• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 20966)
دوشنبه 12/2/1390 - 9:24 -0 تشکر 313814
شهیده راضیه كشاورز دختری كه آسمانی شد.

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان

سلام 

 

شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند.

 

 

 

 

سر تا سر شهر با تو عطر آگین بود

لبخند تمام كوچه ها غمگین بود

آن روز كه بر دوش تو را می بردیم

تابوت سبك ولی غمت سنگین بود

 

******************************************* 

 شهیده راضیه كشاورز 16 ساله دختری كه در عمر كوتاهش در همه چیز نمونه شد.
در انس با قرآن و اهل بیت، اخلاق ،ایمان،حجاب،كوشا و فعال در درس،ورزش رشته كاراته،فعالیت فرهنگی و هنری و ......منتخب و بر گزیده و نمونه بود.

 

...... و در آخر برای شهادت كه بهترین نوع مرگ است انتخاب شد.
بعد از انفجار در حسینه سیدالشهداء علیه السلام شیراز ۱۸ روز در کما به نیت مادرمون بود اونهم دقیقا با سینه ای خورد شده و پهلویی پاره شده و ۱۸ روز خس خس نفسهای دردناک و .......
در نهایت در دهم اردیبهشت 87 آرزویش برآورده شد و به جمع شهیدان سرفراز و سربلند که ره صد ساله را یک شبه پیمودند پیوست و جمع کاروان شهدا 14 نفره شد.

 سخنان مادر بزرگوارش:
ـ خسته از مدرسه بر می گشت ، وقتی می گفتم خسته نباشی ! دستانم رو می بوسید و می گفت : شما از صبح زحمت كشیدید ، من كه كاری نكردم . از حالا به بعد نوبت من ، شما برید استراحت كنید .

ـ سال تحویل امسال با كانون مشهد بود . خیلی اصرار كردم كه سوغاتی چیزی نخره . یه شیشه عطر یاس برای خودش خریده بود و از اینكه نتونسته بود كفنی بخره غصه می خورد .

ـ اردیبهشت قصد زیارت كربلا داشت . بعد از انفجار ، هیجده روز منتظر مهر قبولی خانم حضرت زهرا (س) موند . با كفن كربلا و همون عطر یاس به دیدار ارباب فرستادیمش.

_ این شهیده بزرگوار مثل همه شما درس می خواند، زندگی می کرد، بازی می کرد، می خوابید و .. ولی چیزی که اون را به این درجه رساند نکات ظریفی بود که در زندگیش رعایت می کرد نکاتی که کاری به سن و سالش نداشت، از سر تقوا و ایمان از سر مراقبت در رفتارهای روزمرش بود و احترامی که برای بزرگترها؛پدر و مادر و معلمین قائل بود و در کارهاش واقعاً مرد عمل بود یعنی درسته که راضیه یک دختر بود ولی واجباتش جایی که باید رضای خدا را در نظر بگیره واقعاً مردانگی به خرج می داد.

 

_ این شهیدان هم تو همین شهر تو همین دنیایی که ما زندگی میکنیم زندگی می کردند؛ اونا خیلی چیزها را دوست داشتند، خانواده را دوست داشتند و خیلی از چیزهای دنیوی که حلال هم بود ولی پا گذاشتند روی دلشون و به همین دلیل بود که به مقام شهید و لقاء پروردگار رسیدند.

 

_ چهارم ابتدایی بود که با خوندن یک حدیث از امام صادق (ع) چهله دعای عهد گرفت تا جزء یاران امام زمان (عج) بشود. یک روز جمعه خیلی اصرار داشت که برویم خونه آقاش گفتم:  باید بدانم دلیل رفتن امروز تو چیه؟ گفت مامان اگر به کسی نگویی، یادته یک روز بهت گفتم امام صادق (ع) فرمودند اگر کسی 40 صبح دعای عهد امام زمان (عج) را بخواند جزء یاران امام زمان (عج) می شود؛ من از همان روز دعای عهد را شروع کردم و امروز که تمام شده دوست دارم برای آقام شیرینی ببرم.

 

_ همیشه می گفت مامان مطمئن باش همه زحمتهای تو و پدر را جبران می کنم. یه جوری درس می خوانم که باعث افتخارتون باشم.

