2. میان قبر برزخى و قبر خاكى ارتباط خاصى حاكم است؛ یعنى میان روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاكى ارتباط وجود دارد و این ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادى كه در طول زندگى دنیوى با یكدیگر یك نوع اتحاد داشتهاند، سرچشمه مىگیرد كه با قطع تعلق روح از بدن، پس از مرگ به كلى از میان نمىرود؛ بلكه یك نوع ارتباط در حد پایینترى میان روح برزخى و بدن خاكى و مادى وجود دارد؛ البته نه در حد و اندازهاى كه در زندگى دنیوى و در دوران تعلق روح به بدن بود و نه با آن كیفیت و كمیت؛ بلكه در میزانى ضعیفتر و با كم و كیفى دیگر. از همین رو قبر خاكى با قبر و عالم برزخى روح، ارتباطى دارد كه در نقاط دیگر این ارتباط را ندارد؛ و به همین جهت است كه علىرغم حضور روح در عالمى فوق ماده، زمان و مكان (برزخ) توجه خاصى به بدن مادى و به نقطهاى كه بدن خاكى او در آن است، دارد؛ و بر اساس همین ارتباط میان قبر برزخى و قبر خاكى است كه دستورها و احكام خاصى در باب قبر خاكى، تشییع جنازه، كفن، دفن، حرمت قبور، استحباب زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظایر آنها در شریعت اسلامى وجود دارد.
ناگفته نماند كه این ارتباط میان روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاكى در ساعت و روزهاى اول مرگ، بیش از روزها و اوقات بعدى است و این به دلیل الفت شدیدى است كه روح با بدن مادى در این دنیا داشته كه البته به تدریج با انس گرفتن روح با بدن برزخى و قالب مثالى، از این توجه و ارتباط كاسته مىشود و ارتباط ضعیفى میان روح و بدن خاكى باقى مىماند.
با توجه به این دو نكته، روشن مىشود كه روح ما بعد از انتقال به عالم برزخ با بدن برزخى، یا در عذاب است اگر اهل عذاب باشد؛ یا در نعمت و بهجت است، اگر اهل نعمت باشد. عذاب و نعمت، متوجه به روح ما در قالب بدن برزخى است، نه به بدن مادى و خاكى ما كه در این عالم مادى در زیر خاك مدفون مىباشد. این بدن مادى، پس از مرگ نه حركتى دارد و نه احوالى؛ اما روح با قالب مثالى در همان حال، در عالم برزخ یا در عذاب وحشتناكى به سر مىبرد و فریادش بلند است كه تصورش بسیار مشكل است؛ یا در نعمت و ابتهاج بسر مىبرد كه تصویر آن هم بسى مشكل است.
اما از آن جا كه گفتیم میان بدن مادى در زیر خاك با روح در قالب مثالى در عالم برزخ، ارتباط ضعیفى وجود دارد، آن عذابها یا نعمتها تأثیر ضعیف و ناچیزى بر بدن مادى مىگذرد؛ ولى آنچه در اصل در عذاب یا در نعمت است روح با قالب مثالى در عالم برزخ است.
برخى مىگویند: این كه گفته مىشود انسان پس از مرگ، یا معذب است یا متنعم؛ چرا هنگامى كه بدن مادى را در قبر مىگذاریم و روى آن را مىپوشانیم، پس از مدتى قبر را مىشكافیم، هیچ خبرى نمىیابیم، نه از سوختن بدن و سوزش قبر خبرى است و نه از مصفّا گشتن آن. آنچه مىبینیم، تنها همان بدن خاكى است كه در قبر با سكون كامل افتاده، هیچ اثرى از آثار وحشت یا نعمت در آن نیست. برخى نیز دوربین در درون قبر كار مىگذارند و مسائل آن را از هنگام دفن تا مدتى بعد دنبال مىكنند؛ ولى هیچ اثر و تغییر و تحولى كه دلالت بر رنج یا شادى داشته باشد، نمىیابند. تنها آنچه آنها از طریق دوربین فیلمبردارى مشاهده مىكنند، همان بدن خاكى است كه در كمال سكوت و سكون آرمیده است.
آیا این امور دلالت مىكند بر اینكه هیچ عِقابى (چه خوب و چه بد) در كار نیست؛ و فشار قبر، سؤال منكر و نكیر، عذابها و نعمتها، پوچ است و غیرواقعى؟
با توجه به توضیحات گذشته، پاسخ این پرسش روشن است؛ ولى در عین حال براى بهتر روشن شدن اصل پرسش شما و نیز پاسخ به این پرسش، توجه به خواب دیدن بسیار راهگشاست. اگر در خواب دیدن تأمل كنیم، در خواهیم یافت كه خواب دیدن چه حكایتگر عجیبى است از نسبت میان قبر خاكى و قبر برزخى؛ بدن شخصى كه مىخوابد و خواب وحشتناكى مىبیند، به صورتى كه اگر از خواب برخیزد، خدا را شكر مىكند كه خواب بوده است، آیا بدن مادّى در این حالت كه خواب مىبیند در سكون و آرامش نیست؟ البته چنین است. كسانى كه كنار بدن این خواب بیننده حضور داشته باشند، بدن او را در هنگام خواب، در كمال سكون و سكوت مىیابند، به صورتى كه اگر خواب بیننده، از خواب وحشتناك خود آنها را مطلع نكند، اینان آگاه نخواهند شد كه در آن زمانى كه آنها نظارهگر بدن ساكن و آرام این شخص بودهاند، او در چه عذاب و دهشتى بوده است.
بر عكسش را هم حساب كنید؛ بدن كسى كه خواب فرحناك و دلپذیر مىبیند نیز در كمال آرامش و سكون است و افرادى كه در كنار او حضور دارند این امر را تصدیق خواهند كرد. این بهترین نشان است میان نسبت قبر خاكى و قبر برزخى كه به ما مىفهماند، انسان مىتواند در برزخ در حال نعمت یا وحشت باشد و در عین حال، اثرى در بدن خاكى او در قبر از عذاب یا ابتهاج نباشد. البته گاهى كه انسان خواب ترسناك و ناراحت كنندهاى مىبیند، بدن او عرق مىكند كه اثرى از خواب او بوده است؛ ولى اولاً این امر همیشگى نیست. ثانیاً میان عالم خواب و برزخ تفاوت است. در عالم خواب، ارتباط روح با بدن مادى كاملاً قطع نشده است؛ ولى در عالم برزخ، ارتباط روح با بدن مادى به كلى منقطع است؛ مگر ارتباط بسیار محدود و ناچیزى كه حتى در صورت معذّب بودن روح در عالم برزخ نیز، تأثیر چندان قابل مشاهده بر بدن مادى در زیر خاك نخواهد گذاشت. نگا: استاد محمد شجاعى، خواب و نشانهاى آن، صص 71-75.
منبع : جواب