جمعه 9/2/1390 - 12:14
-0 تشکر
312958
آشنایی با شیطان پرستی
شیطان وشیطان پرستیشیطان كیست و یا چیست؟و از انسان چه می خواهد؟در طول تاریخ بشریت، شیطان یك مفهوم و نماد وسوسه انسانیست، كسی و یا چیزی است كه در فضای زندگی بشر، او را به سوی دوزخ، افول، زندگی همراه با نكبت فرا میخواند.
شیطان، در برابر قوانین الهی میایستد، قوانین جامعه را به سخره میگیرد، نوعی زندگی سرشار از نفرت، تهی وارگی و همراه با نوعی خشم و نسبت به اخلاقیات را به همراه دارد.
شیطان در ادبیات عرفانی ما، شخصیتی است كه مظهر وسوسههای عمیق انسانی است. در ادبیات ادیان، جایگاه و پایگاه او ضد مسیح است و در مرتبه بالاتر ضد خداوند است. اما در هستی، به معنویات و اخلاقیات معنا میدهد، البته این معنا دادن به معنی داوری نیست.
اگر شیطان نبود كه انسان را وسوسه كند، اگر فضای زندگی انسان یكسره در بهشت بود و هبوطی رخ نمیداد، معنای زندگی برای بشر دستنیافتنی نبود، اگر امكان وسوسه نبود، سره از ناسره تشخیص داده نمی شد، در اكثر ادیان كلاسیك، شیطان كسی است كه در هستی جایگاهی دارد، این جایگاه هم به واسطه، وسوسه انسان است. بر اساس عرفان اسلامی با كشتی گرفتن با او، موحدین از غیر موحدین تشخیص داده میشوند. شیطان نقش یك وسوسهگر را دارد. جایگاه شیطان، از هستی و زندگی انسان قابل حذف نیست، نقش شیطان در هستی یكسره منفی است، اما برای توحید و برای رستگاری، جایگاه شیطان، قابل توجه است. با وجود شیطان است كه میتوان به معنای فضلیت و رذیلت پی برد. امكان اختیار و زندگی اخلاقی در مقابل زندگی غیر اخلاقی با شأن و جایگاه منفی اما حقیقی شیطان قابل بررسی است.* بررسی شیطان و هدفش از منظر قرآن:شیطان دشمن سرسخت انسان كه از خلقت حضرت آدم تا به امروز پی در پی با او به مخالفت پرداخته، اهمیت شناخت و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآنی است. در قرآن درباره شیطان آمده است: شیطان موجودی از گروه جنیان است ( كهف ۵۰)، چون جنیان از جنس آتش بی دود هستند بنابراین شیطان نیز از آتش است ( حجر۲۷، الرحمن۱۵)، او در مقابل+ رب دست به طغیان زد( مریم ۴۴)، و به او كفر ورزید ( اسراء۲۷)، علت كفر و عصیان او در مقابل خدا به دلیل تمرد از سجده به پای انسان بود (بقره ۳۴)چون انسان به اسماء الهی آگاهی یافته بود و شیطان از این علم بی بهره بود (بقره۲۱)، او جنس خود را كه از آتش بود برتر از خاك كه جنس آدم است می داند و بر این اساس كینه و دشمنی انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف۲۲، یوسف ۵، اسراء۵۳ ، فاطر۶ ، زخرف ۶۲)، و با سركشی كه به درگاه رب نموده است (نساء۱۱۷)او را وادار به دخالت در كار خدا بدون داشتن علم و آگاهی كند( حج ۳)، دشمنی خود را با آدمیان به رخ آنها بكشد ( زخرف ۶۲)، آنها را وادار به طغیان كند (اعراف ۱۷۵)، و حتی با