تبیان، دستیار زندگی

 صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید 

به نام خدا

همزمان با میلاد سیدة نساء العالمین ، میلاد پر برکت فرزند ایشان حضرت امام خمینی (ره) هم هست

انجمن حوزه علمیه بر خود تکلیف می داند در این راستا اطلاع رسانی لازم را انجام دهد

شما هم اگر از امام (ره) بزرگ پرچمدار حوزه مطلبی از اینترنت و اطلاع خودتون دارید

ما را یاری رسانید

در او خصلت برجسته خداداد در آمیخته با آنچه او خود از معارف قرانی آموخته و دل و جانش را به آن زیور داده بود ، شخصیت عظیم و جذاب و تاثیر گذاری پدید آورده بود كه هر یك از چهره های برجسته یك قرن اخیر جهان – كه قرن رجال بزرگ و مصلحان نام آور دینی و سیاسی و اجتماعی است . - در برابر آن كم جاذبه و یك بعدی و كوچك به نظر می آمدند .

كاری كه او بدان همت گماشت و با ایمان و توكل و تدبیر و صبر خود بدان دست یافت نیز به همان اندازه بزرگ و باور نكردنی و اعجاب انگیز بود . شخصیت ممتاز و درخشان او در همه دوره های حیات سیاسی اش خیره كننده و منحصر به فرد بود . (( امام خمینی ( ره ) شخصیتی آنچنان یزرگ بود كه در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ ، به جز انبیا و اولیای معصومین ( ع ) به دشواری میتوان كسی را با این ابعاد و این خصوصیات تصور كرد ))

امام بزرگوار ما با ارائه مكتب سیاسی اسلام خط بطلان بر همه تلاش های فرهنگی و سیاسی دشمنان اسلام در طول یك قرن و نیم گذشته كشید كه سعی كرده بودند اسلام را به كلی از عرصه زندگی جامعه بیرون رانند .
برگرفته: تبیان مازندران

در محضر روح خدا با آخرین سفارش ها

در محضر روح خدا با آخرین سفارش ها

گذر زمان ا نسان های زیادی را تجربه کرده است اما در این بین کسانی هستند که اندیشه ی پر فروغ شان بر تارک تاریخ می درخشد وبه دیگران نور و گرمی هدیه می نما ید . اگر چه شاید سال های زیادی است که دیگروجود مادی شان حس نمی شود اما کلام دلنشین وافکار صالحانه شان همیشه ی ایام گوش جان را می نوازد.

شخصیت کم نظیر، مردمی و خستگی نا پذیر امام (ره) از جمله ی این روشن گران ومجاهدان است که روح مسیحایی او بر کالبد ملت مسلمان ورنج دیده ی ایران جان تازه ای دمید.

ازجوانان ،دختران وپسران می خواهم که استقلال و آزادی وارزش های انسانی را ولو با تحمل زحمت ورنج، فدای تجملات وعشرت ها وبی بند وباری ها ننمایند ودر مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی وطن، به شما عرضه می شود حضور پیدا نکنند که آنان چنان چه تجربه نشان داده جز تباهی واغفالتان از سر نوشت کشورمان وچاپید ن ذخایر شما و به بند استعمار وننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی کنند و می خواهند با این وسایل وامثال آن شما را عقب مانده نگه دارند .

رشد و توسعه اقتصادی ازدیدگاه امام خمینی(ره)

