• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 87938)
پنج شنبه 19/12/1389 - 0:40 -0 تشکر 296386
بیا خودتو معرفی کن اینجا همه خودمونی هستیم

سلام به همه ی دوستان عزیز

در راستای خط مشی صندلی داغ قصد داریم فاصله ها رو کمتر کنیم

شما دوستان هم میتونید به ما تو این مسیر کمک کنید

به این شکل که تو این تاپیک در صورت تمایل برای ایجاد محیطی دوستانه و کم کردن فاصله ها سعی میکنیم به هم بیشتر نزدیک شیم

و محدودیتی ندارین

من از خودم شروع میکنم

شما هم بسم الله...

***

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

دوستان جهت دسترسی آسانتر به عزیزانی که در این قسمت ما رو خودمونی دونستن و از خودشون برامو گفتن اسم اونها رو براتون لیست کردیم با کلیک بر روی اسم هر عزیز به صفحه ی مربوطه ی معرفی ایشون میریم

 

 del-gerefteh   حضور افتخاری: برزخ    rahilous  aftab75
  dehkade2010  saraef  mahyarglobal  sadaf76
 soltan_azdad  hOoOri(حضور افتخاری)    behroozraha  raha0075
 ملک الشعرا   100percent  parniyan75  *سیدم*
 moriseif  teachman  sardarane-eshgh  s-fatema-r
 djalimusic  nahaal   mahshin13  mitra-mvm
 dokhtaridarmeh  yasekaboud63  faghih-f  hosana
 samare93 norapatty  عروس  medman
 helella / لیلای او shahinf azarkhanom samapharmacist
 sobhan127  modir_e_movafagh sonbole  Mho3ein
 mehraneh64 negarzamiri   Bahareha  neka57
 peymanm001 djsorayya  sadraistar  shoukoulat
 sherlockm1993  talaeieh  Daniyal_  ?رهـــــــا ?
kkkkkkkl  صاحبدل  am_jam2003  JOMANG
""قـــاف""  haniehz  atiyeh74  malinaz

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

سه شنبه 22/9/1390 - 22:27 - 0 تشکر 401108

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;401101]سلام به همه
بابا گلی به جمالتون . دستتون درد نکنه با این همه تحویل گرفتن . یه وقت خدای نکرده وقب خیلی باارزشتر از طلاتون رو هدر ندید به همسایه ی جدید ... خوشامد دوست ندارید بگید خب نگید حد اقل یه بار در واحدم رو بزنید که فلانی تو اصلا برق واحدت وصل شده ؟ نکنه گازت قطع باشه از سرما یخ بزنی ؟؟حتی مدیر مجتمع هم با اون همه کبکبه و دبدبه و تعریفایی که ازش میکنن نیومده بپرسه اصلا واحد شماره چندی ؟ چه کاره ای ؟ کی میای ؟ کی میری ؟

سلام سلام سلام....راضیه جان شمایی عزیزم؟!
خوش که اومدی....ولی بدجایی اومدی....آخیییییی عزیزم نمی خوام اول کاری ترس بندازم به جونت ولی ولی......
حقیقتش اینه که........بابا دلت خوشه ها.........
هیچ میدونی سوخت این بلوکِ وحشت از کجا تامین میشه؟ سوخت انسانی داره(!)......از هر صندلی داغ یه لولی وصل کرده اند به لوله اصلی و لوله کشی شده تا اینجا......هر از چند گاهی بوی گوشت آدم سوخته هم به مشام میرسه(!) اصلا نترسی ها...
دلت خوشه هاااااااا
قربونت میان میان..کم کم میان....میخوان یه کم عادت کنی ترست بریزیه(!)
راستی من خیلی می ترسم...تو اون جنوب غربی....ببینم میشه یه راه پله اوریب بزنی تا واحد من؟ شبا میای پیشم؟ تنهایی خوابم نمیبره!!
هر شب ملک الموت (مدیر ساختمون)یه سری میاد احوال ساکنین رو میپرسه و میره! خیالت راحت....امن و امانه:))