داشتن علم الهی نیز ممكن است این طغیان و غوا صورت پذیرد او سعی می كند به وسیله انسان خلقت خدا را دگرگون كند( نساء ۱۱۹) و سعی می كند كه حزبش را بر جهان مسلط كند ولی خداوند حزب او را دچار خسران می كند ( مجادله ۱۹)، و نهایتاً سعی می كند كه با مسخ كردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاری سازد (ص۴۱)، و او را به سوی عذاب سعیر سوق دهد ( لقمان ۲۱)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاری سازد ( مجادله ۱۰)، آنها را از آخرت بی اعتقاد گرداند و در قیامت آنها را در كنار خود محشور ببیند ( مریم ۶۶ الی ۶۸). انسان از پرستش شیطان چه هدفی را دنبال میكند؟ شیطان در تمام داستانهای كهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفهالله نباشد. شیطان بسان تاریكی مطلق در مقابل روشنایی و نور رحمت الهی است. هر چند در ابتدا بشر سعی داشت تا از شیطان دوری كند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است.* گرایش افراد به این گروه ها و فرقه ها به این دلیل است که انسان قرن بسیت به دنبال پر کردن خلاء معنویت در وجود و زندگی روزمره می گردد که متاسفانه به دلایلی به برخی فرقه ها روی می آورد که برخلاف ظاهر معنوی ، باطنی شیطانی دارند اما دلایل گرایش به این گروه ها در درجه اول کاهلی مسئولین فرهنگی و متاسفانه دارا بودن این فرق به شبکه های تلوزیونی ماهواره ای که باعث تبلیغات گسترده این گروه ها شده است.علت بازگشت انسان به معنویت چیست؟انسان معاصر، انسان گسسته از آسمان هست اما در عین حال نمیتواند به فطرت خود پشت كند. انسان امروز، در فضای زندگی مدرن، خود را ارضا شده نمیبیند، هنوز هم نقاط پنهانی هست كه مدرنیته به آنها پاسخ نداده و هنوز هم فضاهای تاریكی وجود دارد كه تكنولوژی نتوانسته پاسخ روشنی به آنها بدهد. این اقلیم، اقلیم گم شده روح است. مكاتب نوظهور دینی، كه به دنبال معنویتی فراتر از معنویت ادیان كلاسیك هستند، معنویتی را دنبال میكنند، كه آموزههای فقهی ندارد، شریعتی به معنای اخص ندارد، دستاوردهای خاص حرام و حلال و باید و نباید ندارد، با این تفاسیر پیروان این مكاتب میگویند، عصر انتقام الهی فرا رسیده و آن خداوندی را كه شما در گذشته كشتید امروز در قرن بیست و یكم میخواهد انتقام بگیرد. در نتیجه مكاتب نوظهور دینی بوجود میآیند. مكاتب نوظهور دینی از معنویت میگویند، اما معنویت آنها، مخلوطی است از راست و دروغ ، بین عالم فیزیك و متافیزیك است و سعی میكند بین این دو ارتباط برقرار كند. در این بین معنویت نقش پل ارتباطی را ایفا میكند.* هرچه پیش میرویم،ادیان نوظهور، حضورشان را در زندگی امروز، بیشتر تحمیل میكنند؛ اولاً به دلیل اینكه شریعت خاصی ندارند، ثانیاً بخش خاصی از جامعه را هدف قرار نمیدهند و ادعای جهانی دارند. ثالثاً آیینها و آموزههایشان بسیار ساده و با زبان امروزی و در دسترس است، رابعاً مدعیاند، راهی كه پیامبران كلاسیك نتوانستند فراهم كنند، در دوران مدرن با پیامبران جدید پیشروی انسان قرار دارد.