اگر از تعریف اقتصاد به معنی تخصیص منابع کمیاب به خواسته های نا محدود و رقیب یکدیگر باشد بطور تلویحی این تعریف از نوعی مدیریت اقتصاد حکایت می کند که باید به چگونگی اداره و قواعد اختصاص دادن منابع کمیاب اقتصادی برای حداکثر کردن خواسته های نا محدود داشته که حضرت امام خمینی (ره) توسعه اقتصادی را راهی برای نائل آمدن به هدف غائی نظام مورد قبول خویش دانسته و هدف غائی ایجاد شرایط و محیطی است که انسان بتواند در آن استعدادهای بالقوه خود را به فعل در آورده سیر الی الله بنماید و تقرب به ذات باریتعالی تسهیل شود و برای تحقق این هدف غائی سیطره یافتن عدل بر کلیه فعالیتها را لازم و برای عدل ایجاد حکومت را ضروری دانسته و اهداف توسعه اقتصادی را در آن حکومت بر اساس عدالت اقتصادی ، استقلال ، آزادی و محو فقر خواهد بود که برای رسیدن به این اهداف راهبردهای استقلال فکری و فرهنگی و آموزشی نظام در جهت تربیت نیروی انسانی و مشارکت مردمی و چگونگی هویت روابط انسانی در نظام مدیریت مطرح شده است . توسه به معنای ارتقای مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانی تر تلقی شد و توسعه اقتصادی به تغییراتی در ساختار ها و نهادهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی نسبت داده شد که نمودهای آن خشکیدن فقر مطلق ، ایجاد اشتغال ، توزیع عادلانه در آمد ، افزایش در آمد سرانه و کاهش مرگ و میر و..... خواهد بود و اما در تعریف توسعه به معنای عام که به معنای زندگی بهتر و انسانی تر تلقی شده و چه تغیرات در نهادهای اقتصادی اجتماعی معیاری برای زندگی بهتر و انسانی تر چیست و تغییر در نهادها کدام سمت و سوی را باید بیابد. بدیهی است از طرفی خواسته های نامحدود و نیاز جامعه را توصیه به توسعه خواهد نمود اما اداره نیاز ها و چگونگی مرتفع نمودن آن بر اساس عقاید و اعتقادات و آداب و رسوم جامعه خواهد بود لذا توسعه اقتصادی را نمی توان یک امر قرار دادی با مختصاتی یکسان برای کلیه جوامع تلقی نمود چرا که غایت های یکسانی را نمی توان برای کلیه جوامع پنداشت به همین جهت توسعه اقتصادی تحت سیطره حوزه های وسیع تر و جامع تری واقع خواهد شد که مطلوب و هدف غائی هر اجتماع آن را متاثر می نماید و توسعه یا فتگی تمام بعدی نه فقط اقتصادی برای هر جامعه از ویژگیهای بر خور دار خواهد بود که آن جامعه معیارهای سنجش و شاخص هایی تدوین می گردد تا بتوان تطبیق جامعه را با تحقق ارزشهای داوری مقایسه کرد که در این مورد برای بررسی واستفاده ازسخنان حضرت امام خمینی (ره) و مواردی هم از اساتید اقتصادی و کارشناسان آورده و نکته سنجی از سخنان ایشان بعنوان مصادیق اصلی مورد بررسی قرار خواهیم داد .

- دکترمایکل تو دار معتقد است که( توسعه اقتصادی در جایگاه خودش سه هدف را دنبال می نماید .)

1- اینکه آیا با توسعه توزیع در آمدها سطح اشتغال ، ماهیت و کیفیت خدمات آموزشی و بهداشتی و سایر خدمات اجتماعی توسعه یافته است یا خیر ؟

2- آیا توسعه اقتصادی موجب توجه بیشتر به ارزشهای فرهنگی و انسانی یعنی تمام آنچه که نه فقط به پیشرفت مادی کمک می کند بلکه به نفع شخصی و ملی توجه بیشتری را نیز ایجاد می کند شده است . ؟

3- آیا توسعه اقتصادی انسان را از وابستگی های مادی رهانیده و عوامل از خود بیگانگی را کاهش داده و قیود جهل و باورهای جزمی را گسسته است و محیط انسانی را برای تعالی او فراهم آورده است .از قول پرفسور گولت نقل می شود تا زمانی که برای زمینه های مادی ارزش قائل می شوند وبه آن احترام می گذارند که توسعه نیافتگی گریبانگیر اکثریت جمعیت جهان است . بنابراین این پیشرفت احترام و اعتبار شخصی و گروهی را در ارتباطات داخلی و در ارتباطات با سایر کشورها و مناطق خارجی افزایش داد ه است . ؟ حضرت امام خمینی (ره) در این مورد عنوان نموده است

آن صدمه ای که از قدرتهای بزرگ خوردیم باید بگویم که بالاترین صدمه . صدمه شخصیت بوده آنها کوشش کردند که شخصیت ما را از ما بگیرند وبه جای شخصیت ایرانی اسلامی یک شخصیت وابسته به شرقی و غربی به جایش بگذارند .(1 )

اگر ما تسلیم آمریکا و ابر قدرت ها می شدیم ممکن بود امنیت و رفاه ظاهر درست می شد و قبرستان های ما پر از شهدای عزیز نمی گردید ولی مسلما استقلال و آزادی و شرا فتمان از بین می رفت .( 2) حضرت امام خمینی در بیان دیگر می فرماید . ( آنها خیال می کنند که انحطاط و اعتلا سیر شدن شکم است . انسان حیوان نیست انسان هست انسان مسائل انسانی را بایدمراعات بکند . (3) در دنیای امروز که گفته می شود دنیای صنعت است رهبران فکری می خواهند جامعه بشری را نظیر یک کارخانه بزرگ اداره کنند در حالی که جامعه از انسانها تشکیل شده است که دارای بعد معنوی و روح عرفانی است . ( 4 )

