• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 2761)
چهارشنبه 19/5/1390 - 1:48 -0 تشکر 350434
!به خیر خدا معتقدی یا به غیر خدا؟

بنام خدای بزرگم

سلام

 

چگونه اثبات میکنی که به خیر خدا معتقدی؟

 

تا بحال شده چیزی از خدا بخوای و نده؟

به اجبار قبول کردی یا واقعا راضی شدی؟

واقعا به خدا امید داشتی یا به کار دیگران؟

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
چهارشنبه 19/5/1390 - 6:8 - 0 تشکر 350465

هیچگونه

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

چهارشنبه 19/5/1390 - 9:35 - 0 تشکر 350492

سلام
بله شده
حداقل 5بارش شده که خواستم اما نشده یعنی حکمت نبوده
حداقل یه ماهی هم ناراحت شدم بعدش میگن خدا با آدم حرف میزنه تو قرآن ...
جواب همه شو گرفتم ازآیه های قرآن بعد آروم شدم

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

چهارشنبه 19/5/1390 - 14:45 - 0 تشکر 350646

به نام خدا
سلام
تا دلت بخواد ....اما خیلی چیزا هم بهم داده
به اجبار قبول کردم هنوز به مقامی نرسیدم اگر چیزی بهم نداد راضی باشم
نه واقعا بهش امید داشتم خوف با رجا همراه بوده

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 21/5/1390 - 1:20 - 0 تشکر 351381

سلام

یه مثال بزنم؟

دیدین اگر به این سنی که هستیم, مادرمون بهمون بگه... دستتو نبر تو آتیش... میفهمیم و قبول میکنیم
چون امری منطقی و جا افتادس برامون

ولی وقتی کودک بودیم چی؟... بعضی وقتا اصن متوجه نمیشدیم... بعضی وقتا لجبازی میکردیم
البته اینم به بچه و تربیتش ربط داره
یه کوشولویی زودتر دریافت میکنه... یه کوشولویی دیرتر....

* پس این خیری که متوجه اش نمیشیم...
از کودکی ماست؟
چطور متوجه بشیم؟

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
جمعه 21/5/1390 - 1:43 - 0 تشکر 351389

یه داستانی هست به این شرح:

یه روزی یه مردی زیر درخت خوابیده بود....یه پیرمردی هم با اسب از کنارش رد میشد دید

پیرمرد وایستاد و با شلاقش به سر و صورت مرد زد و بیدارش کرد....مرد بلند شد گفتی چی شده؟...چرا

میزنی؟....پیرمرد بازم با شلاق مرد رو زد و مجبورش کرد که سیبهای گندیده ای که زیر درخت افتاده بود رو بخوره

مرد با ناراحتی میگفت تو عجب پیرمرد ظالمی هستی...با شلاق منو بیدار کردی حالا هم داری منو مجبور میکنی این سیبهای گندیده رو بخورم

مرد سیبهای گندیده رو خورد ...بعدش استفراغ کرد(ببخشید) و یه مار از دهنش اومد بیرون!

پیرمرد گفت وقتی رد میشدم دیدم مار وارد دهنت شد مجبورت کردم سیبهای گندیده رو بخوری تا اون مار بیاد بیرون

بعضی از مشکلاتی که تو زندگی داریم همون شلاق خداست....ما ادمهای عجول حکمتش رو نمیدونیم هی غر میزنیم ...خدارو متهم میکنیم....آخه خدایا این چه وضعیه؟....چرا نشد؟....چرا من این مشکلو دارم؟...یه ذره فقط یه ذره فکر نمیکنیم که شاید خیری پشتش هست...حکمتی هست

به همه اعتماد میکنیم جز خدا

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

جمعه 21/5/1390 - 2:25 - 0 تشکر 351404

سلام.
سوالاتی جی طیبه می پرسه جالبه کلا.
شب عاشورا بود، همون هفته امتحان حسابان داشتیم؛ دنیای دانش اموزی به اندازه ی محیط مدرسه کوچیک و پر استرسه دیگه.
به حسین، دوستم( البته اسمش ابوالفضل هست ولی همش بهش می گم حسین و الان هم دیگه حتی وقتی خونشون می رم جلوی خانوادش هم حسین صداش می کنم کسی اعتراضی نداره و خودشم قبول کرده) گفتم بیا بریم هئیت امشب عاشوراست؛ گفت نه می خوام بخونم، انصافا هم سوالای معلممون سخت بود.
خلاصه اون شب تا 11 وایسادم مسجد بعدش گفتن داوطلب می خوایم واسه پای دیگهای نذری(گازی نبود و با چوپ اتیش زیر دیگها بود) منم وایسادم. گفتم به من چه امتحان داریم؟ خلاصه عاشورا رو گریه کردیم و تموم شد؛ روز امتحان معلم محترم اصلا امتحان نگرفت، کلی ذوق کردیم.
راستش رو بخواید وقتی چیزی رو ندارم جو نق و نوق نمی گیرتم، یعنی اینجور که کلا با صاحبم قهر کنم، فکراش تو کلم میادا ولی هیچ وقت به زبون و عمل نمی رسه و بعد مدتی هم کلا نداشته ها و گرفته هام رو فراموش می کنم.
این روزایی که می گذره هم خیلی چیزا رو داد و گرفت، مال خودش بود اگر داد خودش خواست اگر هم گرفت صاحب من و داده هاش بود که گرفت؛ هروقت چیزی از دستم میره نگاه می کنم ببینم خودشم از دستم رفت یا نه؟ می بینم نه هنوز هست؛ دلم قرص می شه.