 

_ همیشه پیش خودم فکر می کردم که راضیه حتماً جز تک رقمی های کنکور می شود.

 

_ کلاس پنجم ابتدایی وقتی به مشهد رفتیم در بازار امام رضا (ع) این دختر همه اش می گفت مامان تو رو خدا یک چادر مشکی برای من بخر و از کلاس پنجم چادر می پوشید.

 

_ پنجم ابتدایی همه درسهاش به غیر از ریاضی اش 20 بود، راهنمایی که رفت همه می گفتند بچه ها افت می کنند، ولی این طور نبود، چون از همان روز اول مهر تمام درسهاش را به موقع می خواند؛ تو ساعتهای ورزش یا زنگ تفریح به بچه های ضعیف كمك می کرد.

 

_ سوم راهنمایی که بود خیلی علاقه داشت توی دبیرستان گراشی قبول بشه، یک روز معلم علومش خانم علی نژاد به من گفت واقعاً این دختر لیاقتش را دارد که هر کاری براش بکنید معلم خصوصی بگیرید؛ با راضیه در میان گذاشتم؛ گفت نه مامان من هیچ وقت حاضر نمی شوم حقوق کارمندی بابام که این همه زحمت می کشه، شب کاری می ره را برای معلم خصوصی بدهم اصلاً خدا راضی نیست این حق الناسه من تا اونجایی که در توانم باشه درس می خونم و زحمت می کشم؛ ان شا الله كه قبول می شوم.

 

_ همیشه توی آزمون پیشرفت تحصیلی سال سوم راهنمایی جز ممتازین بود. خیلی تلاش می کرد شبها تا دیر موقع درس می خواند.

 

_ یک وقتی را حتماً برای دعا و راز و نیاز با خدا، برای قرآن خواندن می گذاشت، صدای قرآن خواندنش وقتی تو خونه می پیچید به ما آرامش می داد.

 

_احترام زیادی برای بابا بزرگ و مامان بزرگش قائل بود همیشه می گفت الهی قربونت برم (تکه کلامش بود).

_ وقتی درس داشت اصلاً تلویزیون نگاه نمی کرد -حتی زمانی که سریال برره که حتی بزرگترها،هم نمی تونستند ازش بگذرند- به خواهر و برادرش می گفت که وقت طلاست، اینها فایده ای ندارد الان تکلیف اصلی ما درسه.

 

_ همیشه به دوستان و اقوام توصیه می کرد زیاد معنی قرآن را بخوانند. طوری شده بود که اقوام نزدیک و خودمان پی برده بودیم که راضیه از نظر علمی و ایمانی خیلی رشد و تکامل داشته؛ برای همه قابل احترام بود دایی بزرگش همیشه وقتی ما منزلشان می رفتیم یا جایی همدیگر را می دیدیم با وجودی که خیلی از راضیه بزرگتر بود دستهای راضیه را می بوسید، همیشه با احترام با راضیه رفتار می کرد. چون خود راضیه قدر انسانیت خودش را، قدر اینکه خدا خودش لطف داشته و نعمت وجود، بهش بخشیده را می دانست. راضیه قدر دختر بودن خودش را می دانست قدر این را که با حجابش، با ایمانش، با رفتارش پیرو واقعی حضرت زهرا (س) باشد.

 

_ علاقه خیلی زیادی به خانم حضرت زهرا (س) داشت همیشه می گفت مامان به خاطر انس واقعی كه به خانم دارم حجاب می گیرم و واقعاً هم این را در ورزش، كانون زبان ایران و جاهای مختلفی كه می رفت ثابت كرد. راضیه ثابت كرد كه با حجاب و ایمان هم میشه، همه كار انجام داد.

 

_ سال سوم راهنمایی  راضیه بین خودش و خدا عهدی بسته بود كه بعد از شهادتش تو وسایلش، البته تو وسایلش كه نه، داخل جعبه اسماء متبركه پیداش كردم. 

خلاصه كوتاهی از این عهد نامه: 

بی حساب پیش، انشاء ا.. به امید خدا و توكل به خدا چهل روز تمام كارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه.