ما باید ببینیم که این انسان که به قول بعضی ها ماهیت ناشناخته است چه ابعادی دارد و چه احتیاجاتی دارد و اسلام که برای انسان سازی آمده است آیا فقط جهت حیوانی این را ... می خواهد بسازد ؟ یا انسان می خواهد بسازد ؟ لذا انسان مانند سایر موجودات نیست از این نقطه اول طبیعت تا آن آخری که یک موجود الهی میشود مراتب انسان است یعنی یک انسان می تواند از عالم طبیعت تا ماورائ طبیعت واز ماورائ طبیعت تا مرتبه الوهیت سیر بکند انسان یک موجود جامع هست نه یک موجود یک بعدی یا دو بعدی فقط انسان در بین موجودات یک موجود چندین بعدی است که برای هر بعدش احتیاجات هر مکتبی را به استثنای مکتب اسلام که ملاحظه کنید یک مکتب مادی است که انسان را حیوان تصور کرده است یک موجود ی که همان خوردن و خوابیدن است منتهی بهتر خوردن و بهتر خوابیدن که حیوانات هم مشترکند با ما در خوراک و خوابیدن لکن این مکتب ها انسان را یک حیوانی اینطور ادراک کردهاند خیال می کنند که این امر عینی از همین عالم طبیعت است و حال اینکه عوامل دیگری هست که اینها ادراکش نکرده اند و آنها عوالم عینی بیشتر یعنی از عینیت بیشتر خط دارند تا عالم طبیعت در آخر موجودات عالم وجود واقع شده است یعنی منتهی الیه عالم وجود عالم طبیعت است پست ترین عالم ، عالم طبیعت است و اینطور نیست که انسان خودش باشد و همین طبیعت و مرتبه ای نداشته باشد . انسان مراتب دارد و آن کسی که رفته سراغ مرتبه بالای انسان واز این مراتب طبیعت غافل شده است اشتباه کرده است آن کسی که چسبیده است به آن عالم ماده و مرتبط طبیعت را دید و غافل از ماورائ طبیعت است این هم اشتباه کرده است . ( 5 ) بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در جای دیگر عرضه می دارد .

شما گمان نکنید که غربیها پیشرفت کردهاند غربیها در جهات مادی پیشرفت کرده اند لکن معنویات ندارند . اسلام و همین طور مکتبهای توحیدی انسان می خواهند درست کنند و غرب از این معنی به کلی بر کنار است غرب مواد ... و قوای طبیعت را کشف کرده و بر ضد انسان این قوا را به کار می برد . ( 7)

نتیجه یک :

الف : جهت تدوین اهداف توسعه اقتصادی ابتدا باید هدف غائی آن نظام تبین و تدوین گردد تا اهداف توسعه اقتصادی در ربطی منسجم و هماهنگ با هدف غائی و تحت سیطره آن . هویت نظام شکل دهد .

ب: روند توسعه اقتصادی مجرد از اهداف زیر مجموعه های دیگر فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و غیر هماهنگ با آنها و همچنین ناسازگاری اهداف زیر مجموعه های دیگر بازدهی لازم برای تحقق اهداف توسعه اقتصادی و اهداف غائی را نخواهد داشت .

ج : شاخص های توسعه منشعب از اهداف غائی با شرایط مناسب آن جامعه تدوین میگردد وهر چه این شرایط بین جوامع مشترک باشد شاخصهای داوری کننده توسعه یافتگی یکسان و همگن ترخواهند

بود .

د: توسعه یافتگی نه تنها زمینه فربه شدن یک بعد خاص بلکه باید شرایط مناسب تعالی کلیه ابعاد وجودی اعضاء جامعه را فراهم آورد .

معمار وبنیان گذار نظام مقدس اسلامی هدف غائی و مطلوب را تکوین جامعه میداند که در آن انسان بتواند از نقص خود خارج و در جهت تکامل طی مسیر نماید و در آن به توسعه یافتگی انسان و حیات حقیقی و نو شدن مستمر بیانجامد که ایشان در این باره می فرماید .

