• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 2461)
چهارشنبه 8/4/1390 - 8:29 -0 تشکر 337995
عشق یعنی....

 

"عشق"   كلمه ایی كه ازسه حرف "ع"،"ش"،"ق"تشكیل شده وتو فرهنگ لغت معانی متفاوتی دربارش بیان شده: " ع "علاقه،" ش "شدید،" ق "قلب یعنی ما با آگاهی از معانی اصلی این واژه بی ژروا به هرموضوعی نسبت میدیمش همیشه برامن سوال بوده وهست كه چرا ما انسانها معانی واژگان رو درست وصحیح به كار نمیبریم؟.....

من عاشق نشدم حتی نمیدونم عشق چه جوری وطی چه مراحلی به وجود انسان راه پیدامیكنه؟ ی

عنی هركس بخوادعاشق بشه باید لیلی باشه ومجنون؟شیرین باشه وفرهاد؟.... یعنی عشق فقط بین دوجنس مخالفه؟؟؟

شاید من مفهوم درستی از عشق برداشت نكردم.... ممنون میشم منو راهنماییم كنید تا بتونم مفهوم درستی ازاین واژه داشته باشم....

 

 

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

چهارشنبه 16/6/1390 - 11:34 - 0 تشکر 363365

دیدگاه فروید به عشق:

در قرن نوزدهم علاقه پزشکان به عشق بسیار کاهش و در عوض به جنسیت بسیار افزایش یافت. که نقطه اوج آن را در آثار روان‌کاوانه زیگموند فروید می‌توان یافت. او بر این عقیده بود که کلیه اختلال‌های روان‌شناختی نتیجه یا پیامد تخیل‌های جنسی پس‌رانده شده‌اند. یکی از فرض‌های مسلم نظریه روان‌کاوی غریزه اصلی است که به اروس معروف است. این فرض معادل آن چیزی است که در زبان غیر تخصصی به آن غریزه حیات می‌گویند که مناسب درک هدف‌های تکاملی نظیر بقا و تولید مثل است. در روان‌کاری فروید، عشق پیامد ثانوی میل جنسی سرخورده است. بر این اساس از نظر فروید، عشق تنها نوعی خودفریبی است. برای این مسأله دو دلیل وجود دارد. اول آن‌که عاشق شدن تاحد زیادی متأثر از یادگیری و تجربه فرد است. بدون توانایی شناخت علل واقعی عشق، تلاش ما منحصر به مجموعه توجیه‌هایی درباره عشق خواهد بود که ارتباطی با هر آن چه که در واقعیت می‌گذرد نخواهد داشت. دوم آنکه باورهایی در مورد رابطه عاشقانه و عشق رومانتیک به ما اجازه می‌دهد تا واقعیت و ماهیت دردسرساز دلبستگی‌هایمان را پنهان کنیم

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

چهارشنبه 16/6/1390 - 11:34 - 0 تشکر 363366

عشق از دید مازلو:

مازلو عشق را به دو گروه تقسیم می‌کند. یک نوع عشق که عشق خودخواهانه، تسخیری و حریص است. در این عشق نیازهای برآورده نشده فرد دخیل است. یعنی فرد دیگران را به این دلیل دوست دارد که نیازهایش را ارضا کند. مازلو این عشق را، عشق کمبود می‌نامد. عشق کمبود مثل اعتیاد به داروهاست. فرد خود را به دیگری می‌آویزد و به‌دلیل نابسندگی خود نمی‌تواند بدون دیگری هیچ کاری انجام دهد. در واقع همان‌طور که اعتیاد به دارو در طبقه پایین شایع است، اعتیاد به این عشق نیز در طبقه متوسط و بالا شیوع دارد. به‌نظر می‌رسد که عشق رمانتیک استرنبرگ همان عشق کمبودساز مازلو است. نوع دیگر عشق، عشق وجودی است. عشقی بالغ و فروتن که برا ساس عشق به‌وجود دیگر بنا می‌شود. باز و خودمختار است. متکی به خویش است و آزادانه ارزانی می‌شود. عشق وجودی بدون شک ارزشمندتر، بالاتر و باشکوه‌تر از عشق کمبود است. برای این نوع از عشق آزادی تمام عیار لازم است و منظور از آزادی این است که فرد بی‌همتایی درونی روز دیگری را به تمامی پذیرفته است. میل به سخاوت و تمایل به بخشش و خشنود کردن دیگری در این عشق دیده می‌شود.

