[quote=hamedjonami;232940;335315][quote=mahyarglobal;677252;335276]
خداییش غافل گیر شدم ..فکر نمیکردن نیومده اینطور برخوردی باهام بشه......ببخشیدا ولی خدا درو تخته رو باهم خیلی جورکرده .خدا بداد ما برسه که گیر شما دو تا افتادیم..
همینطوریش از دیتتون آسی شدیم وای به این که باهم باشید...
در مورد همنشینیم ایهام داره شمام که ادبیاتتون صفره.....تازه من گلی مثل دهکده رو ول نمیکنم بیان همنشین خارها بشما.
دندونامم خیلی سفیدن ولی دعا کنید هیچ وقت موهام مثل دندونام سفید نشن این به نظرم خیلی بد.
درنورد سوتیم برو سوتیهای داداشتو بگیر سوتی های ما پیشکش .(هر چند شما خودتم دست کمی از اون نداری)
به نام خدا - سلام .
خب دیدم زدی تو پر کسی و خیلی سر کیفی گفتم منم بزنم تو پرت تا بدونی دست بالا دست بسیاره :D
آره دیگه . گفتم که خدا منو دوست داره و همنشین خوبی مثل سلطان بهم داده . البته تو این صندلی داغ سلطان همه کارست و فقط ناظر کیفیم .
گفتم گناه دارید دو تامون بیایم . قرار شد سلطان سوال بپرسه من سوتی جوابارو بگیرم .
بابا از دستمون آسی شدی چرا می ری سر دینمون . ( این اولین سوتیت)
ادبیات صفره ولی فارسیم بیسته .... تازه بدون که خار محافظ گل و زندگی گل به خار وابستست.
خوب پس به سفیدی مو حساسی . روش کار می کنم ببینم چی می تونم ازش بیرون بیارم.
من خدا سوتیم . نمی زارم یکه تازی سوتیامو ازم بگیری .
ساعتشم بگم که سلطان 7 اومد 1 رفت . تو 10 بیای کی می خوای بری .
البته سلطان برات برنامه ها داره . البته چون ضعیفید به سلطان سفارش می کنم هواتونو داشته باشه .
اوه داشت یادم می رفت .قابل توجه ی هر دو مهمان عزیز :
صندلی داغ یه محفل دوستانه است ؛ حق ناراحت شدن از هیچ سوالی رو ندارید و کم آوردید حق فرارم ندارید . تا آخرش باید بمونید .
وای از اون حرف آخرت خیلی ترسیدم. میگم اگه خیلی جدیه من با مامانم بیام(خنده).
داداش خوب میدونم محفل دوستانه است . پس منم قبول دارم باید با جنبه بود.........نمی خواد به سلطانم رو بندازی از کنکور که سخت تر نیست. نگهدار یه وقت لازمت میشه .
اینقدر از این سوالاتون میخواید تعریف کنید که ما بترسیم......فعلا مثل این که نوبت رجز خونیه هاشده . یادته روز اول گفتم کلامم بیفته صندلی داغ نزدیک این انجمن نمیرم.... ولی حالا ...