پناهیان نامه آوینی به خاتمی را تحلیلکرد
اشتباه دیگر دوستان ما که ریشه در مرعوبیت آنها در برابر غرب دارد آن است که آنها افق حرکت انقلاب و شرایط آماده جهانی را در این عصر احیای معنویت و اضمحلال غرب نمیبینند و بالطبع، هرگز برای وصول به این غایت تلاش نمیکنند.
به گزارش جهان، در اردیبهشت سال ۱۳۷۰ سید محمد خاتمی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشستی که به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه تهران صورت گرفت، دربارۀ مسائل فرهنگی و هنریِ کشور به ابراز نظر پرداخت. پس از آن سخنرانی، «شهید سید مرتضی آوینی» با انتشار نامهای، سخنان او را نقد کرد. حجت الاسلام والمسلمین پناهیان، در گفتگو با رادیو معارف دربارۀ این نامه مطالبی را بیان کردهاند که در ادامه فرازهایی از آن را میخوانید:
استقلال رأی و صراحت لهجۀ شهید آوینی در نقد سخنان آقای خاتمی، جای تأمل دارد
. استقلال رأی، صراحت لهجه و اقدام انقلابیِ شهید آوینی در نوشتن این نقدنامه جای تأمل دارد. شهید آوینی در این نامه با زیرکیِ خاصی به نقد سخنان دو پهلوی آقای خاتمی، اقدام کردند. خیلیها هستند که منظور و هدف خود را صریحاً بیان نمیکنند یا اگر یک مقدار صراحت داشته باشند، اینقدر مواظبت میکنند که کلامشان بهصورت بسیار واضحی نیشدار نباشد. لذا این قبیل افراد معمولاً مورد نقد قرار نمیگیرند و شما در صحبتهای آقای خاتمی که وزیر فرهنگ و ارشاد آن زمان بودند، این مسأله را میبینید. با این وجود، شهید آوینی نکتهسنجانه و هوشمندانه بر آن نقاط انحرافی که حدس میزدند در این سخنان وجود داشته، تأکید کردند و با صراحت به نقد این نظریات پرداختند.
. شهید آوینی در بخشی از نامۀ، تصریح میکنند اکثر کسانی که در عرصۀ فرهنگ جامعۀ ما حضور دارند و به مطبوعات و برخی رسانهها مثل صداوسیما دسترسی دارند، همینطور میاندیشند که آقای خاتمی آن زمان تصوّر میکردند. خلاصۀ آن اندیشه هم چیزی نیست جز نگاه مثبت به تمدّن غرب و یک مقدار غربزدگی در فکر و فرهنگ، همراه با اعتراف به برخی از ارزشهای انقلاب. البته این عدّه قائل به جمعِ ارزشهای تمدن غرب و ارزشهای انقلاب بودند، ولی در جمع کردن معمولاً کفّۀ ارزشهای غرب غلبه پیدا میکرد.
تحمل اینکه وزیر ارشاد کشور اینقدر مرعوب اندیشههای غرب باشد، برای آوینی سخت بود
· شهید آوینی به عنوان یک عنصر انقلابیِ فکور و فهیم، نمیتوانستند تحمل کنند شخصیتی مثل وزیر ارشاد کشور، اینقدر برای فکر غربی حساب باز کند و اینقدر مرعوب اندیشههای غلط غرب شود. ایشان دردمندانه از تعداد زیادی از روشنفکرانی که در عرصۀ فرهنگ مشغول فعالیت هستند، گِله میکنند که چرا خیلی بیش از آن چیزی که باید و شاید، به غرب احترام میگذارند و مرعوب غرب هستند.
· کسانی که دچار غربزدگی میشوند، معمولاً تصور میکنند تفکّر دینی از جذابیت کمتری برخوردار است، ولی تفکّر غربی جذابیتش بیشتر است. شهید آوینی میفرمایند: «حیات دینی کاملاً منطبق بر فطرت بشر است و ما هرگز نباید به این توهم دچار شویم که تفکّر ما در برابر تفکّر متعارف غربی، از جاذبیت کمتری برخوردار است.» توجّه شهید آوینی به موضوع فطرت و گرایشهای فطری، یکی از توجّهاتی است که در اکثر آثار ایشان و در همان مستندهای دفاع مقدس نیز کاملاً دیده میشود و بسیار نجاتدهنده است. فطرت، موضوعی است که بسیار خوب در مقابل غریزه میتواند قد علم کند و انسان را از عرصههای هلاکت نجات دهد.
از نظر آوینی، آزادیِ مورد نظر غرب، مطلوب «انسانهای بدوی» است نه «انسان مؤمن متعالی»
· آقای خاتمی در کلام خود، آزادی مورد توجه در غرب را به عنوان یکی از مبانیِ نظام تمدّنی غرب ذکر میکنند و به آن بها میدهند و از اینکه ما در جامعۀ خودمان باید بیش از این به آزادی بها دهیم بحث میکنند و میگویند: «نظام ارزشی، فکری و سیاسی غرب با تمایلات و طبع اولیۀ بشر سازگار است»!