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

چهارشنبه 16/6/1390 - 11:35 - 0 تشکر 363367

عشق از دید فرانكل:

فرانكل معتقد است، عشق تنها شیوه‌ای است كه با آن می‌توان به اعماق وجود انسانی دیگر دست یافت. هیچ‌كس توان آن را ندارد جز از راه عشق به جوهر وجود انسانی دیگر آگاهی كامل یابد. جنبه روحانی عشق است كه ما را یاری می‌دهد تا صفات اصلی و ویژگی‌های واقعی محبوب را ببینیم و حتی چیزی را كه بالقوه در اوست و باید شكوفا گردد درك كنیم. علاوه بر این عاشق به قدرت عشق توان می‌یابد كه معشوق را در آگاه شدن از استعداد‌های خود و تحقق بخشیدن به آن‌ها یاری كند. در روش ویژه فرانكل (معنادرمانی) عشق عاملی پدیده‌زا نیست كه از سایق یا غریزه‌ی جنسی مشتق شده باشد. همچنین عشق شكل اعتلا یافته‌ میل جنسی نیز نیست. بلكه عشق خود مانند میل جنسی پدیده‌ای اصلی و بنیادی است. میل جنسی آنجایی جایز و حتی مقدس است كه حامل و ناقل عشق باشد. بنابراین عشق تنها اثر جنبی چنین میل جنسی نیست بلكه میل جنسی شیوه‌ای است برای ابراز نهایت ه،مدمی و تعارضی كه عاشق طالب آن است. و اینكه برای رسیدن به معنی زندگی در رنج است.

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

چهارشنبه 16/6/1390 - 11:36 - 0 تشکر 363368

استنبرگ و نظریه مثلث عشق

نظریه استنبرگ به‌عنوان نظریه مثلث عشق شناخته شده است وی فرض را بر این می‌گیرد که عشق معمولا از سه عنصر صمیمیت (نزدیکی)، اشتیاق شدید (هوس) و تعهد تشکیل شده است. تجربه عشق شامل عملکرد اجزا صمیمیت و هوس و تعهد می‌باشد که برای دستیابی به یک رابطه سالم و پایدار باید اعتدال را میان این سه عنصر برقرار ساخت. تعهد یعنی اینکه: تا چه اندازه شما خود را وقف آن می‌کنید که رابطه‌تان را شاداب و باطراوت نگه دارید؟ تا چه اندازه به یارتان صادق می‌باشید؟ تعهد، شامل مسئولیت‌پذیری و وفاداری و وظیفه‌شناسی می‌باشد تعهد در روابط به این معناست که اکثر مانع‌ها و مشکل‌ها را می‌توان با کمک یکدیگر از میان برداشت.

صمیمیت: نزدیکی در رابطه. اموری که شما و یارتان در آن سهیم می‌باشید اما فرد دیگری از آن‌ها خبر ندارد. رازها و تجربه‌های فردی و مشترک، احساس راحت بودن در کنار یار، بیان راحت عقیدها و نقطه نظرهای خود و صمیمیتی فراتر از نزدیکی جنسی و فیزیکی.

هوس (شهوت): انرژی بخش رابطه می‌باشد. هوس، شهوت و تمایل‌های جنسی رمانتیک بودن. اشتیاق برای در کنار هم بودن و رفع سریع مانع‌ها برای وصال. احساس‌های شدید، جاذبه جنسی.

اکنون به ابعاد متفاوت عشق در شرایط وجود و یا فقدان سه خصیصه فوق در یک رابطه توجه کنید:

تعهد + صمیمیت و فقدان هوس: این رابطه در خطر فروپاشی قرار ندارد، اما نیازمند خلاقیت و انگیزه برای شعله‌ور ساختن مجدد عشق می‌باشد.

تعهد + هوس و فقدان صمیمیت: این رابطه عذاب‌آور است. گاهی اوقات انگیزه شدیدی آن‌ها را جذب یکدیگر می‌کند. اما سرانجام به یاس و ناکامی منجر می‌گردد. چون قادر به آن نمی‌باشد که رابطه‌شان را عمیق‌تر سازند یا آن که فکرها و علاقه‌ها و آرزوهای قلبی یکدیگر را بشناسند.

صمیمیت + هوس و فقدان تعهد: یک شبه رابطه است. کنش و شوق شدید حکم فرماست اما عدم امنیت از آن که رابطه تا چه مدت دوام خواهد آورد, هردو فرد را مایوس می‌کند.

در راستای قاعده مثلث استنبرگ سه شکل را می‌یابیم که با روابطی درد آور، عذاب‌آور عمیقا ناراحت کننده همراه است:

هوس و فقدان صمیمیت و تعهد: عشق شیدایی، دلباختگی. بر اثر اشتیاق مطلق پدید می‌آید و شروع ناگهانی داشته به همان سرعت محو می‌شود. نوعی عشق است که با وسواس و آرمان‌گرایی همراه است.

