• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 5761)
جمعه 14/5/1390 - 22:46 -0 تشکر 348420
گرایش حجتیه ، نو اخباریگری عوامانه

به نام خدا ویرایشگر پیشرفته بنده خراب است بنابراین اینگونه نوشته می شود ببخشید انجمن حجتیه و قیام برای حکومت اسلامی در نگاه امام خمینی برقراری حکومت اسلامی از باب مقدمه‌ی واجب (احکام اجتماعی و حکومتی اسلام) واجب است و طبق روایات، ولایت برای فقیه متعین است و هم چنین فقیه در مسائل اجتماعی حق سنجش اهمیت احکام و رفع تزاحم‌ها را در قالب حکم حکومتی دارد. [۲۰] امام معتقد بود که اگر ضروری اسلام تعطیل شد یا در خطر قرار گرفت در راه احیای آن تقیه حرام است و لو بلغ ما بلغ. [۲۱] انجمن حجتیه در زمان شاه با استناد به برخی روایات، هر قیامی علیه ظلم را قبل از ظهور بی‌حاصل و طاغوتی می‌دانست. هم چنین هر حکومت پیش از ظهور را طاغوت و باطل و همکاری با آن‌ها تنها برای حفظ منافع شیعیان تا آن‌جا که پا از دایره احکام اسلام فراتر نرود مجاز می‌شمرد. انجمن معتقد بود اگر عده‌ی قابل توجهی شیعه‌ی مخلص به وجود بیایند حضرت حجت ظهور خواهد کرد و فرض حکومت دینی بر دینداران فرض درستی نیست.[۲۲] امام خمینی می‌فرمود: «‌این‌هایى که می‌گویند که هر علمى بلند بشود و هر حکومتى، خیال کردند که هر حکومتى باشد این برخلاف انتظار فرج است. اینها نمی‌فهمند چى دارند می‌گویند. اینها تزریق کرده‏‌اند بهشان که این حرف‌ها را بزنند. نمی‌دانند دارند چى چى می‌‏گویند. حکومت نبودن، یعنى این‌که همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهى رفتار بکنند. ما اگر فرض می‌کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می‌زدیم؛ براى این‌که خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتى بیاید که نهى از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست.» [۲۳]

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:5 - 0 تشکر 348968


نظر دومی که در خصوص تشکیل انجمن وجود دارد مربوط به خود انجمنی‌ها است. آنها معتقدند آقای حلبی رئیس انجمن مدعی شده که در سالهای 32 خواب دیده است
که امام زمان به وی امر فرموده‌اند که گروهی را برای مبارزه با بهائیت تشکیل بدهد.

نظر دیگر حاکی از آن است که پس از بروز اختلاف بین آیت‌الله کاشانی و مصدق و شکست نهضت ملی نفت همزمان تبلیغات بهایت نضج گرفت و گروهی را که در بینشان طلبه نیز بود از جمله هم حجره‌ای آقای حلبی را جذب کردند.

لذا بهائیت در ذهن شیخ محمود حلبی بزرگ جلوه‌گر شد و به این نتیجه رسید که باید سیاست را ول کرد و دست به انجام اقدامات فرهنگی زد. به علت شکست نهضت نوعی یأس بر جامعه حاکم شد و عده‌ای که به دنبال جریانی می‌گشتند تا با وصل شدن به آن، یأس و بریدگی خود را توجیه ایدئولوژیکی و سیاسی کنند، به این جریان پیوستند. گروهی دیگر برآنند که استعمار همواره یک قسمت از سیاست‌هایش فرقه‌سازی بوده و برای مطرح کردن، بالا کشیدن و رشد دادن آن فرقه دست به ایجاد یک ضدفرقه نیز می‌زده است و مسئله انجمن بهائیت و انجمن ضدبهائیت نیز مشمول این سیاست می‌باشد.(7)

گذشته از علت شکل‌گیری انجمن حجتیه آنچه که با قاطعیت می‌توان گفت این است که انجمن برخلاف حرکت اسلام سیاسی و انقلابی حرکت کرده و با جدایی دین از سیاست نیروی خود را مصروف عوامل فرعی کرده از مبارزه با اصل و ریشه فساد غافل ماند و به همین جهت مورد استقبال دربار قرار گرفت.

