباز این رابطه بین این اقشار بود ...چرا؟؟؟...