راجع به اجباری بودن؛ اره دیگه، وقتی می نویسم گرفته هاش، یعنی نمی دادم و زیربار نمی رفتم که لفظ گرفتن تو ذهنم رنگ گرفته دیگه. و اِلا حتی گرفته هاش هم داده معنی میشد توی ذهنم.

راستش به خدا؛

جمعه 21/5/1390 - 13:54 - 0 تشکر 351575

سلام

خاطره ی سها جالب بود

واسه منم خیلی پیش اومده که الکی برنامه هامو بخاطر چیزایی که میتونست نباشه بهم نزدم.. بعدشم اصلا اون اتفاق نیافتاده کلی خوش حال شدم

به نظرم توکل به خدا داشتن خیلی خوبه.. و اینکه تسلیمش باشیم.. خب کنارش ناراحتی هم هست.. چون منِ به قول طیبه کودک نمیفهمم ولی وقتی توکل به خدا باشه اون ناراحتیهه هم یادمون میره

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 21/5/1390 - 23:51 - 0 تشکر 351815

بنام خدای مهربونم
سلام
مرسی جناب میلادی
دنبال همین جمله میگشتم ...
" به همه اعتماد میکنیم جز خدا"
دقیقا همینطوره!
میخوام برم کار پیدا کنم...
میخوام برم مزدوج شم...
میخوام برم پیش دکتر...
 میبینم چه قشنگ به بنده های خدا اطمینان دارم
گاهی هم برای رفع عذاب وجدان یاد خدا میفتم!!
این دله چرا محکم نی؟
چرا هی میلغزه؟
باید به دادش رسیداااا
دله رو میگم...
********************************
عععع
آخ جون خاطره
 مرحبا...
اطمینان...
یقین...
از صمیم قلب مطمئن بودن
ینی لحظه ای شک نکردن
ینی رسیدن به آنچه میخواهیم
اما چی میشه گاهی اوقات بدون شک میشیم
گاهی اوقات همش این شک مارو وسوسه میکنه!
هر وقت هم دلمون شور میزنه سراغمون نیاد بیشتر میاد!!
 هوم؟
*************************************
میبینی دهکده!
عجیب اسیر دنیا شدیم
برای هر لحظش دلمون شور میزنه...
براش هزارتا تصور میکنیم
هزارتا نقشه میکشیم...
هزاران هزار در ذهنمون غیبت و تهمت میکنیم
هزارتا فضولی میکنیم...
نگو قرار چیز دیگس!
روح و روان و جسممون بخاطر فکرامون خراب شده
آره دله محکم نیس
دله راضی به رضای خدا نی...
اصن هنوز متوجه نشده رضای خدا چیه!

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
دوشنبه 24/5/1390 - 21:2 - 0 تشکر 353337

SOHA_1990 گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;351404]راستش به خدا؛

به گمان خود ادّعا دارد که خدا امید وار است! به خدای بزرگ سوگند! که دروغ می گوید، چه می شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟ پس هر کس به خدا امیدوار باشد باید، امید او در کردارش آشکار شود. هر امیدواریی جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هرترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و در کارهای کوچک به بندگان ِ خدا روی می اورند؛ پس حقِّ بنده را ادا می کنند و حق خدا را بر زمین می گذارند، چرا در حقِّ خدای متعال کوتاهی می شود و کمتر از حقِّ بندگان رعایت می گردد؟
ایا می ترسی در امیدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ یا او را در خور امید بستن نمی پنداری؟ امیدوار دروغین اگر از بنده ی خدا ترسناک باشند، حقِّ او را چنان رعایت می کند که حقِّ پروردگار خود را انگونه رعایت نمی کند، پس ترس خود را از بندگان آماده، و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد، و اینگونه است کسی که دنیا در دیده اش بزرگ جلوه کند، و ارزش و اعتبار دنیا در دلش فراوان گرد، که دنیا را بر خدا مقَّدم شمارد، و جز دیگری نپردازد و بنده ی دنیا گردد.  نهج البلاغه ی حضرت علی ع؛خطبه ی
160

همیشه خودت گوش خودتو بپیچون تا خوابت نبره بعدا شرمنده ی اقات بشی

سه شنبه 25/5/1390 - 1:0 - 0 تشکر 353436

سلام

مرسی جناب سها از انتخاب بسیار عالیتون...

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.