به هر ترتیب آقای حلبی به تشکیلات خود رسمیت داد و نهایتاً در سال 1336 آن را به نام انجمن حجتیه مهدویه به ثبت رساند. این انجمن دارای یک هیأت مدیره بود که فعالیت‌های انجمن زیرنظر این هیأت مدیره انجام می‌گرفت. شیخ محمودحلبی ریاست هیأت مدیره را بر عهده داشت و اعضای این هیأت مدیره عبارت بودند از:
حاج‌سیدرضا رسول، سیدحسن سجاید، محمدحسین غلامحسین، حاج محمدتقی تاجر(8)

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:7 - 0 تشکر 348971


پیرو نامه شماره 20171/12525-17/1/36 سازمان اطلاعات و امنیت تهران خواهشمند است دستور فرمایید از هرگونه اقدام و نظراتی که نسبت به اعضای پنج نفر یادشدگان در نامه پیروی مذکور به عمل خواهند آورد، این واحد را نیز آگاه سازند. ضمناً چون تجمع نامبردگان جنبه ضدیت با مسلک بهایی را دارد و برابر اطلاع حاج شیخ‌محمود ذاکرزاده تولایی معروف به حلبی از گردانندگان این جلسه با بخش 21 سازمان اطلاعات و امنیت تهران همکاری‌هایی دارد اصلح است هرگونه اطلاعی در مورد جلسه متشکله را قبل از احضار بقیه از مشارالیه استفسار نمایند.
رئیس واحد اطلاعاتی کمیته مشترک ضدخرابکاری، ناصری 23/1/36(12)

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:8 - 0 تشکر 348972

با این سند، همکاری دستگاه امنیتی ایران و گروه حجتیه به خوبی آشکار می‌شود. سند دیگری که در زیر ذکر می‌شود گویای آن است که هرگاه افرادی، از روی بی‌اطلاعی از روابط انجمن با دستگاه امنیت اقداماتی علیه برخی از فعالان حجتیه انجام داده‌اند مورد توبیخ دستگاه امنیت و رئیس آن قرار می‌گیرند:
درباره شیخ محمود تولایی برابر اظهار نامبرده بالا آقای محمود صالحی نماینده انجمن مباحثه و ارشاد بهائیان به دین اسلام از طریق آن ساواک احضار و توضیحاتی در مورد انجمن مذکور از وی خواسته شده و با آنکه مشارالیه صراحتاً اعتراف نموده که کلیه سوابق امر توسط گردانندگان انجمن در مرکز در اختیار ساواک قرار گرفته معهذا مرتباً به عناوین مختلف اظهار و مورد بازرسی قرار گرفته است. خواهشمند است دستور فرمایید چگونگی و علت احضار نماینده انجمن فوق‌الذکر را اعلام دارد.
مدیرکل اداره سوم – مقدم(13)
اسناد فوق نشان می‌دهد که تا چه اندازه روابط انجمن با دستگاه امنیتی شاه نزدیک بوده است. بدون تردید اگر آنها کوچک‌ترین خطری احساس می‌‌کردند با شدت با انجمن حجتیه برخورد می‌کردند در صورتی که دستگاه امنیتی خود به حمایت و تشویق آنها پرداخته است. علی‌اکبر پرورش درباره عکس‌العمل دستگاه امنیت از استعفای خود از انجمن حجتیه می‌گوید:
وقتی ساواک متوجه شده بود که من از انجمن کمار رفته‌ام همین نادری [از مسئولان عالی‌رتبه دستگاه امنیت] ملعون ما را خواست و خیلی فحاشی کرد و گفت چرا دیگر در انجمن نیستی.(14)
دستگاه امنیتی می‌دید افراد مذهبی که از انجمن جدا می‌شدند به سوی نیروهای انقلابی و ضدرژیم می‌روند، لذا انجمن محلی برای جذب نیروهای مذهبی بود.

