اولیه صنایع دستی.
شیشهگری سنتی
این هنر، تاریخی چند هزار ساله دارد. به نقل از روایات تاریخی اصل شیشهگری در زمان حضرت سلیمان شکل گرفته است. در آن زمان برای ساخت کاخی دیوها به دستور حضرت سلیمان کورههای شیشهگری را برپا کردهاند و قسمتهایی از آن را با این هنر تزئین کردهاند. بعضی از روایات منبع انتقال این هنر به دنیا را یونان در و بعضی دیگر ایران دانستهاند. شیشهگری در ایران از نیشابور آغاز شد و بعد به ری انتقال یافت و حدود دو هزار سال است که در این شهر قدمت دارد. در دورههای بعد شیشهگری منسوخ شد و پس از آن در سده اخیر توسط ایتالیاییها به ایران آورده شد. پیشرفت این رشته در ۳۰سال اخیر در ایران غیرقابل باور است؛ چراکه از شیشهگری صنعتی هم پیشرفت بالاتری داشته است. شیشهگری سنتی موسوم به بلورسازی است که از ابتدا شامل احتیاجات عمومی جامعه بوده و افراد با ساخت آنها کسب درآمد میکردهاند. از ۶۹سال پیش هنرمندان این رشته به فکر افتادند تا کارگاه زنده شیشهسازی را به نمایش بگذارند که اولینبار همان ۶۹سال قبل در نمایشگاه بینالمللی دایر و بعد از آن در نمایشگاههای تخصصی ارائه شده است.
حجاری و خراطی سنگ
اولین هنر بشر، تراش سنگ بوده است. قبل از اختراع خط و با شروع غارنشینی، انسانها برای انتقام پیام و رساندن منظور خود شکلهایی روی سنگ حک میکردند و اینگونه با هم ارتباط برقرار میکردند. به مرور با اختراع خط تراش سنگ برای تهیه وسایل مورد احتیاج به کار گرفته شد. اوج هنر سنگتراشی دوره رنسانس بود که در ایتالیا و یونان پیشرفت قابل توجهی داشت تا آنجا که در یونان افرادی مانند میکلانژ و لئوناردو سهم بسزایی در رشد این هنر ایفا کردند. خراطی سنگ با رشد تکنولوژی و ورود دستگاههای تراش پیشینهای حدود ۵۰سال را به خود اختصاص داده است.
طلاکوبی و فیروزهکوبی
فیروزهکوبی هنر نابودشدهای بود که ابتدا خاص خراسان بود. بهطوری که فیروزهها در نیشابور استخراج میشد و بعد در مشهد در کارگاههای مخصوص مورد تراش قرار میگرفت. در زمانهای قدیم ظرفهای مسی را با قلمزنی طلاکوبی میکردند و بعد یک لایه فیروزه را آغشته به چسب گیاهی مخصوص کرده و روی جاهای خالی گود شده قرار میدادند. آخرین فردی که در ایران به این هنر اشراف داشت ۶۰سال پیش به علت اینکه فرزندانش تمایلی به فراگرفتن این پیشه نداشتند. به یکی از اقلیتهای دینی این هنر را آموزش داد. بعد از آن، این تخصص در انحصار این مرد درآمده و او این هنر را به اصفهان منتقل میکند. آقای رضازاده یکی از هنرمندان پرتوان کشور برای بازگرداندن این هنر حدود پنج سال تحقیق انجام داد و بعد از تلاش فراوان توانست در زمینه تولید داخلی و صادرات، این پیشه به کار گیرد. هنر طلاکوبی به خراسان، سمرقند و افغانستان اختصاص دارد که در این میان تعداد انگشتشماری از استادان ایرانی در این زمینه فعالیت دارند. در ایران به این هنر کمتر پرداخته شده و بیشتر استادان این رشته اهل افغانستان هستند. طلاکوبی در دو سبک ایرانی و افغانی است که تفاوت میان این دو در تذهیب و مینیاتور بهکار گرفته شده در طلاکوبی ایران است