· شهید آوینی در پاسخ این کلام میگویند: به اعتقاد ما لفظ «بدوّیت» به جای لفظ «طبع اولیه بشر» بیشتر مناسب این مقام است. انسان هر چه بیشتر از بدوّیت به سوی تعالی روحانی که غایت خلقت اوست پیش رود از تمایلات و طبع اولیه خویش بیشتر فاصله خواهد گرفت، بنابر این آزادی به آن صورتی که در دنیای امروز تفسیر میشود هرگز مطلوب انسان مؤمن متعالی نیست، بلکه مطلوب انسانهای بدوی است.
· اینکه ما چه نیازی را در میان نیازهای انسان، نیازِ ابتدایی و سطحی تلقی کنیم و کدام نیاز را نیازِ عمیق و متعالی تلقی کنیم و به کدام نیاز بیشتر توجّه کنیم، این یکی از نکات برجستۀ علمی است که در نقد شهید آوینی وجود دارد. ایشان ضمن بیان این نکته میگوید: «تمدّن غرب از آن لحاظ که بشر را از دین و دینداری دور کرده، او را بیش از پیش به سوی بدویَت و جهالت ادوار جاهلیت رانده است...»
نباید عُرف «گروهی خاص و پرهیایو» را عُرف تمام جامعه بدانیم
· شهید آوینی در جمعبندی نامۀ خود مینویسد: «دوستان ما در یک امر دیگر نیز دچار اشتباه شدند و آن این است که عُرف خاص و عام را با یکدیگر خلط کردند. و این جماعت معدود و محدود اهل هیاهو را بَدل از مردم گرفتهاند، این همان اشتباهی است که به نحو دیگری دوستان ما در تلویزیون نیز به آن گرفتار آمدهاند.»
· البته به لطف خدا امروز میبینیم که نیروهای انقلابی نیز در عرصههای رسانه و در عرصههای مختلف روشنفکریِ انقلابی حاضر شدهاند و وضع ما با زمان شهید آوینی متفاوت شده است. اما این دردمندیِ شهید آوینی قابل تقدیر است و نکتهسنجانه به این مطلب میپردازند که ما نباید عرف گروهی خاص و پرهیایو را عُرف تمام جامعه بدانیم و بر اساس این نتیجهگیری، برای یک گروه معدودی که سر و صدایشان بیشتر از همه است برنامهسازی کنیم و عمومِ جامعه که با ایمانشان دارند زندگی میکنند و دوست دارند زندگیشان با اتّکاء به دین اداره شود، را به فراموشی بسپاریم.
اینکه نسل سوم، ارزشهای انقلاب را نمیفهمند، یک شعار قلابی است
· شهید آوینی در این نامه «شعار قلابی نسل سوم در برابر نسل مضمحل دوم» را نقد میکنند. چون در آن زمان خیلی بحث بود که نسل سوم انقلاب در راه است و این نسل سوم ارزشهای نسلهای قبلی را درک نمیکند و بسیاری از این حرفها، که واقعاً تجربه و گذر زمان نشان داد که این شعار چقدر قلابی و توخالی بوده است.
· امروز شما شاهد اردوهای راهیان نور هستید و ارتباط عمیقی که جوانها ما با ارزشهای انقلاب برقرار میکنند را به وضوح میبینید که شاید به این جوانها باید گفت نسل چهارم و پنجم انقلاب. امروز به این حرف ارزشمند شهید آوینی پی میبرید که این شعار یک شعار قلابی است که نسل سوم انقلاب در مقابل نسل اول و دوم انقلاب ایستادهاند. نکته مهم این است که این حرفها آن زمان فضا را پُر کرده بود و امثال شهید آوینی تک صدایی میکردند و از تک صداهایی بودند که در مقابل آن پُر گوییها مقاومت میکردند و بصیرانه به راه خودشان شک نمیکردند.
اشارۀ تیزبینانۀ شهید آوینی به اضمحلال تمدن پوسیدۀ غرب
· نکته پایانی ایشان این است که میفرمایند: «اشتباه دیگر دوستان ما که ریشه در مرعوبیت آنها در برابر غرب دارد آن است که آنها افق حرکت انقلاب و شرایط آماده جهانی را در این عصر احیای معنویت و اضمحلال غرب نمیبینند و بالطبع، هرگز برای وصول به این غایت تلاش نمیکنند.»
· این اوج نامه شهید آوینی است که آینده را پیشبینی کردند و نگاهشان مثل نگاه امام و نگاه مقام معظم رهبری است که در طول این سی سال همیشه از اضمحلال تمدن پوسیدۀ غرب و خبر از احیای معنویت در سراسر جهان خبر دادهاند.
· شهید آوینی به خوبی به این نکته توجه میکنند که اُفق حرکت انقلاب و شرایط جهانی آماده است برای اینکه معنویت را احیا کند، اما کسانی که مرعوب غرب بودند نمیتوانستند چنین مسئلهای را ببینند، شما حتی در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ دیدید که برخی از کاندیداها صریحاً میگفتند چهار سال است دارد به ما خرافات گفته میشود... بعد یک نمونه از آن خرافات را بیان میکنند و میگویند: «چهار سال است دارند به ما میگویند که تمدن غرب در حال فروپاشی است»! به این ترتیب معلوم میشود که آنها این حرف را که تمدن پوسیدۀ غرب رو به اضمحلال است را خرافات میدانند.
http://www.yalasarat.com/vdchwini.23nkzdftt2.html