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:8 - 0 تشکر 348973

عملکرد انجمن حجتیه قبل از انقلاب
طرح مسائل انحرافی و خرافات یکی از مهم‌ترین عملکردهای انجمن حجتیه، قبل از انقلاب است. مهم‌ترین و آشکارترین فعالیت انجمن، قبل از انقلاب، مبارزه با بهائیت بود. مبارزه با بهائیت فلسفه وجودی انجمن را شکل می‌داد؛ این مبارزه تنها در بعد فکری، انجام می‌گرفت و انجمن وارد فاز سیاسی و اقتصادی نمی‌شد. در حالی که بهائیت یک پدیده کاملاً سیاسی و شبه جاسوسی بود و متقابلاً یکی از راه‌های مبارزه با آن، برخورد سیاسی بود. از آنجا که انجمن سیاست را نفی می‌‌کرد با این ویژگی بهائیت درگیر نشد و فقط از پایگاه ایدئولوژیک به نقادی آن می‌پرداخت. به همین خاطر هنگامی که با هویدا نخست‌وزیر معدوم شاه، دکتر ایادی، دکتر ثابتی، یا هژبر یزدانی و غیره که از مسئولان و متنفذان حکومت استبداد بودند برخورد می‌کرد، با وجودی که بهائی بودند، انجمن ضدبهائی باز هم به دیده بی‌تفاوتی به آنان می‌نگریست زیرا درگیری با آنان اگر چه بهائی بودند جنبه سیاسی پیدا می‌کرد نه ایدئولوژیک و چون انجمن باید تنها با مبلغان بهائیت به مبارزه برمی‌خاست دیگر کاری به کار آنها نداشت.(15) شهید رجایی می‌فرماید: «آن موقعی که برادران و خواهران‌مان زیر شکنجه فریاد می‌کشیدند اینها می‌رفتند ثابت کنند که بهائیت بر حق است یا باطل و دقیقاً در مقابل مبارزه قرار می‌گرفتند.»(16) استاد شهید هاشمی‌نژاد در این رابطه می‌فرماید:
تعدادی از رهبرانشان (رهبران انجمن حجتیه) چنان بهائیت را بزرگ می‌کردند که انگار در این مملکت خطر، بهائیت است. در حالی که ما معتقد بودیم یعنی خط انقلاب معتقد بود که بهائیت شاخه‌ای از شاخه‌های استعمار، معلولی است ما باید سراغ علت برویم.(17)

