این تئوری از این قرار بود که در زمانهای
بسیار دور باستانی موجودات فضایی به دیدن انسانها آمده و آنها را در ساخت آثار
بزرگ کمک کرده و نشانهایی از حضور خود در زمین در لابلای آثار باستانی بجای
گذاشتند.
کتابهای او به 26 زبان دنیا ترجمه شد و
در همه جا رکورد فروش را زد.
من نمی دانم که
چرا مردم اینقدر تمایل دارند که نظریه او را باور کنند؟،ولی آنها دقیقا اینکار را
می کنند و تمام این نظریه ها را دربست و بدون فکر قبول می کنند.
شاید دلیل اصلی افزایش روزبروز حضور جنبه
های تکنولوژیک در زندگی ما و بجای آن خالی شدن زندگی های ما از معنویت باشد.
شاید اینکه شما دیگر امروز نمی توانید به
"خدا" اعتقاد داشته باشید،باعث شود به موجودات خدامانندی ایمان بیاورید
که با سفینه هایشان به زمین آمده و اجداد ما را ساختند.
به عنوان مثال در کشوری مثل استرالیا از
هر 6 نفر یک نفر کتاب ارابه خدایان را خوانده است.در مدارس و در تعطیلات فیلمهای
ساخته شده از این کتاب توسط مدارس برای کودکان به نمایش در می آید.این ایده و
نظریه که سیاره زمین در زمانهای باستان توسط فضانوردان باستانی مورد ملاقات قرار
گرفته است،اسن روزها در نزد افکار عمومی محبوبیت زیادی پیدا کرده است.
کتابهایی چون ارابه خدایان Chariots of the Gods، بازگشت خدایان Return of the Gods ،ظهور خدایان Arrival of the Gods،بازگشت ستارگان Return of the stars.
بیوگرافی فون
دانیکن
اریک آنتون پاول فون
دانیکن Erich Anton Paul von Däniken در 14 آوریل 1935 در شهر زوفینگن سویس به دنیا آمد.او پس از پایان
مدرسه ابتدایی در یک هتل شروع به کار کرد.
بیوگرافی نویسانی چون Peter Rochell و Wilhelm Roggersford اینگونه می نویسند که فون
دانکن در آن سالها بارها با قانون مشکل داشته است.
بسیار محتمل است که ایده های اصلی
کتابهای پرفروشی چون ارابه خدایان متعلق به خود فون دانیکن نباشد.در سال 1966 او
در آمریکا فردی به نام پرفسور Ley
را ملاقات کرد.این فرد ادعا می کرد که شواهدی را
در اختیار دارد که نشان می دهد در گذشته بیگانگان فضایی از زمین دیدار کرده اند.
او
به فون دانیکن این اجازه را داد که از اطلاعات و شواهد او استفاده کند،گرچه فون
دانیکن این قضیه را هیچگاه تائید نکرد.
او پس از این دیدار وقتی در حالی به سویس
بازگشت که بیش از 142000 فرانک بدهکاری بالا آورده بود.
در همین زمان بود که او
نسخه دستنوشته ای از کتاب معروف خود ارابه خدایان Erinnerungen an die Zunkunft را به یک روزنامه
نگار نشان داد. بلافاصله پس از آن و در سال 1968 بود که این کتاب به چاپ رسیده و
به سرعت مشهور شده و موفقیت عجیبی را در بازار بدست آورد.
او در این کتاب اینگونه ادعا می کند که
در زمانهای بسیار دور پدران باستانی ما با موجودات فضایی ملاقات کردند و در این
ملاقاتها ،این موجودات فضایی نژادهایی از این انسانها یا انسان نماها را از بین
برده و نابود کردند.و با آزمایشات ژنتیکی بروی آنها نژاد جدیدی از انسانها
هموساپین ها Homo Sapiens را بوجود آوردند.
بعدها او ادعای جدیدتری را نیز مطرح کرد
و آن این بود که این موجودات و فضانوردان باستانی پروژه های ساختمانی و بناهایی را
در زمین اجرا کرده و ساختند که اجرا و ساخت آنها توسط انسانها غیر ممکن بوده است.
او ادعا می کند که این دانش از
باستانشناسی که او در اختیار دارد از علاقه او به باستانشناسی از زمان کودکی نشات
گرفته و او مجبور شده بوده تا مطالعات خود را رها کرده و پس از مرگ پدرش در هتلی
که پدرش برای او به ارث گذاشته بوده مشغول بکار شود.
