((خدا حافظ))
از جمع خوبان میروم ،دیگر خدا حافظ
از نزد یـاران میروم ، دیگر خدا حافظ
جا مانده دل در خاطراتی خوب و رویایی
اینک پریشان میروم ، دیگر خدا حافـظ
از کـوچهای آمیزه بـا بـوی شــقایق ها
با قلب سوزان میروم ، دیگر خدا حافظ
در قـاب چشمانم نشــیند عکس یـارانم
با چشم گریان میروم ، دیگر خدا حافـظ
اینک چـو ابری شــد هـوای آسمان دل
من زیـر بـاران میروم ، دیگر خـدا حافظ
با سیـنهای مملو ز یـاد و خاطراتی خوش
غمگین و نالان میروم ، دیگر خـدا حافظ
سوزد «رهـا» از آتشی کین فرقت افروزد
دردا که اینسان میروم ، دیگر خدا حافظ
بهروز((رها))