السلام علیك یا ابا صالح المهدی
سلام
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِىِّ الصّادِقِ الْوَفِىِّ النُّورِ الْمُضیئِ خازِنِ عِلْمِكَ وَالْمُذَكِّرِ بِتَوْحیدِكَ وَوَلِىِّ اَمْرِكَ وَخَلَفِ اَئِمَّةِ الدّینِ الْهُداةِ الرّاشِدینَ وَالْحُجَّةِ عَلى اَهْلِ الدُّنْیا فَصَلِّ عَلَیْهِ یا رَبِّ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَصْفِیآئِكَ وَحُجَجِكَ وَاَوْلادِ رُسُلِكَ یا اِلهَ الْعالَمینَ
بیایید به نیابت از امام زمان (عج) برویم به زیارت امام حسن عسکری(ع)
هرگز از یاد من شیعه نخواهد شد پاک ..
آن لحظه که زیبا حرمت شد همه خاک
تو راه سامرا هستیم ، نمی دونیم حرم چه شکلیه و قراره چی ببینیم
شاید یک ساعت یا کمتر بتونیم تو حرم بمونیم ، باید قدر ثانیه ثانیه های زیارت رو بدونیم !
از اتوبوس ها که پیاده بشیم باید مقدار زیادی راه بریم تا برسیم به حرم .. زمین پر از ناهمواری و زباله های پخش شده ! و پر از خاک !
غربت می باره از این شهر .. اگه بشه بهش شهر گفت !
به مسیری می رسیم که از دو طرف با دیوارهای سیمانی بلند محصور شده .. طولِ مسیر پر از سرباز و ایست بازرسی هست !
بالاخره می رسیم به حرم .. اولین چیزی که به چشم می خوره تَلّ ِ خاک و خرابه های باقی مونده از حرم تخریب شده ی مولا هست ..
این عکس مال تخریب حرم هست ولی خاک ها و خرابه ها رو می بینید ؟ همه رو جمع کردن کناری ، مثل یه کوه شده .. این خرابه ها کاری با دلهامون می کنه که هیچ وقت از ذهنمون پاک نمیشه و داغش همیشه بر دلمون خواهد موند ...
حرم امام هادی (ع) و امام حسن عسگری (ع) بزرگترین گنبد رو -نسبت به گنبد حرم بقیه ی معصومین (ع) - داشته . ببینید چقدر باشکوه هست ..
ولی حالا ... جلوتر که بریم چشممون به گنبد سیمانی مولا می افته ...
سلطان کرامت به فدای کرمت
یا حضرت هادی سر ما و قدمت
از حق طلبیدم که به کوری عدو
آباد شود به دست مهدی حرمت
نماز ظهر و عصر رو باید سریع بخونیم .. وقت نیست
حرم خلوته .. قاب هایی تو سطح صحن هست که عکس های حرم قبل و بعد از تخریب ، در حال بازسازی و ... رو توش به نمایش گذاشتن
بغض سنگینی می کنه با دیدن این گنبد ، این صحن ، دیوارا و ستون هایی که هنوز آثار تخریب روشون هست .. چشمها منتظر تلنگری هستن که بارونی بشن .. (شاید فقط با دیدن جوان عربی که شیشه ی کوچیکِ عطری گرفته دستش و با گریه به دست و صورت زائرای این حرمِ غریب عطر می زنه و دور میشه .. )
زیارتنامه ی مختصری خونده میشه .. در حرم رو می بوسیم و وارد میشیم ...
ضریح قبل از تخریب :
و حالا ... ضریح چوبی که روش پارچه کشیدن ... نمی تونم توصیف کنم حس و حال زیارت رو ..
دست می کشی روی ضریح ، می بوسی و دور می زنی .. جا تنگه ، به سختی میشه جا برای نماز خوندن پیدا کرد ، شایدم اصلا جایی پیدا نشه .. ده دقیقه ای بیشتر فرصت زیارت نیست و باید سریع رفت ...
درسته خانه ی مولا آسیب دیده ، ولی ... سفره ی امامان کریم ما همیشه پهنه و همیشه پذیرای زائراشون هستن ..
موقع ناهاره و نمیشه بدون غذا پاتو از حرم بیرون بذاری ! حتی شده اندازه ی یک قاشق تبرکی ..
چند دقیقه ای هم فرصت میدن تا زیارت سرداب مقدس بریم ...