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


سه شنبه 22/9/1390 - 22:35 - 0 تشکر 401114

shahinf گفته است :

ای دا بیداد، چیزی هم نداریم بفروشیم خیرات کنیم، هرچند خدا بیامرز این قدر چوب لای چرخ مردم گذاشته بود که گمون نکنم تموم نخلستانهای عالم سودی داشته باشن، تو این سلولا هم که مواد غذایی پیدا نمی شه، یه حلوا دست و پا کنیم، روح اون بنده خدا هم که شاد نشه، حداقل بر و بچ زندون یه جونی بگیرن.

helella16 گفته است :

واااااااای......الان دلم یه جججججججوری شد...
مثل اینه که تو تابوت خودت با ترس و لرز خوابیده باشی و هر لحظه منتظر باشی از غرب و شمال و جنوب بریزن بالا سرت...در تابوت رو باز کنن...با خنجر های زهر آجین بیفتن به جونت و...تابوت پر از خون بشه! وااااااااااااااااای!
سلطان بزرگ دستم به تختت بزرگی بفرما و از همین امشب تابوت ما رو در مزار شهدای انجمن دفن بفرما(!)
به اسرا بگید هر شب جمعه و شبای پنجشنبه و شبای چهارشنبه واسه غافلگیری فاتحه یادشون نره...روحم قلقلک میخواد:)
shahinf گفته است :

از سه جهت؟! طبقه بالایی که علیه ماست تا لَه ما.آشوب به پا می کنین چرا؟! باز نقشۀ فرار کشیدین؟! بعد از 24 بار فرار ناموفق، هنوز فکر می کنین اغتشاش جواب بده؟! بابا داستان که نیست، واقعیته، این جا هیچ راهی واسه فرارنیست، ما تا ابد اسیر این سلولاییم، چرا باورتون نمیشه؟! 

helella16 گفته است :
[quote=shahinf;424382;401104][quote=helella16;399461;401090][quote=shahinf;424382;401084]

[quote=helella16;399461;399609]یا واجب الوجود!!!!!! شاهینیان از هر سه جهت سنگر منو محاصره کرده اند!!!!!


هیییییی هیییییییییی ای بدبخت نویسنده های عالم...ببین تو رو خدا.....کاراکترشون هم یه تره براشون خورد نمی کنه!....یه کاری میکنین که به سرم زده همین امشب فردا شب کتاب زندگی شما رو تو شومینه بندازم و همراه کاغذهای عمر بالکل بسوزین و خاکستر شین و بعد هم:خودکشی!
قرار تلافی اون دنیا...میتینگ نویسنده ها با کاراکترهاشون(چشمک)

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


سه شنبه 22/9/1390 - 22:37 - 0 تشکر 401115

سلام عزیزم
آره منم . چکارکنم دیگه باید میومدم قضیه ی شتر و امر سلطان و امتیاز و ..
وااااااااااای راست میگی ؟ البته من اینقد استرس امتحانارو دارم که بوی آدم سوخته که هیچی خود آدمم جلوم بسوزه متوچه نمیشم .
در مورد راه پله هم باشه سعی میکنم فقط از ساختمون اخراجم نکنن؟
راستی شبا من تا دیر وقت درس میخونم اگه مشکلی نداری چراغ رو سرب روشن باشه چشم منم از خدا میخوام از تنهایی دربیام

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

چهارشنبه 23/9/1390 - 3:34 - 0 تشکر 401207

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;401103]سلام آقای همسایه
بازم دم شما گرم ...
ممنون... شناسه ی جدید هم قابل شما رو نداره . اگه ازش خوشتون اومده اصلا مال شما . تو عالم همسایگی که این حرفا رو نداریم:)

سلام همسایه

خواهش می کنم، خوبین شما؟! می بینین دیگه، فرهنگ آپارتمان نشینی هم خوب چیزیه.

غرض از مزاحمت، این که ما واحد بالایی شما هستیم، ممکنه گه گاهی بچه ها گرگم به هوا بازی کنن، اینه که اگه یه وقت احساس کردین لوستراتون می لرزن، نگران نشین، زلزله نیست.

البته شرمنده ام، ولی چه می شه کرد؟! حقیقتش واحد کناری ما (رنگش داد می زنه) یه بنده خدایی زندگی می کنه، از لحاظ اعصاب و روان کمی کسالت داره، اینه که جرات نمی کنم بذارم بچه ها برن تو حیاط و اینا بازی کنن.خودمم همچین امنیت جانی ندارم. 

چهارشنبه 23/9/1390 - 3:38 - 0 تشکر 401208

helella16 گفته است :

هیییییی هیییییییییی ای بدبخت نویسنده های عالم...ببین تو رو خدا.....کاراکترشون هم یه تره براشون خورد نمی کنه!....یه کاری میکنین که به سرم زده همین امشب فردا شب کتاب زندگی شما رو تو شومینه بندازم و همراه کاغذهای عمر بالکل بسوزین و خاکستر شین و بعد هم:خودکشی!
قرار تلافی اون دنیا...میتینگ نویسنده ها با کاراکترهاشون(چشمک)
shahinf گفته است :

ای دا بیداد، چیزی هم نداریم بفروشیم خیرات کنیم، هرچند خدا بیامرز این قدر چوب لای چرخ مردم گذاشته بود که گمون نکنم تموم نخلستانهای عالم سودی داشته باشن، تو این سلولا هم که مواد غذایی پیدا نمی شه، یه حلوا دست و پا کنیم، روح اون بنده خدا هم که شاد نشه، حداقل بر و بچ زندون یه جونی بگیرن.

helella16 گفته است :

واااااااای......الان دلم یه جججججججوری شد...
مثل اینه که تو تابوت خودت با ترس و لرز خوابیده باشی و هر لحظه منتظر باشی از غرب و شمال و جنوب بریزن بالا سرت...در تابوت رو باز کنن...با خنجر های زهر آجین بیفتن به جونت و...تابوت پر از خون بشه! وااااااااااااااااای!
سلطان بزرگ دستم به تختت بزرگی بفرما و از همین امشب تابوت ما رو در مزار شهدای انجمن دفن بفرما(!)
به اسرا بگید هر شب جمعه و شبای پنجشنبه و شبای چهارشنبه واسه غافلگیری فاتحه یادشون نره...روحم قلقلک میخواد:)
shahinf گفته است :

از سه جهت؟! طبقه بالایی که علیه ماست تا لَه ما.آشوب به پا می کنین چرا؟! باز نقشۀ فرار کشیدین؟! بعد از 24 بار فرار ناموفق، هنوز فکر می کنین اغتشاش جواب بده؟! بابا داستان که نیست، واقعیته، این جا هیچ راهی واسه فرارنیست، ما تا ابد اسیر این سلولاییم، چرا باورتون نمیشه؟! 

helella16 گفته است :
[quote=helella16;399461;401114][quote=shahinf;424382;401104][quote=helella16;399461;401090][quote=shahinf;424382;401084]

[quote=helella16;399461;399609]یا واجب الوجود!!!!!! شاهینیان از هر سه جهت سنگر منو محاصره کرده اند!!!!!

نه نه نه، خواهشا دست نگه دارین، این چند روزه این قدر شاهد رقص شعله ها بودم که دیگه از هر چی آتیشه سیر شدم.

حالا اگه عجله دارین اون قسمت آخرشو (خودکشی) انجام بدین ولی سوزوندن داستان منو کمی به تاخیر بندازین  

پنج شنبه 24/9/1390 - 20:6 - 0 تشکر 402006

shahinf گفته است :

سلام همسایه

خواهش می کنم، خوبین شما؟! می بینین دیگه، فرهنگ آپارتمان نشینی هم خوب چیزیه.

غرض از مزاحمت، این که ما واحد بالایی شما هستیم، ممکنه گه گاهی بچه ها گرگم به هوا بازی کنن، اینه که اگه یه وقت احساس کردین لوستراتون می لرزن، نگران نشین، زلزله نیست.

البته شرمنده ام، ولی چه می شه کرد؟! حقیقتش واحد کناری ما (رنگش داد می زنه) یه بنده خدایی زندگی می کنه، از لحاظ اعصاب و روان کمی کسالت داره، اینه که جرات نمی کنم بذارم بچه ها برن تو حیاط و اینا بازی کنن.خودمم همچین امنیت جانی ندارم. 

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=shahinf;424382;401207]

[quote=modir_e_movafagh;723339;401103]سلام آقای همسایه
بازم دم شما گرم ...
ممنون... شناسه ی جدید هم قابل شما رو نداره . اگه ازش خوشتون اومده اصلا مال شما . تو عالم همسایگی که این حرفا رو نداریم:)


سلام

 گرگم به هوااااااا؟؟ یا تمرین دنس میکنین واسه شبایی که برنامه دارین ؟ آخه یه چیزایی شنیدم . التبه نگران نباشید من که لوتون نمیدم ولی دیگه رنگ همسایه رو بهونه نکنیدااا . به هر حال منم باید هوای همه ی همسایه هامو داشته باشم دیکه .

راستی شبایی که برنامه دارین یه خبر بدید برم خونه بابام. واسه شبای دیگه هم حالا یه بپر بپر در حد همون گرگم به هوا اشکالی نداره . چکار کنیم دیکه ...

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

پنج شنبه 24/9/1390 - 20:23 - 0 تشکر 402013

shahinf گفته است :

سلام همسایه

خواهش می کنم، خوبین شما؟! می بینین دیگه، فرهنگ آپارتمان نشینی هم خوب چیزیه.

غرض از مزاحمت، این که ما واحد بالایی شما هستیم، ممکنه گه گاهی بچه ها گرگم به هوا بازی کنن، اینه که اگه یه وقت احساس کردین لوستراتون می لرزن، نگران نشین، زلزله نیست.

البته شرمنده ام، ولی چه می شه کرد؟! حقیقتش واحد کناری ما (رنگش داد می زنه) یه بنده خدایی زندگی می کنه، از لحاظ اعصاب و روان کمی کسالت داره، اینه که جرات نمی کنم بذارم بچه ها برن تو حیاط و اینا بازی کنن.خودمم همچین امنیت جانی ندارم. 

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=shahinf;424382;401207]

[quote=modir_e_movafagh;723339;401103]سلام آقای همسایه
بازم دم شما گرم ...
ممنون... شناسه ی جدید هم قابل شما رو نداره . اگه ازش خوشتون اومده اصلا مال شما . تو عالم همسایگی که این حرفا رو نداریم:)


سلام همسایه محترم
خیلی می بخشید چرا در و همسایه و همه آشنایان و رفقا به شما میگن: "دیوانه"، عقده اش رو سر من خالی می کنید؟!
خدا همه ی شاعران دیوانه رو شفا بده...
راضیه جون از من میپرسی از امنیت هویتی خبری نیس....هر لحظه آدمو ترور شخصیت میکنن نامرداااا:(

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


پنج شنبه 24/9/1390 - 20:28 - 0 تشکر 402014

shahinf گفته است :

نه نه نه، خواهشا دست نگه دارین، این چند روزه این قدر شاهد رقص شعله ها بودم که دیگه از هر چی آتیشه سیر شدم.

حالا اگه عجله دارین اون قسمت آخرشو (خودکشی) انجام بدین ولی سوزوندن داستان منو کمی به تاخیر بندازین  

helella16 گفته است :

هیییییی هیییییییییی ای بدبخت نویسنده های عالم...ببین تو رو خدا.....کاراکترشون هم یه تره براشون خورد نمی کنه!....یه کاری میکنین که به سرم زده همین امشب فردا شب کتاب زندگی شما رو تو شومینه بندازم و همراه کاغذهای عمر بالکل بسوزین و خاکستر شین و بعد هم:خودکشی!
قرار تلافی اون دنیا...میتینگ نویسنده ها با کاراکترهاشون(چشمک)
shahinf گفته است :

ای دا بیداد، چیزی هم نداریم بفروشیم خیرات کنیم، هرچند خدا بیامرز این قدر چوب لای چرخ مردم گذاشته بود که گمون نکنم تموم نخلستانهای عالم سودی داشته باشن، تو این سلولا هم که مواد غذایی پیدا نمی شه، یه حلوا دست و پا کنیم، روح اون بنده خدا هم که شاد نشه، حداقل بر و بچ زندون یه جونی بگیرن.

helella16 گفته است :

واااااااای......الان دلم یه جججججججوری شد...
مثل اینه که تو تابوت خودت با ترس و لرز خوابیده باشی و هر لحظه منتظر باشی از غرب و شمال و جنوب بریزن بالا سرت...در تابوت رو باز کنن...با خنجر های زهر آجین بیفتن به جونت و...تابوت پر از خون بشه! وااااااااااااااااای!
سلطان بزرگ دستم به تختت بزرگی بفرما و از همین امشب تابوت ما رو در مزار شهدای انجمن دفن بفرما(!)
به اسرا بگید هر شب جمعه و شبای پنجشنبه و شبای چهارشنبه واسه غافلگیری فاتحه یادشون نره...روحم قلقلک میخواد:)
shahinf گفته است :

از سه جهت؟! طبقه بالایی که علیه ماست تا لَه ما.آشوب به پا می کنین چرا؟! باز نقشۀ فرار کشیدین؟! بعد از 24 بار فرار ناموفق، هنوز فکر می کنین اغتشاش جواب بده؟! بابا داستان که نیست، واقعیته، این جا هیچ راهی واسه فرارنیست، ما تا ابد اسیر این سلولاییم، چرا باورتون نمیشه؟! 

helella16 گفته است :
[quote=shahinf;424382;401208][quote=helella16;399461;401114][quote=shahinf;424382;401104][quote=helella16;399461;401090][quote=shahinf;424382;401084]

[quote=helella16;399461;399609]یا واجب الوجود!!!!!! شاهینیان از هر سه جهت سنگر منو محاصره کرده اند!!!!!


نه اتفاقا به سکانس پایانی فکر میکردم....دیدم چطوره داستان اینطوری تموم شه: یه آتش بزرگ و مهیب برپا میکنیم...شما رو ناچار میکنیم سیاوش وار از آن(با اسب نه البته، با دوچرخه!) عبور کنید...اگه جواب سوالاتمون رو راست گفته باشید زنده می مونید...اگر نه خب...در آتش چاخان هاتون می سوزید دیگه(!)