نتیجه حاصل عشق ابلهانه می‌باشد و می‌توان پیش‌بینی کرد که همیشه ناخوشایند است. تعهد و فقدان هوس و صمیمیت: عشق پوچ‌وار که تنها با احساسی از تعهد مذهبی یا اجتماعی تداوم می‌یابد.

هوس + صمیمیت + تعهد: عشق کامل و مطلوب دارای منطق دورنی خوشایند می‌باشد.

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

چهارشنبه 16/6/1390 - 11:36 - 0 تشکر 363370

مدل هرمی جانسون:

جانسون مدل استنبرگ را قبول دارد، اما آن را کامل نمی‌داند. به‌نظر جانسون عنصر چهارم، عنصر معنوی و روحانی است که اگر نباشد مدل عشق کامل نیست. معنویت به معنای جستجو و یافتن معنای زنده زندگانی است. قسمتی از ما که از خود زندگی بزرگ‌تر است اگر این عامل به سه عامل استنبرگ اضافه شود مدل هرمی جانسون به‌دست می‌آید.

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

چهارشنبه 16/6/1390 - 11:36 - 0 تشکر 363371



لوییس و چهار عشق:

لوییس در کتاب خود به‌نام چهار عشق که در سال 1960 منتشر کرد چهار شکل عشق را از هم تمیز داد. آگاپه (عشق نوع‌دوستی)، آفکسیون (عشق دلبستگی)، فیلیاس (عشق دوستی)، و اردس (عشق شیداگونه)، همچنین جان‌لی پس از تجزیه و تحلیل در آثار داستانی و غیر داستانی مختلف که از عصر‌ کلاسیک شروع شده بود توانست شش نوع عشق را از هم تمیز دهد که عبارتند از: اروس (عشق شاعرانه)، استرج (عشق عاطفی)، لودوس (عشق سرسری و بدون تعهد)، آگاپه (عشق نوعدوستانه)، پراگما (عشق واقع‌گرایانه)، و سرانجا مانیا (عشق روان‌شیدایی) هر چند افراد تمایل دارند دارای یک سبک دوست داشتن مسلط باشند اما در عمل هرگز این اتفاق نمی‌افتد. در واقع نوع عشقی که فرد تجربه می‌کند، همزمان با پیشرفت رابطه امکان دارد تغییر کند و احتمال آن می‌رود که انواع مخلتفی از عشق با الگوهای مختلف تجربه شود.

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

چهارشنبه 16/6/1390 - 11:37 - 0 تشکر 363372

سبک‌های مختلف عشق

در زیر به سبک‌های مختلف عشق با توضیحی کوتاه در مورد هر یک از آن‌ها اشاره می‌شود.

اروس (عشق شهوانی): عشق به زیبایی، فاقد منطق، عشق فیزیکی که به‌واسطه جذابیت و کشش‌های جسمانی و یا ابراز آن به‌طور فیزیکی نمایان می‌گردد. همان عشق در نگاه اول که با شدت آغاز شده و به‌سرعت فروکش می‌کند.

لودرس (عشق تصنعی): این عشق بیشتر متعلق به دوران نوجوانی می‌باشد. عشق‌های رمانتیک و زودگذر، لودرس ابراز ظاهری عشق می‌باشد. کثرت‌گرا نسبت به شریک عشقی.

فیلو (عشق برادرانه): عشقی که مبتنی به پیوند مشترک می‌باشد. عشقی که بر پایه وحدت و همکاری بوده و هدف آن دستیابی به منافع مشترک می‌باشد.

استورگ (عشق دوستانه وابسته به احترام و نگرانی نسبت به منافع متقابل): در این عشق همنشینی و همدلی بیشتر نمایان می‌باشد. صمیمانه و متعهد، رابطه درازمدت است. پایدار بادوام و فاقد شهوت.

پراگما (عشق منطقی): این مختص افرادی است که نگران این موضوع می‌باشند که آیا فرد مقابلشان در آینده پدر یا مادر خوبی برای فرزندانشان خواهند بود؟

مانیا (عشق افراطی): انحصارطلب، وابسته و حسادت برانگیز، شیفتگی شدید به معشوق اغلب فاقد عزت‌نفس، عدم رضایت از رابطه دردسرساز و وسوسه‌گونه.

اگیپ (عشق الهی): عشق فداکارانه و از خودگذشته. عشق نوع‌دوستانه (تمایل به انجام دادن کاری برای دیگران بدون چشم داشت) عشق گران‌قدر.

پژوهش‌های حاکی از آن می‌باشد که زنان بیشتر به عشق از نوع پراگما، استورگ و مانیا و مردان به لودورس و اروس گرایش دارند.

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.