کل آیتم ها 104
سفری با کوله باری از تجربیات سفری که آشنایی با اعضا و گروههای مختلف نجومی یزد را در پی داشت. سفری که در آن تجربیات و دانسته های طرفین به خوبی با یکدیگر به اشتراک گذاشته شد. سفری که با مهمان نوازی وصف ناشدنی یزدی ها همراه بود. سفری که 2 تا شب رصدی داشت. سفری که خستگی توی چهره افراد کمتر دیده میشد. و در آخر سفری که در اون به معنای واقعی تعامل چند گروه نجومی با یکدیگر به نمایش گذاشته شده بود. به امید این که این سفر فتح بابی باشد برای اجرای برنامه های این چنینی جهت همکاری گروههای مختلف سراسر کشور و ترویج گسترده علوم ستاره شناسی در ایران.
بسم رب السماوات و النجوم
پایگاه رصدگر
وای ببخشین انگار پستم وسط گزارشتون اومده. اگه خواستین جاشو عوض کنین که گزارشو بهم نریزه :)
روز اول 5شنبه 15 / 2 :ساعت 4 صبح - دوست بسیار خوبم، حسن میرقوام آمد دنبال من و یک چمدان گنده! شامل بسته های سازمان فضایی، کوله خودم، بنر تبیان، پایه استند و استند،ساک ابزارآلات باستان، بسته های اهدایی تبیان، کتاب های سازمان فضایی و ... را سوار ماشین کردیم و سر راه invisible را هم سوار کردیم و به سان فشنگ به ایستگاه رسیدیم.ساعت 5 صبح - همه بچه ها در ایستگاه آماده شده بودند و بعد از خواندن نماز صبح، هر کس به جز وسایل خودش یک ساک از آنهایی که بالا عرض کردم برداشت و آماده شدیم برای سوار شدن به قطار.ساعت 6 صبح - داریم میریم بزد دیگه ..!ساعت 7 صبح _ تو راه یزدیم!
ساعت 8 صبح - تو قطاریم!ساعت 9 صبح - توقع ندارید که ساعت 9 رسیده باشیم یزد !ساعت 10 صبح - فاصله تهران یزد 6 ساعت است پس هنوز تو راهیم !ساعت 11 صبح - الان تو راهیم و داریم ساندیس و کیک می خوریم !ساعت 12 - بالاخره رسیدیم!!
بعد از این دو عکس سهای گرامی به استقبال ما آمدند و ما را به محل اسکانمان بردند. جایی که به لطف دوستان در مدتی که یزد بودیم آنجا اسکان داشتیم و خیلی خوب و مناسب بود.دستشان درد نکنه.
سلام به همه دوستان خوب جای همتون خیلی خالی بودخیلی مشتاقم که از خاطرات و تجارب بسیار خوب این سفر براتون بگم ولی:قبل از هر چیز از تبیان و محاق و سها و همه دوستان عزیزی که شرایط این سفر خاطره انگیز و پربار رو فراهم کردن سپاسگزاری میکنم و امیدوارم که همیشه پویا و سلامت در راه پیشرفت نجوم فعال باقی بمونن.همسفران و میزبانان عزیز شروع بسیار خوبی رو برای گزارش نویسی داشتن ولی یه نکته ای که تا اینجا باقی مونده این هستش که در طول مسیر در قطار یک بار دیگه برنامه ها رو با هم چک کردیم و خودمون پاسخ سوالات مسابقه ای که دوستان زحمت طراحیش رو کشیده بودن به بحث گذاشتیم و البته یه مقدار از کارهای یکه باقی مونده بود رو هم( برش سوالات ) در طول مسیر انجام دادیم.یک سوال علمی هم راجع به دماهای مختلف ستارگان و طریقه محاسبه اون مطرح کردم و قرار شد که بچه ها راجع بهش تحقیق کنن! خلاصه شروع سفرمون بسیار پویا بود و البته تا آخرین لحظات هم میشد این پویایی رو حس کرد.
البته کیک و ساندیس نبود!!!کیک و شیر و یک شکلات تخیلی بود D: