تبیان، دستیار زندگی

سلام به گرمی محبت دلهای همه ی شما

سلام دوستان عزیز

تو این تاپیک قصد داریم با شما دفترچه ی خاطرات مشترکی رو داشته باشیم

جایی که بشه خوشی هامونو توش تقسیم کنیم

جایی که بشه توش از غصه هامون بگیم

جایی که بشه گله کرد جایی که بشه تشکر کرد جایی که بشه نوشت و تقدیم کرد

جایی که کسی صدای ما رو بشنوه

جایی که  وقتی تنهاییم شعرامونو توش بنویسیم

جایی که هروقت خیلی شاد شدیم برگردیم و غصه های بقیه رو هم ببینیم

جایی که وقتی خیلی غصه داریم ببینیم هنوزم جای امید هست و هر روز یکی ناراحته و یکی شاده

تو شادی و غم هم شریک باشیم

جملات زیبا رو توش بنویسیم

شعرای قشنگ

و اینجوری دلهامون رو یکی کنیم و از محبت و آرامش روحی لذت ببریم

اینجا جای دل نوشته های شماست

--------------------------------------------------------------------------------------

برای دسترسی راحتتر شما عزیزان به خاطرات و دل نوشته های دوستان در جلوی اسم آنها ستاره هایی وجود دارد که با کلیک بر روی هر ستاره شما به صفحه ای که آن دوست عزیز خاطره و دل نوشته های خود را ثبت کرده هدایت میشوید یعنی هر ستاره بیانگر صفحه ای از خاطرات اون دوست عزیز است

سلام

امشب داشت بحرین رو نشون میداد
آقاه اومد بلند شه تا ایستاد...
پلیسه از پشت سرش...گردنش بهش شلیک کرد و افتاد در جوب...
واقعن نمیدونسم موقع دیدن چنین لحظه ای چیکار کنم....:((((
کاش میتونسم با فریاد گریه کنم...
خدا جونم

سلام
راستش دیشب جهارشنبه سوری سال 89 به 90 بود
خدا رو شکر مثل سالهای قبل تلفات ندادیم
ولی وقتی آخراش اومدیم تو جمع آتیش بازی باشیم و از رو آتیش بپریم و بریم بالا همسایمونو دیدیم گفت منم باهاتون میام...رفتیم پایین نزدیک آتیش و منم رفتم اون سمت آتیش بعد از چند دقیقه دیدم یه 206 اومد یه دینامیت روشن کرد انداخت سمت آتیش ولی اون همسایمون داشت از آتیش میپرید و اون دینامیت افتاد تو یعقه پیراهنش و گیر کرد.
.
هنوز باورم نمیشه چجوری اون دینامیت خاموش شد
خدا خیلی مهربونی
دوستان همین الان هم یادم میاد به بزرگی خدا زانو میزنم
خدایا شکرت که چه وقتی که فهمیدیم و نفهمیدیم ما رو از بلاها دور کردی

سلام همسایه

عیدتون مبارك

یاحق

سلام دوستان

امیدوارم به همه خوش بگذره...

صابخونه اومدم عید دیدنی....و گردگیری

یاحق

سلام
دهکده عزیز یه کم دیر برا گرد گیری اقدام کردید دیگه مهمونها تو راهن(-:

سلام

نه بابا آذرجان، ما زودتر این كارو كردیم...نه كه صابخونه نیست،‌خونه یه خرده ساكت و ساكن بود...واسه همین:)

سال خوبی داشت باشی

سلام به دهکده عزیز...عیدت مبارک...اینم عیدی شما $ :))
ممنون از اینکه به خونمون سر میزنی راستش دلم قرص و محکمه خیالم راحته تا شما هستی...فقط اون ما هی ها رو هم یه غذا بدی ممنون میشم

به به آذر گرامی
سلام
عیدتون مبارک
قدم منت به سر ما گذاشتی
خوش اومدی ... به به...فضای انجمن ما چقدر خوشبو تر شد...عید شما مبارک...ایشالله سال خوب و پر برکتی داشته باشی...ما که معلومه سالمون چطور بود...میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست...بهارش همون صندلی داغی بود که جیز شدم:))
دهکده عزیز نبود روحیه نمیداد میمردم کامل:))

خوب یه خاطره بگم
البته شاید تجربه باشه تو تجارب باید بگم ولی کلا اگه دیدین کسی پول نو نداشت بهتون عیدی بده همون رو بگیرین که بعدا همون پول کهنه رو هم نمیتونین بگیرین:))

در ضمن...برنامه های جدیدی واسه سال جدید داریم...صندلی داغ میشه بهترین انجمن...تا آذر گرامیو دهکده عزیز و بقیه دوستان تو تیم صندلی داغ ما هستن نه کم داریم نه غم داریم
موفق باشید
در پناه حق
راستی بازم فکر کنم یکی دو روز نیستم کلید سر جای همیشگیه و بازم شرمندگی ما پیش شما:))

سلام

به به....خوبید؟...چه عیدی ای؟...یكی بودا:))...باشه واسه اینكه از دستمون در نره میگیریم:)

غذا هم میدیم...چشم...فقط شما خجالتمون نده:)

راستی، واسه سوزوندن بعضیها هستیم....میدونین كه كیو میگم....بهله!

خوش باشید....و درپناه حق

سلام

خدا میدونه چقدر میترسم دست بزنم به ماهی:))....آخی..چه نازند....