* در دایرهالمعارف ادیان جدید كه به تازگی در انگلستان منتشر شده، بیش از ۲۵۰۰ دین و مرام جدید كه هر كدام متدینین و مؤمنین خاص خود را دارند شناسایی شده است.برخی از این ادیان و مكاتب بسیار فعال هستند مانند ، «كلیسای شیطان»، «شاهدان یهووه»، «كلیسای علمشناسی»، «فرزندان خداوند»، «اكنكار» (دیننور و صورت)، «مورمونها» و «جامعه بینالمللی وجدان كریشنا»، كه فضای عینی و تبلیغات رسمی را در سطح جهان دارند.راز پرستش شیطان چیست؟قدرتی كه بشر امروز با شیطانپرستی به دنبال آن است با اقتدار معنوی تفاوت دارد، قدرت شیطانپرستی، قدرت زودگذری است كه در فضاهای مختلف نمیتواند خودش را در بالاترین جایگاه قرار دهد اما اقتدار معنوی به واسطه پشتوانه و جایگاهی كه نسبت به خداوند عالم و نسبت به وحی الهی دارد، همیشه در بالاترین موقعیت میایستد. علت اینكه چرا انسانها در دوران مدرن دنبالهرو شیطان میشوند و شیطان پرستی را ملجا خود قرار میدهند،دلایل مختلفی دارد، بخشی از آن تحلیل روانی دارد و بخش دیگری نیز تحلیل دینی و جامعه شناختی است. انسانهایی كه از درون، افسار گسیخته هستند و به آرامش درونی و آسایش بیرونی دست نیافتهاند به دنبال ملجا و جایگاهی برای جبران افسار گسیختگی شان هستند، شیطان پرستی بهترین ملجا و پناه برای این افراد است. انسان افسار گسیختهای كه از محدودیت فراری است و مسئولیت اعمال خود را به هیچ عنوان نمیپذیرد، بهترین ملجا و پناهش شیطان پرستی است. شیطانی كه از عالم تاریكی و عمق بدی و پلشتی، ندا میدهد كه آزادی مطلق و هر آنچه كه می خواهید نزد من است. به سوی من بیایید بدون هیچ محدودیتی. شیطان با شیپور انكار خودش بسیاری از انسانهای برون جسته از فضای وحدانی را به سمت خود میكشد و موجب میشود تا شاخهای در دین پژوهی تحت عنوان «شیطانپرستی» بوجود بیاید یا به بیان دقیقتر كلیسای شیطان شكل بگیرد. هر چند در نگاه دینی، شیطان نادیده انگاشته میشود.* در شیطان پرستی همه چیز مجاز است، در این آیین سیاه، هر نوع لباس و پوشاك و هر نوع خوراكی مجاز است و هر نوع رفتار و ادبیاتی بدون محدودیت و بدون هیچ ساختار مشخصی آزاد است.دسته بندی شیطان پرستی:برای این آیین دروغین ، دستهبندیهایی وجود دارد، كه اغلب به دو دسته شیطان پرستان فلسفی و دینی تقسیم میشوند.
شیطان پرستی فلسفی، مبادی زندگی وحدانی و عدالت الهی را در كائنات زیر سوال میبرد، خداوند را به عنوان قدرت وجود كائنات میپذیرد،اما علم و حیات و قدرت مطلق خداوند و آخرت را نمیپذیرد. به طور استعاری میتوان گفت كه دستان خداوند را فرو میبندد. این نوع از شیطانپرستی سعی میكند كه حضور خداوند را در زندگی انسان كم كند.
