تبیان، دستیار زندگی

سلام

میدونید كه انسان جایزالسوتیه و....

خیلی از ما در رفتار هایی كه داشتیم سوتی هایی دادیم كه این سوتی ها باعث خنده دیگران شده وما هم كلی خجالت از بابت این سوتی ها كشیدیم...

این تاپیك خونه ی سوتی های ماست .بیایید سوتی هامون رو اینجا ثیت كنیم..شاید با این كار گل لبخند رو لبای بقیه بنشونیم.اولیش رو من ثبت می كنم:

قرار بود جلسه ای در اداره ما برگزار بشه وقرآن اول جلسه رو هم من بخونم.جلسه بر گزار شد ومنم قرآن خوندم.بعدا كه فیلم جلسه رو نگاه میكردم دیدم یه سوتی عجیب دادم كه خدا رو شكر اون موفع بعلت شلوغی كسی متوجه نشده بود.سوتی این بود:

دیدید كه بعضی از قاری ها در پایان كه قرآن رو می بندند به قرآت بوسه میزنند وبه پیشونی می چسبونند.من قرآن رو بسته بودم بعد

میكروفن رو بوسه ای زده وبه پیشونی چسبونده بودم.

سلام

این سوتی رو از زبان یكی از دوستانم نقل می كنم .این سوتی بیانگر اهمیت حضور قلب در نمازه كه متاسفانه اكثر ما در اون مشكل داریم.دوستم می گفت:

در منزل مشغول نماز خوندن بودم.همون موقع تلفن زنگ زد ومنهم حواسم طبق معمول پرت شد وتوجهم به تلفن جلب.دخترم گوشی رو برداشت ظاهرا پسرم بود.دخترم خطاب به مادرش گف:مامان بابا كه داره نماز می خونه.داداش میخواد اجازه بگیره با همكلاسی هاش بره سینما..میگه تا ساعت 10 برمی گرده..

تا همسرم بیاد جواب بده..من روسیاه كه هم نماز می خوندم وهم به این مكالمات گوش میدادم..در بین نماز خوندنم گفتم:نه نمی خواد بره

دیگه شما مجسم كنید حال منوبابت این گناهی كه انجام دادم وهمچنین بابت صدای خنده هایی كه در خونه همون موقع وبعدا بلند شد...

سلام
الان یه سوتی یادم اومد ولی انصافا مسکوت بمونه:)))(مگه میشه ؛ منو باش)
مرحوم آیت الله مشکینی رفته بودن به یه شهری
با یکی از آیات عظام و همراهان به مجلس ختم یا یه مراسمی چیزی بود رفتن
حدودای وقت اذان می شه آیت الله مشکینی میگه قبله کدوم وره تا همین جانماز اول وقت رو به جماعت بخونیم
اون بنده خدا هم از اطرافیان پرسید ولی همراهان نمی دونستن ؛ از تموم اهالی محل پرسید باز هم کسی نمی دونست خودش هم موفق به تشخیص قبله نشده
میاد و رو می کنه به آیت الله مشکینی و میگه موندن اینجا بیش از این صلاح نیست, هر چی میپرسه چرا لااقل نماز بخونیم بعد بریم میگه نه نمونیم بهتره
باورتون میشه تو یه محله نه تنها کسی نماز نمی خوند حتی کسی قبله رو هم نمیدونست اون آیت الله هم حق داشت بگه موندن به صلاح نیست آخه واقعا به صلاح نبود
موفق باشید

سلام

اون یه شهری....كدوم شهره؟؟؟

سلام
قرار نیست من آبروی ملت رو ببرم فقط نکته رو بگیرید کافیه
این خاطره هم یه نقل خصوصیه هیج جا پیداش نمی کنید
موفق باشید

سلام من زحلم اگه اجازه بدین می خوام تو بحثتون شرکت کنم.

من یه بار سوتی دادم ولی مورد اخلاقی داشت

سلام

این سوتی رو یه خانم نقل كرده:

شوهرم به ماموریت رفته بود وشب قرار نبود به خونه بیاد .من بفكر افتادم به خواهرم اطلاع بدم شب بیاد پیشم بمونه تنها نباشم.مسیجی با این مضمون نوشتم:

"منصور رفته ماموریت و من امشب تنهام .زود بلند شو بیا اینجا منو از تنهایی در بیار"

از دفتر مخاطبین شماره ی خواهرم رو تیك زدم ومسیج رو ارسال كردم.بعد از ارسال دیدم بد جوری سوتی دادم وبجای شماره خواهرم شماره ی شوهر خواهرم روكه فاصله ای با شماره ی اون نداشت تیك زدم.دو دستی تو سرم زدم وبه خواهرم زنگ زدم كه خودش یه جوری قضیه رو ماستمالی كنه.

واااااااای......بیچاره چقده خجالت كشیده حتما:))

سلام
منم یه سوتی دادم که هنوز که هنوزه دوستای دوران دانشگاهم و که می بینم تعریف می کنیم و می خندیم
یه بار تو خوابگاه یکی از دوستام ازم پول قرض گرفته بود که خیلی هم بود ولی چند ماهی بود نداده بود و به روی خودشم نمیورد نمی دونستم چطوری بهش بگم برا همین نوشتم که چکار کنم که بهم بده روی یه برگه برای دوستم که دو تا تخت اونطرفتر بود نوشتم که باید چکار کنم تا فلانی پول و بهم بده اون که بینمون بود کاغذ و دید و برداشت خوند و بد شانسیه منم این بود که پول و آورده بود که بهم بده خلاصه خیلی زشت شد کلی خجالت کشیدم.