توی این چهل روز كه از 5/3/85 شروع می شه توفیق پیدا كنم مادام العمر دعای عهد و زیارت امین ا.. و ... را بخوانم و گریه كنم.

آقا تو رو خدا توفیق اشك ریختن تو این دعاها را به من بده.و شب هم به یاد خانم حضرت زهرا (س) شبی 5 صفحه قرآن بخوانم؛ ان شاء الله تكرار آیه الكرسی هم توی بیشتر اوقات نصیبم بشه.

و همچنین شكر نعمتهای خدا و توفیق آلوده نشدن به گناه و نابود كردن نفس اماره و تقویت نفس لوامه را داشته باشم و تسبیحات خانم فاطمه زهرا (س) را همراه با الگو برداری از حجاب،عفاف، ادب و اخلاق ایشان را سر لوحه زندگی خودم قرار دهم.

 

_ سال گذشته از اواسط زمستان همش به من می گفت مامان برام دعا كن كه سال تحویل امام رضا (ع) باشم، شكر خدا نصیبش شد، وقتی برگشت خیلی مهربونتر، باوقارتر و نورانی تر شده بود هر چی نگاهش می كردم سیر نمی شدم یك زیبایی خاصی داشت اصلاً به فكرم هم نمی رسید كه این مسافری كه تازه از زیارت آقا امام رضا (ع) آمده، شهادتش را آقا امضا كرده و دوباره راهی سفره.

 

هر روز بهم می گفت مامان منو می بخشی؛ می گفتم مامان مگر شما چیكار كردی كه من شما را ببخشم شما كه بهترینی؛ خدا شاهده یك روز تو آشپزخانه بهم گفت تو را خدا مامان منو ببخش، بهش گفتم مامان دعا كن كه من بتونم شكر خدا را بابت این كه تو فرشته ای بودی تو آسمون و خدا به ما لطف داشته و توفیق داده كه شما توی خانه ما قدم روی زمین بذاری به جا بیاورم، می گفت نه مامان شما بگو من را بخشیدی و تا نمی گفتم كه بخشیدمت دست از سرم بر نمی داشت.

 **************************** 

 

مادر راضیه می گفت: بعد از شهادت دخترش توی وسایلش ، دفترچه یاداشتی رو پیدا کردم، این رو توش نوشته بود............

می توان طوری زندگی کرد که خدا و امام زمان (عج) از انسان راضی باشند ،کاشکی هیچ وقت حضور آقا رو ندیده نگیریم و از حضورش غائب نشیم چرا که غیبت ازماست و حضوراو همیشگی است- انت فی قلبی یا باصالح

 

 **************************** 

با این که مادرش بودم ولی او الگو و مادر من بود. روزی نبود که از مدرسه برگرده و دست من رو نبوسه،همشه می گفت: درس خوندن مثل نماز برام واجبه. امام زمان(عج) یار بی سواد می خواد چی کار؟راضیه جز صداقت،تلاش و پاکی چیزی نبود.....

 

 **************************** 

احساس می کنم خیلی بیشتر به راضیه نزدیک شدم درسته دوری و فراقش خیلی بیشتر از روزهای اول دلم رو به درد می یاره، ولی هم به مقامش و هم به جایگاهش غبطه می خورم و تنها چیزی که ازش خواستم، دستمون را بگیره و شفاعتمون کنه، که بیشتر از این شرمنده شهدا و راضیه نشیم.

 

راضیه فرشته ای بود که خدا به من لطف کرده بود.

 

برای شادی روح این شهید عزیز فاتحه بخوانیم.

 

در سومین سالگرد شهادت این فرشته آسمانی

می خواهیم کمی ار خصوصیات و زندگیش بدانیم. 

 

اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

خدایا بیتاب ظهور چهاردهمین خورشید هستیم.

   

اللهم عجل لولیك‌الفرج

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

يکشنبه 13/5/1392 - 5:19 - 0 تشکر 628548

راضیه جانم تو چه کردی با دل شوریده من که تمام بغضهایش را با خواندن خوبیهات بیرون ریخت...بغض دلتنگی کربلا،بغض تنهاییها،بغض حسرت زندگی 20 ساله ای ک لحظه ای چون تو نشد.....راضیه تو واقعا ماه بودی،در خوبیهایت مات و مبهوت مانده ام با چشمانی از اشک....ماه آسمانی دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را از این منجلاب بیرون بیاور ای همیشه جاوید و زنده تر از ما که فقط نام زنده را با خود به یدک میکشیم نه زندگی جاودان کا معنای واقعی زندگیست....