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:9 - 0 تشکر 348974

در واقع، عملکرد انجمن حجتیه در راه مبارزه ایدئولوژیک با بهائیت همان طور که گفته شد در خدمت اهداف رژیم شاه بود. رژیم قصد داشت از یک طرف با ترویج ابزار شیطانی و شهوانی، جوانان این مرز و بوم را سرگرم کند و از طرف دیگر با تقویت جریان‌های غیرسیاسی و بی‌خطر همچون انجمن حجتیه، فکر جوانان مذهبی را از مبارزه با رژیم فاسد شاه به مبارزه فکری و ایدئولوژیک با گروه‌هایی همچون بهائیت سوق دهد. انجمنی‌ها مسئله بهائیت را آن قدر مهم جلوه دادند که حتی در مبارزه امام خمینی(س) با رژیم شاه شرکت نکردند و در ضمن چون این حرکت را نشئت گرفته از فتوای مرجع انجمن (آیت‌الله خویی) می‌دانستند از نظر شرعی نیز اشکالی در کار خود نمی‌دیدند. رهبران انجمن حتی با مشاهده سیل عظیم جمعیت مسلمانان در مقابله با نظام ستمشاهی و حمایت روحانیان معظم از آنها، حاضر نشدند که به امامت مرجع کبیر شیعیان تن بدهند و قیام مردم را با عباراتی مثل «وزوز پشه را چه به فانتوم» به استهزاء می‌گرفتند و می‌گفتند: «مشت بر درفش چه می‌تواند بکند» یا امام را مسخره کرده و اظهار می‌کردند که «یک خودکاری در دستش گرفته و یک اعلامیه‌ای نوشته می‌خواهد آمریکا را شکست بدهد.»(18)
انجمن قبل از انقلاب اسلامی نیروهای جوانی را که می‌توانستند در امر مبارزه مؤثر باشند نه تنها به جریان انحرافی می‌انداخت و از مسیر نهضت دور نگه می‌داشت بلکه در سخنرانی‌ها هم در منکوب کردن مبارزان اقدام می‌کرد چنانکه حلبی در یکی از سخنرانی‌هایش گفت:
چندی است تحریص می‌کنند. ولی چه از آب درمی‌آورند؟ چریک. چی از آب درمی‌آورند؟ مفسده خرابکار، موذی به اجتماع، مضر به نظام، تشویق می‌کنند اما یک جوری تشویق می‌کنند که آنی که به عمل می‌آید، بر ضرر تمام می‌شود، چون طبق اسلام تشویق نمی‌شوند.(19

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:9 - 0 تشکر 348975


یعنی در واقع همان تهمت‌هایی که رژیم طاغوت به مخالفان خود نسبت می‌داد. اینها هم همان را طوطی‌وار تکرار می‌کردند. امام امت می‌فرمایند:
از بس اجانب و عملشان به گوش ما خوانده‌اند که: آقا برو سراغ کارت، سراغ مدرسه و درس و تحصیل، به این کارها چکار دارید؟ این کارها از شما برنمی‌آید. ما هم باورمان آمده که کاری از ما نمی‌آید و اکنون من نمی‌توانم این تبلیغات سوء را از گوش بعضی بیرون کنم.(20)
جدا از پرداختن انجمن به مسئله بهائیت به مثابه یک مشکل اصلی، یکی دیگر از اهداف انجمن، مسئله اهل تسنن بود؛ آنها برای ایجاد دافعه نسبت به آنان برنامه‌ریزی می‌کردند و این هم به طور دقیق همان جاده‌ای بود که استعمار ترسیم کرده بود. از موضوعات مهم سخنرانی‌های سرپرست انجمن، تبیین قدرت جسمانی امام علی(ع) و میزان تیزی و برندگی ایشان بود و اینکه امام یک تنه حریف جمعیت عظیمی بود و با هر فریاد الله‌اکبر یک تن را به زمین می‌انداخت. انجمنی‌ها از سنخ مروجان آن عقیده بودند که تمام فضایل امیرالمؤمنین را در شجاعت و شمشیر و شمشیرزنی او خلاصه ساخته بودند و تمثالی از حضرت می‌آفریدند که در معیت شمشیری بلند در کنار شیر پُر یال و کوپالی ایستاده بودند: بدین معنا که حضرت در شجاعت و قدرت همچون شیر است.(21)