البته این ادعای او حقیقت ندارد و برای
این ادعای او شاهدی وجود ندارد و البته به یقین او از پدر خود هتلی را به ارث
نبرده بوده و اصلا پدر او یک تولید کننده البسه بوده و نه یک هتلدار.
در تمام فرهنگهای کهن این تمایل وجود
داشته است که تمام دست آوردهای مهم انسانها را به خدایان نسبت دهند.مثلا اینکه
خدایان بودند که به انسانها شکار کردن،ماهیگیری،کشاورزی و نوشتن را یاد دادند.
همواره در تاریخ انسانهایی بوده اند که
در رشته ای خاص جهش علمی بزرگی را ایجاد کرده اند.کار اینگونه افراد غالبا در زمان
خود به درستی توسط مردم عادی و عوام الناس درک نشده و لذا آنها ،آن فرد را موجودی
خداگونه در نظرگرفته و حتی به پرستش او پرداخته اند.
امروزه ما می دانیم که مثلا ایمهوتپ Imenhotep معمار بزرگ
فرعون جوزرZoser در زمینه
معماری بناها و مقابر فرعون به دست آورد جدیدی دست یافت.او از سنگ به جای خشت و گل
در ساختمان مقابر استفاده کرد.او را پس از آن به عنوان یک خدا مورد پرستش قرار
دادند.
بطور مشخص ما می توانیم امروزه ادعا کنیم
که تمام پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک امروز خود را که لحظه به لحظه نیز در حال
افزایش است بدون کمک موجودات فضایی و بیگانه های آنسوی کهکشانها بدست آورده ایم.
تئوری آقای فون دانیکن و افراد مشابه او
مثل ذکریا سیتچین و رائیل یک گاف بزرگ و مشکل اساسی دارد.خوب اگر ما فرض کنیم که
انسانها روی زمین دانش خود را از آن بیگانه های فضایی گرفتند،خوب خود آن بیگانه ها
چطور؟ آیا آنها هم دانش خود را از کسی دیگر گرفته بودند؟ این دور باطل به همین ترتیب
ادامه پیدا می کند.هر چه قدر هم که به عقب بروید ، به هر حال در جایی و در زمانی
خاص باید این بیگانه های فضایی موفق شده باشند دانش و تکنولوژی خود را خودشان و
بدون کمک کسی بدست آورده و رشد داده باشند.
در مورد خلقت انسانها
توسط این موجودات نیز همین سئوال مطرح است.مثلا اگر فرض کنیم دیوانه ای چون رائیل
راست بگوید و ما را فضانوردان باستانی ساخته باشند خوب آنها را چه کسی ساخته؟
شواهد فون دانیکن
خوب اغلب خوانندگان اینگونه خزعبلات
هیچگاه به خود زحمت نمی دهند تا لا اقل یکی از شواهدی که این آقایان ارائه می دهند
را به چالش کشیده و در صحت و استناد آن شک کنند و لا اقل کمی درباره آن تحقیق
کنند.آنها با این فرض که تمام ادعاها صحیح است تمام کتابها را می خوانند و
بلافاصله تبدیل به یک یوفولوژیست بزرگ می شوند. سایت و وبلاگی هم راه می اندازند و
به ترویج ایم عقاید پوچ و الحادی هم می پردازند.بگذریم...
حال اگر کسی با دقت به کتابهای او نگاه
کند،ادعاهای او را غیر دقیق،مزخرف،اشتباه،هدف دار،گمراه کننده و تماما متناقض با واقعیت
ها می یابد.متاسفانه ما فرصت کافی نداریم تا در این مقاله همه دروغهای او را به
چالش بکشیم فقط بعنوان مشتی نمونه خروار برخی از ادعاهای او را بررسی می کنیم
جوزر معروفترین فرعون
مصر باستان از دودمان سوم
است. معروفیت او به خاطر فرمانش به
یکی از مقامات آن روزگار به نام ایمهوتپ
برای ساختن هرم پلکانی در سقاره بود.
نام او در متنهای همروزگارش
نچریخت (Netjerikhet) است
ادعاهای
فون دانیکن:
هرم پلکانی جورز در مصر باستان از سنگ گرانیت ساخته شده است.

دروغ است این اهرام از سنگهای آهکی ساخته شده بودند.