در شیطان پرستی دینی، خدا به محاق میرود و شیطان در جایگاه خدا مینشیند. نمادهای تخیلی-وهمی همراه با بت پرستی جدید كه در قالبهای پوشاك، رفتار، ادبیات و نوع خاصی از آرایش است. مطلقا نمیتوان اذعان كرد كه شیطان پرستان به معنای فلسفی شیطان پرستی رسیدهاند، اما نمیتوان انكار كرد كه این افرادممكن است به شیطان پرستی دینی هم برسند. برخی افراد هم بواسطه متفاوت بودن شیطان پرستی را میپذیرند.* به هر حال نقطه آغاز گرایش به شیطان متفاوت است. خطر و پلیدی شیطان پرستی دینی به مراتب شدیدتر و جدیتر از شیطانپرستی فلسفی است. شیطان پرستی دینی، بر زندگی و روان فرد تاثیراتی را میگذارد كه باعث اغتشاشاتی در اجتماع و از بین رفتن نهاد خانواده نابودی امنیت فردی و در نهایت به مسائلی چون خودكشی و استفاده از مواد مخدر و داروهای روانگردان ختم میشود.آیین و مناسك شیطان پرستی:كلیسای شیطان در سال ۱۹۶۶ در شیكاگو توسط «آنتوان لوی» بنیان گذاشته شد. لوی در ۳۰ آوریل همین سال خود را «اسقف اعظم كلیسای شیطان» مینامد و لقب پاپ سیاه را برای خود برمیگزیند. در كلیسا قرار میگیرد اما اعمال غیر متعارفی را انجام میدهد. اعمالی چون استفاده و نوشیدن خون، غسل تعمید با خون و استفاده از اجساد مردار حیوانات جزیی از شعائر آنها به شمار میرود. به بیان دقیقتر؛ زنای با محارم، تجاوز و سوء استفاده جنسی كودكان در انظار عمومی، عریان شدن در میان جمع همراه با رقص آتش، همراهی با موسیقی دهشتناك و مدرن و استفاده از نمادهایی كه گاهی صهیونیستی است، بخش دیگری از شعائر شیطان پرستان است. استفاده از مشروبات الكلی، مواد مخدر و موادی كه در زندگی مورد توجه نیستند و اكثرا ناپاك به شمار میروند در شیطانپرستی مباح است. در واقع در این آیین ناپاكی جایگزین پاكی میشود. در این آیین هیچگونه، حریم و یا خط قرمزی وجود ندارد. مسئولیتپذیری انسان نادیده گرفته میشود.لباس و آرایش شیطان پرستان: لباس، آرایش و مد یكی از ابزارهای شیطان پرستی است. مدگرایی، سطحیترین زاویه برخورد ما با شیطان پرستی است. اولین فصل متمایز شیطان پرستی نوع لباس، پوشاك و ادبیات است. استفاده از نمادهایی كه در آن عدد شش به كار رفته ، صلیب شكسته معكوس، مثلثی كه در درون آن عكس یك بز وحشی در داخل یك دایره قرار گرفته، ستاره پنج پر كه نماد اصلی صهیونیستیهاست ، استفاده فراوان و شدید از رنگ قرمز و سیاه در آرایشها، آرایش موی سر به شكلی كه هیچ گونه نظمی در آن نباشد به رنگهای سیاه، قرمز و نارنجی، كوتاهكردن موهای سر به شكلهای عجیب و به نحوی خاص، نزدیك شدن به نمادهای فاشیستی و هیتلری در فضای جدید امروزی، پوشیدن لباسهای كاملا غیرمتعارفی كه هم بدن را نشان میدهد و هم نشان نمیدهد. اینها بخشی از اقدامات شیطان پرستان در مدگرایی است. * آگاهانه لباس بپوشید!؟ شیطان پرستی به معنای دینی و حتی فلسفی آن در كشورمان، طرفداران بسیار اندك و ناچیزی دارد. اما به لحاظ نمادها، در سطح شهرها، نمادها و پوششهای شیطانی مشاهده میشود.
در گفت وگوهایی كه با جوانان با پوششها و تیپهای شیطانی انجام شده همگی اقرار كردهاند هدفشان از این نوع پوشش فقط متفاوت و متمایز بودن از دیگران است. اصلا از موضوعی به نام شیطانپرستی اطلاعی ندارند، با این تفاسیر آنان شیطانپرست نیستند. مد همیشه معنای منفی ندارد و در صورتی كه به سنتها، باورها، تاریخ و هویتمان بازگردد، مثبت میشود. مد اگر به صورت غذایی نیم خورده از غرب به ما برسد، موجب میشود تا آن غذای نیم خورده را نشخوار كنیم.سعید همتیار-فروردین 90