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:10 - 0 تشکر 348976

یكی از خنده دار ترین مبارزات این انجمن مبارزه با پپسی كولاست .
مبارزه با پپسی کولا
یکی دیگر از فعالیت‌های انجمن مبارزه با پپسی کولا بود. انجمن پپسی‌کولا را مذموم و تحریم شده می‌شمرد و از این رو، برخی آشامیدن آن را حرام دانسته اعضای خود را بسیج کردند تا با مغازه‌داران تماس بگیرند و آنان را با روش تشویق و تهدید از فروش این نوشابه منع کنند. هنگامی که فعالیت آنها روی یک مغازه‌دار کارگر می‌افتاد آن را یک پیروزی و فتح تلقی می‌نمودند. چرا به جای شاه، آمریکا، شیوع فحشاء، معاملات رَبَوی بانک‌ها و هیأت‌های مستشاری آمریکا در ایران و به جای پایگاه‌های جاسوسی استراق سمع آمریکا در ایران و حق توحشی که آمریکایی‌ها از دولت ایران می‌گرفتند با پپسی مبارزه می‌کردند؟ زیرا صاحب و امتیازدار کارخانه آن ثابت پاسال، بهائی بود، لیکن انجمن، ثابت پاسال و دیگر سرکردگان و زمامداران بهائیت را رها کرده و با یک شیء بی‌زبان درافتاده بود.
در حرمت شرب پپسی که از ناحیه علمای وقت صادر گردیده بود بحثی نیست. سخن در اصلی نمودن مبارزه با پپسی است به نحوی که انگار حکم حرمت صرفاً بر آن نوشابه جاری بود و دیگر مظاهر و مفاسد سیاست مباح بود که اینچنین به فرعیات می‌پرداختند و نسبت به سرچشمه‌ای که آب از آن گل‌آلود بود عامداً و عالماً غفلت می‌ورزیدند.(22)

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:10 - 0 تشکر 348977

انجمن و قیام 15 خرداد
قیام 15 خرداد آغازگر نهضت امام خمینی(س) علیه رژیم طاغوتی شاه بود که هزاران نفر در آن به شهادت رسیدند. در حالی که امت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی(س) مبارزه جدی علیه رژیم فاسد شاه را آغاز کرده بودند رهبر انجمن حجتیه، امام را مورد مؤاخذه قرار می‌دهد که چه کسی مسئول این همه خون‌های به هدر رفته است؟ وی در یک سخنرانی در مدرسه مروی، امام را مسئول ریختن خون جوانان در 15 خرداد دانست و با تعبیرهای تندی حرکت اسلامی را محکوم نمود(23) جالب آن است که شاه هم همین سئوال را مطرح کرده بود که این خون‌های ریخته شده به گردن کیست؟
امام خمینی(س) نیز در جایی فرمودند که مسئول ریختن خون جوانان در 15 خرداد همان کسی است که مسئول خون شهدای قیام امام حسین(ع) است (نقل به مضمون).(24) آقای طیب از مسئولان سابق انجمن که پس از انقلاب خود را از انجمن خارج کرد می‌گوید:
از ابتدای این نهضت و از گذشته‌های دور این نهضت آقای حلبی با ناباوری با آن برخورد می‌کرد و معتقد بود که نمی‌شود با رژیم تا دندان مسلح شاه مبارزه کرد و عقیده داشت کسانی که به این راه کشیده می‌شوند خونشان را هدر می‌دهند و کسانی که افراد را به این راه می‌کشانند مسئول این خون‌ها هستند و معتقد بودند که کار صحیح فعالیت‌های فرهنگی و ایدئولوژیک است نه مبارزه علیه رژیم.(25)
بدین ترتیب انجمن حجتیه در قیام 15 خرداد در کنار استعمار و شاه قرار گرفت و هم‌صدا با حزب توده، بهائیت و جبهه ملی این قیام را محکوم کرد.