همه خطوطی که انسان دارد او بطور نقص است الان نرسیده است ادیان آمده اند که این میوه نارس را رسیده اش کنند . این میوه ناقص را کاملش کنند . (7 ) مقصد انبیاء چه بوده است مقصد پیامبر اسلام (ص) از نهضت اسلامی چه بوده است ؟ مقصد ائمه علیهم السلام چه بوده ؟ آیا فقط این بوده است که دست ستمکاران را کوتاه کنند ؟ آیا دعوت انبیاء فقط برای این بوده که مزاحمین ...مستضعفین را کنار بزنند و همین که غلبه بر آنها کردند و کار را به پیروزی رساندند کار تمام است ؟ آیا مقصد انبیاء این بوده مه ظالم نباشد فقط ؟ یا مقصد بالاتر از این است ؟ اگر مقصد بالاتر از این است باید هم که تابع انبیاء و مکتب اسلام هستیم به تبعیت از آن بزرگان دین و دنیا مقصد مان همان مقاصد باشد. آ یا انبیاء آمده اند تا مردم را تا جامعه را تربیتی بدهند که زندگانی رفاه مادی باشد ؟ آیا مقصد انبیاء دنیا بوده است ؟ آیا این همه انبیاء آمدهاند و دعوت کردند و کشته شدند . جنگها کردند و زحمت کشیدند فقط برای این بود که مستکبرین را کنار بزنند و برای توده های مردم رفاه حاصل کنند یا مقصد بالاتر از اینها است ؟ خدای تبارک تعالی که انبیاء را فرستاده است برای تغییر دنیا فرستاده است یا مقصد بیشتر از اینها و بالاتر از اینها ست ؟ رفتن مستکبرین مقدمه است رفاه مستضعفین یکی از مقاصد اسلام است . رژیم اسلامی مثل رژیم های مکتب مادی نیست مکتب های مادی تمام همّت شان این است که مرتع درست بشود تمام همت این است که منزل داشته باشند رفاه داشته باشند آنهایی که راست می گویند اسلام مقصد شان بالاتر از اینه ست اسلام یک مکتب مادی نیست یک مکتب مادی و معنوی است .مادّیت را در پناه معنویت اسلام قبول دارد .

اسلام برای تهذیب انسان آمده است برای انسان سازی . همه مکتب های توحیدی برای انسان سازی آمده اند . ما مکلفیم انسان بسازیم (8) بنابراین از نظر حضرت امام خمینی (ره) هدف غائی جامعه ایی است که در آن انسان ساخته شود و کلیه معضلات توسعه یافتگی جامعه به دلیل عدم توسعه نیافتگی انسان میباشد .که حضرت امام می فرماید .

مهم در نظر این است که انسان درست شود اگر انسان تربیت شد همه مسائل حل است یک مملکتی که دارای انسان مهذب است تمام مطالبش حل است انسان آگاه و مهذب همه ابعاد سعادت را برای کشور تامین می کند . (9 )

آن چیزی که انبیاء می خواستند این بود که همه امور را الهی کنند تمام ابعاد عالم را وتمام ابعاد انسان را که خلاصه و عصاره عالم است الهی بشود آنها که تابع دستورات الهی هستند همین مادیاتی که همه از آن استفاده می کنند همین مادیات را با یک صورت معنویت به آن می دهند با جنبه معنویت به اینها نگاه می کنند همه عالم را جنبه المیت نگاه می کنند . (10) جامعه توسعه یافته باید آرامش و سکینه ای را ایجاد که انسان بتواند به هدف خلقت خود از نظر این نظام نائل آید که همه اینها مقدمه این است که یک آرامشی در این بلاد و دنبال این آرامش یک سیر روحی پیدا بشود .

آن چیزی که اساس است سیر الی الله است به خدا .همه عبادات برای اوست .همه زحمات انبیاء ازآدم تا خاتم این معنا هست که سیرالی الله باشد شکستن بت نفس که بالاترین بتها ست . (11) لذا سیطره هدف غائی و نهایت بر کلیه فعالیت های انسانی در این نظام مشهود است و کلیه تحرکات در تحت حاکمیت و در جهت هدف غائی انجام خواهد گرفت مانند قانون مالی در اسلام که برای اداره کشور و احتیاج زندگانی مادی وضع شده است به طوری وضع شده است که جنبه زندگی معنوی در آن منظور است و کمک به زندگانی معنوی می کند از این جهت در دادن بیشتر مالیات ها قصد تقرب به خدا که به واسطه آن زندگی معنوی تامین و روح انسانی بزرگ می شود شرط شده است . ( 12) لذا موضوعی را که نظامهای غیر هدف غائی و نهایی می پندارند مجرایی پیش برای نائل آمدن به هدف نهایی در این نظام نیست که حضرت امام (ره) طی سخنانی چنین می فرمایند .

همه امور که در نظر این حکومتها (غیر اسلام ) مقصد است از نظر انبیاء راه است . تمام دنیا درنظر انبیاء یک مقصود نیست یک محراب و مقصد نیست یک راه است که ازاین راه برسند به مرتبه ای که آن مرتبه عالی انسانی است که اگرانسانی به این رتبه عالی رسیداین سعادت است .(13)