شنبه 13/2/1393 - 11:55 - 0 تشکر 689063

بسم الله الرحمن ارحیم

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)


شهیده راضیه کشاورز

نام پدر : تیمور

تولد : 11 شهریور 1371

محل تولد : مرودشت

مجروحیت : شنبه 24 فروردین 1387

محل مجروحیت : شیراز ، حسینیه ی سیدالشهدا ، کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز

علت مجروحیت : بمب گذاری توسط گروهک سلطنت طلب و ایادی استکبار

شهادت :
10 اُردیبهشت 1387 - بیمارستان نمازی شیراز

علت شهادت : صدمات وارد شده بر سینه و پهلو

محل دفن : گلزار شهدای دارالرحمه شیراز

سن شهادت : 15 سال

تحصیلات : دانش آموز _ دوم دبیرستان



راضیه جان ششمین سالروز شهادتت مبارک...





** افتخارات شهیده راضیه کشاورز

• کسب رتبه عالی در سال تحصیلی ۸۰ -۸۱

• کسب رتبه ممتاز در دبستان پیام انقلاب ۱ در سال تحصیلی ۸۱ -۸۲

• حضور در مسابقات قرآن یادواره عزت و افتخار حسینی مرحله ناحیه سال ۸۱ -۸۲

• مقام اول مسابقات قرآن یادواره عزت و افتخار حسینی در سال تحصیلی ۸۱ -۸۲ در دبستان پیام انقلاب ۱

• اخذ کمربند قهوه ای کاراته سبک شوتوکان در سال ۸۲


• مقام اول مسابقات قهرمانی فارس در رشته کومیته در سال ۸۲


• کسب رتبه اول دبستان شاهد ۵ در سال تحصیلی ۸۳ -۸۴


• مقام اول انفرادی استان در رشته کاتا نوجوانان در سال ۸۴


• کسب عنوان سوم رشته قرائت قرآن آموزشگاه راهنمائی شاهد ۵ سال تحصیلی ۸۴ -۸۳


• کسب مقام دوم درسهایی از قرآن آموزشگاه راهنمائی شاهد ۵ سال تحصیلی ۸۳ -۸۴


• مقام اول مسابقات قهرمانی فارس در رشته کومیته در سال ۸۳


• کسب گواهینامه کمر بند سیاه دان یک در سبک شوتوکان از فدراسیون کاراته جمهوری اسلامی در سال ۸۳


• حضور در مسابقات قرآن مرحله ناحیه سال ۸۵ -۸۴


• مقام دوم تیمی چهارمین المپیاد ورزشی بانوان صنایع پتروشیمی در شیراز در سال ۸۵ در رشته کاراته


• مقام دوم رقابتهای کاراته سبک شوتوکان در رشته کانا قهرمانی استان در سال ۸۵


• مقام اول انفرادی رشته کاراته در چهارمین المپیاد ورزشی بانوان در سال ۸۵


• کسب مقام در مسابقات قرآن آموزشگاه


• کسب رتبه ممتاز در سال تحصیلی ۸۵ -۸۶


• مقام اول مسابقات قهرمانی شیراز رشته کومینه قهوه ای


• مقام سوم مسابقات قهرمانی شیراز رشته کاتای قهوه ای


• حضور در بیست و نهمین دوره مسابقات قرآن کریم مراکز پنج گانه رشته قرائت


• شرکت در مسابقات قرآن کریم و معارف اسلامی مرحله ناحیه سال تحصیلی ۸۶ -۸۷


• کسب گواهینامه هنر وتکنیکهای کاراته سبک شوتوکان در سال ۸۶ از هیئت کاراته استان

• کسب مقام سوم تیمی کاراته در پنجمین المپیاد ورزشی بانوان صنایع ملی پتروشیمی در سال ۸۳ در ماهشهر

اللهم عجل لولیک الفرج

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.