و اما امام این پیشوای الهی، پیش از روز 15 خرداد چنین فرموده بودند که «اسلام در معرض خطر است» و به مناسبت احیای کاپیتولاسیون در یک نطق آتشین فرمودند:
من اعلام خطر می‌کنم...این آقایانی که می‌گویند باید خفه شد و دم نیاورد، آیا در این مورد هم می‌گویند باید خفه شد؟ در اینجا هم ساکت باشیم و دم نیاوریم؟ ما را بفروشند و ما ساکت باشیم، استقلال ما را بفروشند و ما ساکت باشیم والله گنهکار است کسی که داد نزند والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند... امروز تمام گرفتاری ما از آمریکاست تمام گرفتاری ما از اسرائیل است. اسرائیل هم از آمریکاست. این وکلا هم از آمریکا هستند. این وزرا هم از آمریکا هستند، هم دست‌‌نشاندة آمریکا هستند.(26)
و در همان زمان‌ها بود که امام تقیه را نیز حرام کردند. در حالی که انجمن حجتیه در طول سال‌های بعد از 15 خرداد نیز همان روش دوری از سیاست و عدم مبارزه با رژیم شاه را دنبال می‌کرد و از دشمنان اصلی غفلت می‌ورزید.
به همین جهت همواره مورد حمایت ساواک و رژیم شاه قرار داشت. در حالی که رژیم شاه کوچک‌ترین حرکت نیروهای انقلاب را خفه می‌کرد انجمن در تمدید اعتبار پروانه فعالیت خود با مشکلی روبه‌رو نبود. در واقع انجمن حجتیه به جناح مذهبی حکومت بدل شده بود و مأموران از جلسات آنها محافظت می‌‌‌کردند.

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:11 - 0 تشکر 348978

موضع‌گیری انجمن در سالهای 56 و 57
با اوج‌گیری حرکت اسلامی در سال‌های 56-57 به رهبری امام خمینی(س) و با کمک روحانیان و علمای مجاهد، انجمن در یک بن‌بست گیر کرد و برخی نیروهای درون انجمن نیز انجمن را برای پیوستن به نهضت اسلامی زیر فشار قرار دادند، اما انجمن حتی بیانیه‌ای هم در پشتیبانی از تظاهرات‌های انقلابی صادر نکرد و به سبب همراه نشدن با حرکت مردم، انجمن با یک فروپاشی تشکیلاتی مواجه گردید، چون بدنه اصلی انجمن به انقلاب پیوسته بود.(27)
انجمن برای حفظ موجودیت تشکیلاتی بر سر دوراهی شرکت یا عدم شرکت در انقلاب اسلامی قرار گرفت و کماکان به شیوه گذشته، برای فرونشاندن جوّ داخل و خارج انجمن نسبت به خودش، دست به اقدام ضدانگیزه‌ای زده و طی ارسال نامه‌هایی به برخی مراجع ابتدا آمار و بیلان‌ کاری از انجمن را ارائه داد و یادآوری کرد که ما در طول فعالیت‌های فرهنگی‌مان تعدادی از بهائیان را مسلمان کرده‌ایم، این تعداد مسیحی اسلام آورده‌اند و این تعداد از جوانان لاابالی را به محفل فعالیت‌های اسلامی کشانده‌ایم و افزود که این ثمره و محصول فعالیت‌های فرهنگی انجمن بوده و اگر در امور سیاسی دخالت می‌کردیم به این توفیقات و نتایج نمی‌رسیدیم، اینک با توجه به این که شرکت در تظاهرات و امور سیاسی منجر به از هم پاشیدن انجمن می‌گردد و حرکت‌هایی در انحصار یک عده از روحانیان آغاز شده تکلیف شرعی ما را بیان فرمایید.(28) لذا انجمن مبارزه با بهائیت را بهانه قرار داده، در انقلاب شرکت نکرد و حتی پیروزی انقلاب را غیرممکن می‌دانست. مهندس طیب یکی از مسئولان سابق و جداشدة از انجمن نیز در این باره می‌گوید: «در جریان مبارزه و انقلاب، خود آقای حلبی قضاوتشان این بود که این انقلاب، چون رژیم مسلح است و ارتش دارد و مردم سازمان و سلاح ندارند به پیروزی نمی‌رسد.»(29)

با توجه به همین تفکر با روند انقلاب به مخالفت برخاستند و در جریان مخالف حرکت رهبری انقلاب حرکت می‌کردند. به طور مثال، در نیمه شعبان سال 1357 حضرت امام خمینی(س) فرمان دادند که:
اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمان ستمگر برای ما عزا شده است بدون هیچ‌گونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی مثلاً مسجد بزرگ، اجتماعات عظیم برپا کند و گویندگان شجاع و محترم مصایب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند.(30)
در حالی که رژیم ستمشاهی برای مقابله با فرمان امام خمینی(ره) کوشش‌های فراوانی برای برگزاری جشن‌های نیمه شعبان مبذول می‌داشت، انجمن حجتیه هم همراه با رژیم در مقابل فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستان‌ها جشن‌های دلخواه خود را برگزار کرد و برای این که پاسخی برای عمل خود داشته باشند هیأتی را به سرپرستی حسین تاجری، از مسئولان انجمن، نزد شریعتمداری فرستاده و از وی کسب تکلیف کرده بودند. این در حالی بود که شریعتمداری خود مهره قابل اعتماد رژیم به شمار می‌رفت. وی درگفتگوی خود با مقامات ساواک در شب 1/7/1357 که به شماره 7404/312 مورخ 2/7/57 در بولتن چهاربرگی ساواک موجود است گفته بود:
سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند. همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند، ما هم داریم... یکی از پایگاه‌های مخالف با رژیم سلطنتی ایران نجف است که من صد در صد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت، دیانت و سلطنت فکر می‌کنم... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمی‌کنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت می‌کنند.(31)

نتیجه کسب تکلیف از چنین فردی، مشخص است که همراه با نظر رهبری انقلاب نخواهد بود. لذا انجمن به دنبال مشروعیت بخشیدن به عمل خود بود. در زمانی که مردم مسلمان در خیابان‌ها توسط رژیم شاه به خاک و خون کشیده می‌شدند، انجمن پروانه ادامه فعالیت خود را با تصویب مقامات رژیم تمدید می‌کند. انجمن با احساس فعالیت فردی از اعضاء علیه رژیم، او را بلادرنگ اخراج می‌کرد.
مهندس طیب از مسئولان سابق انجمن می‌گوید:
با روی کار آمدن شریف امامی در 19 رمضان 1357 تعدادی از اینان حرکت دیگری را در برابر امت قهرمان ایجاد کرده و راه افتادند و گفتند: این ملازاده است این آخوندزاده است. آیت‌الله‌زاده است. این از بیت سلطان‌العلماست. دیگر کارها درست می‌شود حالا چه می‌گویید.(32)
اما تمام سنگ‌اندازی‌ها و مخالفت‌کردن‌های انجمن، نتوانست انقلاب را از مسیر نهایی‌اش منحرف کند بلکه عده‌ای از اعضای انجمن هم با انقلاب اسلامی همراه شدند و انقلاب اسلامی با رهبری هوشمندانه امام(س)، لطف و عنایت خداوند و به همت مردم به پیروزی رسید.

