ترسناك ترین داستان كوتاه جهان . . . .
آخرین انسان باقیمانده در جهان به تنهایی در اتاق نشسته بود ناگهان كسی در زد
كفش هاي كهنه را دور نيندازيم. شايد دوباره روزي به كوچه هاي قديمي باز گشتيم
کل آیتم ها 18
سلاماره احتمالا خیلی فیلم میبینند
غرق نعمتیم ؛ حالیمون نیست ...
الهی رضا برضائک!
ااااااچه ترسناککککککخوب شد بقیشو گفتینهههههه
سلام خانم هانیه...نه متاسفانه من به خاطر دانلودهای بیش از حد داداش کوچیکم ترافیک واسم نمیمونه برم دانلود کنم باید برم از دوستان بگیرم
من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم
سلام سلام سلام به همه و همینجوری و بی دلیل بیشتر به سلطان جان !!میگما به نظرم یک جوری خیلی ترسناکتر میشد.اینکه وقتی در رو باز میکرد یه قبیله آدم خوار رو پشت در میدید !!عجب تخیلی دارم من !!:-)
جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی
بلللللللللللللللله!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
قال الله عزّوجلّ: تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)
..............................................................
وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)
در ناامیدی بسی امید استاحتمالا خیلی ناامید بوده که فکر میکرده آخرین انسان روی زمینه(امید پشت در بوده هه هه)البته آیفون تصویری هم اینجور مواقع خیلی به در بخوره
*کاش به زماني برگردم که تنها غم زندگيم شکستن نوک مدادم بود*
سلامآرهمیبشه رومانتیکش کرددر رو باز می کنه و می بینه که یه حوریه پشت در واستاده و نیمه گمشده اش رو پیدا می کنه D:
وای ترسیدم نننه
www.aztahedelbekhand.blogfa.com
به وب ننه جونم سر بزنید خوش حال میشم ننه !!!!
به وبلاگ ننه جون بیاید و از ته دل بخندید.
0o0o0o0o0o0oo0o0o