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


پنج شنبه 24/9/1390 - 23:2 - 0 تشکر 402137

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;399719] خب دیگه منم بسم الله عهههههههه من اینقد صبر کردم اسمم عوض شه بعد بیام اینجا ،دیگه اسممو نپرسیداااااااچون همه دیگه ازحفظن . روز و ماه تولدم هم 6 دی در صبحی که بس ناجوانمردانه سرد بود گرمای بیش از حدی به خانواده م بخشیدم .اهل جنوبم ... دیار شرجی و لنج و جاشو .تو یه بیمارستان با پنجره های رو به دریا به دنیا اومدم الانم خونم نزدیک دریاست کلا هم من دریا رو خیلی دوست دارم هم دریا منو چون یه بار تو بچگی داشتم واقعا غرق میشدم که... اگه خواستین واستون تعریف میکنم .اسمی هم که گذاشتم واسه اینه که هر بار با این اسم صدام کنین یه شک بهم وارد بشه که تو اینی و باید باشی. چون اثر شک در من زود به زود از بین میره L راستی مدیدیت صنعتی میخونم .ورزش هم که مردم میگن بدمینتون رو حرفه ای بلدی خودم که هنوز متوجه نشدم .هنر هم نقاشی ... به به ... تابلو هامم اصلا قابل شما رو نداره راستی هر کس خواست پرتره از خودش فرزند دلبندش و... بکشم فقط یه عکس بهم بده و مخصوصا عکس عروس و دوماد با کنته خیلی قشنگ میشه ...(البته صحنه نداشته باشه که مامانم اجازه نمیده میترسه دخترش دلش بخواد و هوایی بشه که نمیشه ) حرف پولشم اصلا نزنید که ناراحت میشم L Jدیگه اکه امری داشتید بفرمایید تا عرض کنم .راستی جناب اضداد به خاطر شما مجبور شدم دیوار خونم رو خراب کنم همین جا توضیح میدم که نخواید به خاطر چک کردم پستم وقتتون کرفته شه ... چند وقت پیش دیدم یه شتر در خونم خوابیده ازش دلیلش رو پرسیدم گفت: امر خیلی سنگین جناب سلطان بزرگ سلطان اضداد رو حمل میکنم باید رام بدی تو ... اولش محل نذاشتم ولی بعدش یاد یه چیزایی افتادم و به خاطر راه دادنش ماشاالله بس که بزرک بود دیوار خونم رو خراب کردم (این شد که اومدم معرفی)...آآآآآآآآآه ... بسوزه پدر بی امتیازییییییییییی L

سلام

به به

مدیر موفق

یه چیزایی یادم میادا...ولی یادم نمیاد:)) هی میخواد یادم بیاد ولی نمیاد:))

خیلی معرفی جالبی داشتین و من خییییییییییییلی از بندری ها و سرزمین مدافعان خلیج فارس خوشم میاد فوق العاده آدمای خون گرمی هستن...

از جاتون راضی هستین؟

همسایه ها که پارتی چیزی نمیگیرن؟

مشکلی حرفی هرچی باشه در خدمتیما!!!! 

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

جمعه 25/9/1390 - 0:31 - 0 تشکر 402181

helella16 گفته است :

سلام همسایه محترم
خیلی می بخشید چرا در و همسایه و همه آشنایان و رفقا به شما میگن: "دیوانه"، عقده اش رو سر من خالی می کنید؟!
خدا همه ی شاعران دیوانه رو شفا بده...
shahinf گفته است :

سلام همسایه

خواهش می کنم، خوبین شما؟! می بینین دیگه، فرهنگ آپارتمان نشینی هم خوب چیزیه.

غرض از مزاحمت، این که ما واحد بالایی شما هستیم، ممکنه گه گاهی بچه ها گرگم به هوا بازی کنن، اینه که اگه یه وقت احساس کردین لوستراتون می لرزن، نگران نشین، زلزله نیست.

البته شرمنده ام، ولی چه می شه کرد؟! حقیقتش واحد کناری ما (رنگش داد می زنه) یه بنده خدایی زندگی می کنه، از لحاظ اعصاب و روان کمی کسالت داره، اینه که جرات نمی کنم بذارم بچه ها برن تو حیاط و اینا بازی کنن.خودمم همچین امنیت جانی ندارم. 

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=helella16;399461;402013][quote=shahinf;424382;401207]

[quote=modir_e_movafagh;723339;401103]سلام آقای همسایه
بازم دم شما گرم ...
ممنون... شناسه ی جدید هم قابل شما رو نداره . اگه ازش خوشتون اومده اصلا مال شما . تو عالم همسایگی که این حرفا رو نداریم:)

سلام همساده

خیلی بخشیدیم، شمام خیلی ببخشید، من هرچی فکر می کنم یادم نمی یاد کسی منو "دیوانه" صدا کرده باشه، حقیقتش نگرانم کردین، انشاءالله دارو هاتونو که مرتب مصرف می کنین؟! چون بالاخره می دونین، عدم مصرف به موقعشون، عوارضی مثل توهم و ... رو همراه داره.

(اسکیزوفرنی هم واقعا سخته ها، ما از بیرون نگا می کنیم نمی دونیم که آخه، هییییییییییییییییییی، اللهم اشف کل مریض) 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.