http://rahpoyvesal.blogfa.com
يکشنبه 16/5/1390 - 11:11 - 0 تشکر 348979


انجمن حجتیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی انجمن حجتیه که در حیرت پیروزی انقلاب اسلامی بود تضعیف شد زیرا آنها اعتقادی به پیروزی انقلاب اسلامی نداشتند، لذا پنج شش ماه در حالت تردید بودند. انجمنی‌ها که تا واپسین روزهای پیروزی انقلاب می‌گفتند امام سیزدهم در پاریس نشسته و مردم را جلوی گلوله می‌فرستد در نیمه شعبان سال اول انقلاب عکس همه مراجع را زد و بعد از چندماهی به تأییدات خود از رهبر انقلاب اشاراتی داشت و خود آقای حلبی از مضامینی چون عظیم‌الشأن و رهبر کبیر برای امام خمینی(س) استفاده کرد.(33)
وقتی انجمنی‌ها به موضع انفعال افتادند نیروهای تربیت شده در انجمن، پس از انقلاب به سه دسته تقسیم شدند:
1- از دسته اول برخی مانند آقای پرورش، دکتر صادقی، استاد دانشکده الهیات مشهد، عبدالکریمی، استاد دانشگاه مشهد، مهندس مصحف و بسیاری دیگر به انقلاب پیوستند. در میان اینان، جوانانی نیز حضور داشتند که دست کم چند سالی انجمن را تجربه کرده و به صف انقلابیان پیوسته بودند. برخی نیز مانند آقای طیب که مسئولیت برگزاری مراسم سخنرانی‌ها را در تهران بر عهده داشت، نه تنها به انقلابیان پیوستند، بلکه به نوعی در برابر انجمن هم قرار گرفتند.
2. دسته دوم در برابر انقلاب بی‌تفاوت ماندند.
3. دسته سوم به انتقاد از انقلاب پرداخته و به صف مخالفان – از نوع دیندار – پیوستند.(34)
انجمن پنج ماه پس از پیروزی انقلاب، مبادرت به تجدیدنظر و اصلاحاتی در اساسنامه‌اش با افزودن تبصره‌ها و متمم‌هایی نمود که در شرایط انقلاب، قادر باشد گاه به میخ و گاه به نعل بزند و دو پهلو موضع بگیرد. مثلاً اگر در مواردی از آنها انتقاد می‌شود، فوراً شاهد خود را که متمم اساسنامه است به رخ می‌کشیدند که بلی ما مطابق اساسنامه‌مان مطیع و فرمانبردار رهبر عالیقدر انقلاب حضرت امام خمینی(س) و آماده خدمت به ارگان‌ها و نهادها و... و معتقد به ولایت فقیه و کذا و کذا هستیم.(35) همزمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انجمنی‌ها سعی کردند در مراکز مهم دولتی نفوذ کنند. در زمان حاکمیت دولت موقت اکثر افراد نفوذی انجمن که از نظر فکری و عملی هماهنگ با بازرگان بودند، در پست‌ها مستقر شدند و به تدریج توسط خودشان افراد دیگر انجمن را وارد ارگان‌ها و نهادهای انقلاب، حزب جمهوری اسلامی، جهاد، سپاه، دادگاه‌های انقلاب، فرمانداری‌ها، آموزش و پرورش و... نموده و آنان نیز برای القاء طرز تلقی‌شان از اسلام، تلاش می‌کردند. از مراکز مهم دیگری که به طور چشمگیر افراد انجمن توانستند در آن نفوذ کنند مراکز اطلاعاتی کشور بود. کلیه مدارک و اسنادی که پرده از ماهیت واقعی و روابط انجمن با ساواک برمی‌داشت، سریعاً نابود شد و بقیه اسناد جمع‌آوری شده را هم در اختیار دیگر ارگان‌ها نمی‌گذاشتند. آیت‌الله جنتی در این رابطه گفت:
علت اصرار شما دایر بر این بود که در مراکز اطلاعاتی نفوذ کنید و اطلاعات جمع‌آوری شده را به مراکز بهره‌وری و به ارگان‌های انقلابی نمی‌دهید چیست؟ چرا؟ مگر سپاه یا ارگان‌های مشابه نباید دارای آن اطلاعات باشند تا ضدانقلاب را پی‌گیری نمایند؟ چرا با سپاه به صورت کامل همکاری ندارید؟(36)
با نفوذ انجمن حجتیه در مراکز اطلاعاتی، به خصوص مرکز اسناد ملی، امام خمینی(س) متوجه این خطر شده و خود شخصاً در سال 1362 مسئول مرکز اسناد ملی را تعویض نمودند. در همین سال، انتشار کتابی با عنوان «در شناخت حزب قاعدین» ضربه سختی بر انجمن وارد کرد. این کتاب پیش از آن، به صورت بخش بخش در روزنامه اطلاعات به چاپ می‌رسید، زمانی که کتاب در تیراژی بالغ بر هشتاد و هشت هزار جلد به چاپ رسید ضربه‌ای سهمگین بر انجمن وارد آمد.(37)

http://rahpoyvesal.blogfa.com
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.