سلام مجدد به همه دوستان عزیز
در ابتدا بگم که من در کمال آرامش دارم این پاسخ رو می نویسم و اگه به نظر تند میاد باید ببخشید. باطنش این گونه نیست.
به خاطر اینکه صحبت هام لوث نشه نمی خواستم صحبت هام رو توی این تاپیک ادامه بدم. دیروز یکی از دوستان به من گفتند که خانم احمدی به این تاپیک جواب دادن و حتما یه نگاهی بنداز و ...
و این شد که من هم دیر متوجه شدم که خانم احمدی پاسخ دادن. و از ایشون تشکر می کنم به خاطر لطفشون.
حرفهای بسیار دلنشین و کاملا صحیحی فرمودین. مخصوصا اینکه سعی کنیم مشکلات رو با صحبت کردن حل کنیم. البته تا زمانی که صحبت کردن فایده داشته باشه. من خیلی اهل مذهب نیستم و ادعایی هم ندارم ولی شنیدم که حتی خود پیامبر اکرم زمانی که دیدن صحبت کردن فایده نداره گفتند : لکم دینکم ولی دین. و در جای دیگه در روز مباهله ، برای نفرین کردن قبیله نجران پا به میدان گذاردند! و خیلی از جنگهایی که برپا شد.
من هم با نظر شما موافقم. ابتدا صحبت و خواهش و خواسته ولی بعد از بی توجهی طرف مقابل باید راهکارهای دیگه ای پیش گرفت. چون من در تبیان جایی ندارم که بخوام بازترش بکنم و ... ، پس تصمیم گرفتم مزاحم کار مسوولین محترم نصف جهان نباشم. گاهی اوقات اعتصاب نتیجه بخشه. ولی به نظر من در این انجمن نتیجه ای نداره. پس ما خداحافظی کردیم تا شاید بعد از این ، اتفاق مثبتی بیفته. اگه نیفته هم واسه ما حداقل مشکلی نیست. قبل از این ، ما ، روی این انجمن وقت زیادی می ذاشتیم. سعی کرده بودیم این انجمن رو فعال و پویا تر از گذشته بکنیم. مخصوصا خانم گلریز که با وقت کمی که داشتند و مشغله زیادشون ، فعالیت با کیفیتی از خودشون ارایه می کردند. و همراه با خانم کویر تشنه دلسوزانه برای پیشروی این انجمن در تبیان و خارج از تبیان تلاش می کردند. ولی سعی و تلاش این دوستان مواجه بود با بی مهری مسوولین.
خانم احمدی عزیز. خیلی روشنه که انجمن نصف جهان با بقیه انجمن ها کاملا متفاوته. اولین تفاوتش اینکه مدیر این انجمن باید اصفهانی باشه. ولی توی هیچ انجمنی به این شکل نیست. منظوراینکه انجمن نصف جهان رو نباید با بقیه انجمن ها مقایسه کرد.
صحبتهای خیلی زیادی در این رابطه دارم که بگم. ولی از صبر دوستان خارجه. شاید خیلی از این حرفها هم نباید گفته میشد. اما حرف حرف میاره! و خیلی از این صحبت ها به طور خواسته یا ناخواسته گفته شد.
در مورد مواردی که شما بیان کردین :
خانم احمدی عزیز. از صحبتهای شما متوجه شدم که به طور نسبی از اتفاقات پیش آمده آگاهی دارین. گرچه خودتون همون لحظه حضور نداشتید. نمی دونم به چه صورت و از طریق چه کسی از اتفاقات پیشامده با خبر شدید ولی باید بگم که اشتباه به عرضتون رسوندن.
اول از همه من به خاطر یک دعوای خواهر برادری این تاپیک رو نزدم. متن اصلی این تاپیک مربوط میشه به برخورد و رفتار مسوولین. گرچه من بسیار شدید از رفتار این خانم ناراحت شدم. ولی دلیل خداحافظی ما این نبود. البته اگه ازش صحبتی به میان آوردم واسه خودم نبود. واسه این بود که به یک دختر بی گناه در اون جمع صحبت های ناروایی زده شد. اونم به خاطر من! و جالب تر از همه اینکه تموم حرفها کاملا اشتباه و بی منطق بود. و واقعا خجالت آور.
و در حاشیه هم خیلی محکم و جدی از همین خانم که یکی از کاربران مسوول هستند گلگی کردم.
و البته این موضوع از جای دیگه ای نشات می گرفت نه خود ایشون.
شاید به قول شما سوءتفاهم بوده. ولی بد سوءتفاهمی بود. واقعا بد. شرم آور بود. من به عنوان یک پسر خجالت زده شدم. از بابت حرف اشتباه و جمله ی اشتباهی که به من و یکی از دوستان نسبت داده شد. ....
ولی این موضوع باعث خداحافظی من و یا شخص دیگری نشد. خیلی اذیتم کرد.اما به این خاطر خداحافظی نکردیم. دلایل من همونهایی بودن که در ابتدا ی جوابم به شما مطرح کردم.
خواهشا همچین برداشتی نکنید که من به خاطر اون تهمت و یا سوءتفاهم شرم آور ، این تاپیک رو زدم. و یا دارم خداحافظی می کنم. روی سخنم با همه دوستانه.
خانم احمدی معمولا شما به هر بحث یا تاپیکی فقط یک پاسخ میدین! ولی امیدوارم در این مورد استثنا قایل شوید.
ممنون از لطف همه دوستان مخصوصا سرکار خانم احمدی. موفق باشید
باااااااااااااااااااااای (رز)